خشم آمریکا از بیداری ایرانیان

خشم آمریکا از بیداری ایرانیان

از ابتدای ورود آمریکا به عرصه معادلات اقتصادی و سیاسی ایران، متأسفانه رویکردی سلطه‌طلبانه مدنظر قرار گرفت. قبل از این‌که آمریکایی‌ها فرصت کنند انتقادهایی را نسبت به نحوه سلطه‌گری انگلیسی‌ها مطرح کنند، به‌ویژه در دوران رضاخان، انتقادات جدی مطرح می‌شد که برمی‌گشت به این نکته که انگلیسی‌ها اجازه نشستن آمریکا بر سر سفره نفت ایران را نمی‌دادند.

عباس سلیمی‌نمین | تحلیلگر مسائل سیاسی

خب، این مسأله منجرمی‌شد که انتقادهایی مطرح شود، منتها چون انگلیسی‌ها قدرت مسلط در مسأله نفت بودند، آمریکایی‌ها نمی‌توانستند کاری از پیش ببرند. با توجه به استبداد رضاخانی که با شدت عمل می‌کرد، حتی به‌صورت خونباری مطالبات آمریکا را در زمینه نفت سرکوب می‌کرد. قتل رابرت امبری و سیمور، قتل داور، همه به نوعی مرتبط بود با تلاش آمریکا برای این‌که قراردادی با ایران در زمینه نفت ببندد.اما وقتی خود آمریکایی‌ها توانستند از ضعف رو به گسترش انگلیسی‌ها استفاده کنندو جای آنهارا به‌تدریج بگیرند، به مراتب بدتر از انگلیسی‌ها عمل کردند. درصحنه سلطه‌گری، همان نیروی منتقد نسبت به انگلیسی‌ها، اعمال بسیار تحقیرآمیزی را نسبت به ایران دنبال می‌کرد. این امربه‌تدریج با ماهیت آمریکایی‌ها در ایران عجین شد. به‌ویژه اگراین نکته رادرنظر بگیریم که قدرت‌های سرمایه‌داری به‌نوعی سیاست خود رابا تحقیروترویج نژادپرستی پیش می‌برند، این مطلب را کاملا در رفتار و مطالبات آمریکایی‌ها پس ازجایگزینی انگلیس در ایران می‌توان مشاهده کرد. به‌ویژه آن‌که پیوند صهیونیست‌ها، به‌عنوان عصاره سرمایه‌داری ــ یعنی نژادپرستانی که واقعا می‌توان آنها را تجسم سرمایه‌داری دانست  ــ روزبه‌روز در ارتباط با آمریکا گسترش یافت و جنبه هویتی پیدا کرد. تفکیک این دو از هم بسیار سخت و دشوار شد.طبعا ملت ایران در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با عملکردهای بسیار جسارت‌آمیز و نژادپرستانه آمریکا مواجه بود؛ از مشارکت آمریکا در قضایای ۲۸ مرداد آغاز شد تا کاپیتولاسیون و سپس تا زمانی که ملت ایران وادار شد تمام درآمد نفتی خود را در مسیر توسعه سلطه آمریکا به‌کار گیرد. درآمد شش میلیون بشکه‌ای نفت، تماما در حسابی قرار می‌گرفتکه آمریکایی‌ها تعیین می‌کردندصرف خرید چه تسلیحاتی شده ودرکجا مصرف شود.اینها همه از عواملی بود که ملت ایران را به انقلاب واداشت؛ انقلابی که به این معادله ظالمانه و سلطه‌طلبی پایان داد. اما آمریکایی‌ها هرگز از تلاش برای زمینگیر کردن ملت ایران دست برنداشتند. آنان کوشیدند آنچه در کودتای ۱۳۳۲ رخ داده بود، بار دیگر تکرار شود.وقتی پس از انقلاب برای ملت ایران روشن شد که آمریکایی‌ها درصدد تکرار کودتایی دیگر هستند، دانشجویان در مسیر از کار انداختن مغز متفکر این کودتا برآمدند.سفارت آمریکا درتهران درواقع همان مرکزهدایت کودتابود و حرکت دانشجویان، حرکتی نمادین علیه چنین برنامه‌ای به‌شمار می‌رفت.آنچه ارزیابی دانشجویان را تقویت کرد، اسنادی بود که در سفارت به‌دست آمد؛ اسنادی که نشان می‌داد آمریکا با تمام توان در مسیر نقض استقلال ملت ایران گام برمی‌دارد.
متن کامل یادداشت را در «جام‌جم آنلاین» بخوانید