گزارشی از سریال «وضعیت زرد» که قرار است سبک جدیدی از طنز را ارائه دهد
غنیسازی خنده در تلویزیون
سعید: فکر کنم منو اشتباه گرفتید... من سعید کاظمی، یکی از طراحان سانتریفیوژهای نسل جدید هستم. کارمند: ببینید آقای دکتر... سعید: دکتر سعید کاظمی، دریافتکننده جایزه ویژه علمی از دستان رئیسجمهور سابق... رئیس مجلس هم اونجا بود... حتی باهاش دست دادم. کارمند: بالاخره چرخ زندگی مردم هم باید بچرخه... سعید: با اخراج من؟! این خلاصهای از سریال تلویزیونی «وضعیت زرد» است که به کارگردانی مجید رستگار و تهیهکنندگی حامد بامروتنژاد تولید شدهاست. این مجموعه 13قسمتی در قالب طنز سیتکام تهیه شده و عوامل سازنده آن تلاش میکنند اثری که میسازنند بتواند نظر همه مخاطبان در سنین مختلف را جذب کند. به همین دلیل، گروه سازنده برای ساخت این اثر به سراغ بازیگران جوان تئاتری رفتند و با حضور شخصیتهای ثابت در هر قسمت به یک موضوع میپردازند. از سوی دیگر، در کنار بازیگران جوان از حضور هنرمندان با تجربه هم بهره بردهاند. این سریال که در مراحل پایانی پس تولید قرار دارد، اولین سریال مدرسه اندیشه و هنر ماه در قالب طنز است که آماده پخش میشود. زینالعابدین تقیپور، حسام خلیلنژاد، آرش ماهانکیا، محمدمهدی رضایی، مهران رجبی، بهار داورزنی، امیر غفارمنش، علی سلیمانی و سوسن پرور از جمله بازیگران این سریال هستند. محمدرضا شهبازی، بازیگردانی این اثر را بر مبنای فیلمنامه علی عموکاظمی انجام داده که بهزودی از تلویزیون پخش میشود. با کارگردان، تهیهکننده و بازیگران این سریال به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
ماجراهای زندگی یک دانشمند هستهای
انتخاب طنز موقعیت: چند دلیل داشتیم که ما را برای این کار ترغیب کرد. ما چند سالی میشد در دفتر مطالعات فرهنگی انقلاب، باشگاه طنز انقلاب را راهاندازی کردیم که دستاوردهای این باشگاه به اتفاقات خوبی ختم شدهاست و تعداد زیادی طنزنویس شناسایی شدند که همه از جوانان مستعد هستند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در حوزه دراماتیک هم کاری انجام بدهیم و همین بهانهای شد تا ما جنس طنز سیتکام را برای سریال وضعیتزرد انتخاب کنیم که به لحاظ تولید، هم شدنی بود و هم اینکه تعداد لوکیشنها محدودتر است و لوکیشنهای ثابت به هزینه و زمان تولید کمک میکند که با بودجه کمتر و زمان بیشتر کار را بسازیم. همه این موارد دست به دست هم داد تا سریال وضعیتزرد را بسازیم و به اتفاقات روز بپردازیم که برای مخاطبان هم جذابیت لازم را داشتهباشد.
انتخاب بازیگران: ما برای ساخت سریال وضعیت زرد به سراغ بازیگران جوان توانمند تئاتری رفتیم که همه بچههای بااستعدادی بودند. مطمئن هستم بعد از پخش بازی این دوستان به چشم میآیند و آینده خوبی برایشان میبینیم. از میان شششخصیت اصلی سریال به غیر از مهران رجبی بقیه جوان هستند. البته ما در این سریال برای بازیگران مهمان که هر قسمت آنها را خواهید دید به سراغ چهرهها رفتیم که محبوب هستند. امیدواریم پخش سریال وضعیت زرد بتواند نظر مخاطبان را جلب کند.
زینالعابدین تقیپور، بازیگر
دانشمندی با هوش اجتماعی پایین!
