همسركشی در اتاق ملاقات زندان
مرد زندانی هنگام ملاقات با همسرش، او را با تیزی دستساز كشت و خودش را حلقآویز كرد. مرد همسركش با اقدام سریع ماموران نجات پیدا كرد. به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، ساعت 15 چهارشنبه بیست و یكم فروردین امسال یكی از ماموران زندان قزلحصار كرج موضوع كشته شدن زن جوانی در این زندان را به رحیم دشتبان، بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران گزارش كرد. او همراه تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران در آنجا حاضر شد. بررسیهای اولیه نشان میداد كه جسد زن 29 ساله در اتاق ملاقات زندانیان افتاده و با دو ضربه چاقو به قتل رسیده است. این در حالی بود كه تحقیقات از مسؤولان زندان نشان داد كه زن جوان از سوی شوهر 33 سالهاش به نام محمد كه در زندان به سر میبرده به قتل رسیده است.عامل جنایت بعد از قتل خودكشی كرده بود كه با انتقال به بیمارستان زنده ماند.پروندهای در اینباره در شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران تشكیل شد و متهم به قتل روز شنبه بیست و چهارم فروردین امسال برای ادامه تحقیقات به شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد. او در جریان تحقیقات قضایی به قتل همسرش اعتراف كرد و گفت كه با برنامهریزی قبلی او را به قتل رسانده و انگیزهاش اختلاف و درگیریهای خانوادگی با آن زن بوده است.
محمد 33 ساله پسری ده ساله دارد. كنج اتاق بازپرسی ایستاده و مدام با دستبندش بازی میكند. احساس پشیمانی از قتل در چهرهاش وجود ندارد. متهم به قتل در گفتوگو با خبرنگار جامجم به تشریح انگیزهاش از قتل پرداخت.
سابقه داری؟
پنج سال پیش برای خرید و فروش یك كیلو و نیم موادمخدر هروئین بازداشت و روانه زندان قزلحصار كرج شده و بعد از محاكمه، به اعدام محكوم شدم. با اعتراضم به آن رای حكم من به حبس ابد تغییر كرد. سرانجام هفت ماه پیش مشمول عفو شده و به 30 سال حبس محكوم شدم كه 25 سال از آن باقی مانده بود.
با همسرت اختلاف داشتی؟
او به حرفهایم گوش نمیداد و كار خودش را میكرد. خانه و زندگیمان را برداشت و از تهران به شهرمان بازگشت، زیاد فرزندم را به ملاقاتم نمیآورد. كارهایی كه از او میخواستم انجام نمیداد و پیگیر كارهایم نبود. زمانی كه به ملاقاتم میآمد علاقهای به من نشان نمیداد.
اگر به تو علاقه نداشت، چرا طلاق نگرفت؟
سالهای اول زندان، درخواست طلاق داد اما با میانجیگری اقوام و خانواده جدا نشد .
از روز جنایت بگو.
كینه عجیبی به جای عشق و محبت از زنم در دلم بود. نمیخواستم زنده بماند و میخواستم هر طور شده بمیرد. یك هفته قبل از جنایت نقشه قتل را طراحی كردم. طبق نقشهام یك شب به او زنگ زدم و با التماس گفتم میخواهم خودم را بكشم و هر طور شده برای آخرینبار به ملاقاتم بیا كه اول قبول نكرد و با اصرارهایم قبول كرد. آن روز پیش از رفتن به اتاق ملاقات متوجه خودروی حمل زندانیان شدم، وارد آن شده و با جستوجو در خودرو تیزی دستسازی یافتم و با برداشتن آن سمت اتاق ملاقات رفتم. در اتاق دعوایمان شد و داد و فریاد راه انداخت. میخواستم خفهاش كنم كه نشد. با یك دستم دهانش را گرفتم و با دست دیگرم با تیزی دستساز ضربههایی به او زدم كه فوت شد. بعد از آن بند شلوارم را در آورده و خودم را حلق آویز كردم كه ماموران فهمیدند و نجاتم دادند.
حرف آخر؟
از قتل زنم پشیمان نیستم. احساس سبكی میكنم باید زودتر او را میكشتم.