واقعیشدن چهره ماموران امنیتی به مدد تلویزیون
شاید تا چند سال قبل اگر صحبت از یک نیروی امنیتی میشد، یک چهره خشن، بدون انعطاف و عجیب در ذهن مردم نقش میبست. نیروهای امنیتی چیزی دور از مردم تصور میشدند. بخشی از این تصویر ذهنی، بهدلیل نبود شناخت از این افراد بود اما در چند سال گذشته به مدد سریالهای بسیاری که در حوزه مسائل امنیتی ساخته شده این شناخت به یک سمت درستتر و دقیقتری هدایت شد.
در سریالهایی مثل تعبیر وارونه یک رویا، سرجوخه یا گاندو همین تغییرات شناخت به مرور و با نمایش این سریالها اتفاق افتاد. کما اینکه تا قبل از پخش سریال هوش سیاه، کمتر کسی با روال کار و زندگی پلیس فتا آشنایی داشت. هرچند که این سریالها توانستند جای خود را در میان مردم باز کنند اما این چهره خشن، جدی و عجیبی که مردم از آنها در ذهن داشتند هم، اصلاح شد. مثلا شاید تا قبل از سریال گاندو، تصوری که مردم از ماموران امنیتی داشتند با شناختشان بعد از پخش سریال، زمین تا آسمان تفاوت داشت.
این مسأله در سریالهایی مثل خانه امن که با محوریت مسأله داعش ساخته شده بود هم بهخوبی دیده میشد. کما اینکه بهواسطه برخی پروندههایی که شخصیت قاضی و مامور امنیتی سریال با آن مواجه بودند، خانواده آنها هم درگیر ماجرایی امنیتی شدند. چیزی که شاید تا قبل از این، به وضوح دربارهاش صحبت نشده بود و کمتر کسی به این مسأله آگاهی داشت که خود ماموران امنیتی درگیر چه چالشهایی هستند.
در کنار مسأله واقعیشدن چهره ماموران امنیتی، یک نکته دیگر هم وجود دارد که سریالهای امنیتی توانستهاند از پس آن بر آیند. کارکرد دیگری که میتوان برای این سریالهای امنیتی قائل شد، مسأله آگاهیرسانی برای شناخت مردم از موضوعاتی است که شاید پیش از این صورت نمیگرفت و مردم از آن آگاهی نداشتند. ناگفته پیداست که بیان هشدار هرچقدر هم زیاد باشد، نمیتواند جای سریالها و فیلمهای اینچنینی را بگیرد.
بسیاری از مردم بعد از سریال هوش سیاه، متوجه برخی حفرههای امنیتی شدند که امکان سوءاستفاده آن از سوی هکرها وجود داشت. البته نکته مهم دیگری که در این میان وجود دارد، بازگویی و نگارش قصه بر اساس پروندههای واقعی است که میتواند بخشی از همین اطلاعرسانی به مردم باشد. پروندههایی مثل آنچه محور قصه سریال سرجوخه شد، بسیار اتفاق افتاده است.
کما اینکه بعد از پخش سریال هم، یکی از پروندههای مشابه اطلاعرسانی شد. جوانی که از طریق فضای مجازی با افرادی آشنا شده و قرار بود او را به همان سمت و سوی ماجرای غلامحسین در سریال سرجوخه بکشانند. بیان این قصههای واقعی، خود میتواند مثل یک تیر و دو نشان باشد؛ از یک طرف مردم را با بخشی از زندگی ماموران امنیتی آشنا کند که شاید بهسادگی به آن آگاهی نداشته باشند و از طرفی دیگر، بدون بیان هشدارهای مصنوعی و تکراری، مردم را نسبت به برخی مسائل آگاه کنند. سریالهای امنیتی در چند سال گذشته اگر همین دو رسالت خود یعنی آگاهیبخشی به مردم و با کنار زدن تصویر اشتباه از چهره ماموران امنیتی، توانسته به رسالت خود عمل کند.
سپیده اشرفی - گروه رسانهاین مسأله در سریالهایی مثل خانه امن که با محوریت مسأله داعش ساخته شده بود هم بهخوبی دیده میشد. کما اینکه بهواسطه برخی پروندههایی که شخصیت قاضی و مامور امنیتی سریال با آن مواجه بودند، خانواده آنها هم درگیر ماجرایی امنیتی شدند. چیزی که شاید تا قبل از این، به وضوح دربارهاش صحبت نشده بود و کمتر کسی به این مسأله آگاهی داشت که خود ماموران امنیتی درگیر چه چالشهایی هستند.
در کنار مسأله واقعیشدن چهره ماموران امنیتی، یک نکته دیگر هم وجود دارد که سریالهای امنیتی توانستهاند از پس آن بر آیند. کارکرد دیگری که میتوان برای این سریالهای امنیتی قائل شد، مسأله آگاهیرسانی برای شناخت مردم از موضوعاتی است که شاید پیش از این صورت نمیگرفت و مردم از آن آگاهی نداشتند. ناگفته پیداست که بیان هشدار هرچقدر هم زیاد باشد، نمیتواند جای سریالها و فیلمهای اینچنینی را بگیرد.
بسیاری از مردم بعد از سریال هوش سیاه، متوجه برخی حفرههای امنیتی شدند که امکان سوءاستفاده آن از سوی هکرها وجود داشت. البته نکته مهم دیگری که در این میان وجود دارد، بازگویی و نگارش قصه بر اساس پروندههای واقعی است که میتواند بخشی از همین اطلاعرسانی به مردم باشد. پروندههایی مثل آنچه محور قصه سریال سرجوخه شد، بسیار اتفاق افتاده است.
کما اینکه بعد از پخش سریال هم، یکی از پروندههای مشابه اطلاعرسانی شد. جوانی که از طریق فضای مجازی با افرادی آشنا شده و قرار بود او را به همان سمت و سوی ماجرای غلامحسین در سریال سرجوخه بکشانند. بیان این قصههای واقعی، خود میتواند مثل یک تیر و دو نشان باشد؛ از یک طرف مردم را با بخشی از زندگی ماموران امنیتی آشنا کند که شاید بهسادگی به آن آگاهی نداشته باشند و از طرفی دیگر، بدون بیان هشدارهای مصنوعی و تکراری، مردم را نسبت به برخی مسائل آگاه کنند. سریالهای امنیتی در چند سال گذشته اگر همین دو رسالت خود یعنی آگاهیبخشی به مردم و با کنار زدن تصویر اشتباه از چهره ماموران امنیتی، توانسته به رسالت خود عمل کند.