مشق آزمون و خطا

مشق آزمون و خطا

 ابراهیم سحرخیز معاون پیشین دوره متوسطه وزارت آموزش و پرورش


  وزارت آموزش و پرورش سه هفته پیش شیوه‌نامه بازگشایی مدارس در سال تحصیلی جدید را ابلاغ كرد. شیوه‌نامه‌ای كه با وجود برخی انتقادات به آن، نسبتا جامع به نظر می‌رسید. اما صحبت‌های اخیر وزیر محترم آموزش و پرورش نشان می‌دهد مسؤولان این وزارتخانه به نوعی در دقیقه 90 تصمیم خود را تغییر دادند و احتمالا این تصمیم‌گیری برخلاف میل باطنی آقای حاجی‌میرزایی و تیم همراه ایشان بوده است. اتفاقی كه مشابه آن در جریان برگزاری كنكور سراسری نیز رخ داد و با وجود این‌كه وزیران بهداشت و علوم در روزهای پایانی این ماجرا تصمیم بر تعویق برگزاری كنكور گرفتند، اما ناگهان چند ساعت بعد دستور از بالا رسید و این تصمیم تغییر كرد.
در مساله بازگشایی مدارس نیز شاهد آن بودیم كه ابتدا مسؤولان این وزارتخانه گفتند كه با توجه به اختیارات تفویض‌شده به ادارت كل استانی قرار است برحسب شرایط شیوع كرونا و زیرساخت‌های آموزشی هر منطقه، در برخی مناطق مدارس به صورت حضوری و در برخی دیگر به صورت زوج یا فرد یا تماما مجازی بازگشایی شود. همه منتظر اجرای این تصمیم بودند كه ناگهان صحبت‌های وزیر آموزش و پرورش درباره این‌كه اصل بر حضوری بودن بازگشایی‌ها خواهد بود، به همراه چندصدایی برخی مسؤولان ستاد ملی مبارزه با كرونا و البته تماس برخی مدیران مدارس با خانواده‌ها مبنی بر الزام دانش‌آموزان به حضور در مدارس حتی در مناطق قرمز كرونایی، دانش‌آموزان و خانواده‌های‌شان را دچار سردرگمی كرد. استنباط من از این ماجرا این است كه بازهم دستوری از بالا صادر و باعث شد كه تصمیمات قبلی وزارت آموزش و پرورش دستخوش تغییراتی شود.
در این میان، برخی مسؤولان دولتی اظهار كرده‌اند كه چون بعضی از كشورهای پیشرفته اقدام به بازگشایی حضوری مدارس كرده‌اند، پس بهتر است كه ما هم چنین كاری را انجام دهیم. ولی وقتی ما می‌خواهیم خود را با كشورهای دیگر مقایسه كنیم، نباید واقعیت‌های موجود درباره مدارس‌مان را نادیده بگیریم. اكنون شرایط كشورمان به گونه‌ای است كه در برخی نقاط دورافتاده شاید فقط ده تا 20 دانش‌آموز حضور داشته باشند. در این مناطق می‌توان با ارائه آموزش‌هایی به مدیران، معلمان و دانش‌آموزها درباره چگونگی رعایت پروتكل‌های بهداشتی در فضای آموزشی، مدارس را به صورت حضوری برگزار كرد. ولی در بیشتر نقاط كشور ما شاهد وجود كلاس‌هایی با تعداد بیش از 30 دانش‌آموز هستیم و در اغلب این مدارس كلاس، حیاط مدرسه، راهروها و دیگر فضاها بسیار كوچك‌تر از حد استاندارد است یا تعداد سرویس‌های بهداشتی تناسبی با تعداد دانش‌آموزان مدرسه ندارد و بنابراین در شرایط عادی هم رعایت ضوابط بهداشتی در این مدارس بسیار دشوار است.
اما نکته اصلی این است که این مسائل را فقط کسانی درک می‌کنند که سابقه کار معلمی داشته‌باشند، اما با تمام احترام به مسؤولان فعلی وزارت آموزش و پرورش باید اذعان کرد بسیاری از آنها حتی یک روز معلم نبوده‌اند و الان هم در تصمیم‌گیری‌هایشان از مشورت معلمان استفاده نکرده‌اند، چراکه اکنون در گروه‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی هم شاهد آن هستیم که بسیاری از معلمان نسبت به مشاوره نگرفتن از آنها اعتراض دارند و حاصل همین مساله نیز تغییر چندباره تصمیم درباره چگونگی بازگشایی مدارس در فاصله چند روز مانده به آغاز سال تحصیلی بود.
نكته دیگر این‌كه با وجود تاكید رهبر معظم انقلاب بر لزوم تلاش برای برقراری عدالت آموزشی، الان مناطقی در كشور وجود دارد كه مردم آن نه فقط به اینترنت، بلكه حتی به تلویزیون هم دسترسی مناسبی ندارند. ضمن آن كه ما تكلیف بخش زیادی از دانش‌آموزان از جمله كودكان كار را تعیین نكرده‌ایم یا نمی‌دانیم تكلیف تحصیل كودكان و نوجوانانی كه ساكن مناطق قرمز هستند، ولی به دلیل نداشتن ابزارهای هوشمند، نمی‌توانند از آموزش‌های مجازی استفاده كنند، قرار است چه باشد. ما قرار بود تبلت ملی در اختیار این دانش‌آموزان قرار دهیم كه این اتفاق تقریبا در هیچ‌كجا رخ نداده است. از همه این مسائل می‌توان این‌طور برداشت كرد كه وزارت آموزش و پرورش در تامین زیرساخت‌های لازم برای بازگشایی مدارس در شرایط همه‌گیری كرونا تعلل كرده است. وزارتخانه‌ای كه تا همین دیروز تكلیف را به‌روشنی مشخص نكرده و بازهم باعث بلاتكلیفی
دانش‌آموزان شد.