کار قشنگ فرزانه فصیحی پیش از اعزام به المپیک توکیو
دخترباد، دخترمعرفت
«دویدم و دویدم، تا به المپیک رسیدم»...
آن هم چه دویدنی، دویدنهایی که توام بود با هزینه کردن از جیب برای حضور در رقابتهای معتبر بینالمللی و تحمل انواع انتقادها به دلیل انتخابش برای المپیک.
آدم هر چه به دست میآورد از زحمت خودش است. یکی میتواند مثل فرزانه فصیحی به سرعت برق و باد بدود و رکورد بزند و با حمایت و بیحمایت به رقابتهای معتبر یا حتی غیررسمی برونمرزی برود تا نشان بدهد با وجود همه کمبودها و محرومیتها چه کارها که میتوان کرد.
اکنون که چند خبرنگار در یکی، دو خبرگزاری نشستهاند و از فدراسیون بابت انتخاب فرزانه فصیحی به عنوان نماینده دوومیدانی زنان ایران در المپیک توکیو انتقاد میکنند هیچ خلل و خراشی به انبوه اعتبارها و تلاشهای فرزانه وارد نمیشود. او همان است که پای رویاهایش ایستاد و زنانه جنگید.
دخترباد حالا میخواهد تمام رویاهایش را بریزد داخل یک کولهپشتی و برود به المپیک، المپیکی که کمتر رنگ ورزشکاران زن ایرانی را به خود دیده است، آن هم در رشتهای مثل دوومیدانی.
اما به فاصله چند روز مانده به آغاز رقابتها و اعزام، فرزانه کاری کرد که باز هم شایستگی خود را نشان داد. حداقل باعث شد دیگر برای توصیفش از لقب «دخترباد» استفاده نکنیم و حالا باید به او «دختر بامعرفت» هم بگوییم.
فرزانه، 57 سال بعد
زمانی که سیمین صفامهر 57 سال پیش یعنی در سال 1964 در المپیک توکیو شرکت کرد شاید حتی مادر فرزانه فصیحی هم به دنیا نیامده بود. سیمین صفامهر در ماده 100 متر دوید و به عنوان اولین زن ایرانی در این رشته المپیک شرکت کرد. سیمین در دوی ۱۰۰ متر زنان، با زمان 2/13 ثانیه، در گروه دوم از دور اول، نفر هفتم و از دور مسابقات حذف شد اما برای همیشه نامش در ورزش ایران ماند.
فرزانه حالا به فاصله 57 سال بعد نماینده همان ماده است. اما سیمین دیگر میان ما نیست. بانوی دونده ایرانی پنج سالی میشود که برای همیشه این دنیا را ترک کرده است.
فرزانه فصیحی هرگز با این بانو صحبت نکرد و اصلا هم او را از نزدیک ندید اما کاری کرد که یکی از رسوم پهلوانی و آیین زیبای ورزشی است؛ یعنی رخصت گرفتن.
فرزانه با انتشار تصویری از خود بر مزار این بانوی ورزشکار نوشته: «کسب اجازه و ادای احترام به خانم سیمین صفامهر عزیز که به عنوان اولین بانوی ایرانی ۵۷ سال پیش در خط ۱۰۰ متر دوید.جالب اینکه ایشون هم در المپیک توکیو حاضر بودن و حالا بعد از نیم قرن باز هم المپیک، باز هم توکیو و باز هم دو ۱۰۰ متر...
خیلی دنبال ایشون گشتم تا بتونم باهاشون صحبت کنم و برام از تجاربشون بگن اما متاسفانه این اسطوره تاریخی دوومیدانی ایران سال ۹۵ در بهشتزهرا (س) آرام گرفتن، روحشون شاد و یادشون تا ابد گرامی.پ ن : تاریخ تکرار میشه» تاریخ تکرار شده است. اما دوست داریم این تاریخ جذابتر و هیجانانگیزتر و اصلا غیرقابلباورتر تکرار شود. دخترباد، دختر معرفت، نماینده ایران در دوومیدانی از پس آن برمیآید؟
فرزانه شانسی دارد؟
حالا وقت این است از تمام این حرفهای احساسی و رخصت گرفتنها و تلاشهای فرزانه و .... همه اینها بگذریم. اکنون وقت این است که بررسی کنیم آیا فصیحی که با کلی حرف و حدیث صاحب سهمیه ارزشمند المپیک شده آیا میتواند در المپیک توکیو موفقیتی به دست بیاورد؟
منطق میگوید نه اما احساسات میگوید بله. شاید معجزهای در کار باشد. اگر فصیحی تمام تلاش خود را به کار بگیرد شاید بتواند صرفا رکوردی بزند که حداقل یادآور رکوردهای قبلی خودش باشد.
فصیحی با کمترین امکانات تمرین کرد، با هزینههای خودش به خارج از کشور رفت. انگیزههای دخترباد فراتر از این حرفهاست. رویاهای او شاید قدرت خیلی خیلی بیشتری از منطق داشته باشند. بالاخره هر چه باشد دخترباد را خیلی وقت است میشناسیم. او در برابر رویاهایش کوتاه نمیآید.