او درباره نقشش میگوید: «یك دانشمند هستهای كه از كار بیكار شده است و درگیر یكسری موقعیتها و كاراكترهایی میشود كه شناخت متفاوت آنها از ماجراها و... خنده بر لب بینندگان میآورد و شخصیت سعید را كامل میكند. او فردی علمی است اما هوش هیجانیاش کم است. سعید آنقدر درگیر مسائل علمی بوده است كه در یكسری روابط اجتماعی، ضعفهایی دارد که او را وارد چالشهایی میكند.»
تقیپور ادامه میدهد: «شاید بخشی از طنز كار مربوط به موقعیتی است كه سعید گرفتار آن شده. برخلاف بقیه كاراكترها كه خودشان طنز هستند و موقعیتهای طنز بهوجود میآورند، تعامل شخصیت سعید با آنها شوخی را بهوجود میآورد. اتفاقا بامزه هم هست. سعید یكسری چیزها را بلد نیست. همیشه درگیر فضای مجازی فرهیخته بوده و از فضاهای زردی كه گاهی در اینستاگرام میبینیم، خبر ندارد و برخی مناسبات را نمیشناسد.»
نزدیك به دغدغههای مردم
این بازیگر درباره مسائلی كه در وضعیت زرد دستمایه كمدی قرار گرفته و نزدیكی آن با زندگی واقعی، بیان میكند: «در سیر كلی ماجرا مسائلی نشان داده میشود كه مردم خیلی با آن درگیر هستند. در فضای سیاسی، اجتماعی، اشتغال و... مردم با بسیاری از این موقعیتها مواجه بودهاند. البته طبیعتا دنیای طنز، فانتزیتر است و شاید در برخی موارد نگاهی با درشتنمایی بیشتر به شرایط موجود دارد. من نه به عنوان بازیگر، بلكه در جایگاه مخاطب احساس میكنم مردم با خیلی از این موارد احساس نزدیكی میكنند. در سریال، موضوع ازدواج و درگیریهایی كه جوانان در مورد شغل و فشار خانواده دارند و تلاشی كه برای رسیدن به هدف دارند، نشان داده میشود. به نظرم برای اولینبار در سریالسازی طنز به یكسری از دغدغههای عمومی مردم پرداختهایم. این شاید برگ برنده سریال باشد.
تقیپور درباره تجربه بازیگری در گونه سیتكام میگوید: «سالها تئاتر كار كردم و در این فضا آثار طنز داشتم. اما در كارهای تصویری و مشخصا در تلویزیون اولینبار بود كه گونه سیتكام را تجربه میكردم. یكی دو پیشنهاد برای بازی در مینیسریال طنز داشتم، ولی با خواندن فیلمنامهها احساس كردم فیلمنامه شرایط طنز را فراهم نكرده و این را بر عهده كارگردان و تیم بازیگری گذاشته است. فیلمنامه وضعیت زرد را كه خواندم، در خواندن متن هم بارها قهقهه زدم و احساس كردم فیلمنامه برای پروژه دست پری دارد. باید در خروجی دید که چقدر با مخاطب ارتباط برقرار میكند.»
بازیگری در سیتكام
از تقیپور درباره تعامل با كارگردان و نویسنده و باز بودن دست بازیگران در تغییر شخصیت و بداههگویی میپرسیم كه پاسخ میدهد: «حدود یك ماه تا یك ماه و نیم قبل از فیلبمرداری، تمرینات مفصلی با حضور نویسنده، كارگردان و بازیگردان داشتیم. این تمرینها خیلی به كار كمك كرد. سیتكام طنز خاصی است و مثل طنزهای مرسوم نیست كه بازیگر روی صحنه رها و دستش برای بداهه باز باشد. این ویژگی را سعی كردیم در تمرینها جبران كنیم. مثلا بارها در تمرینها به ایده جدیدی رسیدیم. نویسنده این ایده را میگرفت و به فیلمنامه سیتكامی تبدیلش میكرد. در شخصیتپردازیها هم گاهی با تعامل كارگردان تغییراتی را ایجاد میكردیم. در تصویربرداری اما كار سختتر بود. بازیگران دوست دارند دستشان بازتر باشد تا در لحظه اگر خلاقیتی داشتند، اجرا كنند. ولی این مجموعه به خاطر سیتكام بودن، مثل سریالهای مرسوم نبود و نمیشد هر كاری كرد. خروجی را كه دیدم، به نظرم این ویژگی اتفاقا كار را بهتر كرده است. با اینكه به عنوان بازیگر زمان تصویربرداری به ما فشار میآمد و دوست داشتیم رهاتر باشیم، اما نتیجه این چنین مطلوبتر شده است.»
