پسر جوان، سر دایی معتادش را برید

تشریح جنایت در جلسه محاكمه

پسر جوان، سر دایی معتادش را برید

مرد جوان كه دایی معتادش را به طرز فجیعی به قتل رسانده و سر او را بریده بود، روز گذشته در دادگاه اتهام خود را پذیرفت و ادعا كرد اعتیاد دایی‌اش باعث درگیری میان آنها شده بود.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، پنجمین روز عید امسال رسیدگی به پرونده قتل مرد میانسال در محله نازی‌آباد آغاز شد. جسد سر بریده مقتول به نام جواد در خانه خواهرش توسط خواهرش و همسر او كشف شده بود. خواهر جواد در اولین اظهارات خود به پلیس گفت: چند سالی بود كه برادرم از همسرش جدا شده بود و با ما زندگی می‌كرد. روز حادثه برای عید دیدنی به منزل اقوام رفته بودیم. وقتی برگشتیم جسد سر بریده او را دیدیم. تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از عامل جنایت در حالی آغاز شد كه ماموران به خواهرزاده مقتول به نام ناصر كه قرار بود همان روز به خانه مادرش سری بزند مشكوك شده و او را مورد بازجویی قرار دادند. متهم در بازجویی‌ها گفت: روز حادثه با دایی‌ام بحثمان شد. او می‌خواست به من چاقو بزند، اما من با همان چاقو چند ضربه به او زدم و بعد هم سرش را بریدم.
با اعتراف متهم پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد و روز گذشته ناصر پای میز محاكمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی، سه دختر مقتول به عنوان اولیای دم تقاضای قصاص پسرعمه خود را به اتهام قتل پدرشان كردند. معاون اول قوه قضاییه نیز از سوی پسر صغیر مقتول تقاضای دیه كرد. سپس متهم در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: قبول دارم دایی‌ام را به قتل رساندم، اما قتل عمد را قبول ندارم. روز حادثه بعد از پایان ساعت كاری به خانه پدرم رفتم تا سری به آنها بزنم. دایی‌ام در خانه تنها بود و به من گفت می‌خواهم مواد مخدر مصرف كنم.من خیلی ناراحت شدم و گفتم تو به من قول داده بودی كه دیگر سمت مواد نروی. او هم گفت آخرین بار است كه می‌خواهم مواد بكشم، اما من دست از سرش برنداشتم و گفتم نباید مواد مصرف كنی. با او درگیر شدم و او از جیبش یك چاقو در آورد و انگشت من را هم زخمی كرد. من در دفاع از خودم دستانش را گرفتم كه یكدفعه چاقو به قلبش اصابت كرد. من قصد وارد كردن ضربه‌ای به او را نداشتم.
قاضی: تو چند ضربه به او وارد كرده و بعد هم سرش را بریدی. در بازجویی‌های قبل هم گفتی این اقدامات را از روی عصبانیت انجام داده بودی.
متهم: من در بازجویی عینك نداشتم و برای همین تمركز نداشتم. آن روز وقتی دیدم دایی‌ام نقش زمین شد از روی ترس سرش را بریدم.
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم و وكیل او ختم جلسه را اعلام كرده و برای صدور رای وارد شور شدند.