گفتوگو با علی صالحآبادی، مدیر عامل بانک توسعه صادرات
تسهیلات برای صادرکنندگان خوشحساب
شاید با شنیدن نام بانك همه ما به یاد ساختمانهایی بیفتیم كه حالا دیگر در هر محله كوچك چند شعبه بزرگ دارند و وجود این ساختمانها شاید به وجه مشتركی برای استانها، شهرها و حتی محلههای مختلف در سراسر كشور تبدیل شده باشد. ساختمانهایی كه سپردهگذاری، دریافت تسهیلات و رتقوفتق بسیاری از امور پولی و مالی شهروندان در آن اتفاق میافتد. گرچه بهواسطه گسترش بانكداری الكترونیك در سالهای اخیر برخی از وظایف بانكها از سالنهای بانك به درگاههای اینترنتی مهاجرت كردهاست؛ با این حال اقدامات و فعالیتهای بانكها را میتوان بسیار فراتر از این موضوعات دانست. اگزیم بانكها یا بانكهای توسعهای و تخصصی بانكهایی هستند كه به رغم انجام وظایف بانكهای تجاری ماموریتهایی خاص و منحصر بهفرد را بهعهده دارند. بانكهایی با شعبات كم اما تاثیرات بزرگ در اقتصاد كلان كشور. جامجم در گفتوگویی با دكتر علی صالحآبادی، مدیرعامل بانك توسعه صادرات به بررسی وظایف و ماموریتهای این بانك و نقش آن در اقتصاد كشور و توسعه صادرات پرداخته است.
تاریخ تاسیس اگزیم بانك یا همان بانكهای توسعهای در ایران به سال 1372 برمیگردد یعنی راهاندازی رسمی آن در كشور مربوط به سال 72 بوده و هدف از تاسیس آن نیز در راستای توسعه و گسترش صادرات غیرنفتی كشور بوده است كه البته محصولات غیرنفتی پتروشیمی، فولاد و... را نیز شامل میشود. در همه جای دنیا اگزیم بانكها برای كمك به توسعه بانكداری بینالملل و روابط خارجی بانكی تاسیس شده و به دنبال این است كه صادرات و واردات كشور را تسهیل كند. البته تسهیل واردات به معنای واردات مواد اولیه، ماشینآلات و تجهیزاتی است كه در نهایت به افزایش تولید و به تبع آن صادرات منجر میشود. امروز خوشبختانه در كشور چیزی حدود 40 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داریم كه نقش اصلی بانك توسعه صادرات اعطای تسهیلات به صادركنندگان بوده است البته برخی از پروژهها نیز در راستای صادرات خدمات فنی و مهندسی است كه آن هم صادرات به شمار میرود ضمن اینكه تعاملات منطقهای ایران با همسایگان را نیز تقویت میكند. مثلا ما با همسایگانمان انتقال گاز و برق داریم برای نمونه بانك توسعه صادرات خط انتقال برق ایران و ارمنستان را كه حدود 90 میلیون یورو بود تامین مالی كردهاست كه از این طریق ما به ارمنستان گاز صادر كرده از آن طرف در قبال گاز صادراتی، برق وارد میكنیم كه در حال حاضر دو خط آن فعال شده و خط سوم نیز همین خطی است كه حدود 90 میلیون یورو تامین مالی شده است برقی را كه وارد میكنیم نیز میتوانیم یا خودمان مصرف كنیم یا از طریق خطوط انتقالی به تركیه یا عراق صادر كنیم. لذا توسعه تعاملات منطقهای ایران علاوه بر مسائل اقتصادی، جزو موضوعاتی است كه بانك توسعه صادرات آن را دنبال میكند.
همانطور كه اشاره كردید یك بخش از وظایف این بانك تامین مالی پروژههاست، اما موضوع دیگر صادرات خدمات فنی و مهندسی است كه در این نوع صادرات موضوع صدور ضمانتنامههای بانكی برای شركتهای ایرانی مطرح است. باتوجه به تحریم بانكهای ایرانی روند عملكرد بانك شما در سالهای اخیر با تغییراتی مواجه شدهاست.