آن هم چه دویدنی، دویدنهایی که توام بود با هزینه کردن از جیب برای حضور در رقابتهای معتبر بینالمللی و تحمل انواع انتقادها به دلیل انتخابش برای المپیک.
آدم هر چه به دست میآورد از زحمت خودش است. یکی میتواند مثل فرزانه فصیحی به سرعت برق و باد بدود و رکورد بزند و با حمایت و بیحمایت به رقابتهای معتبر یا حتی غیررسمی برونمرزی برود تا نشان بدهد با وجود همه کمبودها و محرومیتها چه کارها که میتوان کرد.
اکنون که چند خبرنگار در یکی، دو خبرگزاری نشستهاند و از فدراسیون بابت انتخاب فرزانه فصیحی به عنوان نماینده دوومیدانی زنان ایران در المپیک توکیو انتقاد میکنند هیچ خلل و خراشی به انبوه اعتبارها و تلاشهای فرزانه وارد نمیشود. او همان است که پای رویاهایش ایستاد و زنانه جنگید.
دخترباد حالا میخواهد تمام رویاهایش را بریزد داخل یک کولهپشتی و برود به المپیک، المپیکی که کمتر رنگ ورزشکاران زن ایرانی را به خود دیده است، آن هم در رشتهای مثل دوومیدانی.
اما به فاصله چند روز مانده به آغاز رقابتها و اعزام، فرزانه کاری کرد که باز هم شایستگی خود را نشان داد. حداقل باعث شد دیگر برای توصیفش از لقب «دخترباد» استفاده نکنیم و حالا باید به او «دختر بامعرفت» هم بگوییم.
فرزانه، 57 سال بعد
زمانی که سیمین صفامهر 57 سال پیش یعنی در سال 1964 در المپیک توکیو شرکت کرد شاید حتی مادر فرزانه فصیحی هم به دنیا نیامده بود. سیمین صفامهر در ماده 100 متر دوید و به عنوان اولین زن ایرانی در این رشته المپیک شرکت کرد. سیمین در دوی ۱۰۰ متر زنان، با زمان 2/13 ثانیه، در گروه دوم از دور اول، نفر هفتم و از دور مسابقات حذف شد اما برای همیشه نامش در ورزش ایران ماند.
فرزانه حالا به فاصله 57 سال بعد نماینده همان ماده است. اما سیمین دیگر میان ما نیست. بانوی دونده ایرانی پنج سالی میشود که برای همیشه این دنیا را ترک کرده است.
فرزانه فصیحی هرگز با این بانو صحبت نکرد و اصلا هم او را از نزدیک ندید اما کاری کرد که یکی از رسوم پهلوانی و آیین زیبای ورزشی است؛ یعنی رخصت گرفتن.
فرزانه با انتشار تصویری از خود بر مزار این بانوی ورزشکار نوشته: «کسب اجازه و ادای احترام به خانم سیمین صفامهر عزیز که به عنوان اولین بانوی ایرانی ۵۷ سال پیش در خط ۱۰۰ متر دوید.جالب اینکه ایشون هم در المپیک توکیو حاضر بودن و حالا بعد از نیم قرن باز هم المپیک، باز هم توکیو و باز هم دو ۱۰۰ متر...
خیلی دنبال ایشون گشتم تا بتونم باهاشون صحبت کنم و برام از تجاربشون بگن اما متاسفانه این اسطوره تاریخی دوومیدانی ایران سال ۹۵ در بهشتزهرا (س) آرام گرفتن، روحشون شاد و یادشون تا ابد گرامی.پ ن : تاریخ تکرار میشه» تاریخ تکرار شده است. اما دوست داریم این تاریخ جذابتر و هیجانانگیزتر و اصلا غیرقابلباورتر تکرار شود. دخترباد، دختر معرفت، نماینده ایران در دوومیدانی از پس آن برمیآید؟
فرزانه شانسی دارد؟
حالا وقت این است از تمام این حرفهای احساسی و رخصت گرفتنها و تلاشهای فرزانه و .... همه اینها بگذریم. اکنون وقت این است که بررسی کنیم آیا فصیحی که با کلی حرف و حدیث صاحب سهمیه ارزشمند المپیک شده آیا میتواند در المپیک توکیو موفقیتی به دست بیاورد؟
منطق میگوید نه اما احساسات میگوید بله. شاید معجزهای در کار باشد. اگر فصیحی تمام تلاش خود را به کار بگیرد شاید بتواند صرفا رکوردی بزند که حداقل یادآور رکوردهای قبلی خودش باشد.
فصیحی با کمترین امکانات تمرین کرد، با هزینههای خودش به خارج از کشور رفت. انگیزههای دخترباد فراتر از این حرفهاست. رویاهای او شاید قدرت خیلی خیلی بیشتری از منطق داشته باشند. بالاخره هر چه باشد دخترباد را خیلی وقت است میشناسیم. او در برابر رویاهایش کوتاه نمیآید.