کرونا در صف است

کرونا در صف است


 برخی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای و میوه‌فروشی‌هایی که اجازه فعالیت دارند، قوانین عجیب‌وغریبی برای خود درست کرده‌اند؛ قوانینی که شلوغی، صف‌های طولانی و ازدحام را به‌همراه دارد.
 از پیاده‌رو نمی‌توان عبور کرد. چند نفر نامنظم پشت هم ایستاده‌ و پیاده‌رو را اشغال کرده‌اند. کمی جلوتر، تصویر شکل دیگری به خود می‌گیرد؛ جلوی فروشگاه زنجیره‌ای سرنبش خیابان، صفی 12-10 متری تشکیل شده است. خانم‌های خانه‌دار و مردان‌ مسن ماسک‌زده ایستاده‌اند جلوی در فروشگاه. خانمی می‌گوید که از ساعت 7 صبح در صف مرغ ایستاده است.
حالا ساعت11ظهر است و تازه نیم‌ساعت پیش خودرو‌ی یخچال‌داری‌ بسته‌های مرغ را به فروشگاه آورده است. مرد مسن و لاغری روی صندلی نشسته است و خیره نگاه می‌کند به درون باغچه کوچک و می‌گوید که آخر عمری باید در صف مرغ بایستند، بعد آه می‌کشد و می‌گوید که در جوانی‌اش هم در صف کوپن و نفت بوده است. می‌گوید که آن‌زمان هم جوان بود و هم بیماری واگیرداری به نام کرونا وجود نداشت. خنده تلخی می‌کند و دوباره خیره می‌شود به درون باغچه؛ صف مورچه‌ها، منظم، حشره مرده‌ای را با خود حمل می‌کنند.
 آن‌طرف فروشگاه، به سمت کوچه، یک صف کوچک دیگر تشکیل شده و دو سه خانم و یک آقا ایستاده‌اند در صفی کوتاه. مردی جوان با تی‌شرت قرمزرنگی که نشان فروشگاه بر رویش حک‌شده جلوی آنها ایستاده است.
مرد می‌گوید که باید به نوبت مشتری‌ها را داخل فروشگاه بفرستد. پنج شش نفری درون فروشگاه هستند و تا آنها از فروشگاه بیرون نیایند، مشتری بعدی نمی‌تواند وارد شود. از دختر جوانی می‌پرسیم که چرا می‌خواهد از این فروشگاه خرید کند، مغازه خواروبار فروشی درست روبه‌روی فروشگاه قرار دارد و خلوت است.
دختر می‌گوید که همیشه خریدهایش را از این فروشگاه انجام می‌دهد و همیشه از تخفیف‌های فروشگاه استفاده می‌کند. دو نفر از فروشگاه بیرون می‌آیند و در دستان‌شان کیسه‌های خرید، سنگینی می‌کند. پسر جوان اجازه می‌دهد دو نفر درون فروشگاه بروند. حالا صف کوتاه‌تر شده است.
جلوی مغازه میوه‌فروشی بزرگ، یک پسر جوان ایستاده و درست جلوی پسر یک صف طولانی از زنان و مردانی که سبد خالی در دست دارند، دیده می‌شود.
پسر جوان می‌گوید که فقط سه چهار نفر اجازه دارند داخل مغازه بروند. مغازه 60-50 متری مساحت دارد اما پسر جوان اجازه نمی‌دهد که بیشتر از چند نفر داخل بروند. می‌گوید که ورود کمتر به نفع خود مردم است و با این کار خطر ابتلا به کرونا کمتر می‌شود.
جلوی او مرد و زن‌های میانسال و سالمند مدام این‌پا و آن‌پا می‌کنند و خستگی را می‌شود در چشم‌هایشان دید.