آنچه در پیام نیست
یکم- پیام بدیع، اندیشیده و پرمغز رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران مانیفست دوران دوم انقلاب اسلامی است که اگرچه همه ملت ایران را مخاطب قرار میدهد اما در اصل بار را روی دوش جوانان میگذارد، یعنی کسانی که در همین متن از آنها به عنوان اصلی ترین ثروت و دارایی ایران نام برده است. این پیام در نوع خود نمونه و بدیلی در تاریخ پس از انقلاب اسلامی ندارد. ما به یاد نداریم که عالی ترین مقام کشور، در پیامی تفصیلی، با جزئیات درباره اصلی ترین مسائل حال و آینده کشور سخن گفته و خط مشیهای اصلی درباره روندهای آینده را معین کرده باشد. مهمتر اینکه این یک پیام آشکار است و در نهانخانه نظام خطاب به مسؤولان بیان نشده بلکه به طور علنی، خطاب به عموم مردم و در معرض قضاوت همگان طرح گردیده است.
دوم- مهمترین مضمون این پیام این است که انقلاب اسلامی از مجموعه گامهایی که تا رساندن پرچم به دست صاحب اصلی انقلاب و صاحب ولایت عظمی باید بردارد، یک گام برداشته و اکنون در آستانه گام دوم است. این دارای پیامی مهم هم برای دشمنان و هم دوستان است. آنچه دشمنان باید بفهمند این است که نظام اسلامی از چنان استحکام و نیرومندی برخوردار است که برای آینده بلندمدت برنامهریزی میکند و آنچه دوستان انقلاب را مخاطب قرار میدهد این است که در برداشتن این گام دوم باری سنگین بر دوش دارند چرا که باید دستاوردهای گام اول را تکمیل کرده و از تکرار اشتباهات آن بپرهیزند.
سوم- ویژگی های متنی و فرامتنی این پیام بسیار ممتاز است. اولا این پیام بسیار امیدوارانه نوشته شده در حالی که دشمن همه سعی خود را کرده است تا انقلاب اسلامی را بی آینده نشان بدهد. اتفاقا آنچه در این پیام تحقیر شده، همین تلاش دشمن برای ناامید کردن مردم از انقلابی است که رهبر آن در حال برنامهریزی برای یک گام بلند دیگر است و قصد دارد دهها جشن پیروزی انقلاب دیگر هم برگزار کند. ثانیا پیام انقلاب را به عنوان یک مفهوم جاری و مستمر در نظر میگیرد و از تفسیرهای ایستا درباره انقلاب که منجر به سکون و خمودگی میشود، عمدا پرهیز دارد. تئوری نظام انقلابی که در این پیام برای نخستین بار از آن سخن گفته شده، در واقع نظریه ای است در این باره که چگونه انقلاب هرگز نباید تمام شود و ویژگی مهم نظام اسلامی این است که هرگز انقلابزدایی نمی شود، همه پیشرفتها و حرکتها هم وصل به همین اصل است و تمام تلاش دشمن نیز این است که این نظام انقلابی یا به تعبیر امام، نهضت، را انقلابزدایی کرده و آنگونه که هنری کیسینجر زمانی گفته تبدیل به یک اکشورب ایستا و ساکن بکند. ثالثا پیام کاملا صادقانه نوشته شده و ابایی ندارد که بگوید در مواردی ضعفهای مهم وجود دارد و تا آنچه هدف انقلاب اسلامی است، هنوز فاصله ای بزرگ مانده. رابعا در همه جای این پیام دشمن حضور دارد و این نشاندهنده این است که هیچ برنامهریزیای برای آینده نمیتواند بدون توجه به برنامه دشمن و فارغ از تدوین یک راهبرد متقابل باشد. و خامسا، این پیام آینده را وعده نمیدهد بلکه پیشبینی میکند و این نشان از آن دارد که صاحب پیام، در واقع اصاحب خبرب است و از امری محتوم برای این ملت و کشور در آینده نوید میدهد همچنانکه از اجل محتوم برای دشمن هم سخن گفته است.
