گزارش پشت صحنه از برنامه صبحگاهی شبکه 3 همراه گفتوگو با تهیهکننده، سردبیر و مجریهای برنامه
صبح عالی پرتقالی!
برنامههای صبحگاهی معمولا یکی از برنامههای پرطرفدار تلویزیونهای دنیا محسوب میشود. به این دلیل که علاقهمندان بسیاری تمایل دارند صبح خود را با یک برنامه پرنشاط آغاز کنند و از اخبار روز هم مطلع شوند. گرچه با پیشرفت تکنولوژی مردم ترجیح میدهند به محض اینکه از خواب بیدار میشوند، برای اطلاع از اخبار و رویدادهای روز گوشیهای موبایلشان را چک کنند. با این حال هنوز هم چنین برنامههایی در همه جای دنیا طرفداران خودش را دارد. به همین دلیل رقابتی بین شبکههای مختلف بهوجود میآید که هر کدام سعی میکنند برنامه جذابتری را به نسبت سایر شبکهها به مخاطبان خود ارائه دهند. در این بین شبکه سه که سالهاست برنامههای صبحگاهیاش مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار میگیرد و جزو برنامههای پربیننده محسوب میشود، برنامه «سلام صبح بخیر» را روی آنتن دارد. برنامهای به تهیهکنندگی سعید پروینی که هر روز ساعت 7 تا 9 و 30 دقیقه صبح پخش میشود و شامل آیتمهای متنوعی است. اگر میخواهید با این برنامه صبحگاهی پرنشاط بیشتر آشنا شوید میتوانید گزارش جامجم را از پشت صحنه این برنامه بخوانید. همچنین گفتوگو با تهیهکننده و مجریهای برنامه را تا اگر هنوز بیننده این برنامه نشدهاید، از هفت صبح فردا آن را دنبال کنید.
هنوز نیم ساعتی به پخش برنامه مانده که به باغ کتاب میرسیم. طبق نشانی که یکی از عوامل به ما داده ورودی با شیب نهچندان تندی نزدیک در اصلی پردیس سینمایی باغ کتاب قرار دارد که افرادی در حال رفت و آمد به آنجا هستند. البته سکوت همه جا را فرا گرفته و از سروصدای اضافی هم خبری نیست.
پیش از اینکه سؤالی درباره نشانی استودیو برنامه بپرسیم، نگاهمان به سینه موبیل مقابل در میافتد و مطمئن میشویم که استودیو برنامه سلام صبح بخیر همین جاست. وارد که میشویم، سمت چپ تعدادی اتاق قرار دارد که کنار آنها اسامیشان نوشته شده که شامل: اتاق تولید، تحریریه، گریم و لباس آقایان، گریم و لباس خانمها، تدوین، کارگردانی، مهمان و پذیرایی است. از طرفی روی دیوارهای ورودی و اتاقها کاردستیها و نقاشیهایی وجود دارد که مربوط به برخی مهمانهای برنامه است. این را یکی از عوامل گروه تولید میگوید که سعی کردهاند این یادگاریها را حفظ کنند.
هنوز برنامه آغاز نشده و تعدادی از عوامل صبحانه میخوردند. شاهین جمشیدی گوشی بهدست در اتاق گریم است. محمدرضا باقری، سردبیر و یکی دیگر از مجریها نیز در اتاق تحریریه است. تهیهکننده هم در اتاق تولید. مجریهای برنامه ماسکهایی با لوگوی برنامه به صورت دارند و همین باعث میشود بتوانی آنها را حتی از پشت ماسک هم تشخیص بدهی. برای در اصلی استودیو از رنگهای زرد و نارنجی که رنگهای لوگو برنامه است، استفاده شده و در به صورت کشویی باز میشود. عدهای در رفت و آمد هستند که ویژگی مشترک آنها شاد بودن و پرانرژی بودنشان است. ما نیز به همراه همکار عکاسمان با اجازه تهیهکننده وارد
استودیو میشویم.
