درحالی كه مردم شهرهای شمالی هنوز با تبعات بارش برف دست به گریبانند سامانه بارشی جدیدی در راه است كه مدیریت بحران كشور را دوباره میآزماید
جدال با برف ادامه دارد
چهارمتر برف اصلا شوخی نیست، باریدن برف به اندازه 27 برابر چیزی كه معمولا میبارد نیز شوخی نیست. چهار متر برف مثل این است كه دو آدم قد بلند روی دوش هم بایستند و سرشان از طاق خانه بالا بزند، بارش27 برابری هم یعنی تا به حال هرچه میباریده و به یاد داشته ایم باید ضرب در 27 كنیم. جهان سفیدی كه این دانههای برف میسازند حتما جهان متفاوتی است؛ جهانی كه خیابانها وكوچههایش بسته میشود، برق و آب و گاز اهالی اش قطع میشود، تلفن و اینترنت در آن از كار میافتد و اضطراب مثل یك ویروس در جان مردمش لانه میكند.
استانهای گیلان و اردبیل، حتی آذربایجان غربی وخوزستان نیز از روزی كه آن سامانه بارشی پرقدرت، بارش را در شمال و شمال غرب ایران خالی كرد، همه این حالات را تجربه كردند به حدی كه زندگی خیلیهایشان مختل شد و ساعت زندگی شان درنقطه بحران ایستاد. بخشی از این حالات البته طبیعی بود، چهارمتر برف اصلا شوخی نیست كه خلخال بتواند از آن جان به سالم به در ببرد، 27 برابر بیشتر ازهمیشه برف باریدن نیز به هیچ عنوان شوخی نیست كه كمر گیلان نخواهد زیر این بار خم شود، ولی آیا نمیشد از شدت اثرات این برف كه برای سرزمین خشكی زدهمان نعمت است،
كم كرد؟
این سوال از روزی كه بخشهای شمالی و غربی كشور با دانههای لطیف برف سفیدپوش شد مدام در ذهنها میچرخد و میچسبد به تصاویر در راه ماندگی مردم، خودروهای زمینگیرشده در جادهها، تیرهای چراغ برق سقوط كرده، كوچههای محاصره شده و خانههایی كه برف مثل خامه زده شده یك كیك احاطه شان كرده و البته كلی آدم كه پشت این همه زمینگیری خدا میداند چه حالی داشتهاند. در ماجرای برف اخیر البته گیلان بیشتر از بقیه استانهای درگیر توانست صدایش را به گوش ایران برساند؛ با این كه جریان برق پایدار نداشت، تلفنهای همراه آنتن نمیداد و اینترنت در خیلی جاها دیگر وجود نداشت.
غیر از گیلان اما بقیه شهرهای بحران زده تقریبا مظلوم واقع شدند بهویژه خلخالی كه در دل اردبیل باید با چهار متر برف و توقف زندگی میجنگید یا تكاب در آذربایجان غربی كه دمای هوایش به منفی 21 درجه رسید و این سرما میتوانست خون را در رگها منجمد كند.
در این میان اما شهرهای شمالی و شمال شرقی خوزستان از بقیه مظلوم تر بودند، چون بارش برف راههای این مناطق بهخصوص راههای روستایی را نیز مسدود كرد، ولی نه خبرش چندان پیچید و نه مثل بقیه نقاط متاثر از برف، مشكلات مردمانش سریع و بهموقع رفع و رجوع شد. شاید بسیاری از مردم كشور ندانند این روزها مردم روستاهای احمد فداله و مودو در دزفول و مردم روستاهای وارگه، بردتازه، وارگه سبز تازه و وارگه خله تازه در اندیكا در محاصره برف بودند و برای این كه زنده بمانند بستههای غذایی یك ماهه، پتو و موكت دریافت كردند.
البته هنوز برخی اسامی هست كه حتی یك بارهم شنیده نشده و مربوط میشود به روستاهای برف زده كه در انزوای خبری برخیهایشان هنوز یا برق ندارند یا آب
یا راه دسترسی.