او درباره بازیگران مقابلش هم میگوید: «انتخاب بازیگرهای این مجموعه برای كارگردان و تهیهكننده ملاحظات ویژهتری داشت. ما یك تیم بازیگر اصلی چهار نفره بودیم كه همه از دوستان قدیمی من هستند. بیشتر با آقایان حسام خلیلنژاد، محمدمهدی رضایی و آرش ماهان بازی داشتم. همچنین حضور آقای مهران رجبی كه سكانسهای زیادی با هم داشتیم و نقش دایی من را بازی میكردند، خیلی خوب بود. كاراكتر خیلی خاص و بامزهای خلق كردند. كار با آقای رجبی سخت است. ایشان بازیگر شناختهشده، باتجربه و توانمندی هستند كه آدم باید خیلی مواظب باشد تا نتیجه هنرنماییشان را خراب نكند! (میخندد) حضور خانم داورزنی هم با سابقه تئاتر و تدریس، در این مجموعه خیلی مبارك بود. امیدوارم مخاطبان هم از نتیجه راضی باشند.»
حسام خلیلنژادی، بازیگر
رضا فروزان نان حلال میخورد
تجربه بازی در نقش كمدی؟ در مدیوم تئاتر خیلی از كارهای جشنوارهایام، طنز بوده است. در تصویر هم سریالهای طنز شاهگوش، پادری و.. را داشتهام. در چند فیلم كوتاه از جمله حوالی حریم هم نقشی طنز بازی كردهام. واقعا فضای هر كدام با دیگری فرق میكرد. در سریال پردیس هم كه از تلویزیون پخش شد، فضای كارمان به سیتكام نزدیك بود، اما آنقدر شستهرفته نبود. اگر بگویم تجربه این كار جزو دو تا از كارهای دلنشین من است، اغراق نمیكنم. مدیر فیلمبرداری، تهیهكننده، صدابردار، كارگردان، بازیگردان، طراح صحنه، گروه تولید و تداركات، همه و همه بسیار اخلاقمدار بودند. كار بیحاشیهای بود و از همه همكارانم تشكر میكنم. حامد بامروتنژاد، تهیهكننده سریال به جوانها بها میدهد. نیازی به تملق ندارم چون با آدمهای شناختهتر و بزرگی مثل محمدحسین لطیفی و داود میرباقری كار كردهام. همه گروه وضعیت زرد به یكدیگر كمك میكردیم صحنه دربیاید، نه اینكه كاری كنیم خودمان دیده شویم.
پیشبینی بازخوردها؟ زمانی میتوان در این مورد حرف زد كه سریال تدوین و اصلاح رنگ شدهای كه موسیقی روی آن سوار شده است، را دیده باشی. فكر میكنم كار باشرافتی شده باشد، چون طنزی مدنظر تهیهكننده، كارگردان و بازیگران بود كه به دور از لودگی و شوخیهای سخیف و جنسی باشد و خیلی دقت كردیم این اتفاق بیفتد. به نظرم این سریال میتواند بدون لودگی، مخاطب را نگه دارد. چون متنی قوی دارد و بازیگرها با نگاهی جوان و پرانگیزه كار كردند. احساس میكنم شور ما به اثر منتقل شده است.
چه شخصیتی؟ اسم شخصیتی كه بازی میكنم، رضا فروزان است. یك دفتر خبرگزاری دارد و سعی میكند در آن دفتر هر جوری كه امكانش است، نان دربیاورد. اما از راه حلال. چند نیروی جوان هم دورش دارد. من تقریبا با همه بازیگران سریال از چهره تا غیرچهره بازی داشتم، اما اصل قصه با همین چند جوان پیش میرود. بقیه دوستان چهره و پیشكسوتانی كه حضور داشتند، مقطعی وارد داستان میشوند و میروند.
