مهلت یك ماهه برای مرد اعدامی
عامل جنایت جنجالی شهرك محلاتی تهران كه مرد نظامی را كشته بود، برای دومین بار در زندان رجاییشهر كرج پای چوبه دار رفت. فرزندان مقتول این بار هم مهلت یك ماهه برای جلب رضایت به این اعدامی دادند.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، بامداد 23 تیر 84 مردی 42 ساله كه نظامی بود، بر اثر ضربههای چاقو در خانهاش در محله شهرك محلاتی به قتل رسید و عامل این جنایت كه مردی به نام جعفر بود آنجا را بعد از جنایت به آتش كشید. او اعتراف كرد كه دوستش زهیر در این ماجرا همراهیاش كرده است و همچنین دو زن که او را برای این جنایت اجیر كرده بودند نیز بازداشت شدند. آنها كه به خانه مقتول رفتوآمد داشتند و از آشنایان زن مقتول بودند، مدعی شدند كه مقتول آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است. یكی از آنها كه معلم بود گفت كه عامل جنایت برادر یكی از شاگردانش بوده و به او دو میلیون تومان داده تا این جنایت را رقم بزند. اما در تحقیقات بعدی كه مشخص شد مقتول آنها را مورد آزار و اذیت نداده و دروغ گفتهاند اعتراف كردند كه زن مقتول آنها را برای اجرای نقشه قتل اجیر كرده كه به این ترتیب زن مقتول بازداشت و گفتههای او را انكار كرد و گفت كه در ماجرای قتل شوهرش بیگناه است. پرونده آنها با صدور كیفرخواست به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران ارسال شد و متهمان محاكمه شدند. فرزندان مقتول مادرشان را بخشیدند اما خواستار مجازات دیگر متهمان شدند.جعفر در دفاع از خود گفت: چند روز قبل از حادثه معلم خواهرم با من تماس گرفت و مدعی شد كه مرد نظامی آرامش را از خانواده خودش گرفته و آنها را به عناوین مختلف اذیت میكند و خواست كه او را با دستور زنش تنبیه كنیم. موضوع را به مردی كه دوستم بود، گفتم و با هم در نبود خانواده مقتول به خانهاش رفتیم كه من چند ضربه چاقو به وی زدم، اما هنوز بود و فرار كردیم. نمیخواستم بمیرد و فقط خواستم تنبیهاش كنم.
ضربات چاقو را من به آن مرد زدم، اما زمانی كه آنجا را ترك كردم زنده بود، روز بعد خانم معلم خواست كه به آن خانه بروم كه آنجا رفتم و با پاشیدن بنزین آنجا را به آتش كشیدم.
در ادامه زهیر نیز گفتههای او را تایید كرد و خانم معلم در جایگاه قرار گرفت و گفت: فریب همسر مقتول را خوردم. او درباره شوهرش مدام بدگویی میكرد و حرفهای نامناسب میزد كه جعفر را برای قتل اجیر كردیم. همچنین زن همدست او نیز گفتههای مشابهی را مطرح كرد، اما زمانی كه همسر مقتول به دفاع از خود پرداخت گفت: گفتههای متهمان فوق را قبول ندارم و من آنها را اجیر نكردم كه شوهرم را به قتل برسانند. قضات دادگاه وارد شور شدند و جعفر، عامل اصلی این جنایت را به قصاص و دوسال حبس، زهیر را به ۱۸ ماه حبس، دو زن همدست آنها را به ۱۸ ماه زندان و دو سال حبس تعلیقی و زن مقتول را به ۱۵ سال حبس محكوم كردند كه این احكام از سوی قضات دیوانعالی كشور تایید و به اجرای احكام دادسرای جنایی تهران ارسال شد و شمارش معكوس برای اجرای حكم مرگ جعفر به شماره افتاد. خانواده جعفر تلاش كردند تا بتوانند از خانواده مقتول رضایت بگیرند، اما فرزندان مقتول حاضر به دادن رضایت به وی نشدند. با گذشت 13سال از این جنایت، جعفر برای نخستین بار در زندان رجاییشهر كرج به پای چوبه دار رفت.