چهارم- برخی تعابیر در این پیام چنان پخته و نیرومند است که من حدس میزنم سال های طولانی در ذهن مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی بالا و پایین شده و به آن اندیشیدهاند. نظریه نظام انقلابی یک تعبیر بدیع است که نظام سازی را که مستلزم ثبات و استقرار است با تغییر و تحول دائمی که مقتضای انقلاب است، ترکیب میکند. کاملا روشن است که در این باب باید بسیار تامل کرد و سخن گفت. پیام میگوید برای انقلاب اسلامی مهم است که چرا بماند و چگونه بماند و این یعنی هدف و ارزشها، پیش پای وضع موجود قربانی نخواهد شدو اصولی هست که بنا نیست از آن کوتاه بیاییم. صاحب پیام خبر میدهد که ایران هرگز هیچ گلولهای را شلیک نکرده اما وقتی گلولهها شلیک شده همواره برنده جنگ بوده است. این یعنی در آینده هم ما هرگز شلیککننده گلوله اول نخواهیم بود اما حق شلیک گلوله آخر همواره از آن ماست. پیام میگوید آنچه را گذشتگان تجربه کردهاند آیندگان هم خواهند دید بنابراین کسی نباید گمان کند که از تجربه گذشته بینیاز است و کسی هم نباید انتظار داشته باشد بدون درس گرفتن از گذشته وارد آینده شویم. گذشته هم فقط شیرینی نیست، تجربه های تلخ فراوان دارد. پیام تاکید میکند حقیقت را از زبان دشمن نمیتوان شنید. این درسی بزرگ و مهم است که به ما میآموزد حتی وقتی دشمن ظاهرا راست میگوید و خود را پی حقیقت نشان میدهد، در واقع در حال گفتن دروغی بزرگتر به ماست و اساسا در نظام عمل دشمن، حقیقت هم ابزار دروغ است. صاحب پیام معتقد است انقلاب اسلامی یک قطب به قطبهای موجود جهان افزود و در حالی که قطب دوم فروریخته، قطب انقلاب اسلامی روز به روز نیرومندتر شده است. صاحب پیام از وضعیت عدالت در کشور ناراضی است اما بیانصافی درباره گذشته را هم بیعدالتی میداند. پیام انقلاب اسلامی را در برخی حوزهها رکورددار میداند و من بعید میدانم هیچ کشوری در جهان صاحب این همه رکورد باشد. پیام گله میکند که مشکلات کشوری نه ناشی از انقلابی بودن بلکه ناشی از بیتوجهی به مبانی و آرمانهای انقلاب بوده است. این جمله کوتاه حقیقتی بلند در خود دارد و آن این است که هر کجا پیشرفتی بوده محصول انقلابی عمل کردن و پایبندی به اصول بوده و هر کجا به اصول عمل نشده قطعا خسارت به بار آمده است. درباره مصداقیابی این اصل پس از انقلاب حقیقتا میتوان کتابها نوشت و باید نوشت. پیام آشکار و سرافراز میگوید امروز در آستانه مرزهای رژیم صهیونیستی ایستادهایم، در قلب سرزمین های اشغالی به مجاهدان کمک میکنیم، به مقاومت سلاح های پیشرفته میدهیم و ائتلاف سازیهای تبلیغاتی آمریکا را به هیچ میگیریم. این شاید راهبردی ترین پیام برای همه بازیگرانی است که امید بسته بودند فشارها و فضاسازیها بر محاسبات رهبری در ایران تاثیر بگذارد، تاثیر البته گذاشته منتها به این شکل که محاسبات انقلابی را تقویت و تشدید کرده است! پیام میگوید کسب ثروت خوب است اما عدم فساد ملاک مشروعیت است. واژه مشروعیت کاملا به دقت انتخاب شده و دارای بار فقهی است به این معنا که مسؤول فاسد، غاصب و در حکم طاغوت است و اساسا اجازه امر و نهی از موضع حکومت ندارد.
ادامه در صفحه 2