ایران؛ «شاه‌چراغ‌جهان»

ایران؛ «شاه‌چراغ‌جهان»

جهان «کلمات»، در هر زبان هنرآفرین، و تمدن‌آفرین، حقیقتا، یک جهان پرشگفت، و پرخانه و کوچه و راه و خیابان است؛ و نمی‌توان، با یک نگاه اولیه و سطحی، به همه ابعاد و اعماق آن دسترسی یافت و درباره آن، «تفسیرپردازی» کرد.

همان‌طور که: در جهان گل‌ها و گیاهان، تفاوت‌های آشکار و دیدنی، وجود دارد و هر گل و برگی، قیافه و بوی مخصوص به‌خود دارد؛ در جهان «کلمات»، هم، قیافه‌ها و صورت‌ها و بوهای کاملا متفاوت، وجود دارد و دنیای پرشگفتی را، برای یک «زبان‌شناس» و تحقیقات و پژوهش‌های «زبان‌شناختی»؛ به نمایش می‌گذارد.
اگر، به یک نقاش هنرمند، بگویند؛ کلمه «چراغ» را نقاشی کند؛ یک «نقاشی» با یک‌ارتباط درونی و ساختاری با کلمه «چراغ»، طراحی و تولید می‌کند و اگر به همان نقاش بگویند: اینک، کلمه «شاه‌چراغ» را نقاشی کند؛ «نقاش» هنرمند، با یک دنیای تخیلی دیگر و کاملا، متفاوت با کلمه «چراغ» رودررو، می‌شود، و نقاشی و صورتگری او، شکل و معنای دیگری را، روایت خواهد کرد؛ روایتی که عنصر زیرساختی آن را قدرت و اقتدار، تشکیل می‌دهد و این قدرت، بر همه اثر نقاشی، سایه‌افکن خواهد شد؛ تا بتواند کلمه «شاه‌چراغ» را، به یک تابلوی نقاشی، تبدیل نماید.با این همه، اگر بگوییم: کلمه پرتابش و خوش‌عطری؛ همانند، «شاه‌چراغ» یک کلمه «شاهانه» و یک کلمه «قدرت‌سازانه»، و یک کلمه «قدرت‌بخش»؛ هست؛ سخنی، درست و شایان تامل تاریخی گفته‌ایم. نه سخنی، از روی احساسات و شرایط روزگار وطن.دقیقا، به همین خاطر است؛ هنگامی که، در درون این کلمه «شاهانه» دشمن بزرگ ایران‌زمین، بی‌ادبی می‌کند و خشونت‌ورزی وحشیانه، مرتکب، می‌شود؛ صدای ناخوش این خشونت، از یک شهر، به نام «شیراز» به هزاران «شهر» دیگر، پرواز می‌کند؛ و روح بزرگ ایران‌زمین و تمدن‌سازان آینده را، از دشمن سرتاپا، بی‌ادب و بی‌شرم، به خروش می‌آورد و خیابان‌ها را لبریز از زمزمه‌های وطن‌پرستانه می‌کند... و قلب بزرگ ایران‌ ادب‌آفرین و مقتدر را، که دوستدار تاریخی و «پرستار تاریخی» همیشه «شاه‌چراغ» بوده است، به بی‌ادبان جهان و جامعه جهانی ضداخلاق و ویرانگر ارزش‌های مقدس انسانی، نشان می‌دهد. باید، با صدای بلند و زیبا، فریاد برآورد: آن، جامعه جهانی آزاداندیش و قدرت‌های سیاسی و فرهنگی و نظامی‌ای که، چنین، نقشه‌کشی خون‌ریزانه‌ای را طراحی، کرده‌اند و آتش سوزنده‌ بی‌شرمی و ایران‌ستیزی را در کانون همیشه فاخر «شاه‌چراغ»، شعله‌کشان کردند و کشتند وسوزاندند و افتخار کردند ...!!!
نه‌تنها، دشمن مردم و امنیت و آرامش روزگار هزار و چهارصدی ایران‌زمین، هستند؛ بل، دشمن گذشته ایران و همه  ارزش‌های تمدن‌سازانه تاریخی و انسانی‌ای، هستند، که در سایه اقتدار آسمانی «شاه‌چراغ» به تاریخ پر از فقر و نیاز بشری و تکامل اندیشه اخلاقی بشری، تقدیم شده است. بنابراین: نقشه‌کشان بی‌رحمی که، «بی‌رحمی شفاف و پرخون و خون‌ریزی» را، در دل این حرم آسمانی و دوست‌داشتنی، اجرا، کردند: با زبان آتشین جهانی، چنین گفتند؛ پس از «شاه‌چراغ»؛ «حافظ» و «حافظیه» را، به آتش می‌کشیم و سپس؛ «سعدی» را در آتش، خواهیم افکند ... تا ادب و ادبیات ایرانی را نابود کنیم ... تا بنیادهای هویت قدرت آفرینانه‌ ایران و فرهنگ و تاریخ ایران را محو کنیم. ما - جامعه جهانی قرن بیست و یکم - ؛ از تاریخ و هویت «شاه چراغ» می‌ترسیم. «ما» از ایران «شاه‌چراغ» می‌ترسیم ...!!!

سینا واحد - نویسنده