یک خانه تلویزیونی
سلام صبح بخیر شامل استودیوی وسیعی با دکورهای متنوع بسیاری است. سمت چپ مربوط به آشپزخانه است و قوری و کتری که در حال جوشیدن است. LED هم روی اوپن آشپزخانه هست که لوگوی برنامه در آن به نمایش درمیآید. یک پنجره نمادین هم با LED در آشپزخانه وجود دارد که مقابل آن چند گلدان قرار دارد. کمی دورتر یک کتابخانه و پرچم ایران هست و نکته جالب این کتابخانه تلویزیون 14 اینچی است که لوگوی برنامه روی آن نقش بسته است. یک دست مبل در مرکز استودیو به رنگ سبز قرار دارد و یک دست هم مبل زرشکی در گوشهای دیگر از استودیو هست که پشت آن هم پنجره نمادینی قرار دارد که با LED نمای زیبایی از تهران را نشان میدهد. پرچم دیگری هم در گوشه دیگری از استودیو قرار دارد و همچنین شومینهای که روی دیوار کناریاش پرتره اقوام نصب شده که به گفته تهیهکننده مدام در حال تغییر است. مقابل شومینه هم میز و دو صندلی قرار دارد. پشت فیلمبردارها و کنار کولرها هم مبل چند نفرهای هست که فیلمبردارها روی آن مینشینند. دو طرف استودیو هم یک ساعت دیواری و یکی دیگر ایستاده قرار دارد. دکور به نوعی فضای خانه را تداعی میکند. همچنین رنگهایی که برای دیوارها استفاده شده همه شاد و گرم است. بهخصوص اینکه لوگوی برنامه که در دیوار روبهرو نصب شده به رنگ نارنجی و زرد است که دیوارها هم به همین رنگ است. عقربههای ساعت که به 7 میرسد تیتراژ برنامه شنیده میشود. مدیر صحنه زمان باقی مانده را اعلام میکند. فیلمبردارها با گوشیهایشان پشت سه دوربین و یک کرین قرار میگیرند. البته یکی از فیلمبردارها دوربینش را روی تراولینگ سوار میکند. اجرای بخش اول را زهرهسادات هاشمی بهعهده دارد. فیلمبرداری که از تراولینگ استفاده میکند بسیار آرام و آهسته خلاف جهت عقربه ساعت حرکت میکند و مجری نیز نگاهش به دوربین است و با چرخش دوربین، او نیز حرکت میکند. به این شکل میتوان تمام بخشهای این استودیو را در تصویر تماشا کرد. ناگفته نماند که به دلیل صداگذاری، کولرها موقع برنامه خاموش میشوند و گروه در گرما کار میکنند.
گپ بهاری صبحگاهی
در این بین شاهین جمشیدی هم کنار آشپزخانه ایستاده و ماسکش را برمیدارد و با همکارش مقابل دوربین سلام و احوالپرسی میکند و گپ کوتاهی درباره بهار و هوای بهاری میزنند و کنایه ریزی هم به مسؤولان و سپس اجرای این بخش به او سپرده شده و خانم مجری از کادر خارج میشود. همزمان که آقای مجری در حال صحبت با بینندههاست، دو سه نفر از بچههای صحنه میز و دو صندلی را در کمال آرامش و سکوت و با احتیاط از پشت دوربین رد میکنند و صحنه بعد را میچینند. صحبتهای مجری که به پایان میرسد، صدای حجت اشرفزاده فضا را پر میکند و همه از موسیقی شاد او بهوجد میآیند و شادی میکنند و دست میزنند. مدیر صحنه که در کارش بسیار جدی است، ثانیههای باقی مانده را اعلام کرده و مجری و مهمان که رئیس انستیتو پاستور ایران است مقابل هم مینشینند تا درباره واکسن ایرانی کرونا گپ بزنند. دو لیوان آب هم برای آنها روی میز گذاشته میشود. مجری در این بخش ماسکش را میزند تا مهمان بتواند بدون ماسک صحبت کند. او سؤالاتی درباره جنجال و حواشی تزریق واکسن ایرانی به افراد زیر 60 سال مطرح میکند و مهمان نیز در کمال آرامش توضیحاتی را مقابل دوربین ارائه میدهد. از آنجا که بحث درباره واکسن کروناست، همه افرادی که در پشت صحنه حضور دارند، با دقت به صحبتهای مهمان گوش میکنند. روی دوربینها شمارهگذاری شده و از این نظر کار کارگردان برای هدایت دوربینها راحتتر است. همچنین چراغ دوربین مورد نظر روشن میشود و مجری متوجه میشود زاویه نگاهش به کدام دوربین باشد.
