حجتالاسلام ماندگاری در گفتوگو با جامجم از ویژگیهای حضرت زهرا(س) میگوید
انقلاب یك نفـــره یك زن
حجتالاسلام محسن ماندگاری در زمره آن دسته از روحانیونی است که زبان گفتوگو با عامه مردم را خوب بلد است. خیلیها او را با روایتهای دفاع مقدس در یادمانهای مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس میشناسند. با این حال او به عنوان كارشناس دینی هم در برنامههای مختلف رادیویی و تلویزیونی حضور فعالی دارد و با زبان ساده و شیرین خود توانسته مزه معارف دینی را در ذهن و زبان مخاطب بچشاند. با او درباره نقش حضرت زهرا(س) و جایگاهی كه ایشان در فرهنگ دینی شیعی دارند به گفتوگو نشستیم.
با نگاهی به تاریخ، نمونههایی از شخصیتهای برجسته زنان را میبینیم كه میتوانند الگو قرار بگیرند، مثلا در فرهنگ مسیحیت از حضرت مریم گرفته تا مادر ترزا، یا در فرهنگ اسلامی شخصیتی مثل حضرت خدیجه؛ سوال من اینجاست كه چه عنصری در حضرت زهرا(س) وجود دارد كه ایشان را از همه الگوهای اینچنینی و از همه زنان برجسته تاریخ بشریت، بالاتر میبرد و ایشان را در صدر مقام سروری زنان عالم مینشاند؟
اجازه بدهید ابتدا یك مقدمهای عرض كنم سپس به اصل سوال پاسخ بدهم. در همه انسانها سه ویژگی را میتوان یافت؛ یكی اینكه انسانها خودشان را كامل نمیدانند، دوم اینكه هر انسانی میل دارد رشد كند و به كمال برسد و سوم اینكه دنبال انسان كاملی میگردند كه بهترین و كاملترین ویژگی های یك الگو را داشته باشد. بر همین اساس قرآن و كتابهای آسمانی، الگوهای متنوعی را پیش چشم انسان قرار دادهاند. قرآن در جایی حضرت ابراهیم را به عنوان یك الگو برای بشریت معرفی میكند، در آیه دیگری وجود مقدس پیامبر را اسوه حسنه مینامد، در آیه ۶۹ سوره نسا، انبیا، صدیقین، شهدا و صالحان را به عنوان سرمشقهای انسانی مطرح میكند و در آیات دیگری با مدح حضرت مریم و حضرت آسیه، زنان را به پیروی از این الگوها دعوت میكند. در واقع قرآن هر یك از این الگوها را در بُعدی از ابعاد متمایز كرده و به معرفی آنان میپردازد.
اما از این مقدمه كه بگذریم به اصل پاسخ سوال شما میرسیم. ما یك قاعده طبیعی، وجدانی، اخلاقی، منطقی و عقلانی داریم كه در همه جای عالم پذیرفته شده است. این قاعده عقلانی در فرهنگ ما به یك ضربالمثل تبدیل شده است و آن هم اینكه «چون كه صد آید نود هم پیش ماست»، در واقع حضرت زهرا همه كمالاتی كه الگوهای متنوع و متعدد انسانی و قرآنی دارند، هم یكجا دارا هستند و هم در اعلاترین حد ممكن؛ ایشان بالاترین نمره را در بندگی خدا دارد و به همین دلیل است كه در قله سروری زنان عالم از اولین و آخرین قرار دارند.
اما نكته مهمی كه به صورت ویژه حضرت زهرا را از دیگر زنان جدا میكند، عنصر دفاع تمامقد ایشان از ولایت ولی الهی است. ایشان با مال، جان، بیان، آبرو و حتی نحوه وصیت برای تشییع و تدفین به دفاع از ولایت برخاست. حضرت زهرا حق محبت، معرفت، اطاعت و نصرت ولی خدا را به بهترین و كاملترین وجه ادا كرد. به كم بسنده نكرد و هرچه داشت در این راه بخشید. ایشان اولین شهید دفاع از ولایت است. حضرت زهرا در دفاع از ولایت، انقلاب یك نفره كرد و اینگونه است كه در حدیثی حضرت مهدی(عج) میفرمایند كه الگوی من، فاطمه دختر رسول خدا است. قرآن، اهل بیت را در آیه تطهیر به عنوان الگوهای انسانی مطرح كرده، چرا كه این بزرگواران انسان كامل هستند و به همین خاطر بر همه الگوهای دیگر ارجحیت دارند.
