از بعضی کنسرت‌ها باید فرار کرد

گفت‌وگو با دکتر منوچهر صهبایی، موسیقیدان و رهبر ارکستر که بازگشت به کشور را برای خود تولدی دیگر می‌داند

از بعضی کنسرت‌ها باید فرار کرد

بای بسم‌ا... اگر نبود دل‌افروزی آنتون كادلِتس، الآن منوچهر صهبایی، استاد موسیقیدان نبود كه از همان دوران (دیپلم هنرستان عالی موسیقی) موفقیت برایش به نوعی عادی ‌شود، شاید به سخن خودش دامپزشك می‌شد یا باغبان البته از شاعرهاشان، تازه اگر امكانات فراهم بود. «هنرستان به من هورن دادند منتها اِشمیدِل، آموزگارِ این ساز برگشته بود اتریش، در یك‌سال چهار تا معلم عوض كردم. داستانش طولانیه، می‌خواستم از هنرستان برم تا این كه روزی نشسته بودم جلوی ساختمان (كه الان شده باغ تالار وحدت، خیلی قشنگ بود با معماری قرن 19اروپا كه بی‌جهت خرابش كردند و آن همه زیبایی را به فنا دادند.) كادلِتس رد می‌شد سلام دادم گفت: چه سازی می‌زنی؟ - هورن. - دوست داری؟ - نه! - می‌دونی اُبوا چی هست؟ - نه. - بیا كلاس گوش كن. و... به خاطر انسانیت و رفتارش جذب شدم، برخلاف معلم‌های ایرانی، خوش‌اخلاق و خوش‌رو و مهربان بود به خاطر شخصیت و حالت متمدنانه‌اش موندم هنرستان و... » و اما ... دل‌مان مثلا خوش بود كه بام تهران است و از ولنجك این سپهرزیستِ دودآلوده زیبایی دیگری دارد و... تا این كه دل‌انگیزی پُر و پیمان منظره‌اش از فرازِ كوهپایه‌ای در دارآباد، افق كاشانه استاد، چشم‌مان را شُست. دكتر منوچهر صهبایی كه از جهان‌دیدگان است، درباره تهران و منظرِ شب‌هاش چنین سخنی دارد: از قشنگ‌ترین شهرهای دنیاست ولی از دور خوبه! نباید واردش بشی! اما درباره واردشدن به این گفت‌وگو استاد گوشزد مان كرد: سؤال‌هایی كه می‌كنین موضوع‌های خیلی پیچیده‌ایه

 حس همیشه؟
شكوفایی خوشبختی.
 احساس ارزشمندی به خاطر؟
زحمات در گذشته.
 احساس سرافرازی به خاطر؟
بی‌آزار بودن.
 پیروزمندی به خاطر؟
این احساس را هرگز نداشتم.
 احساس ناامیدی به خاطر؟
بی‌لیاقتی دیگران.
 احساس تولد دوباره به خاطر؟
برگشت به ایران.
 قدردانی به خاطر؟
زنده بودن.
 افتخار به خاطر؟
خدماتی كه همیشه انجام داده‌ام.
 شایستگی به خاطر؟
آنچه به دست آورده‌ام.
 سپاس به خاطر؟
نفس كشیدن.
 احساس سرشاری و غنای روح به خاطر؟
بی‌نیازی.
 دلتنگی به خاطر؟
وطنم.
 به عنوان یك ایرانی جهان‌دیده توصیه می‌كنید كه؟
سعی كنید وطن خود را بسازید.
 و با همین ‌عنوان، چی را نمی‌پذیرید؟
بدگویی از خدمتگزاران داخلی هنگام اقامت در خارج.
 برخی دوتابعیتی‌اند بی‌هیچ عِرقی به وطن؟
در كشور ما كسانی هستند كه دارند خاك و دود می‌خورند و خدمت می‌كنند، دیگرانی هم هستند...
 احساس وطن؟
از روزی كه پایم را از ایران بیرون گذاشتم در كنار همه مشغولیت‌هایم در یك گوشه مغزم همیشه این آرزو بود كه روزی برگردم، ولی همه این جوری نیستند می‌دانم.
 راز شادمانه و باطراوت زیستن؟
بی‌نیازی.
 جذاب و با‌ارزش است؟
زندگی.
 ژرفایی باور نكردنی از هستی را زیستن؟
احساس این كه هستی و دوستت دارند.
 نشانه‌هایی از روح شكنجه‌دیده؟
فداكار و قوی بودن.
 كسانی كه به تمجید و تحسین وقعی نمی‌گذارند؟
حقیقت‌بینان.
 ارزشی برایش قائل نیستید؟
حرف‌های بعضی از مردم.
 تضمین كیفیت كار هنری است؟
بیان‌كنندگی.
 بهترین است؟
صداقت.
 شگفت‌انگیزترین است؟
افكار و رفتار بعضی آدم‌ها.
 كمیاب‌ترین است؟
درستكاری.
 آسان‌ترین است؟
بی‌خیالی.
 شایسته‌ترین؟
كشاورزی.
