در کمال  خونسردی

نگاهی به فراز و فرود کمال تبریزی از «شیدا» تا «ما همه با هم هستیم»

در کمال خونسردی

انتظار نمی‌رفت كارگردان خوبی چون كمال تبریزی كه فیلم‌هایی جذاب و تماشایی در كارنامه داشت، این‌قدر زود و قبل از 60 سالگی مسیر رو به پایینی را در سینما طی كند. اما این اتفاق چند سالی است كه برای تبریزی افتاده و فیلم‌های او باوجود هیاهو و سروصدایی كه موقع ساخت و هنگام اكران پیدا می‌كنند، اما درنهایت نه تنها رضایت تماشاگران را برآورده نمی‌كنند، بلكه حتی دوستداران سینمای او كه خاطرات خوبی از فیلم‌های مهم و تاثیرگذار كارنامه‌اش دارند را هم ناامید می‌كنند. گرچه در همین دهه90، تبریزی فیلم‌های پرفروشی چون طبقه حساس و مارموز و حالا هم ما همه با هم هستیم را بر پرده سینماها داشت و دارد، اما این اقبال گیشه‌ای به هیچ‌وجه نشانه رضایت تماشاگران و دوست داشتن تام و تمام آثار نیست، بلكه صرفا به پیشینه ذهنی مخاطبان از سینمای تبریزی و محبوبیت و موفقیت فیلم‌هایی چون لیلی با من است، مارمولك، مهر مادری و شیدا برمی‌گردد؛ توقعی كه البته اصلا در سال‌های اخیر برآورده نشده است.


کمال تبریزی کار فیلمسازی خود را با سینمای جنگ و دفاع مقدس شروع کرد و در سومین فیلمش پایان کودکی (کودک قهرمان)، توانست با تماشاگران ارتباط برقرار و آنها را تا پایان اثر همراه کند. اما اولین نقطه عطف کارنامه تبریزی که هنوز جزو نقاط اوج کارنامه اوست، فیلم لیلی با من است که تبریزی در آن، قصه ای نمکین از دفاع مقدس ارائه کرد و موفق شد با فضای جبهه و جنگ شوخی کند.
تبریزی در ادامه نشان داد هم می تواند فیلم کمدی خوب و موفق بسازد کمااین که در مارمولک این کار را به بهترین شکل انجام داد و هم می تواند در فضاهای دیگر هم
فیلم هایی بسازد که همراهی و رضایت تماشاگران را در پی داشته باشد، آثاری همچون مهر مادری، شیدا، گاهی به آسمان نگاه کن و فرش باد.  اما از همیشه پای یک زن در میان است، تبریزی نشانه هایی از افت کیفی در کارنامه را نشان داد و بعد از آن تقریبا این سراشیبی سقوط فیلمسازی را در کمال خونسردی طی کرده است و فیلم هایش دیگر آن گرما و موفقیت و محبوبیت گذشته را ندارد. هرچند ممکن است به خاطر نام و اعتبار تبریزی و حضور ستاره های سرشناس و
سوژه ها و قصه های تقریبا ملتهب، برخی فیلم های اخیرش تماشاگران را برای تماشا کنجکاو کرده و باعث فروش نسبتا خوب آثار در گیشه شده باشد.
عبور
اولین فیلم تبریزی که آن را سال 67 ساخت، اثری در گونه جنگی است اما فیلم از چهره سرشناسی بهره نمی برد و موفقیتی هم به دست نمی آورد. در سالنامه آماری فروش فیلم های سینمای ایران در سال 67 – که در سایت سازمان سینمایی وجود دارد- هم اثری از این فیلم دیده نمی شود که بدانیم چقدر تماشاگر و چه میزان فروش داشت. شاید مهم ترین نکته درباره فیلم ابراهیم حاتمی کیا باشد که تهیه کننده فیلم بود.
در مسلخ عشق
دومین فیلم تبریزی محصول سال 69 هم اثری جنگی است که باز هم فیلم مهمی در کارنامه او نیست. حسین یاری هم در فیلم بازی می کند که آن زمان، بازیگر شناخته شده ای نبود. این فیلم هم همچون عبور جایی در سالنامه آماری فروش
 فیلم های سینمای ایران در سال 69 ندارد و تعداد تماشاگر و میزان فروش آن مشخص نیست.