پخش موسیقیهای شاد و پرانرژی
آگهی بازرگانی پخش و در این فاصله چند دقیقهای صحنه برای بخش بعدی برنامه آماده میشود.کولرها هم روشن میشوند. مقابل شومینه یک میز و دو صندلی چیده میشود و روزنامهها روی میز قرار میگیرد. شاهین جمشیدی و محمدرضا باقری در این بخش اخبار رسانهها را مرور میکنند. پیش از اینکه نوبت به بخش ورزشی برسد، یکی از قطعات شاد محسن چاووشی شنیده میشود و باز همه بهوجد میآیند. سعید اکبری در جای خود قرار میگیرد و به همراه شاهین جمشیدی مهمترین اخبار ورزشی را دنبال میکنند. رضا چلنگر مهمان امروز سعید اکبری است که بعد از مرور اخبار با هم درباره سفر تیم ملی به بحرین گپ میزنند و از قضا چلنگر بعد از برنامه هم مورد توجه عوامل پشتدوربین قرار میگیرد. بوی اسپند از راهرو مقابل استودیو به مشام میرسد که کار یکی از بچههای خدمات است. نوبت به آیتم دیگری میرسد که در آن محمدرضا باقری و معاون مرکز پژوهشهای مجلس با هم گپ میزنند. آیتم بعد مربوط به زهره هاشمی و یک کارشناس رسانه است. معمولا در این برنامه مهمانهای بسیاری حضور پیدا میکنند و گپهای کوتاهی درباره موضوعات مختلف با مجریها میزنند. از جمله معاون فرهنگی سپاه پاسداران که با محمدرضا باقری صحبت میکند. صدای روزبه نعمتالهی فضا را پر میکند. حال همه بچهها خوب است و سعی میکنند این انرژی مثبت را در این وقت صبح به یکدیگر منتقل کنند. نازنین پیرکاری، مجری دیگری است که اتفاقات تاریخی روز را یادآوری میکند. سپس گپ کوتاهی با مهمان خودش میزند و در بخش پایانی هم به دلیل روز دزفول شاهین جمشیدی میزبان یک استاد دانشگاه و یک نماینده شورای اسلامی است که در مبلمانی که در مرکز استودیو قرار دارد با هم درباره این موضوع صحبت میکنند و برنامه به پایان میرسد. دوربینها به گوشهای از استودیو منتقل و چراغها و کولرها خاموش میشود و آخرین جملاتی که شنیده میشود، خداحافظی و خسته نباشید است.
ساخت برنامه برای همه سلیقهها راحت نیست
سعید پروینی را بیشتر بهعنوان تهیهکننده آثار نمایشی میشناسیم. از جمله سریالهای حوالی پاییز و جراحت. وی در گفتوگو با جامجم از ویژگیهای این برنامه میگوید:
از آنجا که سلام صبح بخیر جزو برنامههای برجسته شبکه سه هست، چطور سعی کردید هم این برند را حفظ و هم سلیقه و نظرات خودتان را در برنامه اعمال کنید تا برنامه بهروز و جذاب باشد؟
قاعدتا برای شبکهها مهم است که برندهایشان حفظ شود و تغییر نکند. هر برنامهسازی هم دوست دارد نظرات خودش را وارد برنامهاش کند. با صحبتهایی که درباره محتوای برنامه با مدیران انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که با حال خوب برنامه را شروع کنیم. یعنی همین ایدهای که میبینید. خانهای که حال و هوای گرمی داشته باشد و پاسکاری مجریها بتواند حال خوب را به بینندهها منتقل کند. بنابراین در دکور از رنگهای شاد و گرم استفاده کردیم و حتی از مجریانی دعوت به همکاری کردیم که در پشت صحنه هم این رفاقت و ارتباط خوب را با هم داشته باشند. اما اینکه تا چه حد توانستهایم موفق شده باشیم را مردم باید بگویند.
بازخوردی که از مخاطبان برنامه گرفتید چطور بود؟
تا جایی که من میدانم در نظرسنجیهای صداوسیما خوشبختانه برنامه توانسته مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.