طبیعتا صدور ضمانتنامه در خارج از كشور به كارگزار بانكی نیاز دارد. از طرفی در دورههایی كه روابط كارگزاری بانك توسعه صادرات با بانكهای دنیا برقرار بود مشكلی در این زمینه وجود نداشت و خیلی راحت برای پروژههایی كه شركتهای ایرانی در خارج از كشور داشتند ضمانتنامه ارزی صادر میشد. منتها در حال حاضر كه محدودیتهایی برای كشور ایجاد شده و روابط كارگزاری ما با خارج محدود شده طبیعی است كه این موضوع روی ضمانتنامهها نیز تاثیر داشته است. منتها ما در برخی از كشورها ضمانتنامهها را مستقیم صادر میكنیم یعنی به جای اینكه این ضمانتنامه را از طریق یك بانك خارجی صادر كنیم ضمانتنامه را مستقیم به ذینفع خارجی میدهیم مثلا فرض كنید در یك كشوری كه كارفرما یك شركت است ما ضمانتنامه بانك را مستقیما به نفع آن كارفرما صادر میكنیم یعنی ضمانتنامه از طریق بانك صادر نمیشود، چون اگر از طریق بانك باشد ما باید به بانك خارجی ضمانتنامه دهیم تا آن بانك به پشتوانه ضمانتنامه ما در كشور خودش به كارفرمای آن كشور ضمانتنامه دهد منتها چون الان روابط بانكی ما محدود شده است ما مستقیما ضمانتنامه را به نفع آن كارفرمای خارجی صادر میكنیم. البته طبیعی است در این شرایط كار به نسبت قبل سختتر شده است.
تامین اعتبار مدنظر از طریق بانك بیشتر به چه نحوی است، یعنی منابع تامین مالی بیشتر منابع ریالی است یا ارزی؟
هم عمده تسهیلات و هم عمده سرمایه بانك توسعه صادرات ارزی است. ما كلا در سراسر كشور 38 شعبه داریم كه 5 شعبه ما در تهران است. بقیه شعبات هم عمدتا در مناطق آزاد و مراكز استانها قرار دارند. نرخهای مصوب شورای پول و اعتبار را نیز كاملا رعایت میكنیم. یعنی اگر الان یك شهروند در بانك توسعه صادرات سپردهگذاری كند بانك ما بیش از نرخ 15 درصدی كه شورای پول و اعتبار تعیین كرده سود پرداخت نمیكند. در حالی كه بعضی از بانكها درصدهای بیشتری را به سپردهگذاران پرداخت میكنند. ضمن اینكه چون تعداد شعبات ما كم است چندان سپردهپذیر نیستیم.
در واقع بانكهای توسعهای مثل ما مانند بانكهای تجاری پر شعبه و در دسترس عموم مردم نیستند. بنابراین مانند سایر بانكها جذب سپرده چندانی نداریم. نكته بعدی این است كه بانك توسعه صادرات یك بانك حمایتی است اصلا دلیل اصلی اینكه بانك دولتی نگه داشته شده و خصوصی نشده همین موضوع است تا بتواند از بخش صادرات حمایت كند. بانكهای تخصصی مثل بانك كشاورزی، مسكن، صنعت و معدن و ... نیز همین طور بوده و كلا حمایتی هستند. همانطور كه شما نیز اشاره كردید سودآوری اولویت ما نیست در حالی كه اگر ما هم به بخش خصوصی واگذار میشدیم سودآوری ملاك اصلی بود اما حالا كه دولتی هستیم ماموریتهای محوله نسبت به سودآوری برایمان اولویت بیشتری دارد. ماموریت ما هم كمك به بخش صادرات كشور است و سودآوری اولویت دوم است چون هیچ بانكی نمیتواند زیانده باشد ضمن اینكه ما در حال حاضر نیز بانك سودآوری بوده و زیانده نیستیم منتها سودآوری اولویت اول ما نیست.