تعللهایی كه رخ داد
گاهی وقتها انگارهواشناسی برای خودش پیش بینی میكند و برای مخاطبانی نامرئی هشدار میدهد كه نتیجه اش میشود یك غافلگیری سراسری و ملی هنگام وقوع حوادث طبیعی. آنچه مردم استانهای متاثر از برف را این روزها ناراحت كرده همین غافلگیریهاست كه ثمرهاش میشود قطار خودروهای در راه مانده، خاموشی سراسری، بی آبی و قطع فراگیر گاز و مسدود شدن راههای ارتباطی و بایكوت شدن مردم محلی.
تجربه نشان داده سیستم مدیریت بحران كشور ششدانگ نیست و وقتی از هشدارها مطلع میشود درباره ابعاد حوادث پیش رو دچار اشتباه محاسباتی میشود یا اگر دچار اشتباه نمیشود به اندازه كافی مجهز نیست تا بهموقع اقدام كند و این ضعف تجهیزاتی را نیز شوربختانه از سالی به سال دیگر و از حادثهای به حادثه دیگر به دوش میكشد.
دیروز ، معاون عملیات سازمان امداد ونجات هلال احمر كه داشت از امدادرسانی هوایی به روستاهای درگیر برف در گیلان خبر میداد ناخواسته، تداوم انسداد جادههای روستایی در این استان را تایید كرد. او گفت بسیاری از راههای روستایی بازشده، اما اگر باران ببارد سرعت بازگشایی مسیرها بیشتر میشود.
درشهرخلخال كه بارش برف ركورد زده نیز مشكلاتی از این دست بسیار است، طوری كه شهردار این شهر به كمبود ماشین آلات اذعان كرد و ممكن نبودن برف روبی در گذرگاههای شهری را به واسطه همین كمبود ماشین آلات رسانهای كرد، شهری كه سردسیر بودنش ماجرای امروز و دیروز نیست و شهری برف ندیده نیز محسوب نمیشود اما برف و تلفیقش با كمبود تجهیزات كاری كرد تا بیش از 1500 خیابان و كوچه آن غیرقابل تردد شود یعنی تقریبا همه خلخال.
حالا اما بعد از گذشت پنج روز از آن روز برفی، گزارشها حاكی است مردم خلخال در مناطق مختلف شهر از جمله قاضیلر، اطراف میدان بسیج و مسكن مهر و البته در دهها خیابان اصلی و فرعی خودشان دست به پارو شده اند و دارند برفروبی میكنند. این درحالی است كه گفته میشود بهجز خیابان امام خمینی این شهر كه تردد در آن به جریان افتاده در بقیه خیابانها به علت حجم بالای برف فقط تردد تكلاین امكانپذیر است كه این را باید افزود به مشكل رفت و آمد ساكنان دهها شهرك از جمله جانبازان، آزادگان، كوی فرهنگیان، شهید رجایی، ولیعصر، دانش و ۴۰۰ خانوار مسكن مهر در شهرك بهشتی .
اگر اینها را اضافه كنیم به تداوم قطعی برق در شش روستای خلخال و قطعی برق شهر هشجین كه 15 هزار نفر جمعیت دارد آن وقت گفتههای امام جمعه این شهر در خطبههای دیروز نماز جمعه بهتر معنی پیدا میكند كه گفت وضعیت این شهرستان بحرانی و مشكلات مردم بیش از اندازه است. از یك امام جمعه جوان غیر از این نیز انتظار نیست كه حرف دل مردم را بزند كه زد و گفت از مسؤولان انتظار میرود به جای مخفی كردن مشكلات واقعیتها را بیان كنند و به جای این كه از بازگشایی مسیرها حرف بزنند، بگویند آرد و نان بسیاری از مردم روستاهای همچنان گرفتار، با چهارپایان تامین میشود.