پایان کودکی
در میان فیلم های اولیه تبریزی، این فیلم ارتباط بیشتری با تماشاگران برقرار کرد و قصه کودکی که یک شبه در شرایط جنگی، مرد می شود را به خوبی و با تاثیرگذاری به تصویر می کشد. این فیلم که محصول سال 72 است در سال های 73، 74، 75 و 76 در سینماهای کشور اکران شد و مخاطبانی داشت. پایان کودکی در اکران اول خود و در سال 73، هشتاد و هفتمین فیلم پرتماشاگر بود و با 70645 تماشاگر، 41441550 ریال هم در گیشه فروخت.
لیلی با من است
اولین فیلم موفق و محبوب تبریزی که سال 74 ساخته و موفق شد برای نخستین بار، یخ جبهه و جنگ را با شوخی هایی درست آب کند و راه را برای کمدی های بعدی جنگی همچون اخراجی ها هموار کرد. این فیلم با بازی همدلی برانگیز پرویز پرستویی، با 915324 نفر، پرتماشاگرترین فیلم سال 75 بود و 1326766000 ریال هم فروش کرد. اکران فیلم در سال 76 هم ادامه داشت.
فیلم در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را
 به دست آورد.
مهر مادری
قصه رابطه مادرانه یک مددکار اجتماعی با پسربچه ای بزهکار، موردپسند برخی مخاطبان احساسی قرار گرفت و برآنها تاثیرگذاشت. بازی های خوب معتمدآریا و پرستویی و البته حسین سلیمانی هم از امتیازات فیلم بود.
این فیلم که محصول سال 76 بود، البته بعد از لیلی با من است، اثر موفقی برای تبریزی به حساب نمی آید. با این حال سی و هشتمین فیلم پرتماشاگر در سال 77 بود. مهر مادری 195064 نفر تماشاگر داشت و 515964500 ریال هم فروخت.
شیدا
این فیلم که تبریزی آن را سال 77 ساخت، به دلیل تم عاشقانه در بستر جنگ مورد پسند برخی تماشاگران قرار گرفت. حضور بازیگرانی چون لیلا حاتمی و پارسا پیروزفر از دلایل موفقیت فیلم بود. شیدا هشتمین فیلم پرمخاطب در سال 78 بود؛ با 1076882 نفر تماشاگر، 2822291500 ریال در گیشه فروش داشت.
گاهی به آسمان نگاه کن
این فیلم اجتماعی و فلسفی محصول سال 81، اثری خاص در سینمای تبریزی و سینمای ایران بود و ویژگی هایی برای تماشا داشت. این برداشت آزاد از رمان مرشد و مارگریتا اثر بولگاکف، از زاویه ای جدید به جبهه و جنگ نگاه می کند. بازی رضا کیانیان و احمد آقالو تماشایی است. این فیلم با 79498 تماشاگر،  سی و سومین فیلم پرمخاطب سال 81 بود و 514442000 ریال هم فروخت. این فیلم در جشنواره فیلم فجر هم موردتوجه قرار گرفت.
فرش باد
از معدود همکاری های درست مشترک سینمای ایران با دیگر کشورهاست و به شکلی آبرومند و با قصه ای انسانی، پیوند
هنرمندانه ای میان فرهنگ ایران و ژاپن برقرار می کند. تماشاگران در جشنواره فیلم فجر سال 81 این اثر را به عنوان فیلم برگزیده انتخاب کردند. فرش باد در
سال 82، شانزدهمین فیلم پرمخاطب سال بود با 191062 نفر تماشاگر و 1186609500 ریال هم فروخت.
مارمولک
دومین نقطه عطف سینمایی تبریزی بعد از فیلم
لیلی با من است. این فیلم با بازی تماشایی پرستویی، حاشیه هایی را هم موقع اکران به وجود آورد و برخی، شوخی های آن با فضای روحانیت را برنتافتند، تبریزی بعدها عنوان کرد که رهبر معظم انقلاب از این اثر تمجید کرده بودند. باوجود این در سال 83 از ادامه اکران این فیلم جلوگیری شد، اما مارمولک دومین فیلم پرتماشاگر سال (بعد از کما) شد؛ با 1647746 تماشاگر و 10683201000 ریال فروش.
مارمولک در بیست و دومین جشنواره فجر هم جوایزی چون بهترین فیلم مردمی را کسب کرد.
یک تکه نان
بعد از مارمولک، تبریزی فیلمی فلسفی به نام
یک تکه نان ساخت که اثر موفقی در کارنامه او به حساب نمی آید. با این وجود سابقه ذهنی مردم از تبریزی، باعث اقبال نصفه و نیمه به فیلم شد. یک تکه نان محصول سال 83، دو سال بعد اکران شد و رتبه سی ام را میان فیلم های پرمخاطب به دست آورد؛ 96542 تماشاگر و 965874000 ریال فروش.