 خواستنی‌ترین؟
بی‌ریایی.
 زیبنده‌ترین؟
سادگی.
 به كمال و كامل‌ترین؟
خدا.
 هنرمند نادر؟
خلاق و آفرینشگر.
 ارزش دارد دوباره و دوباره به آن بپردازید؟
روزهای زندگی.
 كسی كه دوستدار روزگار خود نیست؟
بدبین.
 برعكس؟
(باخنده) خب معلوم است دیگه خوشبین.
 تقلید هنری از پیشینیان؟
 نوعی دزدی.
 نماد قدردانی؟
نگاهی زیبا.
 اگر استاد صهبایی نبودید، چه می‌شدید...كدام هَستیور؟
یك پرنده آزاد.
 لذت پذیرفتن یادگاری؟
كمتر است از سال‌های دلتنگی بعد از دریافت آن.
 وقتی خواستنی‌ترین چیز زندگی‌تان پیش‌تان است، اما نمی‌شود، در دسترس نیست؟
بزرگ‌ترین غم روزگار.
 شما را وا می‌دارد چشم از طبیعت برندارید؟
تحسین زیبایی.
 بسیار به‌ندرت دیده می‌شود این روزها؟
آدم درست.
 تشكر از او را از دست نخواهید داد؟
كاش می‌توانستم از مادرم...
 قطعا دیدارش را به هرچیزی ترجیح می‌دهید؟
قطعا!
 مردم را وادار به فكركردن می‌كند؟
(باخنده) تورم (البته خنده نداره گریه داره).
 شما را قادر ساخت بیافرینید و خلاقیت به خرج دهید؟
دلتنگی‌ها.
 از ضروریات زندگی هرچند به چشم نیاید؟
قلبی عاشق.
 یك امر بسیار كلیدی؟
بخشندگی.
 به او  اعتماد نمی‌كنید؟
مردم و حرف‌هایشان.
 به او اعتماد   دارین؟
داشتم، دیگه ندارم.
 چنددرصد از روح یك موسیقیدان سكوت است؟
بعضی مواقع، صددرصدش.
 اصلا كار سختی نیست؟
بد بودن.
 از نزدیك‌ترین دوستان‌تان؟
ندارم.
 با ایرج صهبایی نسبت فامیلی دارید؟
پسرعمو.
 برایتان احترام برانگیز است؟
چه چیزی...؟!
 زیباترین كارهای شما؟
تا حالا موفق به انجامش نشده‌ام.
 یك خاطره چندسطری؟
خوبش را نمی‌توان گفت و بدش گفتن ندارد.
 به عنوان كسی كه جهان‌دیده است ویژگی خوب ایرانی‌ها به ترتیب اولویت؟
ویژگی‌ها بسیارند.
 ویژگی سوئیسی‌ها؟
درستكاری و دقت در كارها.
 روزگار و مرام كدام ملت دنیا برایتان جالب بود؟
كشورهای جنوب شرقی آسیا و برخی قبایل هند كه حتی به یك گاو و میمون هم صدمه نمی‌زنند.
 از زیباترین تجربه‌هایتان در فراسوی مرزها؟
دوستان با‌فرهنگ.
 یك پند مشفقانه استادانه؟
هرگز از كار خود راضی نباش.
 این موسیقی را بارها شنیدید باز ترجیح می‌دهید بشنوید؟
تقریبا تمام رِپِرتوآر موسیقی كلاسیك.
 از موفق‌ترین چهره‌های موسیقی ایران در آهنگسازی؟
همگی و هیچ‌كس.
 از صداهایی كه بسی برایتان دلنشین است؟
صدای امواج دریا.
 جغرافیای روح شما؟
زمین را ترجیح می‌دهم.
 كجای روح شما را نمی‌توان با كلمه‌ها وصف كرد؟
نیك خواهی‌اش را.
 از منابع الهام؟
عشق.
 مهم‌ترین كار نكرده؟
نوشتن زندگینامه‌ام.
 در پاسخ به پرسش‌های جناب عزرائیل چه می‌گویید؟
اگر زودتر از وقت نیاید لبخند می‌زنم.
 موسیقی ما كی قرار است صدایش درآید و گوش فلك را بنوازد؟
هیچ‌وقت، چون یك موسیقی سنتی و محلی است و در صدف خودش باید گوهر بسازد.
 بیشترین تاثیرپذیری خلاقانه‌تان از؟
دانش و عشق است.
 داستان زندگی‌تان در چند كلمه؟
تحصیل، تمرین، كوشش و كار.
 تنهایی درون‌تان را با كی و چه قسمت می‌كنید؟
با موسیقی و ادبیات.
 از نیازهای ابدی روح؟
آرامش.
 و انسان...؟
آسایش.
 در میانسالی به جهان چه جوری نگاه می‌كنید و به زندگی؟
با تأسف.
 رنگ جهان كی برای شما از همیشه واقعی‌تر است؟
وقتی به رفتگان‌مان می‌اندیشم.
 و چه هنگام فانتزی‌تر؟
زمانی كه هستی را حس می‌كنم.
