دعا برای سینایی به سفارش روح‌ا... رجایی

مروری بر رویدادهای هنر و ادبیات در هفته‌ای که گذشت

دعا برای سینایی به سفارش روح‌ا... رجایی

سرقت‌های هفته  [  هوشنگ ابتهاج، اکبر اکسیر و حسین پناهی ثالث ]
دزدها غریبه نیستند!

بحث تازه‌ای نیست؛ از قرون گذشته مرسوم بوده که شاعران، بیت‌های یکدیگر را بلند می‌کردند و به نام خود سند می‌زدند. ماجرا حتی گاهی فراتر هم می‌رفت و به یک‌جا بلند کردن یک دیوان هم می‌رسید. فکر می‌کردیم خب آن وقت‌ها که دربارها دیوان‌ها را ضبط می‌کردند و گردش اطلاعات به گستردگی امروز نبود چنین سرقت‌هایی ساده‌تر صورت می‌گرفته است و گمان‌ها بر این بود که با اعتلای ساز و کارهای صیانت از حقوق معنوی آثار و نیز گسترش شبکه‌های اطلاع‌رسانی در عصر معاصر، از بروز چنین اتفاق‌هایی جلوگیری شود. چنانچه ما و معاصرانمان بودیم که در پژوهش‌های‌مان دریافتیم در قرن‌های گذشته دزدها دست‌اندر‌کار چه سرقت‌هایی بوده‌اند. مثلا تا محمدرضا شفیعی‌کدکنی نگوید که دیوان شاعری به نام غواص، یک‌سره شعرهای حزین‌لاهیجی است، کسی از چنین سرقتی خبر نداشت. اما خب لابد می‌دانید که وضع نسبت به قرون گذشته هیچ بهتر نیست و افزایش شبکه‌های اطلاع‌رسانی اتفاقا بر گسترش چنین دست‌اندازی‌هایی کمک کرده است. حالا هم دختر هوشنگ ابتهاج خبر از انتساب سخنانی به پدرش داده، که خب این هم به نوعی دزدی برعکس است و هم اکبر اکسیر از سارقان شعرهایش گفته است. هر دوی این موارد البته بیشتر از عارضه‌های عرصه جدید است. ابتهاج حرفی را نزده و می‌‌گویند زده و حسین پناهی شعرهای اکبر اکسیر را به نام خودش چاپ نکرده و می‌گویند کرده... یعنی بدون این‌که آن شاعر که دستش از دنیا کوتاه است در جریان باشد، شعرهای یکی دیگر را به نامش منتشر می‌کنند. راستی، هدف از انتشار این جعلیات چیست؟ یک‌بار به‌طور مفصل این را در گفت‌وگو با یک روان‌درمانگر در جام‌جم بررسی کردیم. برای خواندن آن گزارش، به سایت روزنامه جام‌جم بروید و در بخش نسخه پی‌دی‌اف صفحات، روز 9 آذر سال گذشته را انتخاب کنید و صفحه 10 را بخوانید.




