روزهای خاکستری صنایع دستی

معاون صنایع‌دستی سازمان میراث فرهنگی و هنرمندان صنعتگر كشورمان از بیم‌ها و امیدهای صنایع‌دستی می‌گویند

روزهای خاکستری صنایع دستی

هرسال قصه همین است؛ صفحات تقویم كه ورق می‌خورند، سومین ماه سال كه از راه می‌رسد همزمان با آغاز هفته صنایع‌دستی در كشورمان، همه چیز حول این حوزه می‌چرخد؛ بازار مصاحبه‌های مسؤولان استانی درباره ارزش صنایع‌دستی استان متبوعشان داغ می‌شود. خیلی‌ها از مهجور بودن هنرمندان این عرصه می‌گویند؛ از آنهایی كه عمرشان را پای دست سازه‌های اصیل گذاشته‌اند. نمایشگاه‌های كوچك و بزرگ صنایع‌دستی هم این‌طرف و آن‌طرف افتتاح می‌شود تا حداقل در این چند روز، صنایع‌دستی فرصتی برای خودنمایی داشته باشد. این طرف ماجرا اما ته دل هنرمندان و صنعتگران صنایع‌دستی كشورمان پر از بیم و امید است؛ سررشته امیدهایشان به قول و وعده‌های مسؤولان استانی و كشوری می‌رسد برای سروسامان دادن به مشكلاتی كه روز به روز بیشتر می‌شود و پشت بیم و نگرانی‌شان، یك لشكر، وعده عملی‌نشده از سال‌های قبل مانده است. همین بهانه كافی است تا پای صحبت‌های پویا محمودیان، معاون صنایع‌دستی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری و چند هنرمند و صنعتگر صنایع‌دستی كشورمان بنشینیم و از دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی بگوییم كه روی سر این هنر ارزشمند سایه انداخته.

اما و اگرهای بیمه‌ای 
بیمه، دغدغه مشترك هنرمندان صنایع‌دستی است؛ یك نگرانی بزرگ برای روزهای ناخوشی و بیماری، برای روزهایی كه دیگر نه چشم یاری می‌كند و نه دست! روزهای دوری آنها از هنری كه به جانشان بسته و سال‌های سال نان توی سفره‌شان را داده است.
محمودیان- معاون صنایع‌دستی: در این حوزه دو اقدام را همزمان پیش بردیم نخست آن‌كه با صندوق بیمه عشایر و روستاییان صحبت كردیم و هنرمندان روستایی از طریق این صندوق بیمه شدند. این بیمه هیچ محدودیتی در تعداد بیمه‌شوندگان ندارد، چنان كه طی سال 97 حدود 4000 نفر در حوزه روستایی از طریق این صندوق بیمه شدند. در مناطق غیرروستایی نیز پس از توقف پنج‌ساله شاهد از سر گرفته شدن بیمه صنعتگران و هنرمندان هستیم، طوری كه 812 نفر در سال 97 بیمه شده‌اند.
فاطمه ذاكریان- هنرمند توبافی: ما هنوز هم درگیر خدمات بیمه‌ای هستیم؛ بیمه‌شده‌های قدیمی ما اگر یكی دو روز در پرداخت حق بیمه تاخیر داشته باشند، به هرعلتی كه باشد چه بیماری، چه مسافرت و چه مشكلات دیگر بدون این‌كه اخطاری بدهند بیمه را قطع می‌كنند و هیچ كاری هم از دستشان برنمی آید. در بحث بیمه‌های جدید هم الان یك سالی می‌شود كه هنرمندان را بیمه روستاییان و عشایر می‌كنند كه باز هم بیمه چندان خوبی نیست، چون دفترچه درمان ندارد و همین موضوع باعث دلخوری هنرمندها شده است.

رویای وام و تسهیلات آسان 
وام، كاتالیزور نیست، اما همان نقش سرعت بخش را در بهبود شرایط هنرمندان و كارشان دارد؛ تسهیلاتی كه می‌تواند دست آنها را بگیرد و از گرداب مشكلات بیرون بكشد! تسهیلاتی كه البته خیلی وقت‌ها به‌سختی و با هزار حرف و حدیث به دستشان می‌رسد. 
محمودیان، معاون صنایع‌دستی: امسال از محل كمك‌های فنی و اعتباری و تفاهم‌نامه‌ای كه با بانك گردشگری داشتیم تسهیلاتی با نرخ 10 درصد و با تنفس شش ماهه و بازپرداخت 24 ماهه برای هنرمندان صنایع‌دستی در نظر گرفتیم. همچنین قرار است تسهیلاتی نیز از ده تا 40 میلیون تومان با تنفس شش ماهه و بازپرداخت سه ساله با كارمزد 4 درصد توسط یكی از مراكز اعتباری به صنایع‌دستی ارائه شود.
مرضیه حسن‌زهی ، هنرمند سوزن دوز: ما همیشه فقط در خبرها می‌خوانیم مثلا چند میلیارد وام برای كمك هزینه راه‌اندازی مشاغل صنایع‌دستی در نظر گرفته شده اما وقتی من و بقیه سوزن‌دوزها به بانك مراجعه می‌كنیم می‌گویند از وام خبری نیست، اگر هم باشد از ما ضامن كارمند می‌خواهند كه حداقل در استان ما یعنی سیستان وبلوچستان خیلی كم پیدا می‌شود.

شهرها و روستاهای جهانی مقصد تورهای گردشگری
چند نفر از جمعیت 81 میلیون نفری كشورمان، اسامی شهرها وروستاهای جهانی صنایع‌دستی ایران را می‌دانند؟ جواب به این سوال كار سختی نیست؛ نام هشت شهر و دو روستای كشورمان در فهرست شورای جهانی صنایع‌دستی ثبت شده، اما هنوز آباده، میبد، مریوان و خراشاد و سیرجان و كلپورگان مقصد گردشگری تعداد زیادی از مسافران داخلی نیست. 
محمودیان- معاون صنایع‌دستی: خوشبختانه روند ثبت جهانی شهرها و روستاهای جهانی به‌خوبی طی می‌شود و نتایج بسیار خوبی برای شهرها و روستاهای جهانی به دنبال داشته. برای مثال در حال حاضر تورهای گردشگری به مقصد كلپورگان اعزام می‌شوند. برهمین مبنا در مكاتبه با معاونت گردشگری، این معاونت فهرست تمام روستاها و شهرهای جهانی صنایع‌دستی را به آژانس‌ها و دفاتر خدمات گردشگری اعلام كرده تا تورهایی به مقصد این مناطق تعریف شوند.
محمدحسین میرزاپور- هنرمند گلیم‌باف: الان یك سال و نیم از جهانی شدن صنایع‌دستی شهر ما یعنی سیرجان می‌گذرد، اما متاسفانه كاری برای جذب گردشگر انجام نشده؛ حتی خیلی‌ از سیرجانی‌ها هم شاید ندانند كه شهرشان جهانی شده، اطلاع‌رسانی‌ها خیلی كم است و در نقشه‌های گردشگری اصلا اسمی از این جهانی شدن و علتش برده نشده !

​​​​​​​