اگر خودتان مخاطب یک برنامه صبحگاهی بودید، چه توقعی از سازندگان آن داشتید؟
مخاطبان هر برنامهای مشخص است و سازندهها سعی میکنند بر مبنای خواستهها و سلیقه مخاطبشان برنامه بسازند. اما برنامه صبحگاهی را همه میبینند و باید برنامهریزی کرد در این زمان مخاطب کیست و چه خواستههایی دارد که کار راحتی هم نیست. یعنی کنداکتور را باید به گونهای چید که بچهها که بخشی از برنامه را پیش از رفتن به مدرسه میبینند دوست داشته باشند. در بخش دیگر خانمهای خانهدار هستند که باید دید به چه بخشهایی علاقهمند هستند و... در دوران کرونا همه برنامهریزیها به هم ریخت. بهخصوص در دوران قرنطینه و همین کار را خیلی سخت میکرد. اما فکر میکنم مردم دوست دارند حال خوب به آنها منتقل شود و اینکه خواستهها و مطالبههایشان را هم مطرح کنیم. البته مطالبهگری با تلخی همراه است که ما سعی میکنیم تلخیاش را بگیریم. ما نمیخواهیم بگوییم همه چیز گل و بلبل است، اما نمیخواهیم حال مردم را هم بد کنیم و پیگیر خواستههایشان هستیم. یعنی غر نمیزنیم. با حال خوب مطالبهگری میکنیم. چون تلویزیون برنامههای تخصصی در این زمینه زیاد دارد و در آن برنامهها به این موضوعات پرداخته میشود.
دلیل اینکه از پنجشش مجری در برنامه استفاده میکنید چیست؟ فکر نمیکنید برنامه زیادی شلوغ است؟
ما حتی در استودیو هم دکورهای بسیاری داریم که این تنوع برای مخاطب ایجاد شود. معمولا در برنامههای ترکیبی فقط یک یا دو دکور وجود دارد. اما ما از تمام موقعیتهای استودیو استفاده میکنیم و این فقط به خاطر مخاطب است تا هر روز که برنامه را میبیند، خسته نشود. حتی ما در مناسبتها و فصلها هم تغییراتی در دکور ایجاد میکنیم تا نگاه مخاطب خسته نشود. ما حتی در برنامه از مهمانهای بسیاری دعوت میکنیم که گپهای مهم اما کوتاه بزنند و مخاطب از حرف زدن یک نفر
خسته نشود.
پیگیر دغدغههای مردم هستیم
محمدرضا باقری، سردبیر و یکی دیگر از مجریان این برنامه است که در روز یکی دو بخش از گفتوگوها را با مهمانها انجام میدهد. او درباره وظایف سردبیر یک برنامه تلویزیونی به جامجم میگوید: هماهنگی مهمانهای برنامه و انتخاب موضوعاتی که در برنامه هست به عهده تیم سردبیری است. درست وظیفهای که یک سردبیر در روزنامه انجام میدهد. ما هم در این برنامه بخشهای مختلفی داریم اعم از فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، اجتماعی و ... یعنی یک مجله صبحگاهی هستیم که باید به رویدادها و اتفاقات روز و مناسبتها بپردازیم.
باقری ادامه میدهد: من قبل از اینکه سردبیر یک برنامه تلویزیونی باشم، سالهای بسیاری سردبیر دو خبرگزاری بودم. یعنی با کار خبر آشنایی دارم. فکر میکنم اصلا نمیتوان بدون تجربه در مطبوعات وارد برنامه تلویزیونی شد. یعنی تجربه کار در مطبوعات خیلی در کار تلویزیونی به کمک آدم میآید.
وی همچنین درباره تقسیمبندی گفتوگوها بین مجریها هم توضیح میدهد: معمولا هرکدام که تخصص و شناخت بیشتری از موضوع مورد نظر دارند، در بخش گفتوگو با مهمان حاضر میشوند. به همین دلیل تقسیمبندی درستی بین مجریها صورت گرفته است.
باقری همچنین درباره اولویتبندی موضوعات نیز عنوان میکند: ما در این زمانی که در اختیار داریم، سعی میکنیم آنچه که برای مردم اهمیت بیشتری دارد و جزو نگرانیها و دغدغههایشان هست را پیگیری کنیم. یا اینکه به دلیل رسالتی که ما بهعنوان اهالی رسانه داریم، آنچه را که باید مطلع باشند برایشان مطرح میکنیم. مثل اطلاعاتی درباره واکسن و ... .
این مجری و سردبیر درباره چیدمان جدولپخش و موضوعات هم میگوید: کار ما در دو بخش تقسیم میشود. یکسری اخبار و اتفاقات در طول هفته جاری است و میتوانیم در جدولپخش روزهای بعد بچینیم. اما گاهی برخی موضوعات بهروز است و باید در همان روز به آن بپردازیم. بنابراین تیم سردبیری مدام در تلاش است. یعنی کار ما در روز به همین دو ساعت و نیم برنامه محدود نمیشود. ما در طول روز درگیر برنامه و موضوعات و آیتمها هستیم.
