در سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر، ترانهسراها هم جایزه میگیرند؛ جایزهای كه دچار ابهام است
من ترانه، جایزه دارم
شما از كدام دستهاید؟ از آنها كه وقتی آهنگی باكلام میشنوند، خیلی به متن ترانهاش توجه و دقت میكنند یا از آنها كه ملودی، حواسشان را كم و بیش پرت میكند از شعر؟ دسته اول، هیچ كم و كاستی را در شعر نمیپذیرند حتی اگر آهنگ به مدد آن كاستیها در شعر آمده باشد، اما دسته دوم ممكن است در قبال همان آهنگ، رضایت نشان دهند و نهایتا بگویند «حالا شعرش به اندازه آهنگش قوی نبود». این را آنها میگویند، ما نمیگوییم؛ نكند یكهو بند كنید به ما كه مگر كشتی یا وزنهبرداری است كه در توصیف كیفیتی ادبی و موسیقایی از صفت «قوی» استفاده كردهایم. به هر حال، جزو هر یك از این دو دسته هم كه باشید، تردیدی نیست كه ترانهها به آهنگها جان میبخشند و سبب میشوند دو هنر درهم تنیده یعنی شعر و موسیقی، تاثیر خود را به صورتی هم رسان، دوچندان كنند.
دیروز خبری از اردوگاه دوستانمان در سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر به سنگر رسانهها پرتاب شد كه اتفاقا به همین ماجرای ترانهها اشاره داشت [البته میبخشید ادبیات این جمله خبری اینطوری شد؛ تحت تاثیر فضای دیروز است دیگر]؛ ستاد برگزاری این جشنواره اعلام كرد بخش «جایزه ترانه» را به این جشنواره افزوده است. آنطور كه در متن كوتاه این خبر آمده، ظاهرا راهاندازی این بخش در خلال جشنواره فجر اهالی موسیقی، «با هدف ترویج مفاهیم نو و ارزشمند در ترانهها» بوده است. خدا به خیر بگذراند... هر گاه دوستان چنین با اهدافی چنین بلندپایه سراغ ماجرایی را گرفتهاند، آن ماجرا را به تباهی نزدیكتر ساختهاند. نكند منظورشان از «ارزشمند»، صرفا ترانههای به گفتهشان «فاخر» باشد؟ نكند به سمتی میرویم كه ترانهها دیگر نتوانند به مسائل روز به زبانی امروزین بپردازند و صرفا باید «ارزشمند» و احتمالا «فاخر» باشند؟
اینها تنها پرسشهایی نیست كه راهاندازی بخش «جایزه ترانه» در سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر در ذهن ایجاد میكند.
راستی این را هم بگوییم كه از مسؤولان این دوره جشنواره موسیقی فجر نتوانستیم كسی را پای پاسخگویی بنشانیم. شاهین فرهت به عنوان دبیر جشنواره، تلفن همراهش را پاسخ نداد. محمد سریر كه یكی از اعضای شورای ارزیابی جشنواره است در جریان راهاندازی این بخش نبود و تلاشهای ما برای یافتن مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان واسطهای كه ما را به محمد اللهیاری-مدیر دفتر موسیقی وزارتخانه و نیز مدیر برگزاری سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر - وصل كند، بینتیجه ماند.
چند ابهام
یكبار، متن خبر ستاد برگزاری سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر در ارتباط با راهاندازی «جایزه ترانه» را مرور كنیم و بعد برویم سراغ پرسشهای دیگر.
نوشتهاند «جایزه ترانه با هدف تجلیل از ترانهسرایان برتر و ترویج مفاهیم نو و ارزشمند در ترانهها و معرفی ترانههای برگزیده در سیوپنجمین دوره جشنواره موسیقی فجر برگزار میشود.
نكته: درباره آن بخش از اهداف كه «ترویج مفاهیم ارزشمند در ترانهها» عنوان شده در مقدمه گزارش حرف زدیم. درباره باقی اهداف نیز صرفا باید بگوییم سلّمنا.
آوردهاند كه «در این جایزه، متن ترانههایی كه از اول مهرماه ۱۳ تا پایان مهرماه ۹۸ به صورت تكآهنگ یا در قالب آلبوم موسیقی از سوی موسسات یا اشخاص حقیقی پس از دریافت مجوز از دفتر موسیقی تولید و منتشر شدهاند، توسط هیاتی از داوران بررسی و ترانههای برگزیده معرفی میشوند».
نكته: پرسش اصلی این است كه چرا فقط ترانههایی كه خوانندهها آنها را خواندهاند در بخش «جایزه ترانه» شركت داده میشوند؟ چرا ترانههایی كه صرفا انتشار مكتوب را تجربه میكنند نباید در این بخش از جشنواره شركت كنند؟
یك احتمال: ما كه هیچیك از دوستان را نیافتیم تا از خودشان بپرسیم، اما گمان میكنیم پاسخشان این باشد كه به هر حال جشنواره موسیقی است و صرفا ترانههایی را باید بررسی كرد كه با موسیقی همراه شدهاند.
