رئیس دانشگاه آزاد با اشاره به جاسوسی از برخی مراکز علمی کشور:
امان از پسا برجام
محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با حضور در برنامه تلویزیونی دستخط، جزئیات جالبی از مباحث سیاسی و علمی مرتبط با این دانشگاه مطرح کرد.
طهرانچی با اشاره به پیگیریهایش برای تحول در دانشگاه آزاد در یک سال و نیم گذشته که به ریاست این دانشگاه منصوب شده است، گفت: تغییر روندها را بهصورت جدی پیگیری میکنیم و اتفاقات خوبی به دست جوانانی که الان در دانشگاه آزاد هستند اتفاق میافتد.
وی با اینحال به برخی کارشکنیها در این مسیر اشاره کرد و گفت: یک مجموعهای که در مدیریت دانشگاه قبلاً موثر بوده و به هر حال خودش را صاحب آن تفکر 35 ساله میداند، بنا ندارد چرخه آموزش عالی از آن ریل خارج شود، لذا اینها رسوخ و نفوذ میکنند و نتیجه نفوذ آنها معمولاً این حرفهایی است که پیش میآید و مثلا در ظاهر یک اختلاف، خود را نشان میدهد که البته عقبه جدیتر دارد و یک مهندسی و طراحی دارد که حتی بیرون از کشور هم میبینم حساس هستند.
نقش رهبر انقلاب
در مرجعیت علمی کشور
طهرانچی در بخش دیگری از این برنامه با اشاره به اعتراف کشورهای خارجی به نقش نقش رهبر انقلاب در مرجعیت علمی امروز کشور گفت: دبیر اروپایی نیچر که یک خانم انگلیسی است وقتی در سال 200 به ایران آمد در مقالهای نوشت: مرجعیت علمی در ایران در حال بازسازی دوباره است مگر این که تحریمهای اضافی یا اغتشاش جلوی این را بگیرد.
طهرانچی افزود: در این مقاله آمده بود که خواست رهبری کشور است که توسعه و پیشرفت کشور را در قبال توسعه علم قرار داده است و جامعه آکادمیک کوچک ایران با همه وجود لبیک به این درخواست ایشان گفته و توسعه همهجانبه علم را انجام میدهد. در ادامه این مقاله آمده بود ایرانیها به لحاظ این که گذشته تاریخی در دستاوردهای علمی گذشته دارند و رهبر علمی دنیا بودند، خطرناک هستند.
وی در ادامه با اشاره به همکاریهای علمی ایران با کشورهای دوست گفت: وقتی آمریکاییها دیدند ایرانیها نشست روسای دانشگاهی برتر خود را با روسیه تشکیل دادند، یک جاسوس به نام ریچارد استون را بعد از برجام به سازمان انرژی اتمی میفرستند. او همچنین به اسم اینکه به نمایندگی از مجله ساینس آمده به دانشگاه آزاد و به وزارت علوم میرود و بعد به روسیه میرود که روسها چرا با ایرانیها این نشست را گذاشتند! بعد در خود ساینس میگوید من دیدم رئیس آکادمی علوم روسیه میگوید، ایران ستاره در حال ظهور است. این را مینویسد و بعد به ایران برمیگردد و توسط یکسری آدمهایی که با او ارتباط داشتهاند جلوی دانشگاه تهران آن مقاله معروفش را در نیچر میزند که این ستاره در حال ظهور، در حال تقلب است! طهرانچی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چطور به چنین شخصی اجازه ورود به کشور و حضور در مراکز حساس داده شد، گفت: امان از پسابرجام! خاطرهای را بیان کنم که دو تا از بچههای هستهای بهشتی، یک دعوتنامه دریافت کردند که به فرانسه بروند. من معاون بینالملل را خواستم و گفتم من احساس میکنم این تله است. معاون بینالملل گفت نه. گفتم به هر حال، احساس من این است و این اتفاقات در دورهای که به اصطلاح آقایان، پسابرجام بود رخ داد.
رئیس دانشگاه آزاد افزود: من به معاون بینالملل گفتم بچههای ما را میخواهند بازجویی کنند و شما احتیاط کنید و احتیاط هم کرد و به سفارت ایران در فرانسه گفت. آن کسی که قرار بود برود شاگرد شهید شهریاری بود. تا به فرودگاه رسید سه نفر شامل یک متخصص هستهای، یک سرتیم و یک کارشناس زبان فارسی از منافقین نشستند و45دقیقه بازجویی کردند. 45 دقیقه این فرد را بازجویی کردند و جالب است که او هم جواب نمیداد و مرتب پلیس فرانسه میگفت مسؤول سفارت ایستاده و زودتر تمام کنید.
