گفت و گو با مهدی جعفری، کارگردان فیلم «این23 نفر»
گوهرهایی برای نسلهای آینده
آشنایی من با مهدی جعفری، كارگردان و فیلمبردار سینما به سالهایی برمیگردد كه هر دو نفرمان به نحوی با انجمن سینمای جوان همكاری میكردیم. جعفری فعالیت سینماییاش را با انجمن سینمای جوان نجفآباد شروع كرده و بعد به تهران آمده بود و در دانشگاه درس كارگردانی سینما میخواند و فیلم كوتاه هم میساخت. از آن جوانهای باسواد و خوش فكر كه زبان سینما را میشناخت و تصمیم داشت، سینما حرفه اصلیش باشد كه شد. او تاكنون چند تله فیلم، فیلم و سریال مستند و فیلم سینمایی ساخته و در كارنامهاش فیلمبرداری آثاری مانند اتوبوس شب و به وقت شام را هم به ثبت رسانده و امسال با فیلم «این23نفر» در جشنواره فیلم فجر حضور داشت كه سیمرغ زرین نگاه ملی را از آن خود كرد. مهدی جعفری متولد اهواز است و روزهای اولی كه عراقیها به خوزستان حمله كرد را دیده و با حال و هوای جنگ آشناست. او چند سال قبل مستند «این 23 نفر» را برای پخش از شبكه چهار ساخته و از همان زمان با خودش قول و قرار گذاشته كه فیلم سینمایی آن را هم بسازد. جعفری این فیلم را به نوعی ادای دین به آدمهایی میداند كه در آن سالها همسنو سال خودش بودند، به جبهه رفتند و اسیر شدند. با جعفری همصحبت شدم تا از مسیری كه در سینما طی كرده و انگیزهاش برای ساخت فیلم سینمایی «این 23 نفر» بگوید.
از سینمای جوان شروع كردید و ساخت فیلم كوتاه؛ آهسته و پیوسته پیش آمدید و به یكی از حرفهایهای خوب سینما تبدیل شدید و آثار متفاوتی را در كارنامه خود ثبت كردید، هدفگذاریتان برای ورود به سینما و فعالیت در این حرفه چگونه بود؟
فارغالتحصیل كارگردانی از دانشگاه سینما و تئاتر هستم اما بهدلیل علاقه شخصیام به فیلمبرداری ابتدا وارد این حوزه شدم. كارگردانی برایم اولویت نبود چون معتقد بودم، كارگردانی به پختگی و سواد زیادی احتیاج دارد كه بتوانی سالی یك یا دو فیلم بسازی. اما در كنار فیلمبرداری، مستند و تلهفیلم هم ساختم و وقتی احساس كردم حالا میتوانم وارد عرصه كارگردانی شوم، فیلم سینمایی ساختم. به نظرم فیلمسازی حرفهای جدی است و هر كسی میخواهد وارد این حرفه شود باید آن را جدی بگیرد كه مستلزم تلاش و پیگیری است.
برخی میگویند برای ورود به سینما باید پارتی داشته باشی و بدون واسطه نمیتوانی فیلمسازی را تجربه كنی، نظر شما درباره این گفتهها چیست؟
صادقانه بگویم من و دوستان و همنسلانم كه در حوزههای مختلف سینما فعالیت دارند بدون هیچ رابطه و ضابطه و لابی وارد سینما شدهایم و نتیجه تلاش خودمان را دیدهایم. البته باید به مقوله تلاش، صبر را هم اضافه كرد. از همان ابتدا كه وارد سینما شدم با خودم قول و قرار گذاشتم از اهدافم عقبنشینی كنم.
گاهی این ماندن تبعاتی هم دارد چون دورههای بیكاری در سینما گاهی طولانی میشود و این برای فیلمسازان در هر شاخهای كه فعال باشند، مشكلاتی را به وجود میآورد.
بله و اینجاست كه به صبر و تلاش باید از خودگذشتگی را هم اضافه كرد، نه تنها خودم كه خانوادهام نیز باید از خودگذشتگی داشته باشند تا بتوانم به اهدافم برسم. در مسیری كه سینماگران آهسته آهسته پیش میآیند تا به اهداف خود برسند مشخص میشود چقدر خود فیلمساز و خانواده ما از خواستههایمان عقبنشینی میكنیم. گاهی باید انهب بگوییم به پیشنهاداتی كه ما را از اهدافمان دور میكند. این انهب گفتن فشارهای مالی به ما و خانوادههایمان وارد میكند و این جاست كه از خودگذشتگی آنها معنا پیدا میكند. برای ماندن در سینما باید بدانیم چه اهدافی داریم و برای رسیدن به آنها از چه چیزهایی باید بگذریم.