و اما بشنوید و بخوانید از گیلان و امام جمعه رشت كه او نیز تریبون نمازجمعه را فرصتی مغتنم دانست و اسرار مگو را به زبان آورد تا به سبك خودش مشكلات ناشی از برف را كه بیشتر مسؤولان كتمانش میكنند، بهگوش مردم ایران برساند. او از عملكرد ستاد مدیریت بحران گله كرد و نمیدانست چرا امامجمعه كه مسؤول این مسائل نیست، باید در جلسه مدیریت بحران به مسؤولان راهكار بدهد. او همچنین از زیرساختهای برق استان گله كرد و پرسید چرا با بارش برف باید تیرهای چراغ برق سقوط كند و تاكید كرد كه برای گیلان زشت است كه از استانهای همجوار برای تعمیر تجهیزات برق كمك بیاید. او همه این مشكلات را جمع كرد و از دستگاه قضا خواست كوتاهی مسؤولان و متولیان مدیریت بحران برف را پیگیری كند.
ماجرای مشكلات استان گیلان و برفزدگیاش اما فقط به اینها خلاصه نمیشود و فقط ماجرا این نیست كه مردم روستای پرده سر شش روز است كه یك سره آب و برق ندارند. ماجرای استان گیلان بسته بودن جاده پونل به خلخال و اسالم به خلخال بعد از این همه روز و تاكید مدیركل راهداری این استان و افتخار كردنش به این است كه بعد از گذشت تقریبا 140 ساعت از بارش برف 90 درصد راههای اصلی روستایی باز است و فقط 400 خانوار شهری آب ندارند.
اما آن 10 درصد راه روستایی كه همچنان بسته است و این 400 خانواری كه هنوز آب ندارند اگر كنار آن 13 هزار مشترك روستایی كه معلوم نیست این روزها با بی آبی چه كار میكنند و آن 74 هزار مشتركی كه هنوز برق ندارند و زندگی شان از بیخ و بن مختل است، قرار بگیرند جایی برای مفتخر شدن باقی نمیماند.
كارهایی كه انجام شد
سیستم مدیریت بحران كشور با این كه زیرسایه سنگین نقدها بوده و هست و از تعلل و كندی رنج میبرد اما این روزها به هر ترتیب كه شده دست روی دست نگذاشته و برخی گرهها را باز كرده است. البته كمكهای مردمی و تلاشهای ارتش و سپاه را نباید نادیده گرفت كه درمواقع بحرانی زودتر از هر امدادگر دیگری در صحنه حاضر میشوند.
شنیدن خبر كمك رسانی نیروهای گروه11 ارتش به مردم روستاهای شهرستان چاراویماق در 193 كیلومتری جنوب تبریز و رساندن آذوقه به آنها و رهاندن 80 خودروی گرفتار در مناطق برفی چاراویماق و هشترود جای بسی خوشوقتی است. مطلع شدن از حضور نیروهای سپاه حضرت عباس(ع) در خلخال و كمك رسانی به مردم این دیار نیز مسرت بخش است، منطقهای كه همیشه بارش برف دارد ولی به اذعان جانشین فرمانده این سپاه امكان لازم برای مدیریت اوضاع را ندارد و لاجرم سپاه حضرت عباس(ع) امكاناتش را برای رفاه حال مردم به آن گسیل داشته است.
به جز ارتش و سپاه، اورژانس و هلال احمر و دانشگاههای علوم پزشكی نیز به قدر وسع در این روزها كوشیدهاند. دانشگاه علوم پزشكی گیلان بعد از بحران برف ۱۶۵ مادر باردار را از ارتفاعات و نقاط صعب العبور به مناطق امن پایین دست رسانده و كوشیده تا 23 مادر بارشان را به سلامت زمین بگذارند و تولد 25نوزاد را جشن بگیرند.
در تكاب آذربایجان غربی نیز سه مادر باردار از روستاهای آرپاچایی و آقاطاق در منطقه سختگذر و دورافتاده اوریات بخش تختسلیمان كه گرفتار كولاك شدید شده بودند و به علت مسدود بودن جاده قادر به اعزام به بیمارستان نبودند،نجات
یافتند.
سازمان امداد و نجات هلال احمر نیز در این مدت ۵۰ سورتی پرواز معادل 45 ساعت پرواز داشته و ضمن امداد رسانی به افراد گرفتار و متاثر از برف و كولاك در استانهای لرستان، خوزستان، كردستان و گیلان، 11 هزار كیلو اقلام امدادی نیز به مردم رسانده است.
