از ماشینت پیاده شو رفیق

پیرو انتشار ویدئویی از حضور حسین علیزاده در مترو رابطه بی‌واسطه هنرمندان و مردم را بررسی كرده‌ایم

از ماشینت پیاده شو رفیق

تاریخ اجتماعی ایران پر است از اندیشمندان و هنرمندانی كه هم‌قطارانشان را توصیه كرده‌اند به ارتباط با مردم. لابه‌لای سخنرانی‌ها و كتاب‌هایشان بارها خوانده‌ایم كه هنرمند نباید ارتباطش با مردم قطع شود و اگر این فاصله اتفاق بیفتد باید فاتحه‌ای نثار هنر كرد. این‌كه چقدر این توصیه‌ها را ریاورزانه تشخیص داده‌ایم یا توانسته‌ایم برایش مصداق‌هایی از كنش خود این اندیشمندان و هنرمندان بیابیم و از این رو توصیه‌شان را بپذیریم، بحثی نیست كه امروز در این گزارش به دنبال آن باشیم. دیروز ویدئویی از حضور حسین علیزاده، نوازنده و آهنگساز موسیقی ایران منتشر شد كه او را در متروی تهران نشان می‌داد. علیزاده در این ویدئوی كوتاه دوازده ثانیه‌ای می‌گفت كه در مترو خوش می‌گذرد و كاش همه از وسایل حمل‌و‌نقل عمومی به جای خودروی شخصی استفاده كنیم تا دوباره آلودگی هوا مثل سال‌های گذشته آوار نشود بر سر پایتخت. چنین توصیه‌های اجتماعی را بارها از دیگر هنرمندان و نیز از مسؤولان و سیاستمداران دیده‌ایم. شهردار تهران را نیز در ماه‌های اخیر بارها طی عكس‌هایی دیده‌ایم كه او و معاونانش را در حال تردد در شهر با دوچرخه نشان می‌دهد. چرا این رفتارها را از مسؤولان نمی‌پذیریم و از هنرمندی چون حسین علیزاده به دلمان می‌نشیند؟ به نظر می‌رسد پاسخ به این پرسش می‌تواند تحلیلی درازدامن را باعث شود، اما عجالتا شاید بتوان آن را در قالب این گزاره خلاصه كرد: «توصیه‌ای شهروندی، وقتی از جانب یك شهروند پذیرفته می‌شود كه او خود پیش از توصیه، در حذف فاصله و در كاهش شكاف بین خود و مردم كوشیده باشد». از همین روست كه حتی از برخی هنرمندان هم چنین توصیه‌هایی را نمی‌توانیم بپذیریم؛ در صفحات شخصی بسیاری از بازیگران و خواننده‌ها اگر بچرخید حتما یك عكس با دوچرخه هم پیدا می‌كنید، اما در این گزارش ما با این ژست‌های معمول اینستاگرامی كاری نداریم. این را كه فلان بازیگر در فلان پویش اجتماعی شركت می‌كند و در یك سه‌شنبه بدون خودرو در سطح شهر تردد می‌كند به فال نیك می‌گیریم، اما مساله‌مان در این گزارش فراتر از نمایش‌های اینچنینی مرسوم است. درباره كسانی حرف می‌زنیم كه بارها در خیابان آنها را دیده‌ایم یا حرف‌هایشان درباره خیابان و مردم را توانسته‌ایم باور كنیم.

در كوچه‌پس‌كوچه‌های جمهوری
لوریس چكناواریان

حالا با انتشار ویدئویی از حضور حسین علیزاده در مترو، احتمالا موجی در شبكه‌های اجتماعی راه خواهد افتاد، مثل اتفاقی كه اردیبهشت‌ماه چهار سال پیش و با انتشار تصویری از حضور لوریس چكناواریان، دیگر هنرمند محبوب موسیقی افتاده بود. او هنوز هم سعی می‌كند با پای پیاده مسیرهای كوتاه را طی كند یا با مترو و اتوبوس خودش را به مقصد برساند. اگر گذرتان زیاد
به كوچه پس‌كوچه‌های خیابان جمهوری می‌افتد او را در حال پیاده‌روی دیده‌اید.
همان موقع، همكار ما زینب مرتضایی‌فرد با لوریس چكناواریان در این باره به گفت‌وگو نشست و محصول آن گپ كوتاه در روزنامه جام‌جم منتشر شد. او به مرتضایی‌فرد گفته بود: «چند روز پیش در یكی از شبكه‌های اجتماعی دوستی درباره این عكس از من سؤال كرد. گفتم؛ آن را ندیده‌ام. ایشان با اظهار تعجب برایم نوشت كه فكر نمی‌كرده من سوار اتوبوس شوم. فكر می‌كرده من با بی‌ام‌و یا یك خودروی مدل بالا در این سطح رفت و آمد كنم. من هم خندیدم و به او پاسخ دادم آدم‌ها یا خودشان را جدی می‌گیرند یا كارشان را. من كارم را جدی گرفته‌ام. دوست دارم هر روز مردم را ببینم. از كنارشان عبور كنم. هنر با مردم است، میان مردم است و در كنارشان پرسه می‌زند. اگر كسی می‌خواهد هنرمند شود و هنرمند بماند باید میان همین مردم باشد. هنر از مردم می‌آید و به مردم بازمی‌گردد. ما همه در برابر خدا یكسانیم و هیچ امر ظاهری نباید موجب شود فكر كنیم از بقیه بالاتر هستیم، اما بگذارید این را هم بگویم كه در این دنیای گذرا همین اتوبوس هم برای من زیاد است! هیچ‌كس هیچ چیز با خودش نمی‌برد... باید گذاشت و گذشت... .»