این موضوع چه تاثیری در پایین بودن نرخ تسهیلات شما دارد؟
اصلا برای همین نرخهای ما نرخهای ترجیحی است. الان نرخ تسهیلاتی كه میدهیم 18 درصد است. یك منابعی را از صندوق توسعه ملی تامین و با منابع بانك تلفیق میكنیم و تسهیلات را با 5/14 درصد به صادركنندگان میدهیم. اگر صادركنندهای نیز ضمانتنامه صندوق ضمانت صادرات را داشته باشد 2درصد تخفیف میگیرد، اگر رتبه اعتباری بالایی هم داشته باشد 5/0 درصد دیگر تخفیف میگیرد. لذا هدف اصلی ما سودآوری نیست بلكه كمك به بخش صادرات است. بنابراین بزرگترین آرمان بانك توسعه صادرات افزایش صادرات غیرنفتی است. ضمن اینكه مانند سایر بانكها نیز تامین منابع نمیكنیم.
خب منابعتان عمدتا چگونه تامین میشود؟
بخشی از منابعمان سرمایه بانك است. بخش دیگرش منابعی است كه از محل حساب ذخیره ارزی و محل صندوق توسعه ملی در اختیار بانك قرار گرفته است. بخشی از منابع نیز یكسری خطوط اعتباری خاصی است كه بانك مركزی در اختیار بانك توسعه صادرات قرار میدهد و بخشی هم از محل خدماتی است كه به صادركنندگان ارائه میدهیم. البته گردش حساب صادركنندگان هم بخشی از منابع بانك را تامین میكند. افزایش سرمایهمان نیز از طریق دولت است و آخرینبار كفایت سرمایهمان حدودا 20 درصد بود. یعنی 80 درصد بدهی و 20 درصد سرمایه بانك بود اما این توانایی و اختیار را داریم كه صددرصد این منابع را به بخش غیردولتی تسهیلات دهیم ضمن اینكه همانطور كه اشاره كردم عمده این تسهیلات نیز ارزی است.
آخرینبار چه سالی افزایش سرمایه دادید؟
سال 86 آخرینباری بود كه بانك افزایش سرمایه داشته است. در آن سال حدود 5/1میلیارد دلار ارز به بانك داده شده و گفته شد كه منابع بهصورت تسهیلات ارزی به متقاضیان پرداخت شود. پرتفوی ما هم در حال حاضر چیزی حدود چهارمیلیارد دلار است.
با توجه به محدودیت منابع بانك، در حال حاضر چقدر از تقاضاهایی كه به بانك ارسال میشود از سوی بانك پاسخ داده میشود؟
ما هیچ محدودیتی نداریم. حداقل از سال 94 تا امروز ما حتی یك روز هم، نزد بانك مركزی قرمز نبودهایم. حتی یك روز هم دریافتكننده تسهیلات در بازار بین بانكی نبودهایم یعنی منابع ما همیشه مثبت بوده است. بنابراین هر صادركنندهای كه استحقاق لازم را داشته باشد یعنی مشتری خوشحسابی بوده و رتبه اعتباری مناسبی داشته باشد و ارز حاصل از صادراتش را هم به چرخه تجاری كشور بازگرداند ما میتوانیم به آن صادركننده تسهیلات ارزی و ریالی بدهیم و محدودیتی هم در این زمینه نداریم.
شاید خیلی از صادركنندگان بهخصوص صادركنندگان كوچك از سازوكار بانك اطلاع چندانی نداشته باشد. لطفا در اینباره توضیح دهید كه روند حمایت از صادركنندگان، نحوه حمایت شما و روند درخواست آنها از شما چگونه است.