رویداد هفته  [بازیگران زن خارجی در سینمای ایران‌]
کاش انتخاب‌ها هنری بود

از آن مودهای سینمای ایران است که با گذشت چند سال هنوز از مد‌نیفتاده است. خب، لابد هنوز جواب می‌دهد. حضور بازیگران خارجی در پروژه‌هایی سینمایی ایران را می‌گوییم. در این میان، دو ویژگی را می‌شود به این حضورها نسبت داد. یکی از ویژگی‌ها به اغلبِ این حضورها مربوط است و دیگری به همه‌شان بدون استثنا. اولی این است که بیشتر بازیگران خارجی که اخیرا در سینمای ایران حضور یافته‌اند از کشور دوست و همسایه ترکیه بوده‌اند. به نظر می‌رسد شناس‌ بودن این بازیگران برای مخاطب ایرانی به‌واسطه استقبال ایرانیان از تماشای مجموعه‌های تلویزیونی ترک‌ها و در وهله دوم قرابت‌های هر چند اندک فرهنگی، مهم‌ترین دلایل انتخاب بازیگران ترک برای حضور در سینمای ایران است. اما ویژگی دوم که عرض کردیم به همه این حضورها مربوط است، انتخاب بازیگران زن است. این موارد اخیر را ببینید: نورگل یشل‌چای از ترکیه در فیلم «جن زیبا»، عايشه‌گل جوشکن از ترکیه در «مطرب»، گابریلا پتری از برزیل در فیلم «تگزاس 1» و «تگزاس 2» و یحتمل در «تگزاس 3»، ایشا گوپتا از هند در «دختر شیطان»، دارین حمزه از لبنان در «کتاب قانون» و... .
به نظر می‌رسد بهره‌بردن از جاذبه‌های بصری این بازیگران كه می‌توانند طبعا بدون حجاب در خارج از كشور و با حجابی نه كامل در داخل كشور جلوی دوربین بروند، دلیل استفاده انتخاب آنهاست. كدام بازیگر زن خارجی و اغلب ترك كه در این چندساله با كارگردان‌های ایرانی همكاری كرده‌اند، بازیگران ویژه‌ای بودند آن‌قدر كه هیچ بازیگر زنی در سینمای ایران نمی‌توانسته جای آنها بازی كند؟ اغلب آنها بازیگرانی هستند كه در نهایت در كشور خودشان جزو بازیگران درجه چندم محسوب می‌شوند و شهرتشان هم اغلب به خاطر چهره‌شان و نیز حضور در سریال‌های پرطرفدار است. حالا چنان‌كه در ستونِ تایم‌لاینِ وسط صفحه خواندید، در ادامه حضور بازیگران تركیه در پروژه‌های سینمایی ایرانی، آسیا تاشكین به فیلم «كوسه» به كارگردانی علی عطشانی پیوسته است. پیش از او نیز آن ماری سلامه، بازیگر زن لبنانی به این فیلم اضافه شده بود. اگر معیار انتخاب بازیگران زن از دیگر كشورها، مبتنی بر ملاحظاتی هنری و زیبایی‌شناسانه بود، می‌شد از این حضورها كه طبعا به گسترش ارتباطات سینمای ایران با دیگر كشورها هم كمك می‌كند استقبال كرد. اما انتخاب‌ها تا‌كنون نشان داده كه متاسفانه چنین معیاری مطلقا مطرح نبوده است.




چهره‌های  هفته   [اولیویا دوهاویلند و البته جون فونتین ]
خواهران غریب از توكیو بدون توقف

