صف تحقیر مردم

صف تحقیر مردم

دستیابی به یک حواله خودرو در قرعه‌کشی که بسیاری آن را با طعنه «لاتاری» یا «بخت‌آزمایی ملی» می‌خوانند، باعث شده خیلی‌ها با وجود اختلال در سامانه قرعه‌کشی به طور پیاپی بخت‌شان را بیازمایند و امیدوار باشند تا موعد تمدیدشده حداقل بتوانند نام‌شان را در گردونه رقابتی شدید بگنجانند. فروش خودرو به روش قرعه‌کشی از خرداد ۹۹ آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. این روش به گفته بانیانش از ابتدا با هدف کنترل بازار و عرضه خودرو به مشتریان واقعی شکل گرفت. هرچند در این طرح‌ها ارائه گواهینامه معتبر، نداشتن پلاک انتظامی فعال به‌نام فرد متقاضی و... به‌عنوان محدودیت اعمال‌شده، اما این محدودیت‌ها هیچ گاه مانع درخواست‌های مازاد بر تقاضاهای واقعی نشد و همچنان عطش برای مشارکت در قرعه‌کشی ادامه دارد.

تا پیش از این، خودروسازهایی مانند سایپا نیز محصولات‌شان را در قرعه‌کشی شرکت می‌دادند اما سخنگوی وزارت صمت اواسط مهر با اعلام خروج بیشتر محصولات خودروسازان اعم از دولتی و خصوصی از فرآیند قرعه‌کشی، بر حذف سامانه یکپارچه فروش خودرو تاکید و بیان کرد: پیش از برخورداری از سامانه فروش یکپارچه خودرو با فرآیند قرعه‌کشی، حدود ١٠خودروساز، محصولات‌شان را در آن قالب عرضه می‌کردند اما اکنون بیشتر خودروها با توجه به افزایش تولید و متعادل‌شدن عرضه و تقاضا از شمول قرعه‌کشی خارج شده‌ و در حال حاضر فقط ایران‌خودرو باقی مانده است که تعدادی از محصولات خود را با فروش به‌صورت قرعه‌کشی عرضه می‌کند. 
با این حال، سیر صعودی تعداد شرکت‌کنندگان قرعه‌کشی خودرویی را می‌توان از مقایسه آمار ادوار آن دریافت. در دی‌۱۴۰۰ از هر ۴۸۲متقاضی، یک نفر این شانس را داشت تا در این طرح فروش برنده شود اما در اردیبهشت ۱۴۰۱ نزدیک به پنج میلیون نفر برای 4000 دستگاه خودرو مشارکت کردند و در حقیقت برای هر یک خودرو بیش از ۱۲۰۰ تقاضا وجود دارد. این وضعیت موجب شد بسیاری این سیستم قرعه‌کشی را ناکارآمد توصیف کنند، ولی حرف آنها که تجربه حضور در این قرعه‌کشی را داشته‌اند هم جالب توجه است. قشری که به نظر می‌رسد صدای‌شان را مسئولان نشنیده‌اند که در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد. یکی از آنها می‌گوید: «خودرو کالای سرمایه‌ای نیست اما در ایران تبدیل به کالایی سرمایه‌ای شده؛ یعنی مردم برای این که ارزش پول‌شان را حفظ کنند اقدام به خرید خودرو می‌کنند.» او که به گفته خودش شش بار در قرعه‌کشی خودرو شرکت‌کرده، بیش از فرآیند واگذاری، به کیفیت تولید اعتراض دارد و می‌گوید: «وقتی واردات خودرو در کشور ممنوع باشد عرصه برای افراد دارای رانت و تولیدکننده قطعات باز می‌شود و آنها می‌توانند نهایت استفاده را ببرند.» اما نکته پررنگ و مهم مورد اشاره او در روند این قرعه‌کشی است، چیزی که به درستی به باور او به نوعی تحقیر جامعه ایرانی محسوب می‌شود. «محصولات کنونی خودروسازان داخلی، فناوری قدیمی اروپاست که اکنون با قرعه‌کشی به‌متقاضیان فروخته می‌شود. تعداد بالای نام‌نویسی شرکت‌کنندگان نشان می‌دهد مشتری همچنان زیاد و بازارِ گرمی وجود دارد، زیرا رقیب خارجی وجود ندارد؛ وقتی رقیب خارجی وجود نداشته باشد مردم چاره‌ای جز صف‌کشیدن برای خرید بی‌کیفیت‌ترین خودروها ندارند. این سیستم قرعه‌کشی، در شأن مردم ایران نیست.» فرد دیگری که مدعی است تقریبا در تمامی قرعه‌کشی‌ها حضور داشته هم به جنبه روانی موضوع اشاره دارد. 
او می‌گوید: «در مورد این موضوع خیلی‌ها حرف می‌زنند، اما ابعاد آسیب‌های روانی آن دیده نمی‌شود. این سیستم باعث می‌شود فردی که حق دارد در ازای زحمت‌کشیدنش در این کشور به یک خودروی حداقلی دسترسی داشته باشد؛ تکرار می‌کنم حق داشتن خودرو را داشته باشد، وارد یک بازی روانی می‌شود که نتیجه آن احساس ضعف، بدشانسی و ... است به ویژه اگر در معرض سرکوفت و مقایسه با دیگران و ... قرار گیرد.» و بالاخره کارمندی که سابقه 20 سال کار در نظام اداری ایران را دارد به دامن‌زدن موج بی‌اعتمادی به دولت در این ماجرا اشاره دارد. او می‌گوید:«این یک طرح کاملا سرِکاری است. من همه شرایط را دارم و از دو سال پیش در همه قرعه‌کشی‌ها شرکت کرده‌ام، اما نه خودم و نه هیچ یک از آشنایان و اطرافیانم تا حالا نتوانسته‌ایم در این قرعه‌کشی‌ها خودرو بخریم. از نظر من، این روش فروش خودرو فقط برای افرادی است که دسترسی‌ خاص دارند و می‌توانند با خرید خودرو و فروش آن در بازار آزاد سودهای کلانی به دست آورند. مردم عادی به ندرت از این قرعه‌کشی‌ها سهمی دارند.»