توزیع 9700 تخته پتو و 8750 بسته غذایی، اسکان اضطراری 9600 نفر و رهاسازی 910 خودرو از برف ، بخشی از خدمات ارائه شده از سوی
3000 امدادگر هلالاحمر تا دیروز بوده است.
برف در راه است؛غافلگیر نشوید !
از فردا ابرهای بارشی در آسمان بخشی از كشور دوباره خودی نشان خواهند داد و موجی از برف و باران را بر سر جمعی از اهالی این سرزمین خواهند ریخت. این شادی روزهای آخر بهمن است كه چشم مردم استانهای گیلان، مازندران، گلستان، خراسان شمالی، رضوی و ساكنان ارتفاعات البرز مركزی و شرقی را به جمال برف و باران روشن خواهد كرد. این بارشها میتواند معمولی و متداول باشد ولی میتواند شدت گرفته و بستر ساز بحرانی دیگر شود كه اگر تشكیلات مدیریت بحران كشور از حالا آماده نباشد و این بارشها را جدی نگیرد دیگر هیچ توجیهی از جانبش پذیرفته نیست، مخصوصا در گیلان كه احتمال بالا آمدن سطح آب و طغیان رودخانهها برایش پیش بینی شده است.
راستی در بین غافلگیریهایی كه این روزها رخ داده و كم و كاستیهایی كه درمدیریت اوضاع رخ نموده یك نكته مغفول مانده و آن بی توجهی سازمان حفاظت محیط زیست به گونههای جانوری در برف و سرمای بی سابقه این روزها درمناطقی همچون زنجان وخلخال است، جایی كه حیوانات وحشی از جمله گرگها، روباهها و شغالها مجبور شده اند از ارتفاعات سر كج كرده و به سمت شهرها و روستاها بیایند. علت این تغییر مسیر معلوم است؛ گرسنگی و تلاش برای بقا، شیوهای كه برای جانوران وحشی كاری طبیعی است ولی برای حافظان طبیعت خبر از یك كم كاری میدهد. اگر برای تغذیه این موجودات فكری میشد و اگر این جانوران در انبوه مشغلهها گم نمیشدند حالا وحشت دوجانبه میان انسان و حیوان دراین مناطق شكل نمیگرفت، جایی كه بعید نیست به درگیری آدم و حیوان و مرگ تعدادی جانور ارزشمند ختم شود.
البته سرپرست اداره حفاظت محیط زیست خلخال از اجرای طرح پیشگیری از ورود حیوانات وحشی به محدوده این شهر و تلاش محیط بانها در این راه خبر داده ولی معلوم نیست منظور از طرح پیشگیری، كشتن است یا هدایت منطقی و اصولی جانوران به سمت زیستگاهها.
كم كرد؟
این سوال از روزی كه بخشهای شمالی و غربی كشور با دانههای لطیف برف سفیدپوش شد مدام در ذهنها میچرخد و میچسبد به تصاویر در راه ماندگی مردم، خودروهای زمینگیرشده در جادهها، تیرهای چراغ برق سقوط كرده، كوچههای محاصره شده و خانههایی كه برف مثل خامه زده شده یك كیك احاطه شان كرده و البته كلی آدم كه پشت این همه زمینگیری خدا میداند چه حالی داشتهاند. در ماجرای برف اخیر البته گیلان بیشتر از بقیه استانهای درگیر توانست صدایش را به گوش ایران برساند؛ با این كه جریان برق پایدار نداشت، تلفنهای همراه آنتن نمیداد و اینترنت در خیلی جاها دیگر وجود نداشت.
غیر از گیلان اما بقیه شهرهای بحران زده تقریبا مظلوم واقع شدند بهویژه خلخالی كه در دل اردبیل باید با چهار متر برف و توقف زندگی میجنگید یا تكاب در آذربایجان غربی كه دمای هوایش به منفی 21 درجه رسید و این سرما میتوانست خون را در رگها منجمد كند.