   عجالتا به جهان شمولی جغرافیایی زندگی‌اش كاری ندارم كه از والدینی بریتانیایی در توكیو به دنیا آمد و در پاریس درگذشت، بلكه بیشتر می‌خواهم حال و هوایش را در چهاردهمین دوره اسكار تصور كنم؛ مراسمی در 26 فوریه 1942 در هتل میلنیوم بیلتمور لس‌آنجلس كه قرار است در آن به بهترین‌های سینمایی سال قبل اسكار بدهند.
 اولیویا دوهاویلند با كلی امید و آرزو و نقدهای مثبتی كه برای نقش‌آفرینی‌اش در «جلوی سحر را بگیرید» (نگذار سپیده بدمد) دریافت كرده، یكی از پنج بازیگر نامزد اسكار بهترین بازیگر نقش اول زن است.
وقتی بدانیم كه یكی از آن چهار رقیب در این بخش، جون فونتین خواهر كوچك‌تر دوهاویلند است، تصورات ما شكل پیچیده‌تر و دراماتیك‌تری پیدا می‌كند. حالا می‌توان قصه‌پردازی كرد این دو خواهر مشهور و پرآوازه هالیوودی كه از قضا اختلافات و رابطه ناخوشایند آنها به رسانه‌ها هم راه یافته بود، در آن شب كذایی چه لحظات ملتهب و نفسگیری را تجربه می‌كردند. این‌كه احتمالا هر شوخی و كنایه باب هوپ، كمدین مشهور و مجری آن مراسم چه تاثیری بر حس و حال و ضربان قلب این دو خواهر می‌گذاشت و آنها چقدر باید برای حفظ ظاهر و پوشاندن درون پرآشوب‌شان دیوانه‌وار و سینمایی می‌خندیدند، هم خودش قابلیت خیالپردازی بازیگوشانه‌ای دارد.
نقطه عطف این داستان‌سرایی مبتنی بر واقعیت ما، اعلام نام برنده بهترین بازیگر نقش اول زن سال 1941 بود؛ جون فونتین. او برای بازی درخشانش در «سوءظن» آلفرد هیچكاك، ضمن شكست خواهرش در یك رقابت سینمایی ـ كه البته جلوه‌ای از رقابت و اختلافاتشان در زندگی واقعی را هم در خود داشت ـ
رقبای مهم دیگری چون بت دیویس، گریر گارسون و باربارا استنویك را كنار زد و مجسمه طلایی را به خانه برد. باز هم می‌خواهیم كمی پیازداغ قصه را زیاد كنیم و احتمالا هم‌صدا با نشریات زرد آن زمان هالیوود، آتش بیار معركه باشیم؛ در همه آن لحظاتی كه جون فونتین همراه گری كوپر (برنده اسكار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم گروهبان یورك) روی صحنه مراسم، مجسمه طلایی در دست می‌خندیدند و خنده‌شان بند هم نمی‌آمد، واكنش دوهایلند چه بود و چه می‌كرد؟!
شكست دوهاویلند در آن شب، واقعا مقدمه‌ای برای پیروزی‌های بعدی‌اش در زندگی حرفه‌ای شد و او در سال‌های 46 و 49 دو بار برنده اسكار بهترین بازیگر نقش اول زن شد؛ برای فیلم‌های «هركس سوی خودش» و «وارثه».
درواقع گرچه خواهرِ یك سال كوچك‌تر (جون فونتین) زودتر اسكار را به دست آورد، اما دوهاویلند چند سال بعد و به فاصله كمی با دو اسكار جبران و برای همیشه این برتری جایزه‌ای را حفظ كرد. هرچند فارغ از رابطه نه‌چندان خوب، در مجموع پرچم خانواده دوهاویلند و فونتین بالا بود كه یك افتخار و ركورد خانوادگی در كسب اسكار را به نام خود ثبت كردند.
 با وجود همه اختلافات و رقابت‌های حرفه‌ای، به‌طرز جالبی بیشتر عکس‌های مشترکی که از این دو خواهر وجود دارد، آنها را با لبخند و مهربانی کنار هم نشان می‌دهد؛ یا این اختلاف، بازی رسانه‌ای‌شان برای جلب توجه بود یا بلد بودند دست کم جلوی دوربین‌ها با هم مهربان جلوه کنند.
اجازه می‌خواهم این نوشته متمایل به زرد را با شور زندگی هر دو خواهر هنرمند به پایان ببرم؛ فونتین که او هم متولد توکیو بود، 96سال عمر کرد و 15 دسامبر 2013 از دنیا رفت و دوهاویلند هم به‌تازگی در 26 جولای 2020 و در 104 سالگی.
این دو از بهترین بازیگران سینمای کلاسیک بودند و عبارت‌های غیرفنی «وقار در بازیگری» و «شرمِ حضور» شاید بهترین توصیف و تعریف از آنها باشد. حالا با رفتن دوهاویلند 104 ساله و کرک داگلاس 103 ساله که در همین سال میلادی و در فوریه درگذشت، سینمای کلاسیک و دوران طلایی هالیوود دیگر رسما به خاطره‌ها پیوست.