درس بزرگی از سردار سلیمانی
طهرانچی در بخش دیگری از این برنامه تلویزیونی به ذکر خاطرهای از سردار سلیمانی پرداخت و گفت: دختر ایشان زینب خانم، شاگرد زمانی که من مدیر دانشگاه شهید بهشتی بودم در دانشکده علوم سیاسی آن دانشگاه درس میخواند؛ در آن زمان آنچه من از حاج قاسم فهمیده بودم این بود که برای امور بچههایی که اعزام میکرد شخصاً نامه مینوشت. خیلی از مدافعان حرم جوان نبودند و کسانی بودند که بچههای دانشگاهی داشتند و به تبع باید در کنار خانواده میآمد و مهمان میشد. دستخطی مرتب از حاج قاسم دریافت میکردیم. نامه هم نداشتم، دستخط داشتم. این دستخط را مینوشتند و ما هم حسب وظیفه، کار را انجام میدادیم.
رئیس دانشگاه آزاد افزود: یکباره بر حسب اتفاق فهمیدم استاد حقالتدریس دانشگاه متوجه شده پدر زینب خانم، یک سپاهی است و نمره ایشان را بدون دلیل، خیلی کم داده و ایشان را تقریباً رد کرده است. یک سال از قضیه گذشته و بچه مستاصل میشود و کافی بود در این مدت، سردار سلیمانی به کسی که برای ما گاهی دستخطی از ایشان میآورد بگوید زینب من این مشکل را دارد. حتی در این مشکل حق با فرزند ایشان بود. پیگیری کردیم و حل شد اما دختر ایشان نقل میکرد که من به بابا گفتم استادی متوجه شده بابای من پاسدار است و نمره من را به عمد نداده است. نمره درس عمومی یعنی زبان انگلیسی بود. میگفتند دخترم مبادا خودت را معرفی کنی. این جهاد توست و ده بار هم رد شدی دوباره بخوان و هیچ وقت اجازه نداری بگویی من فرزند فلانی هستم.
طهرانچی با اشاره به پیگیریهایش برای تحول در دانشگاه آزاد در یک سال و نیم گذشته که به ریاست این دانشگاه منصوب شده است، گفت: تغییر روندها را بهصورت جدی پیگیری میکنیم و اتفاقات خوبی به دست جوانانی که الان در دانشگاه آزاد هستند اتفاق میافتد.
وی با اینحال به برخی کارشکنیها در این مسیر اشاره کرد و گفت: یک مجموعهای که در مدیریت دانشگاه قبلاً موثر بوده و به هر حال خودش را صاحب آن تفکر 35 ساله میداند، بنا ندارد چرخه آموزش عالی از آن ریل خارج شود، لذا اینها رسوخ و نفوذ میکنند و نتیجه نفوذ آنها معمولاً این حرفهایی است که پیش میآید و مثلا در ظاهر یک اختلاف، خود را نشان میدهد که البته عقبه جدیتر دارد و یک مهندسی و طراحی دارد که حتی بیرون از کشور هم میبینم حساس هستند.
نقش رهبر انقلاب
در مرجعیت علمی کشور
طهرانچی در بخش دیگری از این برنامه با اشاره به اعتراف کشورهای خارجی به نقش نقش رهبر انقلاب در مرجعیت علمی امروز کشور گفت: دبیر اروپایی نیچر که یک خانم انگلیسی است وقتی در سال 200 به ایران آمد در مقالهای نوشت: مرجعیت علمی در ایران در حال بازسازی دوباره است مگر این که تحریمهای اضافی یا اغتشاش جلوی این را بگیرد.
طهرانچی افزود: در این مقاله آمده بود که خواست رهبری کشور است که توسعه و پیشرفت کشور را در قبال توسعه علم قرار داده است و جامعه آکادمیک کوچک ایران با همه وجود لبیک به این درخواست ایشان گفته و توسعه همهجانبه علم را انجام میدهد. در ادامه این مقاله آمده بود ایرانیها به لحاظ این که گذشته تاریخی در دستاوردهای علمی گذشته دارند و رهبر علمی دنیا بودند، خطرناک هستند.