شركتها بالفعل یا حتی بالقوه باید صادركننده باشند. اگر شركتی بالفعل صادركننده است باید اسناد صادراتیاش را بیاورد. ما به سامانههای بانك مركزی دسترسی داریم و میدانیم این صادركننده در گذشته چقدر ارز صادراتی خود را به كشور بازگردانده است، بنابراین تسهیلات ما متناسب با صادراتی است كه انجام دهند. البته به شرطی كه صورتهای مالی این شركت نیز مناسب بوده و اصطلاحا یك شركت ورشكسته نباشد. ضمن اینكه باید از نظر ایفای تعهدات قبلی چه به بانك ما و چه به سیستم بانكی مشتری خوش حسابی باشد. این موضوع را نیز هم از طریق رتبه بندی اعتباری داخلی بانك و هم رتبه بندی موسسه اعتبار سنجی ایرانیان كه برای كل سیستم بانكی كشور است، بررسی میكنیم. در واقع هر مشتری ما دو رتبه اعتباری دارد كه یك رتبه نزد بانك توسعه صادرات و یك رتبه هم نزد موسسه اعتبارسنجی ایرانیان است كه معمولا چون معیارها به هم شباهت دارند، این رتبهها نیز به یكدیگر نزدیك هستند. بنابراین اگر رتبه اعتباری مشتری خوب باشد و ارز حاصل از صادراتش را نیز برگرداند، مشكلی برای دریافت تسهیلات وجود ندارد.
برای بررسی درخواستها نیز ما سه سطح داریم؛ سطح اول كمیته اعتباری شعبه كه اختیارات مشخصی دارد. بعد از آن، كمیته اعتباری مركز و بالاتر از آن هیات عامل بانك است كه بررسی درخواست مشتریان بانك، متناسب با میزان درخواست تسهیلات در یكی از این سه سطح تصمیم گیری میشود. لذا حسب نیاز و درخواستی كه مشتری دارد این درخواست در اركان بانك بررسی و تسهیلات تخصیص داده میشود.
این روند درباره تمام مشتریان صادق بوده و برای بانك تفاوتی ندارد مشتری خرد یا بزرگ باشد. از طرفی اگر رتبه اعتباری مشتری خوب باشد، میزان وثیقه او نیز كاهش مییابد و اگر رتبه اعتباری مشتری پایین تر باشد یا ریسك تسهیلات دهی به وی بالاتر باشد، معمولا وثایق دیگری مانند سهام، ملك و... نیز از مشتری دریافت میشود. بعضی از مشتریان هم كه از صندوق ضمانت صادرات ضمانت نامه میآورند از این افراد وثیقه دیگری دریافت نمیكنیم.
بین مشتریان قدیمی و كسانی كه برای اولین بار با بانك توسعه صادرات كار میكنند، تفاوتی وجود دارد؟
مشتری برای اینكه بتواند وارد بانك شود و تسهیلات بگیرد چه اولین بار و چه چندمین بار ، تفاوتی برای ما ندارد، البته اگر اولین بار باشد این مشتری باید از سوی بانك شناسایی شود، ولی اگر اولین بار نباشد طبیعتا در بانك پرونده اعتباری دارد و برای بانك شناخته شده است. در مجموع باید مشتری صورتهای مالی شركت خود به علاوه وضعیت رتبه اعتباری و ارزی را كه از صادرات وارد كشور كرده است به بانك ارائه كند. این موارد معیارهای اصلی بانك برای وام دهی هستند. البته بعضی از مشتریان ما، كوچك هستند كه این مشتریان حتی اگر صورت مالی هم نداشته باشند و فقط اظهارنامه صادراتی خود را به بانك ارائه دهند میتوانند تا یك میلیارد تومان تسهیلات دریافت كنند كه اخیرا این مبلغ را افزایش داده و اعلام كرده ایم اگر یك صادر كننده خوش حساب باشد و صد درصد تعهدات صادراتی اش را ایفا كند بدون داشتن صورت مالی میتواند تا سقف سه میلیارد تومان نیز تسهیلات دریافت كند. در واقع مشتری خرد و كلان برای ما فرقی ندارد حتی اگر مشتری فقط 100 هزار دلار صادرات داشته باشد به او نیز تسهیلات میدهیم، اما طبیعتا این تسهیلات متناسب با صادرات او خواهد بود. علاوه بر اینها، شركتهای دانش بنیان نیز طیف دیگری از مشتریان بانك ما هستند. ما در راستای سیاست توسعه حوزه دانش بنیان در كشور چه این محصولات صادراتی باشند و چه صادراتی نباشد صرف اینكه در حوزه دانش بنیان باشند با معرفی معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور به این حوزهها نیز تسهیلاتی با نرخ 12 درصد اعطا میكنیم.