در این میان اما شهرهای شمالی و شمال شرقی خوزستان از بقیه مظلوم تر بودند، چون بارش برف راههای این مناطق بهخصوص راههای روستایی را نیز مسدود كرد، ولی نه خبرش چندان پیچید و نه مثل بقیه نقاط متاثر از برف، مشكلات مردمانش سریع و بهموقع رفع و رجوع شد. شاید بسیاری از مردم كشور ندانند این روزها مردم روستاهای احمد فداله و مودو در دزفول و مردم روستاهای وارگه، بردتازه، وارگه سبز تازه و وارگه خله تازه در اندیكا در محاصره برف بودند و برای این كه زنده بمانند بستههای غذایی یك ماهه، پتو و موكت دریافت كردند.
البته هنوز برخی اسامی هست كه حتی یك بارهم شنیده نشده و مربوط میشود به روستاهای برف زده كه در انزوای خبری برخیهایشان هنوز یا برق ندارند یا آب
یا راه دسترسی.
تعللهایی كه رخ داد
گاهی وقتها انگارهواشناسی برای خودش پیش بینی میكند و برای مخاطبانی نامرئی هشدار میدهد كه نتیجه اش میشود یك غافلگیری سراسری و ملی هنگام وقوع حوادث طبیعی. آنچه مردم استانهای متاثر از برف را این روزها ناراحت كرده همین غافلگیریهاست كه ثمرهاش میشود قطار خودروهای در راه مانده، خاموشی سراسری، بی آبی و قطع فراگیر گاز و مسدود شدن راههای ارتباطی و بایكوت شدن مردم محلی.
تجربه نشان داده سیستم مدیریت بحران كشور ششدانگ نیست و وقتی از هشدارها مطلع میشود درباره ابعاد حوادث پیش رو دچار اشتباه محاسباتی میشود یا اگر دچار اشتباه نمیشود به اندازه كافی مجهز نیست تا بهموقع اقدام كند و این ضعف تجهیزاتی را نیز شوربختانه از سالی به سال دیگر و از حادثهای به حادثه دیگر به دوش میكشد.
دیروز ، معاون عملیات سازمان امداد ونجات هلال احمر كه داشت از امدادرسانی هوایی به روستاهای درگیر برف در گیلان خبر میداد ناخواسته، تداوم انسداد جادههای روستایی در این استان را تایید كرد. او گفت بسیاری از راههای روستایی بازشده، اما اگر باران ببارد سرعت بازگشایی مسیرها بیشتر میشود.
درشهرخلخال كه بارش برف ركورد زده نیز مشكلاتی از این دست بسیار است، طوری كه شهردار این شهر به كمبود ماشین آلات اذعان كرد و ممكن نبودن برف روبی در گذرگاههای شهری را به واسطه همین كمبود ماشین آلات رسانهای كرد، شهری كه سردسیر بودنش ماجرای امروز و دیروز نیست و شهری برف ندیده نیز محسوب نمیشود اما برف و تلفیقش با كمبود تجهیزات كاری كرد تا بیش از 1500 خیابان و كوچه آن غیرقابل تردد شود یعنی تقریبا همه خلخال.
حالا اما بعد از گذشت پنج روز از آن روز برفی، گزارشها حاكی است مردم خلخال در مناطق مختلف شهر از جمله قاضیلر، اطراف میدان بسیج و مسكن مهر و البته در دهها خیابان اصلی و فرعی خودشان دست به پارو شده اند و دارند برفروبی میكنند. این درحالی است كه گفته میشود بهجز خیابان امام خمینی این شهر كه تردد در آن به جریان افتاده در بقیه خیابانها به علت حجم بالای برف فقط تردد تكلاین امكانپذیر است كه این را باید افزود به مشكل رفت و آمد ساكنان دهها شهرك از جمله جانبازان، آزادگان، كوی فرهنگیان، شهید رجایی، ولیعصر، دانش و ۴۰۰ خانوار مسكن مهر در شهرك بهشتی .
