گفتوگو با شاعر جانبازی که در روز تولد حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز، شیمیایی شد
از زیر دستگاه اکسیژن با شما حرف میزنم
راستش بهمناسبت فرارسیدن سالروز تولد قمر بنی هاشم، میخواستیم با شاعری جانباز گفتوگو کنیم. با شماره سیدمحمد میرهاشمی تماس گرفتیم و پرسشهایمان را مطرح کردیم. در میانههای گفتوگو وقتی آقای شاعر که در شعرهایش هم دل در گرو اهلبیت(ع) دارد، به روز بمباران شیمیایی اشاره کرد و گفت آن روز، روز تولد حضرت ابوالفضل(ع) بوده است که برای بار دوم جانباز شده است، فهمیدیم شاعر مورد مصاحبه را حسابی درست انتخاب کردهایم. سیدمحمد میرهاشمی حالا 51ساله است و از زیر دستگاه اکسیژن با ما گفتوگو میکند؛ شاعری که در نوجوانی به جبهه رفت و در عملیات کربلای 4 مجروح و در عملیات بیتالمقدس5 شیمیایی شد. مادحین بسیاری از شعرهای عاشورایی او را خواندهاند و درباره دفاع مقدس هم بسیار نوشته است.
اینکه باعث میشود به رویدادهای اجتماعی واکنش نشان بدهم به چهار محور ربط دارد؛ اول اینکه بنده روحیه پژوهشگر و محققانه دارم و نگاهم به مسائل و فرآیندها و پدیدههای اطرافم موشکافانه است. در این شرایط هم نکات مثبت و منفی هر رویدادی را برجستهتر از دیگران میبینم. رشته تحصیلی من هم علوم اجتماعی بوده و یاد گرفتهام که با پدیدههای اجتماعی چطور تعامل کنم و هنجارها، ارزشها و ضدارزشها را چطور ارزیابی کنم. شاعران هم روح حساستری دارند و اثرپذیرترند. خیلی از آثار شاعران هم مبتنی بر حوادث پیرامونیشان است. جانبازی هم مطالبهگری را تقویت میکند. جانباز برای وطنش ایثارگری کرده و از این رو مطالبهگر است. شخصی نیست این روحیه. من همین الان از زیر دستگاه اکسیژن دارم با شما مصاحبه میکنم اما مساله من شخصی نیست. ما دیدهایم که چه سرمایههای انسانی فدا شدهاند تا سرمایههای کشور به بالندگی برسد و بنابراین، این روحیه انتقادی را دغدغههای ما تقویت میکند. در نقد و مطالبه اما همه مردم به یک اندازه باید سهم داشته باشند. تعالی با نقد ممکن است.
روز تولد حضرت ابوالفضل(ع)، به عنوان روز جانباز نامگذاری شده. به عنوان یک جانباز چه احساسی نسبت به این تقارن دارید؟
این نامگذاری، افتخاری است برای هر عزیزی که در مسیر اعتقاداتش جانبازی و ایثارگری کرده است. گرچه بین جانبازی ما و حماسه آقا ابوالفضلالعباس (ع) تفاوت از زمین تا آسمان است. ایشان پیش از اینکه از جسمش بگذرد، از خودیت و نفس و معنای وجودیاش در راه سیدالشهد (ع) ا گذشته است؛ آنجا که اماننامه را قبول نکرد و تمامقد در خدمت برادر ایستاد و ولایتمداری را در قبال او تمام کرد. برای من این روز خاطرهانگیزتر است چون در همین روز در منطقه شیخصالح برای دومینبار جانباز شدم زیر بمباران شیمیایی. در عالم بیهوشی، وقتی تاریخ مجروحیت را از من میپرسیدند، گفته بودم روز تولد حضرت ابوالفضل(ع).
اینجا دوست دارم یادی کنم از دوستان عزیزی که در روز ولادت آقا ابوالفضل عباس (ع)، چهارم فروردین 1367 باهم مجروح و شیمیایی شدیم و در پی این سالها یکییکی به شهادت رسیدند؛ شهیدان ایرج امینی، جعفر نجاتی، محمود لطیفیان و علی سنبلهکار و دوستان جانبازم، ذاکران اهلبیت حاج حسن جوانمردی، حاج حمید عسکری و بهنام پازوکی که با حساب من چهار جانباز باقیمانده از آن روز هستیم که از بین 40 مجروح شیمیایی روز تولد حضرت، همچنان به نوکری اهلبیت مشغولیم.
کربلا 72شهید والامقام داشته است اما حضرت ابوالفضل هم در شعرها و هم در ذکرها محبوبتر است. چرا؟ وجوهِ دراماتیک شهادت او باعث شده تا بیش از باقی شهدای کربلا موردتوجه شاعران باشد؟
ایشان ذووجهین است. نهتنها نحوه شهادتش نسبت به دیگر شهدا شاید مظلومانهتر باشد و متأثرکننده تر باشد، بلکه در بقیه افعال و کردار و گفتار هم برجسته بوده است. در شجاعت که بعد آقا سیدالشهدا، حیدر ثانی کربلا بوده و علی دوم بوده است. معلم رزمِ حضرت قاسم و حضرت علیاکبر و دیگر شهدای کربلا بوده است. علمدار سپاه و صاحبمنصب سقایی بوده؛ سقایی که دریکی از برههها هم که مقداری آب به چادرها رسید، سه تن آب نخوردند... آقاسیدالشهدا(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و خانم حضرت زینب(س). در ایثار سرآمد بوده است و در فرمانبری و اطاعت هم. چند بار اذن خواست و اجازه نگرفت و اطاعت امر کرد. در حیا و ادب، نسبت به ولی زمان و برادرش و خواهرش، منحصربهفرد بوده است. کسی را به وفاداری و حیا و خانوادهدوستی و برادرداری و دشمنشناسی حضرت ابوالفضل پیدا نمیکنیم. همه اینها وجوه متمایز ایشان است. از همین رو بیش از دیگران محل توجه بوده و خواهد بود.