راز 2جنایت در سینه مرد هتلدار
مرد هتلدار که برادر 60ساله و همسر باردار خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود در هتلی در شمال تهران بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، این مرد میانسال به نام یاشار، صبح دوم اسفند امسال همسر هفت ماهه باردارش را در محله دیباجی پایتخت با شلیک گلوله به قتل رساند. سپس سراغ برادر خود در خیابان باهنر تهران رفت و بعد از خوردن صبحانه کاری، او را هدف شلیک گلوله قرار داد و با پژو 207 چهار بار از روی او رد شد. مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد اما همان شب بر اثر شدت جراحات مرگ مغزی شد که خانوادهاش با اهدای اعضای بدن او به بیماران موافقت کردند. با دستور محمدجواد شفیعی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران، قاتل فراری تحت تعقیب ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا اینکه شامگاه جمعه یکی از اقوام متهم به پلیس اطلاع داد او به هتلی در شمال تهران تردد دارد. ماموران برای دستگیریاش به آنجا اعزام شدند و او را در حوالی ملاصدرای تهران بازداشت کردند. متهم به پلیس آگاهی منتقل شد و به قتلها اعتراف کرد. سلاح نیز از خودرویش در پارکینگی در حوالی میدان آرژانتین پیدا شد. متهم دیروز به شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و اعتراف کرد که همسر و برادر خود را با انگیزه اختلاف خانوادگی به قتل رسانده است.
گفتوگو با متهم
یاشار آرام روی صندلی نشسته بود و گمان نمیکرد با یک رفتار شتابزده، دو نفر را بکشد و خودش هم قاتل شود. با دستبندش بازی میکرد و آه میکشید و میگفت همسرم و برادرم را دوست داشتم. یک تصمیم اشتباه باعث شد تا آنها را بکشم.
چکارهای؟
فوقلیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران دارم. هتل و کارخانه دارم و دفاتری در تهران داشتم.
از زندگی شخصیات بگو.
همسر اولم دخترعمویم است. از او دو پسر و یک دختر دارم. با همسر دومم - مقتول - که کارمند شرکتم بود، چهار سال از آشناییمان میگذشت. او دو بچه داشت و از شوهر معتادش جدا شده بود. به او درخواست ازدواج دادم و او قبول و با من ازدواج کرد.
چرا دست به قتل زدی؟
از مدتی پیش من و همسر دومم دچار اختلاف و درگیری شدیم، محبتش به من کم شده وآن فرد سابق نبود. از سویی با برادرم نیز دچار اختلافهای شخصی و خانوادگی شده بودم. کار به جایی رسیده بود که آن دو را عامل همه بدبختیهای زندگیام میدانستم. حال و روزم خوب نبود و قرص میخوردم تا اعصابم بهتر شود. دو بار قرص خوردم تا بمیرم که زنده ماندم. آخر نتوانستم با شرایط کنار بیایم و تصمیم به قتل آن دو گرفتم.
از روز حادثه بگو.
سلاح را 10 میلیون تومان از مردی در شهرستان خریدم. همسرم را در خانهمان بعد از دعوا، با شلیک گلوله کشتم تا جنیناش هم بمیرد. بعد از صبحانه کاری با برادرم به خیابان آمدیم. سوار پژو 207 خود شدم. تیری به او شلیک کردم. موقع عقب و جلو کردن خودرو متوجه نشدم او زیر خودرو افتاده است.
کجا پنهان شدی؟
سلاح را در خودرویم گذاشته و آن را در پارکینگی در حوالی میدان آرژانتین پارک کردم. چون پلیس دنبالم بود هتل خودم نرفتم و به هتلی در شمال تهران رفتم و از آنجا خارج نشدم. آخر شب از هتل بیرون زدم تا از وضع برادرم باخبر شوم که بازداشت شدم. پس از دستگیری متوجه قتل برادرم شدم.
گفتوگو با متهم
یاشار آرام روی صندلی نشسته بود و گمان نمیکرد با یک رفتار شتابزده، دو نفر را بکشد و خودش هم قاتل شود. با دستبندش بازی میکرد و آه میکشید و میگفت همسرم و برادرم را دوست داشتم. یک تصمیم اشتباه باعث شد تا آنها را بکشم.
چکارهای؟
فوقلیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران دارم. هتل و کارخانه دارم و دفاتری در تهران داشتم.
از زندگی شخصیات بگو.
همسر اولم دخترعمویم است. از او دو پسر و یک دختر دارم. با همسر دومم - مقتول - که کارمند شرکتم بود، چهار سال از آشناییمان میگذشت. او دو بچه داشت و از شوهر معتادش جدا شده بود. به او درخواست ازدواج دادم و او قبول و با من ازدواج کرد.
چرا دست به قتل زدی؟
از مدتی پیش من و همسر دومم دچار اختلاف و درگیری شدیم، محبتش به من کم شده وآن فرد سابق نبود. از سویی با برادرم نیز دچار اختلافهای شخصی و خانوادگی شده بودم. کار به جایی رسیده بود که آن دو را عامل همه بدبختیهای زندگیام میدانستم. حال و روزم خوب نبود و قرص میخوردم تا اعصابم بهتر شود. دو بار قرص خوردم تا بمیرم که زنده ماندم. آخر نتوانستم با شرایط کنار بیایم و تصمیم به قتل آن دو گرفتم.
از روز حادثه بگو.
سلاح را 10 میلیون تومان از مردی در شهرستان خریدم. همسرم را در خانهمان بعد از دعوا، با شلیک گلوله کشتم تا جنیناش هم بمیرد. بعد از صبحانه کاری با برادرم به خیابان آمدیم. سوار پژو 207 خود شدم. تیری به او شلیک کردم. موقع عقب و جلو کردن خودرو متوجه نشدم او زیر خودرو افتاده است.
کجا پنهان شدی؟
سلاح را در خودرویم گذاشته و آن را در پارکینگی در حوالی میدان آرژانتین پارک کردم. چون پلیس دنبالم بود هتل خودم نرفتم و به هتلی در شمال تهران رفتم و از آنجا خارج نشدم. آخر شب از هتل بیرون زدم تا از وضع برادرم باخبر شوم که بازداشت شدم. پس از دستگیری متوجه قتل برادرم شدم.