هدفمان انتقال حال خوب به مردم است
شاهین جمشیدی یکی از مجریان اصلی سلام صبح بخیر است که پیش از این هم تجربه اجرای برنامه صبحگاهی شبکه سه را در سالهای گذشته داشته است. او از ویژگیهای اجرای این برنامه میگوید:
شما در دهه 80 هم مجری برنامه صبحگاهی شبکه سه یعنی «صبح آمد» بودید. فکر میکنید چقدر شکل و فرمت ویژهبرنامههای صبحگاهی به نسبت گذشته تغییر کرده است؟
خیلی. بهخصوص این سری از برنامه «سلام صبح بخیر» که در این یک سال روی آنتن هست و یک پروژه بزرگ و خاص تلویزیون است و اصلا قابل مقایسه با برنامههای دیگر نیست.
از چه نظر؟
به لحاظ زیرساختها. ما هم از لحاظ پیشتولید و هم به لحاظ تولید و آیتمهای برنامه و عواملی که سر برنامه هستند و حتی استودیو طبق یک ساختار مرتب و منظم در حال انجام است و کاملا با برنامهریزی جلو میرویم. زمانی این چیزها مرسوم نبود و صرفا داشتن یک دکور امکان برنامه روی آنتن رفتن را مهیا میکرد. اما این برنامه از نظر زیرساختی جزو پروژههای خوب تلویزیون است.
با توجه به تجربیاتی که در این زمینه دارید، فکر میکنید مردم چه توقعی از یک برنامه صبحگاهی دارند؟ همین که مجریها شاد و پرانرژی باشند و یکسری خبر روی آنتن بخوانند کافی است؟
داشتن یک تیم تحریریه خوب میتواند از لحاظ غنای محتوایی برنامه تاثیرگذار باشد. تا تمام جزئیات برنامه از جمله مسؤول لباس، گریم، مدیر برنامهریزی و تدارکات و همهچیز در کنار همدیگر میتواند خروجی قابل قبولی را ایجاد کند. به هر حال ماهیت برنامه از ابتدا همین بود که حال خوب را به مردم منتقل کنیم. البته که خیلی جاها هم مورد نقد قرار گرفتیم که چرا به فلان موضوع بهطور کامل نپرداختهاید؟ اما از همان ابتدا شعار ما این بود که از ساعت 7 تا 9 و 30 دقیقه حالتان خوب باشد و بعد سراغ اخبار منفی بروید.
یعنی سعی کردهاید سراغ اخبار منفی نروید یا اینکه از زاویه دیگری به آنها بپردازید؟
بله، سعی کردیم سراغش نرویم. اما اغلب به همین دلیل مورد نقد قرار گرفتیم. چون چسبندگی اخبار منفی در ذهن مردم بیشتر است. البته به این معنی نیست که نسبت به رویدادهای روز بیتفاوت هستیم. اما هدفمان این است از ابتدای صبح حال خوبی را برای مردم ایجاد کنیم. چون در برنامههای انتقادی دیگر و فضای مجازی به قدری به اخبار منفی پرداخته میشود که دیگر نیازی نیست ما هم همان رویکرد را در برنامه داشته باشیم. حتی در پشت صحنه سعی میکنیم همگی حال خوب را به همدیگر منتقل کنیم.
از آنجا که مجریها دوست دارند دیده شوند و این برنامه هم مجریهای بسیاری دارد، سعی نمیکنید برای دیده شدن اصطلاحا دوربیندزدی کنید یا رقابت بینتان به وجود بیاید؟
واقعا نیازی به این کار نیست. فکر میکنم یکی از محاسن سلام صبحبخیر این است که میتوانم بگویم ما شاید جزو معدود برنامههایی در تلویزیون هستیم که برای همه گروه خروجی برنامه مهمتر از دیدهشدن شخص است. یعنی یک تعامل و همکاری بین ما هست که دنبال این هستیم خروجی برنامه خوب باشد. نه اینکه بهعنوان مثال من بیشتر از همکارم دیده شوم. خوشبختانه مردم هم این موضوع را درک میکنند و واکنشهای خوبی دارند. متاسفانه این ذات اجرا هست و منکر نمیشوم. اما در برنامه ما این رقابت بین مجریها وجود ندارد. من بهشخصه گاهی به دوستان جوانتر هم کمک کردم. چون برآیند برنامه برای همه ما مهمتر از هر چیز دیگری است.