اگر اینها را اضافه كنیم به تداوم قطعی برق در شش روستای خلخال و قطعی برق شهر هشجین كه 15 هزار نفر جمعیت دارد آن وقت گفتههای امام جمعه این شهر در خطبههای دیروز نماز جمعه بهتر معنی پیدا میكند كه گفت وضعیت این شهرستان بحرانی و مشكلات مردم بیش از اندازه است. از یك امام جمعه جوان غیر از این نیز انتظار نیست كه حرف دل مردم را بزند كه زد و گفت از مسؤولان انتظار میرود به جای مخفی كردن مشكلات واقعیتها را بیان كنند و به جای این كه از بازگشایی مسیرها حرف بزنند، بگویند آرد و نان بسیاری از مردم روستاهای همچنان گرفتار، با چهارپایان تامین میشود.
و اما بشنوید و بخوانید از گیلان و امام جمعه رشت كه او نیز تریبون نمازجمعه را فرصتی مغتنم دانست و اسرار مگو را به زبان آورد تا به سبك خودش مشكلات ناشی از برف را كه بیشتر مسؤولان كتمانش میكنند، بهگوش مردم ایران برساند. او از عملكرد ستاد مدیریت بحران گله كرد و نمیدانست چرا امامجمعه كه مسؤول این مسائل نیست، باید در جلسه مدیریت بحران به مسؤولان راهكار بدهد. او همچنین از زیرساختهای برق استان گله كرد و پرسید چرا با بارش برف باید تیرهای چراغ برق سقوط كند و تاكید كرد كه برای گیلان زشت است كه از استانهای همجوار برای تعمیر تجهیزات برق كمك بیاید. او همه این مشكلات را جمع كرد و از دستگاه قضا خواست كوتاهی مسؤولان و متولیان مدیریت بحران برف را پیگیری كند.
ماجرای مشكلات استان گیلان و برفزدگیاش اما فقط به اینها خلاصه نمیشود و فقط ماجرا این نیست كه مردم روستای پرده سر شش روز است كه یك سره آب و برق ندارند. ماجرای استان گیلان بسته بودن جاده پونل به خلخال و اسالم به خلخال بعد از این همه روز و تاكید مدیركل راهداری این استان و افتخار كردنش به این است كه بعد از گذشت تقریبا 140 ساعت از بارش برف 90 درصد راههای اصلی روستایی باز است و فقط 400 خانوار شهری آب ندارند.
اما آن 10 درصد راه روستایی كه همچنان بسته است و این 400 خانواری كه هنوز آب ندارند اگر كنار آن 13 هزار مشترك روستایی كه معلوم نیست این روزها با بی آبی چه كار میكنند و آن 74 هزار مشتركی كه هنوز برق ندارند و زندگی شان از بیخ و بن مختل است، قرار بگیرند جایی برای مفتخر شدن باقی نمیماند.
كارهایی كه انجام شد
سیستم مدیریت بحران كشور با این كه زیرسایه سنگین نقدها بوده و هست و از تعلل و كندی رنج میبرد اما این روزها به هر ترتیب كه شده دست روی دست نگذاشته و برخی گرهها را باز كرده است. البته كمكهای مردمی و تلاشهای ارتش و سپاه را نباید نادیده گرفت كه درمواقع بحرانی زودتر از هر امدادگر دیگری در صحنه حاضر میشوند.
شنیدن خبر كمك رسانی نیروهای گروه11 ارتش به مردم روستاهای شهرستان چاراویماق در 193 كیلومتری جنوب تبریز و رساندن آذوقه به آنها و رهاندن 80 خودروی گرفتار در مناطق برفی چاراویماق و هشترود جای بسی خوشوقتی است. مطلع شدن از حضور نیروهای سپاه حضرت عباس(ع) در خلخال و كمك رسانی به مردم این دیار نیز مسرت بخش است، منطقهای كه همیشه بارش برف دارد ولی به اذعان جانشین فرمانده این سپاه امكان لازم برای مدیریت اوضاع را ندارد و لاجرم سپاه حضرت عباس(ع) امكاناتش را برای رفاه حال مردم به آن گسیل داشته است.
به جز ارتش و سپاه، اورژانس و هلال احمر و دانشگاههای علوم پزشكی نیز به قدر وسع در این روزها كوشیدهاند. دانشگاه علوم پزشكی گیلان بعد از بحران برف ۱۶۵ مادر باردار را از ارتفاعات و نقاط صعب العبور به مناطق امن پایین دست رسانده و كوشیده تا 23 مادر بارشان را به سلامت زمین بگذارند و تولد 25نوزاد را جشن بگیرند.
