گفتوگو با آریا رحمانی؛ پزشك دهه هفتادی که حالا در قامت یک جهادگر به روستاهای محروم سر میزند
ارتباط با مردم روستا حالت را خوب میکند
اخبار داغ این روزها ؛ پزشكانی كه درآمدهای میلیونی دارند، تمایلی به پرداخت مالیات ندارند. آنها از روشهای مختلف استفاده میكنند تا فرار مالیاتیشان را طولانیتر كنند. توییتر و اینستاگرام و دیگر شبكههای اجتماعی پرشده از پستهایی كه پزشكان را دست میاندازند كه گویا گفتهاند چون بلد نیستند از كارتخوان استفاده كنند، اجبار به استفاده از كارتخوانهای بانكی در مطب پزشكان یك ماه به تاخیر افتاده است! دستفروش كنار خیابان و وانتی خنزر پنزر فروش بلد است از كارتخوان استفاده كند، اما پزشك مملكت نه!
زمان زیادی است كه پزشكان زیرذرهبین فعالان شبكههای اجتماعی قرار گرفتهاند، درآمدشان، ویزیتهای گرانشان، جراحیهای بسیار گران و گاهی بدون دلیلشان و... انگار موجی به راه افتاده كه پزشكان را زیر سوال ببرد و به آنها یادآوری کند كه قسم بقراط را كه زمان دریافت مدرك پزشكی به زبان آوردهاند، زیاد جدی نمیگیرند. سالهاست پزشك مترادف شده با پول، آن هم پول زیاد. شاید برای همین است كه بیشترین داوطلبان كنكور آرزو دارند پزشك شوند و امسال ركورد درخواست رشتههای پزشكی شكسته شد.
اما گاهی از میان همه این خبرهای متصل به پول و فرار مالیاتی، خبری، عكسی سر برمیآورد و نگاهها را به سمت خود میبرد و یادآوری میكند، پزشكانی هستند كه به قسم خود پایبندند و نجات جان آدمیان برایشان مهمترین نكتهای است كه درس پزشكی خواندهاند. گاهی خبری به اصطلاح مثل توپ میتركد كه پزشكی جوان وقتی میبیند بیمارش كه آماده جراحی است، همراه ندارد و دلش گرفته، پس دست به كار میشود و میزند زیر آواز، با زبان شیرین آذری تا بیمار تنهاییاش را فراموش كند و آماده شود برای جراحی. گاهی خبر میرسد فلان جراح خانم معروف بدون سر و صدا و بدون حاشیه راه افتاده رفته مناطق محروم و مجانی عملهای جراحی سنگین انجام داده و برگشته. وقتی دیگران خبردار شدهاند كه یكی او را شناخته و در شبكههای اجتماعی از او نوشته. گاهی هم اخبار و عكسهایی به دستمان میرسد از پزشكانی كه در قالب جهادگران به مناطق محروم میروند و بیماران این مناطق را درمان میكنند بدون هیچ چشمداشتی. آنها قسم خوردهاند و به قسم خود پایبندند. حالا هفته پزشك است و هیاهوی كارتخوانهای مطب پزشكان همچنان داغ. اما خبر داغتر از آن كه دیده و شنیده نمیشود، حضور پر رنگ پزشكان جهادگر در مناطق محروم است. آریا رحمانی یكی از همین پزشكان است كه با عشق به مناطق محروم میرود و با رغبت درمان میكند.
دیروز كه به او تلفن كردم در جاده بود. همراه بقیه دوستانش میرفت به یكی از روستاهای اردبیل برای درمان نیازمندان. جالب این كه دكتر رحمانی متولد سال 72 است. یكی از دهه هفتادیهایی كه متفاوت فكر و عمل میكند. یكی از همان جوانهایی كه میتوان به آنها امید داشت كه ایران را بسازند، بهتر از گذشته. یكی از همان جوانهایی كه آدم را یاد جوانهای نسل اول انقلاب میاندازد كه سال 58 و دو سه سال بعدش میان روستاییان میرفتند و به آنها كمك میكردند تا ثابت كنند در حوزه انسان بودن، همه شبیه هم هستند و بنیآدم اعضای یك پیكرند...