در روایاتی حضرت زهرا به عنوان مادر امت پیامبر نام نهاده شدهاند. میخواهم بدانم این لفظ «مادر» كه تبیینكننده رابطه ما با حضرت زهراست دقیقا به چه نوع رابطهای اشاره میكند؟
وقتی ما به حضرت زهرا «مادر» میگوییم، سه نوع رابطه را با ایشان مدنظر داریم؛ رابطه عاطفی، رابطه تربیتی، رابطه شفاعتی و دعایی.
رابطه عاطفی یعنی اینكه ایشان مادر خلقت است، به یمن و بركت ایشان رحمت میبارد، مغفرت شامل حال ما میشود و اساسا به وجود ایشان نظام خلقت شكل گرفته است و طبیعی است كه بین انسان و بین كسی كه خلقت و روزی ِانسان به واسطه اوست، رابطه عاطفی برقرار میشود.
رابطه تربیتی یعنی اینكه حتی بزرگان و اولیای خدا دست التماسشان به سمت حضرت دراز است كه حضرت ایشان را تربیت كند. یكی از كارهایی كه مادر انجام میدهد تربیت فرزندان است. ما میتوانیم به دست حضرت تربیت بشویم، اما باید این را بخواهیم و دست به دامان ایشان بشویم.
رابطه شفاعت و دعا هم یعنی اینكه یكی از كارهای مادر در حق فرزندان دعا برای آنهاست و دعای مادر رد نمیشود. ما باید از حضرت بخواهیم كه برایمان دعا كنند. دعای ایشان نوعی شفاعت در حق ماست. دعای ایشان جبرانكننده كمكاریها و خرابكاریهای ما است. دعای ایشان دستگیر ما است. امیدوارم همه ما مشمول دعا و توجهات حضرت بشویم و بین ما و ایشان رابطه عاطفی و تربیتی و دعایی برقرار بشود.
با نگاهی به تاریخ، نمونههایی از شخصیتهای برجسته زنان را میبینیم كه میتوانند الگو قرار بگیرند، مثلا در فرهنگ مسیحیت از حضرت مریم گرفته تا مادر ترزا، یا در فرهنگ اسلامی شخصیتی مثل حضرت خدیجه؛ سوال من اینجاست كه چه عنصری در حضرت زهرا(س) وجود دارد كه ایشان را از همه الگوهای اینچنینی و از همه زنان برجسته تاریخ بشریت، بالاتر میبرد و ایشان را در صدر مقام سروری زنان عالم مینشاند؟
اجازه بدهید ابتدا یك مقدمهای عرض كنم سپس به اصل سوال پاسخ بدهم. در همه انسانها سه ویژگی را میتوان یافت؛ یكی اینكه انسانها خودشان را كامل نمیدانند، دوم اینكه هر انسانی میل دارد رشد كند و به كمال برسد و سوم اینكه دنبال انسان كاملی میگردند كه بهترین و كاملترین ویژگی های یك الگو را داشته باشد. بر همین اساس قرآن و كتابهای آسمانی، الگوهای متنوعی را پیش چشم انسان قرار دادهاند. قرآن در جایی حضرت ابراهیم را به عنوان یك الگو برای بشریت معرفی میكند، در آیه دیگری وجود مقدس پیامبر را اسوه حسنه مینامد، در آیه ۶۹ سوره نسا، انبیا، صدیقین، شهدا و صالحان را به عنوان سرمشقهای انسانی مطرح میكند و در آیات دیگری با مدح حضرت مریم و حضرت آسیه، زنان را به پیروی از این الگوها دعوت میكند. در واقع قرآن هر یك از این الگوها را در بُعدی از ابعاد متمایز كرده و به معرفی آنان میپردازد.
