بخشش داماد در وقت اضافه

مادر داغدار، قاتل پسرش را پای چوبه دار بخشید

بخشش داماد در وقت اضافه

  مادر داغدیده بعداز گذشت ده   سال از قتل پسرش ، دامادش را چند ثانیه قبل از اجرای حکم بخشید .
به گزارش خبرنگار جنایی جام جم ، ششم  آذر سال  88  مرد جوانی  در تهران به قتل رسید و دامادخانواده به نام حسن که دست به قتل اوزده بود، بازداشت شد.او بعداز بازسازی قتل روانه زندان شد. مرد زندانی  اوایل آبان سال   89 در دادگاه کیفری استان تهران در حالی محاکمه شد که  مادرمقتول که تنها ولی دم بود برای او درخواست قصاص  کرد.
متهم به قتل هم در دفاع از خود گفت: قتل عمد را قبول ندارم. روزی که جنایت رخ داد- ششم آذر سال 88 - همزمان با تولد فرزندمان بود. بعدازتولداوبه خانه مان آمدیم که برادرزنم هم آمد.  آن روز زنم  درد داشت و بی تابی  می کرد.  با صدای بلند از او خواستم  این شرایط را تحمل کند تا حالش بهترشود که همین آغازگردعوای من و برادرزنم شد. او که از خواهرش دفاع می‌کرد، هیکلی تنومند داشت ومرازیرمشت ولگد گرفت.
  وی افزود : او قصد داشت مرا بکشد که به سختی ازدست او نجات پیدا کردم. برادرزنم با یک کارد خودزنی کرد،بعد   با همان چاقو خواست مرا به قتل برساندکه درگیر شدیم . چاقو ازدستش افتادوآن را برداشتم تا وی را بترسانم که گلاویز شدیم .درحالی که بادست‌هایم کمرش راگرفته بودم،نفهمیدم چطور چاقوبه بدنش فرورفت واوبه قتل رسید.قصدم قتل اونبودومرگش ناخواسته شد.
متهم بعدازپایان محاکمه به زندان رجایی شهرکرج بازگشت وقضات دادگاه با توجه به درخواست مادرمقتول که برای قاتل درخواست قصاص کرده بود،حکم به قصاص مرد زندانی دادند که این حکم دردیوان عالی کشورتایید وبرای اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی  تهران ارسال شد.
ده سال بعد از این جنایت نام حسن در لیست اجرای حکم قرار گرفت و او را به سوئیت منتقل کردند. صبح شد که مامور بدرقه سراغش آمد،  نمازش را خواند و  از سوئیت بیرون آمد و همراهش به راه افتاد. قدم‌های لرزانش قدرت راه رفتن را ازاوگرفته بود. وقتی به جایگاه اعدام نزدیک شد ، با گام‌های لرزانش چند قدم برداشت و بالای سکوی اعدام رفت . طناب دار به گردنش آویخته شد .
مادرزنش  که قاب عکس  پسر کشته  شده اش  را به دست گرفته  بود نیم نگاهی به دامادش انداخت  . گرد پیری  در این ده سالی که پسرش را ازدست داده بود، روی چهره اش نمایان بود. او به پهنای صورت اشک  می ریخت . مادر بر سر دو راهی مانده  بود. از سویی غم  ده ساله مرگ پسر جوانش که آ رزوی داماد شدن وی را داشت بردلش بود و از سوی دیگر  دلش  نمی آمد نوه اش را داغدار پدر کند. داماد   اعدامی با دیدن مادر مقتول به دست و پای وی افتادوگریه کرد  وبا التماس از او خواست وی را ببخشد .
چند ثانیه تا اجرای حکم مانده بود که زن فریاد زد ازخون پسرم گذشتم و  نمی خواهم   نوه ام داغ پدرش را ببیند. او را برای رضای خدا بخشیدم.   
ماموران زندان  طناب دار را از گردن قاتل بازکردند و مرد میانسال  به دست وپای مادر مقتول افتادوتشکر کرد .
با بخشش   مرد اعدامی در بالای چوبه دار قرارشد او به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه  کیفری استان تهران محاکمه شود .اگر قضات دادگاه همین ده سالی که او در زندان بوده را مجازات وی بعداز بخشیده شدن در نظر بگیرند  اعدامی بخشیده و از زندان
 آزاد می شود.