همیشه پای یک زن در میان است
فیلمی پرهیاهو و پربازیگر که اگرچه با 1029649 تماشاگر، در رتبه پنجم پرمخاطب ترین
فیلم های سال 87 قرار گرفت و 14311288000 ریال هم فروش داشت، اما آن طور که باید رضایت تماشاگران را همراه نداشت. به نظر می رسد بعد از این فیلم، تبریزی اسیر جنجال، حاشیه و هیاهو شد و مسیر فیلمسازی اش تغییر کرد.
از رئیس جمهور پاداش نگیرید
تبریزی این فیلم را سال 87 ساخت، اما فیلم در سال 94 و بعد از چند سال توقیف، اکران شد. فیلمی که باوجود ایده خوب اولیه، در پرداخت ضعف هایی اساسی داشت. خود تبریزی در فیلم، گریم و مسئولیتی دارد که شبیه جواد ظریف است. این فیلم که ابتدا پاداش نام داشت، 3036041000 ریال در گیشه فروخت.
دونده زمین
این فیلم که سال 89 ساخته شد، اردیبهشت سال 95 در گروه هنر و تجربه اکران شد. در دونده زمین که قصه دونده و بازیگری ژاپنی را روایت
می کرد، سحر دولتشاهی بازی می کرد. علیرضا شجاع نوری هم تهیه کننده فیلم است.
خیابان های آرام
این فیلم محصول سال 89، یکی دیگر از فیلمهای ناموفق تبریزی است که البته هنوز هم راهی به اکران پیدا نکرده و توقیف است. فیلمی که
می خواهد با زبانی استعاری از فضای ملتهب اواخر دهه 80 ایران سخن بگوید. حضور چهره هایی چون محمدرضا فروتن و نیکی کریمی هم دردی از فیلم دوا نمی کند.
طبقه حساس
این فیلم ساخته 92، ایده و فضایی بامزه داشت و توانست در گیشه و ارتباط با مخاطب، موفق عمل کند. با این حال، به هیچ وجه طبقه حساس
نمی تواند به لحاظ محبوبیت، به گرد پای لیلی با من است و مارمولک برسد. عطاران در سی و دومین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ نوید محمدزاده را دریافت می کند! طبقه حساس تا پایان فروردین سال 93، 4 میلیارد تومان فروش داشت.
طعم شیرین خیال
در این فیلم شعاری و نچسب درباره محیط زیست که سال 93 ساخته شد، شهاب حسینی نقش یک استاد دانشگاه را بازی می کرد. فیلمی که نه نقد و توجه مثبتی دریافت کرد و نه تماشاگران روی خوش به آن نشان دادند. طعم شیرین خیال که اسفند 93 اکران شد، 5216868000 ریال فروخت.
امکان مینا
در میان فیلمهایی که در این چند سال اخیر درباره موضوع منافقین ساخته شده، امکان مینا ناامیدکننده ترین آنهاست. با این حال در جشنواره فجر در دوره سی و چهارم آن در 9 رشته نامزد جایزه شد اما نتیجه فقط دو سیمرغ اشتراکی بود! این فیلم که سال 95 اکران شد، 4237730000 ریال هم فروخت.
مارموز
تبریزی که در این سال ها دیگر نشانی از آن فیلمساز خوب گذشته ندارد، تلاش کرد از نام اثر موفقش مارمولک استفاده کند، اما مارموز با شوخی هایی پیش پاافتاده و کولاژی بدون فیلمنامه درست و درمان، راهی به دل مخاطبان پیدا نکرد. هیاهوی تبلیغاتی فیلم البته کار خودش را کرد و باعث فروش فیلم در گیشه شد: 65542800000 ریال. نکته مهم فیلم، بازی حامد بهداد است که تبریزی البته با تعریفش کمی کار را خراب کرد: «بهداد، آنتونی کویین سینمای ایران است.»
ما همه با هم هستیم
کمال تبریزی که حسابی پرکار شده در این
سال ها اصرار دارد پشت سرهم فیلم بد بسازد و باز هم از فضای شکل گرفته در کشور بهره تبلیغاتی برد و فیلمی با نام غلط انداز
 «ما همه با هم هستیم» ساخت؛ فیلمی که فقط انبوهی بازیگر خوشنام را بدنام کرده است. با این حال مردم تا اینجا برای دیدن چهره های سرشناس و محبوبشان به سینما رفتند و با سرخوردگی برگشتند. ما همه با هم هستیم تا این لحظه 66009940000 ریال در گیشه فروش داشته است، اما این موفقیت گیشه ای، روی تاسف باری هم دارد؛ سقوط آزاد کارنامه فیلمسازی تبریزی.