اما از این مقدمه كه بگذریم به اصل پاسخ سوال شما میرسیم. ما یك قاعده طبیعی، وجدانی، اخلاقی، منطقی و عقلانی داریم كه در همه جای عالم پذیرفته شده است. این قاعده عقلانی در فرهنگ ما به یك ضربالمثل تبدیل شده است و آن هم اینكه «چون كه صد آید نود هم پیش ماست»، در واقع حضرت زهرا همه كمالاتی كه الگوهای متنوع و متعدد انسانی و قرآنی دارند، هم یكجا دارا هستند و هم در اعلاترین حد ممكن؛ ایشان بالاترین نمره را در بندگی خدا دارد و به همین دلیل است كه در قله سروری زنان عالم از اولین و آخرین قرار دارند.
اما نكته مهمی كه به صورت ویژه حضرت زهرا را از دیگر زنان جدا میكند، عنصر دفاع تمامقد ایشان از ولایت ولی الهی است. ایشان با مال، جان، بیان، آبرو و حتی نحوه وصیت برای تشییع و تدفین به دفاع از ولایت برخاست. حضرت زهرا حق محبت، معرفت، اطاعت و نصرت ولی خدا را به بهترین و كاملترین وجه ادا كرد. به كم بسنده نكرد و هرچه داشت در این راه بخشید. ایشان اولین شهید دفاع از ولایت است. حضرت زهرا در دفاع از ولایت، انقلاب یك نفره كرد و اینگونه است كه در حدیثی حضرت مهدی(عج) میفرمایند كه الگوی من، فاطمه دختر رسول خدا است. قرآن، اهل بیت را در آیه تطهیر به عنوان الگوهای انسانی مطرح كرده، چرا كه این بزرگواران انسان كامل هستند و به همین خاطر بر همه الگوهای دیگر ارجحیت دارند.
در روایاتی حضرت زهرا به عنوان مادر امت پیامبر نام نهاده شدهاند. میخواهم بدانم این لفظ «مادر» كه تبیینكننده رابطه ما با حضرت زهراست دقیقا به چه نوع رابطهای اشاره میكند؟
وقتی ما به حضرت زهرا «مادر» میگوییم، سه نوع رابطه را با ایشان مدنظر داریم؛ رابطه عاطفی، رابطه تربیتی، رابطه شفاعتی و دعایی.
رابطه عاطفی یعنی اینكه ایشان مادر خلقت است، به یمن و بركت ایشان رحمت میبارد، مغفرت شامل حال ما میشود و اساسا به وجود ایشان نظام خلقت شكل گرفته است و طبیعی است كه بین انسان و بین كسی كه خلقت و روزی ِانسان به واسطه اوست، رابطه عاطفی برقرار میشود.
رابطه تربیتی یعنی اینكه حتی بزرگان و اولیای خدا دست التماسشان به سمت حضرت دراز است كه حضرت ایشان را تربیت كند. یكی از كارهایی كه مادر انجام میدهد تربیت فرزندان است. ما میتوانیم به دست حضرت تربیت بشویم، اما باید این را بخواهیم و دست به دامان ایشان بشویم.
رابطه شفاعت و دعا هم یعنی اینكه یكی از كارهای مادر در حق فرزندان دعا برای آنهاست و دعای مادر رد نمیشود. ما باید از حضرت بخواهیم كه برایمان دعا كنند. دعای ایشان نوعی شفاعت در حق ماست. دعای ایشان جبرانكننده كمكاریها و خرابكاریهای ما است. دعای ایشان دستگیر ما است. امیدوارم همه ما مشمول دعا و توجهات حضرت بشویم و بین ما و ایشان رابطه عاطفی و تربیتی و دعایی برقرار بشود.
تیتر خبرها