بحث دیگری كه وجود دارد، تقسیم بندی صادركنندگان است. صادركنندگان یا خودشان تولید كنندهاند یا اینكه صرفا تجاری هستند كه فقط در حوزه صادرات فعالیت دارند. نیاز اینها عموما به منابع ریالی یا است ارزی؟
ما هر كسی كه صادركننده باشد چه بازرگان و چه تولید كننده را تحت پوشش قرار میدهیم. در واقع اصل برای ما صادرات است. بعضی از شركتهای تولیدی معتقدند تخصص شان صرفا در تولید است و چون فعالیتهای بازرگانی بلد نیستند محصولات و كالاهای خود را برای صادرات در اختیار شركتهای بازرگانی قرار میدهند. لذا ما به شركتهای بازرگانی هم كه كارشان صرفا صادرات است تسهیلات میدهیم. اما درباره منابع ارزی یا ریالی باید گفت تولید كنندهها هم به منابع ریالی و هم ارزی نیاز دارند آنها برای تامین سرمایه در گردش خود به ریال و برای واردات مواد اولیه به ارز نیاز دارند.
اما شركتهای بازرگانی عمدتا ریال میخواهند، چرا كه محصولات را از تولید كننده داخلی به ریال میخرند و صادرات انجام میدهند. در واقع این شركتها وارد كننده ارز به كشور هستند. اینها درباره شركتهایی است كه فعال هستند. یك سری شركتها نیز هنوز پروژه بوده و به مرحله تولید و بهره برداری نرسیده اند که هم ارز و هم ریال احتیاج دارند. ارز میخواهند چون عمدتا در مرحله واردات ماشین آلات هستند،گرچه به ریال هم نیاز دارند اما عمده نیازشان به ارز است، چرا كه ماشین آلات مورد نیاز این شركتها به خصوص شركتهای فولاد و پتروشیمی و.. وارداتی است.
بانكهای تخصصی و توسعهای زیادی چون توسعه صادرات، صنعت و معدن، كشاورزی و... در كشور فعال هستند، اما به نظر میرسد در عملكرد تفاوت چندانی با بانكهای تجاری ندارند. سوال مشخص من این است كه آیا بانكی مانند توسعه صادرات میتواند وظایف بانكهای تجاری را نیز انجام دهد یا ساختار به گونهای است كه بانكهای توسعهای نباید اصلا كارهای بانكهای تجاری را انجام دهند.
می توانند انجام دهند و ایرادی ندارد. یعنی بانكهای توسعهای منعی برای این كار ندارند. هر كاری كه یك بانك تجاری انجام میدهد بانكهای توسعهای نیز میتوانند انجام دهند از سپردهگذاری یك میلیون تومانی تا ارائه تسهیلات یك میلیون تومانی. در واقع بانكهای توسعهای به لحاظ قانونی منعی برای انجام این كارها ندارند.