وی در ادامه با اشاره به همکاریهای علمی ایران با کشورهای دوست گفت: وقتی آمریکاییها دیدند ایرانیها نشست روسای دانشگاهی برتر خود را با روسیه تشکیل دادند، یک جاسوس به نام ریچارد استون را بعد از برجام به سازمان انرژی اتمی میفرستند. او همچنین به اسم اینکه به نمایندگی از مجله ساینس آمده به دانشگاه آزاد و به وزارت علوم میرود و بعد به روسیه میرود که روسها چرا با ایرانیها این نشست را گذاشتند! بعد در خود ساینس میگوید من دیدم رئیس آکادمی علوم روسیه میگوید، ایران ستاره در حال ظهور است. این را مینویسد و بعد به ایران برمیگردد و توسط یکسری آدمهایی که با او ارتباط داشتهاند جلوی دانشگاه تهران آن مقاله معروفش را در نیچر میزند که این ستاره در حال ظهور، در حال تقلب است! طهرانچی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چطور به چنین شخصی اجازه ورود به کشور و حضور در مراکز حساس داده شد، گفت: امان از پسابرجام! خاطرهای را بیان کنم که دو تا از بچههای هستهای بهشتی، یک دعوتنامه دریافت کردند که به فرانسه بروند. من معاون بینالملل را خواستم و گفتم من احساس میکنم این تله است. معاون بینالملل گفت نه. گفتم به هر حال، احساس من این است و این اتفاقات در دورهای که به اصطلاح آقایان، پسابرجام بود رخ داد.
رئیس دانشگاه آزاد افزود: من به معاون بینالملل گفتم بچههای ما را میخواهند بازجویی کنند و شما احتیاط کنید و احتیاط هم کرد و به سفارت ایران در فرانسه گفت. آن کسی که قرار بود برود شاگرد شهید شهریاری بود. تا به فرودگاه رسید سه نفر شامل یک متخصص هستهای، یک سرتیم و یک کارشناس زبان فارسی از منافقین نشستند و45دقیقه بازجویی کردند. 45 دقیقه این فرد را بازجویی کردند و جالب است که او هم جواب نمیداد و مرتب پلیس فرانسه میگفت مسؤول سفارت ایستاده و زودتر تمام کنید.
درس بزرگی از سردار سلیمانی
طهرانچی در بخش دیگری از این برنامه تلویزیونی به ذکر خاطرهای از سردار سلیمانی پرداخت و گفت: دختر ایشان زینب خانم، شاگرد زمانی که من مدیر دانشگاه شهید بهشتی بودم در دانشکده علوم سیاسی آن دانشگاه درس میخواند؛ در آن زمان آنچه من از حاج قاسم فهمیده بودم این بود که برای امور بچههایی که اعزام میکرد شخصاً نامه مینوشت. خیلی از مدافعان حرم جوان نبودند و کسانی بودند که بچههای دانشگاهی داشتند و به تبع باید در کنار خانواده میآمد و مهمان میشد. دستخطی مرتب از حاج قاسم دریافت میکردیم. نامه هم نداشتم، دستخط داشتم. این دستخط را مینوشتند و ما هم حسب وظیفه، کار را انجام میدادیم.
رئیس دانشگاه آزاد افزود: یکباره بر حسب اتفاق فهمیدم استاد حقالتدریس دانشگاه متوجه شده پدر زینب خانم، یک سپاهی است و نمره ایشان را بدون دلیل، خیلی کم داده و ایشان را تقریباً رد کرده است. یک سال از قضیه گذشته و بچه مستاصل میشود و کافی بود در این مدت، سردار سلیمانی به کسی که برای ما گاهی دستخطی از ایشان میآورد بگوید زینب من این مشکل را دارد. حتی در این مشکل حق با فرزند ایشان بود. پیگیری کردیم و حل شد اما دختر ایشان نقل میکرد که من به بابا گفتم استادی متوجه شده بابای من پاسدار است و نمره من را به عمد نداده است. نمره درس عمومی یعنی زبان انگلیسی بود. میگفتند دخترم مبادا خودت را معرفی کنی. این جهاد توست و ده بار هم رد شدی دوباره بخوان و هیچ وقت اجازه نداری بگویی من فرزند فلانی هستم.
تیتر خبرها
-
درخواست برای اتحاد ملـی
-
گنج مادر
-
از فرش تا عرش
-
فاطمه (س) فاطمه است ...
-
مجنونِ فرزند
-
قلم قناری گنگیست در سرودن تو...
-
قصه پــــرواز سیمــرغ
-
شبکه 5 «راه میانبر » میزند
-
جدال با برف ادامه دارد
-
از سرباز وطن به ملت ایران
-
مروری بر تغییرات تلویزیون
-
امان از پسا برجام
-
سایه بلند حاج قاسم
-
مانیفست مکتب سلیمانی