پزشكان واقعی دیده نمیشوند
دكتر رحمانی، درباره شرایط امروزی پزشكان و این شائبه كه بیشتر آنها دنبال پول هستند و جوانهایی كه رشته پزشكی را انتخاب میكنند برای پولدار شدن است،میگوید: این گُمانه اشتباهی است. تا یك جوان درس پزشكی بخواند و متخصص شود و اسم و رسمی دربیاورد و ویزیتش گران باشد و عملهای جراحیاش گرانتر، سنش رسیده به حدود 45سال. یعنی جوانی را پشت سرگذاشته و روزهای عمرش را به درس خواندن و حضور در بیمارستانها و درمانگاهها و... گذرانده است. این كه میگویند پزشكان پولدارند و باید سراغ این رشته رفت برای پول، اشتباه محض است. مگر چند پزشك پولدار در كل كشور داریم. برخی از پزشكان كه در شهرستانها زندگی میكنند، ویزیت معمولی میگیرند و بیشتر آنها با تامین اجتماعی قرارداد دارند و پولشان را خیلی دیر دریافت میكنند. تعداد زیادی از پزشكان در بیمارستانها كار میكنند و حقوقشان را دیرتر از حد معمول میگیرند. اما گویا تفكری تصمیم دارد چهره پزشكی را مخدوش كند و فقط درصد كمی از پزشكان را زیرذرهبین گذاشته و مدام میگوید این قشر، مرفه و پولدار و بیدردند.
این پزشك جوان میگوید: پزشكان زیادی در گروههای جهادی فعال هستند و كارهای موثری در مناطق محروم و دور افتاده انجام میدهند اما راستش را بخواهید چون رسانه ندارند، دیده نمیشوند و در صدر اخبار و شبكههای اجتماعی قرار نمیگیرند. در اردوهای جهادی هم پزشك مرد حضور دارد هم خانم. پرستاران زیادی در این اردوها فعال هستند. ما به مناطق محروم میرویم، انرژی میدهیم و انرژی زیادی میگیریم.
جهادی كاملا مردمی
دكتر رحمانی میگوید: وقتی در مناطق محروم هستی، از شهر با همه ظواهر فریبندهاش دور میشوی، در میان مردمی هستی كه نه دروغ میگویند نه ریاكارند، نه بدخواه. واقعیت آدمیت را نشانت میدهند و تو حالت خوب میشود وقتی آن همه صمیمیت و یكدلی را میبینی. دردشان را كه تسكین میدهی سرشار از قدردانی میشوند و این همدلی رگ حیات است كه در وجودت جریان پیدا میكند. این پزشك میگوید: گروههای جهادی هیچ كمك دولتی دریافت نمیكنند. دولت خودش در جاهایی كه تحت پوشش است، هزینه میكند. پزشكان و پرستاران اردوهای جهادی پولی دریافت نمیكنند و هزینه دارو و وسایل پزشكی را هم خیران تامین میكنند.
دكتر رحمانی درباره بهترین خاطرهای كه از حضور در اردوهای جهادی دارد، میگوید: زمان زلزله كرمانشاه، هر چند اتفاق بد و ناگواری بود و خیلیها آسیب دیدند و خانههایشان خراب شد، اما بهترین خاطرهام از حضور در اردوی جهادی است. همه دست به دست هم داده بودند تا به یكدیگر كمك كنند. هیچكس خودش را نمیدید. همه به فكر دیگری بودند. كمكها میرسید، مردم سراسر كشور ثابت كردند هموطنانشان را تنها نمیگذارند. همین حركت مردم زلزلهزده را امیدوار میكرد. این امید زیبا بود و فراموش نشدنی. من در مناطق سیلزده هم حضور داشتم و در مناطق محروم دیگر اما كرمانشاه و همدلی مردم یك اتفاق بینظیر بود.