به نظرتان این موضوع باعث دور شدن بانكهای تخصصی و توسعهای از وظایف اصلی شان نمیشود؟
بههرحال ازنظر قانونی منعی ندارد. ولی علاوه بر وظایف و اختیاراتی كه همه بانكها دارند و بانكهای توسعهای هم از آن مستثنا نیستند، بانكهای توسعهای وظایف تخصصی خودشان را نیز دارند. البته اگر كسی از ما تسهیلات خرد یا قرضالحسنه بخواهد ما به او تسهیلات نمیدهیم، چون این تسهیلات جزو وظایف و مأموریتهای بانك ما نیست. البته همانطور كه گفتم ازلحاظ قانونی منعی برای پرداخت این تسهیلات نداریم، اما چون این كار جزو وظایف و مأموریتهای ما نیست این كار را نمیكنیم. بهعنوانمثال، اگر كسی بخواهد در یك بانك به میزان یکمیلیون تومان سپردهگذاری كند، طبیعتا این سپردهگذاری را در بانك ما انجام نمیدهد بلكه سراغ بانكهای تجاری میرود كه در هر خیابان چندین شعبه دارند. درواقع بانك ما اصولا انتخاب مشتری نیست. بهتبع آن، ما هم چنین وضعیتی داریم. وقتی میخواهیم به صادرکننده تسهیلات بدهیم طبیعتا نمیآییم تسهیلات خرد دهیم ،چراكه اصولا سیستم بانكداری اصلی یا متمركز (Core Banking) ما متفاوت است. مثلا ممكن است مشتریان ما كلا 2000 نفر باشند، لذا سیستم بانكداری ما متناسب با 2000 مشتری عمده ایجادشده است. بهطوریکه كوچكترین تسهیلاتی كه میدهیم عموما وامهای یكی دو میلیارد تومانی است، اما ممكن است یك بانك تجاری 1000فقره تسهیلات خرد بدهد كه ارزش مجموع این تسهیلات بهاندازه یك فقره تسهیلات ما باشد. سیستم بانكداری ما متناسب با 1000 فقره تسهیلات خرد نیست، بنابراین ما در عمل وام خرد یا تسهیلات قرضالحسنه نداریم و وامهای غیر صادراتیمان در حداقل و بسیار كم است.
سازمان بورس ناظر تماشاچی نیست
تغییر دامنه نوسان از 5 درصد به 2 درصد میتواند روند افت یا صعود بازار را محدودتر كرده و فرصت فكر كردن بیشتری به سرمایهگذاران دهد مثلا اگر این دامنه 2 درصد باشد زمان بیشتری طول میكشد تا شاخص رشد كند، ولی اگر 5 درصد باشد این رشد زودتر اتفاق میافتد. منتها تفاوت بنیادینی با هم ندارند بالاخره اتفاقی كه باید بیفتد ــ البته كمی دیرتر ــ میافتد. بنابراین به نظرم موضوع دامنه نوسان فاكتور چندان اساسی در بورس نیست. موضوع مهم بحث نظارت است سازمان بورس یك ناظر تماشاچی نیست، بلكه ناظر همراه با اختیارات است و بعضی وقتها لازم است اطلاعیه شفافسازی در بازار بدهد و ممكن است در برخی مواقع نیاز باشد نمادها متوقف شوند.
جهش شاخص بورس به انتظارات تورمی دامن زد
افزایش غیرمنطقی شاخص بورس موجب ایجاد انتظارات تورمی در جامعه میشود. از آنجا كه بازارهایی مثل ملك، طلا، خودرو، دلار و بورس از بازارهایی هستند كه مردم در آنها سرمایهگذاری میكنند؛ زمانی كه شاخص بورس رشدهای بالا را تجربه میكند دارندگان ملك یا خودرو با خود میگویند وقتی شاخص بورس پنج برابر شده، چرا نباید قیمت ملك یا خودروی من دوبرابر شود؟ در این حالت انتظارات تورمی در سایر بازارها شكل میگیرد. تاثیر اول در فاز انتظارات است و در فاز بعدی كسی كه پولش را به بورس برده و سود خوبی كرده بعضا سهمش را فروخته و وارد سایر بازارها میشود این یعنی تقاضا نیز پشت بازارها ایجاد میشود و این دو دلیل منجر به افزایش قیمتها میشود.
-
به بچــــــههایتان خیــــــانت نکـــــــنید!
-
سیاست ایر ا ن درباره آمریکا تغییر نمیکند
-
سرگذشت عجسی چند اعدامی
-
پنج ضلعی شورش در آمریکای 2020
-
باید درهای آرشیو را باز کنیم
-
تسهیلات برای صادرکنندگان خوشحساب
-
تولد نوآوری در کارخانه متروک
-
دانشجویان خانگی
-
ماجرای نیمروز خیابان حجتی
-
افقهای افول آمریکا
-
منطق طرح مجلس برای لغو تحریمها
-
آرزوی کابل؛ ترامپ یا بایدن؟