زندگی به توان 61

اهدای اعضای بدن دختر شاهرودی به ده‌ها بیمار زندگی دوباره بخشید

زندگی به توان 61

  خانواده دختر دانشجوی شاهرودی در پی تصادف و مرگ مغزی دخترشان در اقدامی خداپسندانه اعضای بدن او را اهدا كردند. اعضای بدن این دختر جوان به 61 بیمار پیوند زده شد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، عارفه عرب احمدی 23 ساله، چند واحد درسی‌اش مانده بود تا در رشته كارشناسی تربیت بدنی، دانشگاه صنعتی شاهرود فارغ‌التحصیل شود اما بعداز‌ظهر هشتم اردیبهشت امسال تصادف، تقدیر زندگی‌اش را عوض كرد. او برای شركت در كلاس درس و همراهی با دوستانش برای برنامه‌ریزی جشن فارغ‌التحصیلی از خانه‌شان در شهرك البرز خارج شد. خانه‌شان تا دانشگاه 200 متر فاصله داشت. ساعت سه‌بعدازظهر، تلفن مادر زنگ خورد. دوست عارفه بود كه می‌گفت او حالش بد شده است. مادر، تلفنی پدر را خبركرد و بعد راهی بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود شد. دخترش در بخش اورژانس بستری و پدر بالای سرش بود. عارفه تصادف كرده بود. او را به اتاق عمل بردند و خواهرانش و بقیه فامیل هم به بیمارستان آمده و دعا می‌كردند او خوب شود. چهار روز سخت برای خانواده گذشت و او همچنان چشمانش بسته بود. سرانجام یكی از پزشكان نزد خانواده عارفه رفت و گفت همه تلاش‌ خود را انجام دادند اما دیگر امیدی نیست و او باید برای تایید مرگ مغزی‌اش به بیمارستان سینای تهران منتقل شود. عارفه را به آنجا منتقل كردند كه پزشكان در بررسی وضعیت او مرگ مغزی دختر دانشجو را تایید كردند و بعد خانواده‌اش تصمیم گرفتند به وصیت دخترشان كه اهدای اعضا ی بدن او بود عمل كنند. هر چند عارفه نقاب برخاك كشید و رفت اما با اقدامی كه انجام داد، نوید زندگی بردل بیماران زیادی روشن شد.
 علی‌اكبر عرب‌احمدی، پدر اهداكننده اعضا به جام‌جم گفت: پسرم ده سال پیش فوت كرد و سه دختر داشتم كه عارفه آخرین فرزندم بود. او چند واحد درسی‌اش مانده بود تا فارغ‌التحصیل شود. آنقدر مهربان و بخشنده بود كه با رفتنش هم ایثار و بخشندگی كرد. دلمان برایش تنگ شده است. روزحادثه هنگام بازگشت از دانشگاه، پسر جوانی كه راننده خودروی پژو پارس بود با دخترم تصادف كرد. در زمان تصادف سرعت خودرو 130‌كیلومتر بر ساعت بود. آن روز از طریق تماس تلفنی همسرم متوجه شدم عارفه حالش بد شده و در بیمارستان است.
 وی افزود: بعد از آن دوستم با من تماس گرفت و خبر داد هنگام عبور از مقابل دانشگاه بوده كه متوجه تصادف دختر جوانی شده و به اورژانس زنگ زده، همان موقع دیده كه كارت دانشجویی او كناری پرت شده و آن را خوانده و متوجه شده دختر من است. زمانی كه به بیمارستان رسیدم تازه آمبولانس آمده بود و در حال انتقال عارفه به بخش اورژانس بودند.
 پدر داغدیده ادامه داد: با دیدن چهره‌اش كه تصادف كرده بود دلم فرو ریخت، فقط از خدا خواستم خودش شفای دخترم را بدهد. او تحت عمل جراحی قرار گرفت و همچنان به زنده ماندن دخترم امید داشتیم. روز چهارم به ما گفتند او مرگ مغزی شده اما برای تایید این موضوع باید به بیمارستان سینای تهران منتقل شود كه او را به آنجا بردیم و پزشكان آنجا روز 12 اردیبهشت امسال به ما گفتند مرگ مغزی‌اش تایید شده است. روز بعد تصمیم گرفتیم كه اعضای بدن او را طبق خواست و وصیت خودش اهدا كنیم.
 وی افزود: دخترم در یكی از بخش‌های برنامه خندوانه كه درباره اهدای اعضا بود تصمیم گرفت كارت اهدا بگیرد و شش ماه پیش ما هم در این تصمیم او سهیم شدیم و من و همسرم نیز مثل او كارت اهدای عضو گرفتیم. بعداز مرگ مغزی دخترم قلب مهربان او، دو كلیه، كبد و دو قرنیه چشمانش را اهدا كردیم. ساعاتی بعد از امضای برگه‌های اهدا مسؤولان واحد فراهم آوری پیوند اعضای بیمارستان سینا سراغمان آمدند و گفتند معجزه شده و ریه‌های او قابل پیوند است كه رضایت دادیم ریه‌هایش هم اهدا شود.
 وی گفت: اما انگار عارفه می‌خواست اعضای بیشتری از بدنش اهدا شود، سومین بار كه مسؤولان بخش فراهم‌آوری اعضای پیوندی نزدمان آمدند، گفتند انگار سخاوت دختر تمامی ندارد، نسوج مغز استخوان‌هایش را آزمایش كرده‌اند كه معلوم شد با 54 بیمار سرطانی كه مدت‌هاست در انتظار پیوند هستند، مطابقت دارد، با شنیدن این حرف‌ها خوشحال شدیم كه دخترم می‌تواند جان انسان‌های بیمار بیشتری را نجات دهد. بنابراین برگه‌های اهدای نسوج مغز استخوان‌هایش را نیز برای بیماران امضا زدیم. چهاردهم اردیبهشت امسال عارفه كنار مزار برادرش به خاك سپرده شد. افتخار می‌كنم او نویدبخش زندگی انسان‌های دیگر و ایثار و بخشش‌اش جاودانه شد. از گیرندگان اعضا می‌خواهم مثل دخترم بخشنده و مهربان باشند.