کمدی موقعیت ایرانی، ریسك است
او درباره اینكه شوخیها باتوجه به شغل اصلی شخصیت سعید، بیشتر به فضای سیاسی وارد میشود یا در حوزه اجتماعی و... هم هست، بیان میكند: «شوخیهای تند سیاسی، شوخیهای اجتماعی، فرهنگی و شوخی با روابط خانوادگی وجود دارد. تفاوتی كه بیان كردم، شاید در همینها باشد. محدود به طنز سیاسی نیستیم. معمولا در آثار طنز میبنیم برای خنده گرفتن مخاطب حرمت بزرگتر و كوچكتر، زن و شوهر، پدر و فرزند رعایت نمیشود. غالبا شخصیت پدر تحقیر میشود. شوخیها لوس و بدون رعایت حرمتهاست. خواستیم این رویه را تغییر دهیم. خانوادهای درست را نشان میدهیم كه احترام همدیگر را نگه میدارند و درعین حال با هم شوخی هم میكنند.»
شهبازی به عنوان بازیگردان این سریال، از تفاوت كارش با هدایتی كه كارگردانی گروه را برعهده دارد، میگوید و توضیح میدهد: «بازیگردان بخشی از وظایف كارگردان را انجام میدهد. در آثاری كه بازیگری و اینكه بازیگران چطور یك نقش را بازی میكنند، مهمتر است و تمركز بیشتری میطلبد، بازیگردان به كمك كارگردان میآید تا كارش را سبك كند. در این كار به دلیل قالب سیتكام، فهم درست بازیگرها از شوخیها و متن خیلی اهمیت داشت، پس قرار شد بازیگردانی باشد كه به برقراری نسبت درست میان بازیگرها و متن كمك كند. معمولا در كارهای طنز جزئیات فیلمنامه خیلی مهم نیست، بازیگر موقعیت كلی را متوجه میشود و بداهه میگوید. در سیتكام تكتك كلمات اهمیت دارد، چون شوخیها به شوخیها استندآپی نزدیك میشود، پس مهم است بازیگر بداند فلان دیالوگ را چطور بگوید. گاهی پس و پیش شدن یك كلمه باعث میشود شوخی شكل نگیرد. شوخیها و دیالوگها باید پینگپنگی باشد. سیتكام از نظر متن به استندآپ نزدیك است. در فیلمنامه كاشت، داشت و برداشت داریم كه باید تمام مراحل آن بهدرستی انجام شود تا در مرحله سوم از مخاطب خنده بگیرد. بازیگردان به این پروسه كمك میكند».
او درباره همكاریاش در انتخاب بازیگران هم بیان میكند: «از همان ابتدا من، كارگردان، تهیهكننده و ناظر كیفی در انتخاب بازیگران نقش داشتیم. به دنبال كسانی بودیم كه از سیتكام شناخت داشته باشند. غالبا در كشور ما فقط محدود بودن لوكیشن سیتكام مورد توجه بوده است، اما به شكل واقعی سیتكام نداشتهایم یا موفق نبوده است. غالب كارهایی كه جواب داده است، فقط لوكیشنهایشان محدود بوده است. آثاری مثل پاورچین یا ساختمان پزشكان كه در ایران به عنوان سیتكام معرفی میكنند، فقط به خاطر محدود بودن لوكیشنشان است. وگرنه از نظر شخصیتپردازی، شوخیها، متن و ساختار تقریبا ربطی به سیتكام ندارند. بعضی كارهایی كه رفتند به سمت سیتكامی كردن شوخیها، غالبا به خاطر تفاوت ساختار زبان انگلیسی با زبان فارسی، تفاوت فرهنگی مخاطبان ما با آنها و... مورد اقبال قرار نگرفتند. انتخاب این قالب ریسك است. تلاش داریم در عین وفاداری به این قالب در متن و اجرا، ذائقه و سلیقه مخاطب ایرانی را هم مدنظر قرار دهیم.»
