اروپا، بازنده بازی اغتشاشات در ایران
اتحادیه اروپا در حال حاضر در سه جبهه فشار بر کشورمان را در دستور کار قرار داده است.دسته اول فشارها مربوط به اغتشاشات در ایران و فشارهای حقوقبشری است.
فشارهایی که با هدف پنهان ماندن نقش این کشورها در بیثباتسازی ایران افزایش یافته و احتمال میرود همچنان بیشتر شود. در همین راستا اروپا نه فقط فشارهای دیپلماتیک را از طریق نهادهای بینالمللی افزایش داده، بلکه با میزبانی از رسانههای حامی تروریسم، نقش عملیاتی محوری در میدان آشوب دارد. دسته دوم فشارها به بهانه جنگ اوکراین است. اروپاییها بدون بهانه مشخصی، میکوشند تا تهران را وارد جنگ اوکراین کرده و در کنار روسها قرار دهند. نقض بیطرفی ایران در جنگ، با شایعه فروش پهپادهای ایرانی آغاز شد و حالا به بهانههای موشکی تسری یافته است. اروپاییها پیش از این در جریان جنگ جهانی دوم نیز بیطرفی ایران در جنگ را نقض کرده و مدعی حمایت ایران از یکی از طرفهای درگیر در جنگ شده بودند، گویی همین سناریو پس از ۸۰ سال باردیگر در حال تکرار است.
دسته سوم فشارهای اروپایی اما به موضوع برنامههستهای ایران و نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازمیگردد. اروپا با فراموشی نقش آمریکا در پشتپا زدن به برجام، کشورمان را متهم به نقض توافق میکند و زمینه قطعنامههای ضدایرانی را فراهم میآورد. اقدامی که بهوضوح جز بهانهجویی دلیل دیگری ندارد. ثمره این فشارهای سهگانه، تحریمهای جدید اروپا علیه ایران است، بهطوریکه حالا اروپا خود تبدیل به یک مسأله در سیاست خارجی ایران شده است.
بهنظر میرسد بهترین پاسخ به این رفتارها و بهویژه نقش اروپا در پروژه ناکام براندازی ایران، کنار گذاشتن تروئیکای اروپایی از مذاکرات برجام باشد. وقتی آلمان، انگلیس و فرانسه نقش مثبتی در احیای توافق ندارند، چه دلیلی دارد حضور آنها تداوم یابد؟
ایران همچنین با اخراج سفرای این سه کشور میتواند زمینه مساعدی برای کنترل اغتشاشاتی که این سفارتخانهها نقش مهمی در شعلهور ماندن آن دارند، فراهم سازد. سابقه فرانسویها در میزبانی از تروریستهای منافق، کارنامه انگلیس در میزبانی از رسانههای تروریستی مانند اینترنشنال و عملکرد صدراعظم جدید آلمان در پیگیری تحریمهای ضدانسانی علیه مردم ایران، فرصتی است تا تهران با قاطعیت بیشتری با این کشورهای متخاصم برخورد کرده و مانع از آن شود که فشارهای حداکثری اروپا بیجواب بماند. کشورمان همچنین میتواند مانند فهرست تروریستی مقامات آمریکایی در جریان پرونده ترور سردار سلیمانی، سیاههای از مقامات اروپایی دخیل در شهادت مردم ایران در آشوبهای اخیر آماده کند تا این پیام را به اروپا صادر کند که جمهوری اسلامی هیچ فشاری را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
اروپاییها و آمریکاییهای ریاکار که میخواهند به بهانه فشار بر جمهوری اسلامی، امتیاز سیاسی و اقتصادی از ایران بگیرند، باید با اقدام متقابل ایران مرعوب شده و بدانند که بیثباتسازی ایران برایشان بیهزینه نیست.
دسته سوم فشارهای اروپایی اما به موضوع برنامههستهای ایران و نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازمیگردد. اروپا با فراموشی نقش آمریکا در پشتپا زدن به برجام، کشورمان را متهم به نقض توافق میکند و زمینه قطعنامههای ضدایرانی را فراهم میآورد. اقدامی که بهوضوح جز بهانهجویی دلیل دیگری ندارد. ثمره این فشارهای سهگانه، تحریمهای جدید اروپا علیه ایران است، بهطوریکه حالا اروپا خود تبدیل به یک مسأله در سیاست خارجی ایران شده است.
بهنظر میرسد بهترین پاسخ به این رفتارها و بهویژه نقش اروپا در پروژه ناکام براندازی ایران، کنار گذاشتن تروئیکای اروپایی از مذاکرات برجام باشد. وقتی آلمان، انگلیس و فرانسه نقش مثبتی در احیای توافق ندارند، چه دلیلی دارد حضور آنها تداوم یابد؟
ایران همچنین با اخراج سفرای این سه کشور میتواند زمینه مساعدی برای کنترل اغتشاشاتی که این سفارتخانهها نقش مهمی در شعلهور ماندن آن دارند، فراهم سازد. سابقه فرانسویها در میزبانی از تروریستهای منافق، کارنامه انگلیس در میزبانی از رسانههای تروریستی مانند اینترنشنال و عملکرد صدراعظم جدید آلمان در پیگیری تحریمهای ضدانسانی علیه مردم ایران، فرصتی است تا تهران با قاطعیت بیشتری با این کشورهای متخاصم برخورد کرده و مانع از آن شود که فشارهای حداکثری اروپا بیجواب بماند. کشورمان همچنین میتواند مانند فهرست تروریستی مقامات آمریکایی در جریان پرونده ترور سردار سلیمانی، سیاههای از مقامات اروپایی دخیل در شهادت مردم ایران در آشوبهای اخیر آماده کند تا این پیام را به اروپا صادر کند که جمهوری اسلامی هیچ فشاری را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
اروپاییها و آمریکاییهای ریاکار که میخواهند به بهانه فشار بر جمهوری اسلامی، امتیاز سیاسی و اقتصادی از ایران بگیرند، باید با اقدام متقابل ایران مرعوب شده و بدانند که بیثباتسازی ایران برایشان بیهزینه نیست.