هفته اول مرداد

با خودرو برای هما روستا
حال خسرو سینایی خوب نیست؛ می‌گویند به علت ابتلا به كرونا در بیمارستان بستری است. ما از دو بابت حالمان بد است. نخست این‌كه او یكی از برجسته‌ترین آدم‌های سینمای ماست و دوم این‌كه سردبیر فقیدمان روح‌ا... رجایی كه او را به علت ابتلا به كرونا از دست دادیم توصیه كرده بود با آقای كارگردان گفت‌وگو كنیم و او حالش بد بود و پاسخ تماس‌ها را نمی‌داد. لطفا خوب خوب شوید آقای سینایی. اتفاق خوب هفته هم ساخت سالنی روباز برای كنسرت و تئاتر است كه نام «هما روستا» بر آن خواهد بود. و باقی ماجرا كه می‌خوانید.

شنبه، 4 مرداد
فیلم
همان قبلی لطفا!

همكاری امیر آقایی و نوید محمدزاده در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا»ی برادران جلیلوند را یادتان هست؟ اول هفته خبر آمد كه آقایی هم مثل محمدزاده به جمع بازیگران فیلم سینمایی «شب، داخلی، دیوار» این دو برادر پیوسته تا همكاری دیگری بین این دو بازیگر و آن دو برادر رقم بخورد.
یكشنبه، 5 مرداد
سینما

خداحافظی با واپسین بازمانده
اولیویا دو ‌هاویلند شاید واپسین بازمانده سینمای كلاسیك هالیوود بود كه در ۱۰۴ سالگی درگذشت. علی رستگار از او نوشته است.
دوشنبه، 6 مرداد
شعر
سارقان ابتهاج و اكسیر

فرزند هوشنگ ابتهاج نسبت به نقل‌قولی منسوب به این شاعر درباره «پر سوم در شاهنامه» واكنش نشان داد و گفت این نوشته جعلی است و دو روز بعد صدای اكبر اكسیر درآمد كه شعرهایش را چه كسانی دزدیده‌اند. در این باره، باكس مرتبط را بخوانید.
نمایش و موسیقی
تماشای نمایش و كنسرت با خودرو

ایده ساخت سالن روباز تئاتر و كنسرت در روزگار كرونا را همایون غنی‌زاده داد كه این روزها با فیلم «مسخره‌باز»ش دوباره در كانون توجه‌ها قرار گرفته است. خبر آمد كه ایده او اجرایی شده و اولین سالن تخصصی روباز اجرای تئاتر و كنسرت با ظرفیت ۶۰۰ خودرو در شهر آفتاب ساخته شده به نام زنده‌یاد «هما روستا.»
سه‌شنبه، 7 مرداد
آسیا در ایران
فیلم

در ادامه حضور بازیگران تركیه در پروژه‌های سینمایی ایرانی، خبر آمد كه آسیا تاشكین به فیلم «كوسه» پیوسته است كه فیلمبرداری‌اش به كارگردانی علی عطشانی از یك ماه پیش آغاز شده است.
چهارشنبه، 8 مرداد
سینما
به سفارش روح‌ا... رجایی

این، بی‌تردید ناگوارترین خبر هفته است؛ خسرو سینایی، كارگردان بزرگ و صاحب سبك ایرانی با حال وخیم به علت عفونت ریه و مبتلاشدن به كرونا در بیمارستان امیراعلم بستری شده و از دوستداران او خواسته شده برای سلامتی‌اش دست به دعا ببرند. یادش به‌خیر؛ همین چندی پیش، روح‌ا... رجایی سردبیر فقید روزنامه جام‌جم به ما سفارش كرده بود با او گفت‌وگویی ترتیب دهیم و هر چه تماس گرفتیم، ایشان را نیافتیم غافل از این‌كه دچار حال ناخوشی بوده است.