این بازیگردان همچنین درباره دلیل انتخاب چهرههای جوان و كمتر شناختهشده برای نقشهای اصلی، بیان میكند: «مهمترین دلیل این بود كه این دوستان میتوانند ارتباط خوبی با متن و شوخیهایش ایجاد كنند. خیلی از بازیگران اصلا سیتكام نمیبینند. یكی از بازیگران این مجموعه سابقه استندآپ كمدی دارد. یكی دیگر از بازیگران بهشدت اهل دیدن سیتكام است. این كمك میكرد ارتباط بین بازیگر و متن بهتر شكل بگیرد. در همین پروژه بازیگرهای باسابقه در حوزه طنز داشتیم كه چون نگاهشان به طنز مثل سریالهای رایج بود، نتوانستند آنطور كه باید در قالب سیتكام وارد شوند. از این جهت جوان بودن بازیگر و شكل نگرفتن در قالب آثار طنز مرسوم، در كنار علاقه و آشناییشان با سیتكام، جزو دلایل ما برای انتخاب بود.»
شهبازی بیشتر سابقه اجرا و تهیهكنندگی برنامه دارد. از او درباره ورودش به آثار نمایشی میپرسیم كه پاسخ میدهد: «حتما بخش نمایشی جذابتر است، ولی یكی از دلایل حضور بنده در این یك سال به عنوان بازیگردان و مدیر تولید فیلمنامه، از این جهت بود كه پیشتر در بخش استندآپ و شوخیهای این مدلی فعال بودم. تجربهای كه داشتم، به كمكم آمد تا به متن بهتری برسیم. آقای عموكاظمی متنی عالی نوشت. همچنین توانستم به بازیگرها كمك كنم تا با متن ارتباط خوبی برقرار كنند.»
مجید رستگار، کارگردان
شبیه طنزهای مهران مدیری نیستیم
در سالهای اخیر چند سریال طنز سیتکامی در تلویزیون داشتیم. در حالی که در گذشته فقط شاهد نمونههای خارجی بودیم. مزیت چنین آثاری، دیالوگهاست؛ یعنی دیالوگمحور است و از طنز موقعیت هم بهره برده میشود. ضمن اینکه اغلب در لوکیشنهای ثابت قصهها به تصویر کشیده میشود. وقتی آقای بامروتنژاد، تهیهکننده پیشنهاد کارگردانی این اثر را به من دادند، جنس طنزش من را برای کارگردانی ترغیب کرد؛ ضمن اینکه او جزو تهیهکنندگانی است که روی جوانان سرمایهگذاری میکند و سعی دارد جوانان مستعد را دور هم جمع کند تا یک کار خوب ارائه بدهد. درمجموع همه این موارد دست به دست هم داد تا کار را بپذیرم. از سوی دیگر فیلمنامه را خواندم، برایم جذاب بود. بهنظرم آقای علی عموکاظمی، نویسنده، قصه منسجم نوشتهبود و شخصیتپردازیها درست و بجا بود. بعد از خواندن پنج قسمت از کار متوجه ظرفیت بالای قصه شدم و احساس کردم کار خوبی میشود. همچنین برای بازیگران هم بعد از مشورت با تهیهکننده به سراغ بازیگرانی رفتیم که پیشینه تئاتری خوبی داشتند و در کارهای سینما و تلویزیون هم بازی کردند. میدانستیم این جوانان از پس کار برمیآیند و آینده درخشانی خواهند داشت.
چطور برای نقشهای اصلی به سراغ بازیگران تئاتری رفتید که چهره نیستند. گرچه در کنار آنها هم از بازیگران چهره هم بهره بردهاید؟ این موضوع برایتان دشوار نبود؟
هر کاری سختیهای خودش را دارد و ما باید روی جوانان مستعد سرمایهگذاری کنیم. اگر میدان عمل به جوانان داده نشود، پس چه زمانی باید فرصت داشته باشند تا توانمندیهایشان را نشان بدهند. عوامل تولید و بازیگران شخصیتهای اصلی همه جوان بودند و ما شرایطی فراهم کردیم تا آنها استعدادهایشان را نشان بدهند. در کنار آنها از بازیگران باتجربه هم استفاده کردیم تا تجربیاتشان را در اختیار جوانترها بگذارند. بههر حال هر اتفاقی باید از جایی شروع شود؛ ضمن اینکه ما در آثار نمایشی نیاز به جوانان داریم و گاهی نبود جوانان مستعد باعث شد برای نقشها به سراغ بازیگرانی رفته شود که دوران جوانی را پشت سر گذاشتهاند. بنابراین ما سعی کردیم در سریال وضعیت زرد در قالب قصهای طنز، جوانان مستعد هم معرفی کنیم که آیندهدار هستند.