با تلاش هیات صلح و سازش دادسرای جنایی تهران فرزندان مقتول به قتل پدرشان در پای چوبه دار كه چند ثانیه تا مرگ فاصله داشت، یك ماه مهلت دادند تا او بتواند رضایت آنها را جلب كند. بنابراین حكم قصاص او متوقف شد و او به زندان بازگشت، اما در مدت زمان تعیین شده نتوانست رضایت اولیای دم را جلب كند و دوباره نام او در فهرست افراد اعدامی در زندان قرار گرفت تا اینكه مرد اعدامی درحالی وارد چهاردهمین سالی شده بود كه زیرتیغ قرار داشت و برای دومین بار به پای چوبه دار رفت كه این بارهم با توجه به تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران مرد اعدامی كه ابراز ندامت در این چهارده سال را با خودش همراه داشت، توانست از فرزندان مقتول این بار هم یك ماه مهلت برای جلب رضایت از آنها بگیرد. مرد اعدامی این بارهم فرصت برای زندگی یافت و به زندان بازگشت. اگر در مهلت قانونی او بتواند رضایت فرزندان مقتول را جلب كند، از مجازات قصاص نجات مییابد در غیر این صورت دوباره پای چوبه دار خواهد رفت.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، بامداد 23 تیر 84 مردی 42 ساله كه نظامی بود، بر اثر ضربههای چاقو در خانهاش در محله شهرك محلاتی به قتل رسید و عامل این جنایت كه مردی به نام جعفر بود آنجا را بعد از جنایت به آتش كشید. او اعتراف كرد كه دوستش زهیر در این ماجرا همراهیاش كرده است و همچنین دو زن که او را برای این جنایت اجیر كرده بودند نیز بازداشت شدند. آنها كه به خانه مقتول رفتوآمد داشتند و از آشنایان زن مقتول بودند، مدعی شدند كه مقتول آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است. یكی از آنها كه معلم بود گفت كه عامل جنایت برادر یكی از شاگردانش بوده و به او دو میلیون تومان داده تا این جنایت را رقم بزند. اما در تحقیقات بعدی كه مشخص شد مقتول آنها را مورد آزار و اذیت نداده و دروغ گفتهاند اعتراف كردند كه زن مقتول آنها را برای اجرای نقشه قتل اجیر كرده كه به این ترتیب زن مقتول بازداشت و گفتههای او را انكار كرد و گفت كه در ماجرای قتل شوهرش بیگناه است. پرونده آنها با صدور كیفرخواست به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران ارسال شد و متهمان محاكمه شدند. فرزندان مقتول مادرشان را بخشیدند اما خواستار مجازات دیگر متهمان شدند.جعفر در دفاع از خود گفت: چند روز قبل از حادثه معلم خواهرم با من تماس گرفت و مدعی شد كه مرد نظامی آرامش را از خانواده خودش گرفته و آنها را به عناوین مختلف اذیت میكند و خواست كه او را با دستور زنش تنبیه كنیم. موضوع را به مردی كه دوستم بود، گفتم و با هم در نبود خانواده مقتول به خانهاش رفتیم كه من چند ضربه چاقو به وی زدم، اما هنوز بود و فرار كردیم. نمیخواستم بمیرد و فقط خواستم تنبیهاش كنم.
ضربات چاقو را من به آن مرد زدم، اما زمانی كه آنجا را ترك كردم زنده بود، روز بعد خانم معلم خواست كه به آن خانه بروم كه آنجا رفتم و با پاشیدن بنزین آنجا را به آتش كشیدم.
در ادامه زهیر نیز گفتههای او را تایید كرد و خانم معلم در جایگاه قرار گرفت و گفت: فریب همسر مقتول را خوردم. او درباره شوهرش مدام بدگویی میكرد و حرفهای نامناسب میزد كه جعفر را برای قتل اجیر كردیم. همچنین زن همدست او نیز گفتههای مشابهی را مطرح كرد، اما زمانی كه همسر مقتول به دفاع از خود پرداخت گفت: گفتههای متهمان فوق را قبول ندارم و من آنها را اجیر نكردم كه شوهرم را به قتل برسانند. قضات دادگاه وارد شور شدند و جعفر، عامل اصلی این جنایت را به قصاص و دوسال حبس، زهیر را به ۱۸ ماه حبس، دو زن همدست آنها را به ۱۸ ماه زندان و دو سال حبس تعلیقی و زن مقتول را به ۱۵ سال حبس محكوم كردند كه این احكام از سوی قضات دیوانعالی كشور تایید و به اجرای احكام دادسرای جنایی تهران ارسال شد و شمارش معكوس برای اجرای حكم مرگ جعفر به شماره افتاد. خانواده جعفر تلاش كردند تا بتوانند از خانواده مقتول رضایت بگیرند، اما فرزندان مقتول حاضر به دادن رضایت به وی نشدند. با گذشت 13سال از این جنایت، جعفر برای نخستین بار در زندان رجاییشهر كرج به پای چوبه دار رفت.
با تلاش هیات صلح و سازش دادسرای جنایی تهران فرزندان مقتول به قتل پدرشان در پای چوبه دار كه چند ثانیه تا مرگ فاصله داشت، یك ماه مهلت دادند تا او بتواند رضایت آنها را جلب كند. بنابراین حكم قصاص او متوقف شد و او به زندان بازگشت، اما در مدت زمان تعیین شده نتوانست رضایت اولیای دم را جلب كند و دوباره نام او در فهرست افراد اعدامی در زندان قرار گرفت تا اینكه مرد اعدامی درحالی وارد چهاردهمین سالی شده بود كه زیرتیغ قرار داشت و برای دومین بار به پای چوبه دار رفت كه این بارهم با توجه به تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران مرد اعدامی كه ابراز ندامت در این چهارده سال را با خودش همراه داشت، توانست از فرزندان مقتول این بار هم یك ماه مهلت برای جلب رضایت از آنها بگیرد. مرد اعدامی این بارهم فرصت برای زندگی یافت و به زندان بازگشت. اگر در مهلت قانونی او بتواند رضایت فرزندان مقتول را جلب كند، از مجازات قصاص نجات مییابد در غیر این صورت دوباره پای چوبه دار خواهد رفت.