کسب درآمد از بیخوابی دیگران
آمریکاییها، تجارت میلیارد دلاری از بیخوابی شهروندانشان دارند در دنیای امروز، بیماری بیخوابی و مشکلات اختلال خواب به یک همهگیری جهانی بدل شده است و تقریبا تمامی جوامع در کشورهای مختلف با این مشکل که تاثیر زیادی بر سایر جنبههای زندگی چون تعاملات اجتماعی، مسائل اقتصادی و از همه مهمتر بهزیستی میگذارد، درگیر هستند اما آیا واقعا متخصصان و شرکتهای داروسازی به درمان این بیماری فکر میکنند؟ یا این به تجارتی تمامنشدنی بدل شده که سود سرشاری برایشان به همراه میآورد؟ به گفته شرکت تحقیقات بازار ایمارک، سود بازار جهانی بیخوابی امسال به 5.1میلیارد دلار برآورد شده و این رقم تا سال 2028 به 6.1میلیارد دلار خواهد رسید. این ارقام شامل هزینه برای داروهای تجویزی، داروهای خواب بدون نسخه، تجهیزات پزشکی و انواع دیگر درمانها میشود.
دکتر اریکسن حدود یک دهه را به عنوان متخصص اختلال خواب کار کرد و عمدتا به درمان بیمارانی پرداخت که با آپنه خواب و بیخوابی دست و پنجه نرم میکردند. حرفه او در اوایل سال گذشته، زمانی که از کار بیمارستانی خود در اورگان اخراج شد، تغییر چشمگیری پیدا کرد. علت اخراج این پزشک 42 ساله از کارش این بود که او تجویز قرصهای خوابآور را برای بیماران متوقف کرده بود و اکثرا از ارجاع آنها برای آزمایشهای گرانقیمت و وقتگیر که به نظر او بیمعنی و غیرضروری بودند، خودداری میکرد.
اریکسن به طور ناگهانی به یک ضددارو تبدیل نشد. او پس از سالها گوشدادن به بیماران که به توصیف مبارزهشان با بیخوابی و تلاشهای مذبوحانهشان برای یافتن مکمل، اسانس، چای گیاهی، تمرین یوگا یا قرصهای تجویزی که مشکلشان را برطرف میکند، میپرداختند به این نتیجه رسید که مشکل بیماران نیستند، بلکه مشکل روشهای درمانی است.
ایمارک در گزارش خود به همهگیری کووید-19 نیز اشاره میکند که تغییرات بیسابقهای در زندگی ایجاد کرد؛ از جمله انزوای اجتماعی و چالشهای بیشمار کاری و تعهدات خانوادگی. این همهگیری به عنوان یک رویداد استرسزای بزرگ عمل کرد و بر خواب انسانها نیز تاثیر گذاشت. الگوهای مشکلات خواب میلیونی بودند و در نتیجه سود رشد این بازار را تقویت کردند. حتی قبل از همهگیری، صنعت فناوری راههای زیادی برای استفاده از مشکل خواب و تمایل انسانها برای بهینهسازی آن و در نتیجه درآمدزایی پیدا کرده بود؛ برنامهها، اپها، حلقههای هوشمند و ردیابهای خواب بهترین نمونههای این تجارت سودآور هستند. در حال حاضر متاسفانه بیخوابی به یک فوبیا تبدیل شده و ترس از نخوابیدن افراد را دچار استرس و پریشانی میکند. پس از گوشدادن به صدها داستان از افراد مبتلا به مشکلات خواب، دکتر اریکسن به این باور رسید که صنعت پزشکی به اشتباه بیخوابی را به عنوان یک اختلال خواب طبقهبندی کرده و آن را با افسردگی، اضطراب و اختلالات روانپریشی دستهبندی میکند.
بیشتر افراد دچار بیماری بیخوابی نیستند، بلکه آنها تنها چند شب بدخوابی را به دلیل یک بیماری یا رویداد استرسزا تجربه میکنند. وقتی خواب عادی برنمیگردد، آنها در حالت وحشت کامل قرار میگیرند، فکر میکنند بیمار هستند و نیازمند دارو و درمان در صورتی که آنها تنها فراموش کردهاند که چگونه بخوابند.