به نظرتان مخاطب امروز طنز سیتکامی را دوست خواهد داشت و برایش خستهکننده نیست که قصههایی را در لوکیشنهای ثابت ببیند؟
وقتی کاری خوب باشد، حتما مخاطبان را جذب خواهدکرد. خیلی از کارهای مهران مدیری سیتکامی بود اما فرقش با کار ما در این است که سریال وضعیت زرد پرمیزانسنتر است و سعی میکند در قالب خودش مخاطب را جذب کند. مخاطب، طنز را دوست دارد و علاقهمند است طنزهای مختلف را ببیند. وقتی کاری مورد پسند مخاطبان باشد، حتما تکرارهای آن را میبیند. ما هم سعی داریم با یک طنز بانمک مردم را سرگرم کنیم.
آیا جنس طنز این سریال شبیه وضعیت سفید است یا الگویی از سریالهای تلویزیونی داشتید؟
شبیه وضعیت سفید نیست؛ ضمن اینکه شباهتی هم با دیگر طنزهای سیتکامی تلویزیون ندارد. البته نمیخواهم بگویم ما کار خاصی انجام دادهایم و متفاوت از بقیه است اما سعی کردهایم فضا و فرم کار شبیه به کارهای قبلی نباشد. به لحاظ محتوا، تیپسازی و دیالوگها هم با دیگرهای کارهای سیتکامی مجزاست. امیدوارم مخاطبانی که سریال را میبینند از تماشای آن لذت ببرند.
داستان سریال درباره یک دانشمند هستهای است و با توجه به اینکه جنس کار شما طنز است، فکر نمیکنید شوخی با دانشمندان هستهای باعث شد مثل شوخی با دیگر اقشار با اعتراض روبهرو شوید؟
اتفاقا برعکس. ما خیلی هم به دانشمندان هستهای بها دادهایم و قرار نیست در این سریال با این قشر شوخی کنیم. فقط یکی از شخصیتهای اصلی قصه دانشمند هستهای است. او هم مثل هر فرد دیگری زندگی اجتماعی عادی خودش را دارد که برخی مواقع جدی است و بعضی مواقع طنز. ما در این سریال به حواشی و مسائلی میپردازیم که در زندگی او و دیگر دوستانش پیش میآید.
سریال وضعیتزرد برای سن خاصی از مخاطبان است؟
نه، ما تلاش کردهایم سریال برای هر قشری در هر سنی، از نوجوان گرفته تا میانسال، جذاب باشد و به مسائل متفاوت روز پرداختهایم تا مخاطبان با سریال همراه باشند. فضای سریال جوانپسند و پر از شوخیهای متفاوت است که حتما مخاطبان را جذب خواهد کرد.
علی عموکاظمی، نویسنده
شوخیها برای مخاطبان جذابیت دارد
وی ادامه میدهد: پاییز 99 فیلمنامه نوشته شد و بعد کار تولید را شروع کردیم. البته برای نگارش گروهی داشتیم اما خروجی نهایی را خودم مینوشتم. سریال وضعیتزرد اپیزودیک است و هر اپیزود داستان خودش را دارد. نمونه طنزهای سیتکامی میتوانم به سریالهای ساختمان پزشکان، مسافران و ... اشاره کنم که هرکدام کاراکترهای ثابت داشتند و هر بار با ماجراهای متعددی روبهرو میشدند. سریال وضعیتزرد هم چند جوان دارد که شخصیتهای محوری سریال هستند و هر بار درگیر ماجراهایی میشوند.
