شناسنامه تهران

شناسنامه تهران

علیرضا رأفتی روزنامه‌نگار


بچه‌ها آن‌قدر به ماشین دودی سنگ زدند که شرکت بلژیکی بساطش را جمع کرد و برای همیشه از ایران رفت. سال 1261 بود که شاه فرنگ‌رفته قاجار هوس کرد یکی از آن ادات تکنولوژی و جادوهای عصر جدید را به ایران بیاورد. به یک شرکت فرنگی سپرد که بیاید و بساط این جادو را در تهران پهن کند. اولین خط آهن بین تهران و ری کشیده شد و اولین قطار که مردم آن زمان به خاطر دودی که از آن بلند می‌شد، «ماشین دودی» می‌نامیدندش، متولد شد. مردم تهران که هنوز با این قسم فناوری کنار نیامده‌بودند، بعضی با آن مشکل شرعی داشتند و بعضی دیگر آن را تهدیدی برای زندگی و کسب و کار خود می‌دیدند، از همان اول با این مهمان ناخوانده سر ناسازگاری گذاشتند و تا مدت‌ها کسی سوار آن نشد. تا این که برای اولین بار خود ناصرالدین‌شاه با اعوان و انصار جلوی دید عوام سوار ماشین دودی شد و راهش انداخت. مردم که کم‌کم ترس‌شان ریخته‌بود، سنگ زدن بچه‌ها و سرعت ترسناک ماشین دودی را به جان خریدند و سفر آخر هفته‌های شاه‌عبدالعظیم‌شان را به آن سپردند.
 مردمی که در باغ‌طوطی نشسته‌بودند صدای گلوله و بعد همهمه را شنیدند اما تا خودشان را جمع و جور کردند که به داخل صحن بروند، خادمان حرم درها را بسته‌بودند و کسی را راه نمی‌دادند. پچ پچ‌ها می‌گفت کسی به شاه تیراندازی کرده. بعضی اهالی که می‌شناختند می‌گفتند کسی که تیر را در کرده همان جوان ژولیده‌ای بوده که مدتی است در یکی از اتاقک‌های پشت حرم زندگی می‌کند. آن روز هیچ‌کس میرزا رضای کرمانی را نمی‌شناخت. اگر هم می‌شناختند، شنیده‌بودند ماه‌ها قبل از کشور گریخته و به عثمانی رفته و خبر بازگشتش به هیچ کس نرسیده‌بود. مردمی که جلوی در باغ‌طوطی در هم می‌لولیدند، ساعتی بعد کالسکه شاه را دیدند از در خارج شد، در حالی که شاه نشسته و دستش را به نشانه سلام و احترام به رعیت روی سینه گذاشته‌بود. آن‌روز هیچ‌کس بو نبرد چیزی که روی کالسکه نشسته بود و سلام می‌کرد، جنازه ناصرالدین شاه بود.
تهرانی‌ها می‌گویند مسلم، سفیر حسین (ع) بود، پس مسلمیه سفیر عاشوراست. نباید برای این سفیر کم گذاشت. باید نشان داد ما با مردمی که سال 61 هجری در کوفه، سفیر حسین(ع) را به خانه‌شان راه ندادند زمین تا آسمان فرق داریم. مراسم مسلمیه هر سال در ایام شهادت مسلم بن عقیل (ع) در حرم شاه‌عبدالعظیم حسنی (ع) از آن مراسم‌هایی است که خاصه برای تهران است و با همه آداب فرهنگی و اجتماعی قبل و بعدش یک‌جور خرده فرهنگ ارزشمند به حساب می‌آید.
صدها روایت و خرده‌روایت تاریخی و خرده‌فرهنگ‌های مختلفی که طی این 1150 سال با محوریت این حرم مطهر شکل گرفتند، نشان از این دارند که این حرم بخشی از هویت تهران است. هویت یعنی شناسنامه. حس خوبی است که در شناسنامه‌ات اسم نواده امام هادی (ع) آمده‌باشد.