از آنجا که مجریها ویترین برنامه هستند و به دلیل تریبونی که در اختیارشان است، مردم توقعات زیادی از آنها دارند، در این شرایط معمولا از شما بهعنوان مجری یک برنامه صبحگاهی چه توقعاتی دارند؟ آیا بهقدری به شما اعتماد دارند که درددل کنند و خواستههایشان را با شما مطرح کنند؟
اتفاقا عدهای تصور میکنند مسبب اتفاقات ما هستیم (میخندد). واقعا بخشی از مطالباتی که این روزها میبینیم، مطالبات همه مردم است و بحق هم هست. برای ما هم قابل درک است کسی که درگیر مشکلات اقتصادی و معیشتی است وقتی من در برنامه میگویم لبخند بزن و شاد باش برایش سخت است. حتی تصور میکند من از یک رفاه خاصی برخوردارم و از سرخوشی و شکم سیری میگویم لبخند بزن. در صورتی که اصلا اینطور نیست. گاه پیشآمده که ما خودمان غرق در مشکلات بودیم ولی وقتی اینجا رسیدیم سعی کردیم همه چیز را فراموش کنیم. چون معتقدم مخاطب من فقط آقای مهندسی که در دفتر کارش در ونک زیر کولر نشسته نیست. مخاطب من آن جوان سیستانی هم هست که پر از دغدغه و مشکلات است و منتظر کورسویی امید است که ایمان داشته باشد با تلاش میتواند موفق شود. نه اینکه من هم با غر زدن و اخبار منفی حال او را بدتر کنم و باعث ناامیدیاش شوم. من نه کارشناس اقتصادی هستم و نه آدم سیاسی. من یک آدم فرهنگی هستم و وظیفهای دارم که باید بهدرستی آن را انجام بدهم. ضمن اینکه با حرفهایم مخاطب را ناامیدتر نکنم.
مردم مجریهای خانم را کمتر میشناسند
زهرهسادات هاشمی را بیشتر با فعالیتهایش در رادیو میشناسیم. او که حدود 10 سال است حیطه فعالیتش در تلویزیون است اما همچنان به رادیو هم علاقهمند است و میگوید که کار در رادیو خیلی جذاب است. آن هم به خاطر گیرایی بودنش و اینکه خودت هستی. اما من اگر به 25 سال قبل بازگردم که وارد این حرفه شدم، هیچوقت همین مسیر را طی نمیکنم. چون هم و غم من فقط حرفهای کار کردن بود و دوست داشتم مدام یاد بگیرم و مجری حرفهای باشم. در صورتی که اشتباه کردم و از زندگی مالیام ماندم.
او همچنین معتقد است که همه مجری هستند مگر خلافش ثابت شود و اینکه اغلب برنامهسازها دنبال مجری حرفهای نیستند. برای همین است که بچههای رادیو دوست دارند وارد تلویزیون شوند. چون فکر میکنند فرصت بیشتری برای دیدهشدن و کسب درآمد دارند. در صورتی که رادیو برای همه گویندهها یک چیز دیگر است. اما برآورد بودجه در رادیو اصلا با کار در تلویزیون قابل مقایسه نیست.
هاشمی با اشاره به اینکه مردم مجریها و گویندهها و مجریهای خانم را کمتر میشناسند، آن هم با وجود ماسک از خاطرههایش در برخورد با مردم میگوید. اینکه به قول خودش تا یک جمله میگوید به او میگویند صدای خوبی داری و حتما تست گویندگی بده. (میخندد)
تصور او این است که نسلها و سلیقههایشان عوض شده و مردم کمتر رادیو گوش میکنند. حتی تهیهکنندهها و برنامهسازها هم به نسبت امروز بیشتر رادیو گوش میکردند و به همین دلیل ما را میشناختند.
هاشمی از ویژگیهای این برنامه صبحگاهی هم میگوید و اینکه حال خوب مهمترین فاکتور این برنامه از ابتدا بوده و هست. حتی در پشت صحنه هم سعی میکنیم اول صبح به یکدیگر حال خوب را منتقل کنیم. البته در فصل جدید مطالبهگری و چالشها و مرور خبرها به نسبت فصل قبل بیشتر شدهاست.