بعدالتحریرِ نكته: چنین تلقیای حتما اشتباه است. اتفاقا چنین جایزهای باید به ترانههایی كه از چشم اهالی موسیقی دور مانده و صرفا به صورت مكتوب منتشر شدهاند نیز توجه كند تا اعطای این جایزه، علاوه بر وجه تشویقی، وجه حمایتی و معرفی خود را نیز تقویت كند. ترانههایی كه در این بخش برگزیده میشوند و خوانندهها سراغی ازشان نگرفتهاند، میتوانند به اهالی موسیقی معرفی شوند و سر نخِ گمشده رابطه سالم ترانهسرا و خواننده، پیدا شود.
در بخشی دیگر از خبر ستاد برگزاری جشنواره اشاره شده كه «در فاصله اول مهر ۹۷ تا پایان مهر ۹۸ بیش از 6000 قطعه متن ترانه با مجوز دفتر موسیقی به صورت تكآهنگ یا در قالب آلبوم منتشر شدهاند، كه مرحله نخست انتخاب این ترانهها در حال انجام است و در مرحله نهایی ترانههای برگزیده در سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر معرفی میشوند».
نكته: بدیهی است تعداد قابل توجهی از این ترانهها كه در این یكسال برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی ارسال شدهاست، نمیتوانند نامزد دریافت جایزه از بخش ترانه جشنواره باشند. میپرسید چرا؟ خب به نظر شما، مولانا، حافظ، سعدی و نیما باید با منجنیق به سالن برگزاری اختتامیه جشنواره پرتاب شوند و جایزهشان را دریافت كنند؟ میدانیم كه ما مدتی است روی موج استفاده از شعرهای كلاسیك و نیز شعرهای شاعران نسل نخست نیما و پس از او سوار شدهایم و خوانندهها بسیار از این شاعران سراغ میگیرند. بنابراین بخشی از 6000 ترانهای كه در این خبر ادعا شده در بخش جایزه ترانه جشنواره موسیقی فجر شركت داده میشوند علنا موضوعیتی برای شركت در این بخش ندارد.
در بند پایانی خبر ستاد برگزاری جشنواره موسیقی هم آمده: «با توجه به تعداد بسیار ترانههایی كه به صورت تكآهنگ و آلبوم تولید و منتشر میشود، جایزه ترانه میتواند به كمك متخصصان و آرای مردمی، ترانههای شاخص و برگزیده را به جامعه معرفی كند».
نكته: همه چیز مبهم است. چند روزی بیشتر به برگزاری جشنواره باقی نمانده، اما متن این خبر هنوز درباره اینكه ترانهسراها را متخصصان انتخاب میكنند یا آرای مردمی یا هر دو، و اینكه به چه صورت انتخاب میكنند و... پاسخی نداده است.
دیروز خبری از اردوگاه دوستانمان در سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر به سنگر رسانهها پرتاب شد كه اتفاقا به همین ماجرای ترانهها اشاره داشت [البته میبخشید ادبیات این جمله خبری اینطوری شد؛ تحت تاثیر فضای دیروز است دیگر]؛ ستاد برگزاری این جشنواره اعلام كرد بخش «جایزه ترانه» را به این جشنواره افزوده است. آنطور كه در متن كوتاه این خبر آمده، ظاهرا راهاندازی این بخش در خلال جشنواره فجر اهالی موسیقی، «با هدف ترویج مفاهیم نو و ارزشمند در ترانهها» بوده است. خدا به خیر بگذراند... هر گاه دوستان چنین با اهدافی چنین بلندپایه سراغ ماجرایی را گرفتهاند، آن ماجرا را به تباهی نزدیكتر ساختهاند. نكند منظورشان از «ارزشمند»، صرفا ترانههای به گفتهشان «فاخر» باشد؟ نكند به سمتی میرویم كه ترانهها دیگر نتوانند به مسائل روز به زبانی امروزین بپردازند و صرفا باید «ارزشمند» و احتمالا «فاخر» باشند؟
اینها تنها پرسشهایی نیست كه راهاندازی بخش «جایزه ترانه» در سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر در ذهن ایجاد میكند.
راستی این را هم بگوییم كه از مسؤولان این دوره جشنواره موسیقی فجر نتوانستیم كسی را پای پاسخگویی بنشانیم. شاهین فرهت به عنوان دبیر جشنواره، تلفن همراهش را پاسخ نداد. محمد سریر كه یكی از اعضای شورای ارزیابی جشنواره است در جریان راهاندازی این بخش نبود و تلاشهای ما برای یافتن مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان واسطهای كه ما را به محمد اللهیاری-مدیر دفتر موسیقی وزارتخانه و نیز مدیر برگزاری سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر - وصل كند، بینتیجه ماند.