در تكاب آذربایجان غربی نیز سه مادر باردار از روستاهای آرپاچایی و آقاطاق در منطقه سختگذر و دورافتاده اوریات بخش تختسلیمان كه گرفتار كولاك شدید شده بودند و به علت مسدود بودن جاده قادر به اعزام به بیمارستان نبودند،نجات
یافتند.
سازمان امداد و نجات هلال احمر نیز در این مدت ۵۰ سورتی پرواز معادل 45 ساعت پرواز داشته و ضمن امداد رسانی به افراد گرفتار و متاثر از برف و كولاك در استانهای لرستان، خوزستان، كردستان و گیلان، 11 هزار كیلو اقلام امدادی نیز به مردم رسانده است.
توزیع 9700 تخته پتو و 8750 بسته غذایی، اسکان اضطراری 9600 نفر و رهاسازی 910 خودرو از برف ، بخشی از خدمات ارائه شده از سوی
3000 امدادگر هلالاحمر تا دیروز بوده است.
برف در راه است؛غافلگیر نشوید !
از فردا ابرهای بارشی در آسمان بخشی از كشور دوباره خودی نشان خواهند داد و موجی از برف و باران را بر سر جمعی از اهالی این سرزمین خواهند ریخت. این شادی روزهای آخر بهمن است كه چشم مردم استانهای گیلان، مازندران، گلستان، خراسان شمالی، رضوی و ساكنان ارتفاعات البرز مركزی و شرقی را به جمال برف و باران روشن خواهد كرد. این بارشها میتواند معمولی و متداول باشد ولی میتواند شدت گرفته و بستر ساز بحرانی دیگر شود كه اگر تشكیلات مدیریت بحران كشور از حالا آماده نباشد و این بارشها را جدی نگیرد دیگر هیچ توجیهی از جانبش پذیرفته نیست، مخصوصا در گیلان كه احتمال بالا آمدن سطح آب و طغیان رودخانهها برایش پیش بینی شده است.
راستی در بین غافلگیریهایی كه این روزها رخ داده و كم و كاستیهایی كه درمدیریت اوضاع رخ نموده یك نكته مغفول مانده و آن بی توجهی سازمان حفاظت محیط زیست به گونههای جانوری در برف و سرمای بی سابقه این روزها درمناطقی همچون زنجان وخلخال است، جایی كه حیوانات وحشی از جمله گرگها، روباهها و شغالها مجبور شده اند از ارتفاعات سر كج كرده و به سمت شهرها و روستاها بیایند. علت این تغییر مسیر معلوم است؛ گرسنگی و تلاش برای بقا، شیوهای كه برای جانوران وحشی كاری طبیعی است ولی برای حافظان طبیعت خبر از یك كم كاری میدهد. اگر برای تغذیه این موجودات فكری میشد و اگر این جانوران در انبوه مشغلهها گم نمیشدند حالا وحشت دوجانبه میان انسان و حیوان دراین مناطق شكل نمیگرفت، جایی كه بعید نیست به درگیری آدم و حیوان و مرگ تعدادی جانور ارزشمند ختم شود.
البته سرپرست اداره حفاظت محیط زیست خلخال از اجرای طرح پیشگیری از ورود حیوانات وحشی به محدوده این شهر و تلاش محیط بانها در این راه خبر داده ولی معلوم نیست منظور از طرح پیشگیری، كشتن است یا هدایت منطقی و اصولی جانوران به سمت زیستگاهها.
تیتر خبرها
-
درخواست برای اتحاد ملـی
-
گنج مادر
-
از فرش تا عرش
-
فاطمه (س) فاطمه است ...
-
مجنونِ فرزند
-
قلم قناری گنگیست در سرودن تو...
-
قصه پــــرواز سیمــرغ
-
شبکه 5 «راه میانبر » میزند
-
جدال با برف ادامه دارد
-
از سرباز وطن به ملت ایران
-
مروری بر تغییرات تلویزیون
-
امان از پسا برجام
-
سایه بلند حاج قاسم
-
مانیفست مکتب سلیمانی