مردم مناطق محروم وقتی پزشكان جهادی را كنار خود میبینند به زندگی امیدوار میشوند. آنها باور میكنند اگر دولتمردان آنها را از یاد بردهاند یا به قولهای خود عمل نمیكنند یا رسیدگی به مشكلات آنها را به فردا و پس فردا موكول میكنند، اما مردم آنها را فراموش نكردهاند و به دادشان میرسند. این همدلی زیباترین اتفاق ممكن است.
زمان زیادی است كه پزشكان زیرذرهبین فعالان شبكههای اجتماعی قرار گرفتهاند، درآمدشان، ویزیتهای گرانشان، جراحیهای بسیار گران و گاهی بدون دلیلشان و... انگار موجی به راه افتاده كه پزشكان را زیر سوال ببرد و به آنها یادآوری کند كه قسم بقراط را كه زمان دریافت مدرك پزشكی به زبان آوردهاند، زیاد جدی نمیگیرند. سالهاست پزشك مترادف شده با پول، آن هم پول زیاد. شاید برای همین است كه بیشترین داوطلبان كنكور آرزو دارند پزشك شوند و امسال ركورد درخواست رشتههای پزشكی شكسته شد.
اما گاهی از میان همه این خبرهای متصل به پول و فرار مالیاتی، خبری، عكسی سر برمیآورد و نگاهها را به سمت خود میبرد و یادآوری میكند، پزشكانی هستند كه به قسم خود پایبندند و نجات جان آدمیان برایشان مهمترین نكتهای است كه درس پزشكی خواندهاند. گاهی خبری به اصطلاح مثل توپ میتركد كه پزشكی جوان وقتی میبیند بیمارش كه آماده جراحی است، همراه ندارد و دلش گرفته، پس دست به كار میشود و میزند زیر آواز، با زبان شیرین آذری تا بیمار تنهاییاش را فراموش كند و آماده شود برای جراحی. گاهی خبر میرسد فلان جراح خانم معروف بدون سر و صدا و بدون حاشیه راه افتاده رفته مناطق محروم و مجانی عملهای جراحی سنگین انجام داده و برگشته. وقتی دیگران خبردار شدهاند كه یكی او را شناخته و در شبكههای اجتماعی از او نوشته. گاهی هم اخبار و عكسهایی به دستمان میرسد از پزشكانی كه در قالب جهادگران به مناطق محروم میروند و بیماران این مناطق را درمان میكنند بدون هیچ چشمداشتی. آنها قسم خوردهاند و به قسم خود پایبندند. حالا هفته پزشك است و هیاهوی كارتخوانهای مطب پزشكان همچنان داغ. اما خبر داغتر از آن كه دیده و شنیده نمیشود، حضور پر رنگ پزشكان جهادگر در مناطق محروم است. آریا رحمانی یكی از همین پزشكان است كه با عشق به مناطق محروم میرود و با رغبت درمان میكند.
دیروز كه به او تلفن كردم در جاده بود. همراه بقیه دوستانش میرفت به یكی از روستاهای اردبیل برای درمان نیازمندان. جالب این كه دكتر رحمانی متولد سال 72 است. یكی از دهه هفتادیهایی كه متفاوت فكر و عمل میكند. یكی از همان جوانهایی كه میتوان به آنها امید داشت كه ایران را بسازند، بهتر از گذشته. یكی از همان جوانهایی كه آدم را یاد جوانهای نسل اول انقلاب میاندازد كه سال 58 و دو سه سال بعدش میان روستاییان میرفتند و به آنها كمك میكردند تا ثابت كنند در حوزه انسان بودن، همه شبیه هم هستند و بنیآدم اعضای یك پیكرند...