او پشتیبانی تولید را نقطه قوت این برنامه میداند و توضیح میدهد: معمولا در برنامههای ترکیبی طراح و دستیار لباس وجود ندارد و من مجری باید خودم هر روز صبح انتخاب کنم چه بپوشم و سر برنامه بیایم. اما در این برنامه اتاق اختصاصی برای لباس دارم. البته لباسهای خودم هست اما دستیار لباس همه چیز را ست میکند و اتو کرده و مرتب به ما میدهد و من بهعنوان مجری این دغدغه لباس پوشیدن و گریم شدن را ندارم. به نظرم خیلی این نکات به مجری کمک میکند. همچنین آشنایی و شناخت و همکاری با آقای شاهین جمشیدی در این برنامه خیلی به ما کمک میکند.
دنبال جنجال ورزشی نیستیم
سعید اکبری، مجری بخش ورزشی برنامه است. وی که از سال 98 بهعنوان دبیر بخش ورزشی و مجری با این برنامه همکاری میکند، درباره این همکاری به جامجم میگوید: دعوت از مهمانهای بخش ورزشی و هماهنگیها هم وظیفه من در این بخش است. از آنجایی هم که برنامه صبحگاهی هستیم و باید حال خوب و انرژی مثبت را به بینندهها منتقل کنیم، دنبال حاشیههای ورزشی و جنجالهایش نیستیم. معمولا سوژههای مهم را انتخاب و دربارهاش صحبت میکنیم. مثل ماجرای شطرنجبازها و محرومیتها. یکی دیگر از کارهایی که در برنامه انجام میدهیم این است از افرادی که امکان حضور در برنامه را ندارند، پیام صوتی یا تصویری میگیریم که باز هم جزو وظایف من است.
وی همچنین به این موضوع اشاره دارد که سعی کردهاند در کنار فوتبال، به ورزشهای دیگر هم بیشتر بپردازند. یعنی اولویتشان منهای فوتبال است. بهعنوان مثال یکی از قایقرانها سهمیهاش را به یک خانم بخشید. یعنی سراغ اتفاقاتی از این دست میروند که در برنامههای دیگر کمتر به آنها پرداخته میشود. همچنین سراغ پیشکسوتهای ورزشی میروند که کمتر در برنامههای تلویزیونی حضور داشتند و حرفهای بسیاری برای گفتن دارند.
اکبری ادامه میدهد: همین که یادی از ورزشکارانی میکنیم که سالهاست فراموش شدهاند خیلی حس خوبی دارد. اینکه حضورشان در این برنامه باعث دیدهشدنشان میشود و میبینیم که بعد از سلام صبح بخیر مهمان برنامههای دیگر هم میشوند. از طرفی ما در این برنامه فقط سعی نمیکنیم اخبار رسانهها را منعکس کنیم. بلکه خودمان هم تولید خبر میکنیم.
این مجری و روزنامهنگار درباره تاثیر مثبت تجربه کار در مطبوعات روی اجرایش در این برنامه هم میگوید: به هر حال خیلی تاثیرگذار است. چون من از سال 1381 بهعنوان خبرنگار ورزشی فعالیت میکنم و از ارتباطهایم با ورزشکاران که از مطبوعات شکل گرفته در این برنامه استفاده میکنم. از جزئیات اتفاقات تا حدودی با خبر هستم و میتوانم در گفتوگوهایم استفاده کنم. حتی باعث میشود مهمانها از خاطراتی بگویند که برای بیننده تازه است. در کل سعی میکنیم از اتفاقات خوب ورزشی بگوییم و سراغ اتفاقات منفی و بد ورزشی کمتر میرویم. با نزدیک شدن به المپیک هم سعیمان این است به بچهها بیشتر بپردازیم و به آنها روحیه بدهیم.
-
صبح عالی پرتقالی!
-
المپیک امسال عجیب و غریب است
-
نویسندگیبا هوش مصنوعی
-
آسیبهای اجتماعی چگونه به حاشیه رفت؟!
-
از یارانه پنهان تا نظریه ساخت ایران
-
تلخكامی به توان 3
-
نسلکشی به سبک كانادایی
-
بیتوجهی به تجربهگرایی
-
هر چه بیادبتر، محبوبتر
-
8 سال ناکامی در کنترل آسیبهای اجتماعی
-
اهمیت حفظ محققان در 30 سالگی رویان
-
مشارکت بالا ظرفیتساز است
-
نقشآفرینیهای سردار حجازی راهگشای مدافعان انقلاب