گویا به اقتباس در سینما علاقهمند هستید؟
معتقدم باید خیلی نابغه یا استعداد زیادی داشته باشیم تا بتوانیم داستان و جهانی دراماتیك خلق كنیم كه قابلیت نمایش در سینما را داشته باشد. به نظرم بهتر است برای دستیافتن به داستان و فیلمنامهای خوب، رجوع كنیم به داستانهای خوبی كه نوشته شده یا منابع واقعی. برای ساخت فیلم ا این 23 نفرب به آدمهای واقعی رجوع كردم. چند سال قبل سریال مستند ااین 23 نفرب را برای شبكه چهار ساخته بودم و آنقدر اعتبار و ارزش در این آدمها دیدم كه خودم را موظف كردم یك روزی هر جور شده فیلم سینمایی آنها را بسازم. در اصل موضوع آنقدر گیرایی داشت كه مرا ملزم كرد كه مرا بساز!
فیلمنامه ا این 23 نفرب اقتباسی است؟
اقتباس از ادبیات نیست. برای نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم چند منبع داشتم؛ اولین منبع خود 23 نفری هستند كه سال هاست آنها را میشناسم و با آنها ارتباط دارم. كتاب آقای یوسفزاده را هم مطالعه كردم و از بخشهایی از ان استفاده كردم. آقای ملاصالح هم دو سال قبل كتابی درباره 23 نفر نوشت كه برایم الهامبخش بود اما مهمترین منبع من خود آدمهای واقعی بود كه در نوجوانی اسیر شده بودند و بعد با تصمیم بینظیر خود، صدام را به زانو در آورده و من درباره آنها مستند ساخته بودم و از نزدیك آنها را میشناختم و با روحیه و نوع زندگیشان آشنا بودم.
متولد اهواز هستید و اوایل جنگ را تجربه كردهاید، این كه درباره آدمهای جنگ فیلم ساخته شود و آنها به مردم معرفی شده و غبار فراموشی روی آنها ننشیند، چقدر دغدغهتان بوده و هست؟
واقعیت این است كه در نوجوانی جنگ را از نزدیك لمس كردهام زمانی كه دشمن به نزدیكی اهواز رسیده بود در خاطره كودكیام ثبت شده كه مردم اهواز چگونه خیابانها و كوچهها را سنگربندی میكردند تا اگر دشمن وارد شهر شد بتوانند از اهواز دفاع كنند. زمانی كه از اهواز به اصفهان رفتیم و بعد از آن با دوستانی حشر و نشر داشتم كه حضور در جبهه را تجربه كرده بودند. خیلی از دوستانم شهید و اسیر شدند. همه اینها در خاطره من بود و همیشه دوست داشته و دارم برای آن دوران و دوستان و همشهریهایم كاری بكنم. سال 84 كه با بچههای معروف به 23 نفر آشنا شدم و پای صحبت آنها نشستم متوجه شدم بخشی از داستان زندگی آنها شبیه زندگی خودم هست. من هم تصمیم داشتم به جبهه بروم اما چون سنم كم بود پدرم اجازه نداد. اما آنها تا خط مقدم رفتند و اتفاقات زیادی را از سر گذراندند. وقتی آنها را از نزدیك دیدم آنقدر برایم آشنا و دوستداشتنی بودند كه حیفم آمد زندگی آنها در سینما روایت نشود. مانند گوهری بودند كه باید از طریق سینما آنها را به نسلهای بعدی معرفی میكردم. بدون شعار و اغراق میگویم احساس وظیفه كردم از طریق كاری كه بلدم آنها را به مردم معرفی كنم. به نظرم سینما برای معرفی آدمهای جنگ هنر بسیار خوبی است البته اگر برای فیلم تبلیغات خوبی بشود و زمان خوبی برای اكران در اختیار فیلمهای دفاع مقدس قرار دهند. فیلم ا این 23 نفرب بازیگر معروفی ندارد، چون داستان نمیطلبید اما بازیگرانی كه در فیلم بازی كردهاند به گفته كارشناسان و منتقدان همگی عالی هستند. فیلم در جشنواره با استقبال خوبی رو به رو شد و ما امیدواریم این فیلم در اكران عمومی هم با اقبال مخاطبان روبهرو شود.