پیاده‌باز كریم‌خان
رضا كیانیان

رضا كیانیان را چند بار در پویش‌های اجتماعی مختلف در رابطه با رفتار صحیح شهروندی دیده‌ایم. از جمله در مرحله دوم پویش «از خودمان شروع كنیم» كه یكی دو سال پیش با هدف اصلاح و ارتقای فرهنگ ترافیك در زمینه حقوق
عابرپیاده و توسعه استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه اجرا شد در قالب اجرای نمایش‌های خیابانی. روزی كه كیانیان به خیابان آمد و علاوه بر دوچرخه‌سواری، راننده‌های متخلف خودرو و موتورسیكلت را پند و اندرز می‌داد، روز مهم این پویش بود. البته می‌دانیم حضور مقطعی هنرمندان در این پویش‌ها تاثیر دارد و می‌دانیم این تاثیر چندان به‌سزا نیست، اما رضا كیانیان را نیز در فهرست هنرمندانی كه بی‌واسطه با مردم در ارتباطند قرار می‌دهیم، چون او اهل تماشای تئاتر و گالری‌گردی است، آن هم با پای پیاده. بارها او را در حد فاصل خیابان كریم‌خان زند و ایرانشهر دیده‌ایم كه در حال رفتن به مقصدی است با پای پیاده.


اتوبوس‌سوار ذائقه‌شناس
كیومرث پوراحمد

كیومرث پوراحمد را به عنوان یكی از مردمی‌ترین سینماگران ایران می‌شناسیم. این عنوان «مردمی» البته آن‌قدر مستهلك شده كه حالا لازم باشد توضیحی درباره‌اش بدهیم. در فیلم‌های او، دست‌كم در فیلم‌های دهه‌های قبلش، ما حضور ملموس و بی‌واسطه‌ای از مردمِ واقعا موجود در جامعه را می‌توانیم رصد كنیم.
او اخیرا با روزنامه هفت صبح گفت‌وگویی كرده و طی آن گفته هر روز با اتوبوس طول خیابان ولیعصر را می‌رود تا محل كارش و سعی می‌كند ساعاتی را از این طریق بین مردم باشد. او گفته بود از این راه در تلاش است سلایق سینمایی آنان را رصد كند و در كارش از آن بهره ببرد.



منتقد متروسوار
محمدرضا اصلانی

محمدرضا اصلانی، شاعر، سینماگر و پژوهشگر هنر، از آن هنرمندانی است كه كمتر در خانه یافت می‌شود و برخلاف دیگر هم‌سن‌وسالانش مدام شهر را این‌سو و آن‌سو می‌كند تا در رویدادهای هنری و ادبی حاضر باشد. خودمان بارها وقتی با مترو به خیابان میرداماد آمده‌ایم تا به دفتر روزنامه جام‌جم برسیم او را دیده‌ایم كه از خانه‌اش در نزدیكی ایستگاه متروی صدر سوار شده و به مركز شهر می‌رود. او با این‌كه منتقد بسیاری از سیاست‌های شهری پایتخت است و طی چند مصاحبه نسبت به آنها انتقاد كرده، اما معتقد است با مترو راحت‌تر است.


بازنده روز: علیرضا خمسه
علیرضا خمسه را باید بدشانس‌ترین هنرمند امروز بدانیم؛ درست در روزی كه ویدئویی از حضور حسین علیزاده در مترو منتشر شده و انتشار این ویدئو طبعا موجی از تحسین او را به همراه خواهد داشت، ویدئویی از علیرضا خمسه در خارج از كشور هم دست‌به‌دست شد كه او در بخشی از یك استندآپ‌كمدی حرف‌های زشتی در مقایسه ایران و فرهنگ ایرانی با خارجی‌ها می‌زند، حرف‌هایی که واقعا برای هر ایرانی برخورنده و ناراحت‌کننده است. البته احتمالا این ویدئوی كوتاه بریده‌ای از یك ویدئو بلندتر است و طبعا خمسه كه هنرمند باتجربه‌ای است طی آن، منظور خود را به‌درستی و با عباراتی دیگر تلطیف كرده است، اما به هر حال او در روزی كه ویدئوی علیزاده، ستایش‌ها را روانه او كرده، باخت بزرگی را بابت این تقارن و همزمانی متحمل شده است.



چرا توی اون واگن نبودم؟
انتشار ویدئویی از حسین علیزاده در مترو و توصیه او به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی به جای خودروی شخصی، واكنش كاربران توییتر را به همراه داشته است. با این‌كه مردم اغلب به مسؤولانی كه در چنین موقعیت‌هایی از خودشان ویدئو منتشر و توصیه‌هایی از این دست می‌كنند واكنش‌های مثبتی نشان نمی‌دهند و آن را بیشتر از سر ریاورزی می‌پندارند، اما حالا دعوت این نوازنده و آهنگساز برجسته را لبیك گفته‌اند. این شاید خود نشان‌دهنده این است كه زبان هنر، اعتمادساز و باورپذیرتر است.