پزشكان واقعی دیده نمیشوند
دكتر رحمانی، درباره شرایط امروزی پزشكان و این شائبه كه بیشتر آنها دنبال پول هستند و جوانهایی كه رشته پزشكی را انتخاب میكنند برای پولدار شدن است،میگوید: این گُمانه اشتباهی است. تا یك جوان درس پزشكی بخواند و متخصص شود و اسم و رسمی دربیاورد و ویزیتش گران باشد و عملهای جراحیاش گرانتر، سنش رسیده به حدود 45سال. یعنی جوانی را پشت سرگذاشته و روزهای عمرش را به درس خواندن و حضور در بیمارستانها و درمانگاهها و... گذرانده است. این كه میگویند پزشكان پولدارند و باید سراغ این رشته رفت برای پول، اشتباه محض است. مگر چند پزشك پولدار در كل كشور داریم. برخی از پزشكان كه در شهرستانها زندگی میكنند، ویزیت معمولی میگیرند و بیشتر آنها با تامین اجتماعی قرارداد دارند و پولشان را خیلی دیر دریافت میكنند. تعداد زیادی از پزشكان در بیمارستانها كار میكنند و حقوقشان را دیرتر از حد معمول میگیرند. اما گویا تفكری تصمیم دارد چهره پزشكی را مخدوش كند و فقط درصد كمی از پزشكان را زیرذرهبین گذاشته و مدام میگوید این قشر، مرفه و پولدار و بیدردند.
این پزشك جوان میگوید: پزشكان زیادی در گروههای جهادی فعال هستند و كارهای موثری در مناطق محروم و دور افتاده انجام میدهند اما راستش را بخواهید چون رسانه ندارند، دیده نمیشوند و در صدر اخبار و شبكههای اجتماعی قرار نمیگیرند. در اردوهای جهادی هم پزشك مرد حضور دارد هم خانم. پرستاران زیادی در این اردوها فعال هستند. ما به مناطق محروم میرویم، انرژی میدهیم و انرژی زیادی میگیریم.
جهادی كاملا مردمی
دكتر رحمانی میگوید: وقتی در مناطق محروم هستی، از شهر با همه ظواهر فریبندهاش دور میشوی، در میان مردمی هستی كه نه دروغ میگویند نه ریاكارند، نه بدخواه. واقعیت آدمیت را نشانت میدهند و تو حالت خوب میشود وقتی آن همه صمیمیت و یكدلی را میبینی. دردشان را كه تسكین میدهی سرشار از قدردانی میشوند و این همدلی رگ حیات است كه در وجودت جریان پیدا میكند. این پزشك میگوید: گروههای جهادی هیچ كمك دولتی دریافت نمیكنند. دولت خودش در جاهایی كه تحت پوشش است، هزینه میكند. پزشكان و پرستاران اردوهای جهادی پولی دریافت نمیكنند و هزینه دارو و وسایل پزشكی را هم خیران تامین میكنند.
دكتر رحمانی درباره بهترین خاطرهای كه از حضور در اردوهای جهادی دارد، میگوید: زمان زلزله كرمانشاه، هر چند اتفاق بد و ناگواری بود و خیلیها آسیب دیدند و خانههایشان خراب شد، اما بهترین خاطرهام از حضور در اردوی جهادی است. همه دست به دست هم داده بودند تا به یكدیگر كمك كنند. هیچكس خودش را نمیدید. همه به فكر دیگری بودند. كمكها میرسید، مردم سراسر كشور ثابت كردند هموطنانشان را تنها نمیگذارند. همین حركت مردم زلزلهزده را امیدوار میكرد. این امید زیبا بود و فراموش نشدنی. من در مناطق سیلزده هم حضور داشتم و در مناطق محروم دیگر اما كرمانشاه و همدلی مردم یك اتفاق بینظیر بود.
مردم مناطق محروم وقتی پزشكان جهادی را كنار خود میبینند به زندگی امیدوار میشوند. آنها باور میكنند اگر دولتمردان آنها را از یاد بردهاند یا به قولهای خود عمل نمیكنند یا رسیدگی به مشكلات آنها را به فردا و پس فردا موكول میكنند، اما مردم آنها را فراموش نكردهاند و به دادشان میرسند. این همدلی زیباترین اتفاق ممكن است.