عموکاظمی درباره اینکه چقدر از سریالهای طنز سیتکامی ایرانی الگو گرفتهاید؟ توضیح میدهد: از کاری الگو نگرفتهام. ولی خب هر کاری ساخته میشود نمونههای موفق خارجی هم میبینیم اما هر فردی ایده و نگاه خودش را در کار نسبت به دستمایه قرار دادن موضوعات دارد. من هم مستثنا از این قانون نیستم. در طول کار هم نظرات کارگردان و تهیهکننده را اعمال کردم. شخصیت اصلی سریال هم دانشمند هستهای است و از آنجا که خودم فوقلیسانش رشته مهندسی هستهای هستم بنابراین نسبت به این حرفه شناخت داشتم و با شناخت قصه را نوشتم. امیدواریم مردم هم از تماشای سریال وضعیتزرد لذت ببرند. همچنین در هر قسمت در کنار بازیگران اصلی، بازیگران مهمان داریم که آنها را با ماجراهای متفاوتی روبهرو میکند و بر این مبنا واکنشهای جالبی هم خواهند داشت.
نقشهایشان را معرفی کردیم.
سوسن پرور تا به امروز نقشهای متفاوتی را بازی کرده که غالبا کمدی است. او در این سریال نقش دختر بزرگ خانواده را بازی میکرد که خواستگار هم نداشت و همین باعث شدهبود ماجراهای طنزی شکل بگیرد. به گفته کارگردان، پرور در سریال وضعیتزرد نقش یک خانم مغرور و جدی را بازی میکند که با دیگر نقشهایش کاملا متفاوت است.
مهران رجبی خود واقعیاش در فیلمها و سریالهاست؛ همینطور بذلهگو، شاداب، صمیمی و خندهرو. کافی است با او برای حتی چند دقیقه همصحبت شوید، آن وقت است که در همان چند لحظه کوتاه همراهش میخندید. مهران رجبی در سریال وضعیتزرد نقش یک دایی مهربان را بازی میکند که به گفته کارگردان در عین جدیت، خیلی هم شوخطبع است. شاید ویژگیهایی از این نقش او در کارهای قبلیاش باشد، اما کاملا شخصیت دایی سریال با دیگر کارهایش تفاوت دارد.
وقتی نام خبرگزاری شنیده میشود، ناخودآگاه مخاطب به یاد محیط پر از خبر و شلوغ میافتد. اما گاهی هم میتواند یک محیط، نامش خبرگزاری باشد، اما منظور رسانه نباشد. این اتفاق در سریال وضعیتزرد افتادهاست و در بخشهایی از این سریال امیر غفارمنش بازی میکند که به عنوان یک مراجعه کننده وارد خبرگزاری میشود و همانجا با ماجراهایی روبهرو خواهد شد که واکنشهای متفاوتی هم در بر دارد. در واقع چون این مرکز تغییر کاربری داده باعث میشود تا غفارمنش با ماجراهایی مواجه شود.
علی سلیمانی تلاش میکند نقشهایی را قبول کند که هم برایش تازگی داشتهباشد و هم اینکه شخصیتهای متفاوتی را تجربه کند. یکی از ویژگیهای سلیمانی در خلق نقشهایش، شیرینی است که به نقش میدهد و همین باعث میشود بازیاش برای مخاطب جذاب باشد. این اتفاق هم در سریال تلویزیونی وضعیتزرد رخ داده و او به واسطه این سریال لباس یک پدر زن را به تن کردهاست؛ پدر زنی که هم جدی هست و هم مهربان و نمکهای خاص خودش را دارد. او پدرزن سعید، نقش اصلی سریال است.
-
کج سلیقگی ادامه دار!
-
شکیبایی برای خسرو شدن
-
پیش شرط های انتخاب کلاس ورزشی
-
مدیران ناکارآمد خوزستان را محاکمه کنید
-
با افتخار لهجه دارم
-
غنیسازی خنده در تلویزیون
-
فرصتی که از دست رفت
-
کارگاههای متبرک
-
قیمت برنج قد کشید
-
فهمیدن چقدر سخت است؟
-
شبکههای 3، یک و خبر، پرمخاطبترین شدند
-
چشم انتظار اقدام قاطع قضایی