چند ابهام
یكبار، متن خبر ستاد برگزاری سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر در ارتباط با راهاندازی «جایزه ترانه» را مرور كنیم و بعد برویم سراغ پرسشهای دیگر.
نوشتهاند «جایزه ترانه با هدف تجلیل از ترانهسرایان برتر و ترویج مفاهیم نو و ارزشمند در ترانهها و معرفی ترانههای برگزیده در سیوپنجمین دوره جشنواره موسیقی فجر برگزار میشود.
نكته: درباره آن بخش از اهداف كه «ترویج مفاهیم ارزشمند در ترانهها» عنوان شده در مقدمه گزارش حرف زدیم. درباره باقی اهداف نیز صرفا باید بگوییم سلّمنا.
آوردهاند كه «در این جایزه، متن ترانههایی كه از اول مهرماه ۱۳ تا پایان مهرماه ۹۸ به صورت تكآهنگ یا در قالب آلبوم موسیقی از سوی موسسات یا اشخاص حقیقی پس از دریافت مجوز از دفتر موسیقی تولید و منتشر شدهاند، توسط هیاتی از داوران بررسی و ترانههای برگزیده معرفی میشوند».
نكته: پرسش اصلی این است كه چرا فقط ترانههایی كه خوانندهها آنها را خواندهاند در بخش «جایزه ترانه» شركت داده میشوند؟ چرا ترانههایی كه صرفا انتشار مكتوب را تجربه میكنند نباید در این بخش از جشنواره شركت كنند؟
یك احتمال: ما كه هیچیك از دوستان را نیافتیم تا از خودشان بپرسیم، اما گمان میكنیم پاسخشان این باشد كه به هر حال جشنواره موسیقی است و صرفا ترانههایی را باید بررسی كرد كه با موسیقی همراه شدهاند.
بعدالتحریرِ نكته: چنین تلقیای حتما اشتباه است. اتفاقا چنین جایزهای باید به ترانههایی كه از چشم اهالی موسیقی دور مانده و صرفا به صورت مكتوب منتشر شدهاند نیز توجه كند تا اعطای این جایزه، علاوه بر وجه تشویقی، وجه حمایتی و معرفی خود را نیز تقویت كند. ترانههایی كه در این بخش برگزیده میشوند و خوانندهها سراغی ازشان نگرفتهاند، میتوانند به اهالی موسیقی معرفی شوند و سر نخِ گمشده رابطه سالم ترانهسرا و خواننده، پیدا شود.
در بخشی دیگر از خبر ستاد برگزاری جشنواره اشاره شده كه «در فاصله اول مهر ۹۷ تا پایان مهر ۹۸ بیش از 6000 قطعه متن ترانه با مجوز دفتر موسیقی به صورت تكآهنگ یا در قالب آلبوم منتشر شدهاند، كه مرحله نخست انتخاب این ترانهها در حال انجام است و در مرحله نهایی ترانههای برگزیده در سیوپنجمین جشنواره موسیقی فجر معرفی میشوند».
نكته: بدیهی است تعداد قابل توجهی از این ترانهها كه در این یكسال برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی ارسال شدهاست، نمیتوانند نامزد دریافت جایزه از بخش ترانه جشنواره باشند. میپرسید چرا؟ خب به نظر شما، مولانا، حافظ، سعدی و نیما باید با منجنیق به سالن برگزاری اختتامیه جشنواره پرتاب شوند و جایزهشان را دریافت كنند؟ میدانیم كه ما مدتی است روی موج استفاده از شعرهای كلاسیك و نیز شعرهای شاعران نسل نخست نیما و پس از او سوار شدهایم و خوانندهها بسیار از این شاعران سراغ میگیرند. بنابراین بخشی از 6000 ترانهای كه در این خبر ادعا شده در بخش جایزه ترانه جشنواره موسیقی فجر شركت داده میشوند علنا موضوعیتی برای شركت در این بخش ندارد.
در بند پایانی خبر ستاد برگزاری جشنواره موسیقی هم آمده: «با توجه به تعداد بسیار ترانههایی كه به صورت تكآهنگ و آلبوم تولید و منتشر میشود، جایزه ترانه میتواند به كمك متخصصان و آرای مردمی، ترانههای شاخص و برگزیده را به جامعه معرفی كند».
نكته: همه چیز مبهم است. چند روزی بیشتر به برگزاری جشنواره باقی نمانده، اما متن این خبر هنوز درباره اینكه ترانهسراها را متخصصان انتخاب میكنند یا آرای مردمی یا هر دو، و اینكه به چه صورت انتخاب میكنند و... پاسخی نداده است.