 نقش رویاها در زندگی هنری‌تان؟
مهم‌ترین.
 كی محبت‌تان گُل می‌كند؟
زمانی كه محبت می‌بینم.
 اگر جهان یك اركستر سمفونیك بود، چه می‌ساختید یا می‌نواختید؟
سرود عشق و صداقت.
 تضمین ماندگاری اثر است؟
كیفیت هنری آن.
 از چیزهایی كه در خانواده‌ها مُدشده و شما نمی‌پسندید؟
سروصدای گوشخراش در شب‌های تولد و جشن‌ها.
 وقتی برای دلتان می‌نوازید صدای ساز شما چه می‌سُراید؟
آوای دلتنگی.
 از معضلات ما در حوزه موسیقی علمی؟
بی‌اطلاعی.
 موفقیت؟
خوشایند است، اما هیچ‌وقت مغرور نشدم.
 شده خودتان را متفاوت ببینید به‌خاطر روند روزافزون موفقیت؟
 هیچ‌وقت جنبه‌ام را از دست نداده‌ام. همیشه پایم را روی زمین نگه داشته‌ام. رویا بهم دست نداده كه چنین و چنان.
 به عنوان یك انسان موفق الان چه می‌گوید؟
شاید با موفقیت‌های كمتر امروزه راحت‌تر زندگی می‌كردم، چون در اطرافم كمتر حسادت بود و در دسترس‌تر بودم.
 ایرانی بودن را تقویت می‌كند؟
داشتن فرهنگ اجتماعی بیشتر كه در ایران واقعا ضعیف است.
 خویشتن یك هنرجوی جوان را نارسا می‌كند و می‌شكند؟
 آدم اولین نفری نباشد كه از كار خودش راضی باشد. سعی كند آخرین نفر باشد تا همیشه سعی كند پیشرفت كند.
 رمز پیشرفت؟
 این كه به‌خصوص خودتان از كارتان راضی نباشید هرچند همه خوش‌شان بیاید.
 نقش تشویق در گسترش موسیقی كلاسیك؟
 خیلی مهم است.
 از نیازهایش؟
 كسی نیست بتواند نقدی بنویسد از این كنسرت‌ها كه متخصصانه و درست باشد.
 برای رشد و اعتلای موسیقی علمی جهانی در ایران؟
 داشتن فرهنگی وسیع‌تر و نداشتن این همه عقده و جاه‌طلبی.
 جاه‌طلب‌های بی‌هنر و مایه؟
مخرب.
 راهكاری برای تعالی موسیقی كلاسیك كشورمان؟
 با یك كلمه نمی‌شود توضیح داد از پایه خراب است.
 وقتی قدر هنر را نمی‌دانند باید چه‌كار كنیم؟
 بنشینیم گریه كنیم.
 هنرمند كجا قدر می‌بیند و بر صدر می‌نشیند؟
 بستگی دارد به فرهنگ و سابقه و بیداری یك جامعه.
 هنرمند نگران ؟
 این كه زیرآب همدیگر را بزنند، اذیت بكنند و توطئه كنند در جامعه خیلی زیاد است.
 احساس خوشبختی و خوشحالی؟
 وقتی انسان احساس می‌كند انتخاب شده از دیگران برتر است یا پَسِش نزدند.
 دل‌تان برایش شور می‌زند؟
دخترم.
 از كتاب‌های خاطره‌ساز دوران كودكی شما كه برای فرزندتان می‌خواندید و تشویق می‌كنید بخواند ؟
دختر من با این سِن كم‌، دختری امروزی‌ است و توجه‌اش بیشتر به موبایل و لپ‌تاپ است و كمتر به كتاب؛ خیر!
 پیشنهاد نامی برای یك كودك؟
بَدی.
 بهترین اسم؟
 این انسان است كه از نام خودش بهترین یا بدترین را می‌سازد.
 آرزویتان برای فرزندتان؟
رضایت از زندگی.
 بنیادی‌ترین برنامه‌ریزی‌تان برای بیمه‌كردن آینده‌اش؟
زندگی در محدودیت‌های آزادی.
 از شیرین‌ترین روزهای هنرورزی؟
روزی كه سر تمرین یا اجرا می‌روم.
 توصیف گذران یك روز از روزهای هفته گذشته؟
روزی كه از آپارتمان كارم بیرون نرفتم و در خود غرق بودم، بهترین روز بود.
 ترجیح‌تان در انتخاب همسفر برای سفر دورِ دنیا؟
كسی كه به جای چمدانش در دست، آرامش را در وجودش حمل كند.
 چقدر باور دارید به سرنوشت؟
تا حد زیادی با این كه معتقدم انسان تا 80 درصد از زندگی‌اش را خودش می‌سازد.
 آیا همه كارها را برای سفر آن دنیا كرده‌اید و الك‌ها را آویخته‌اید؟
هنوز قبرم را در بهشت زهرا نخریده‌ام. خیلی گران شده. دیگر كسی نمی‌تواند بخرد. (با بسی خنده)
 به خلوت‌تان راهش نمی‌دهید؟
یأس و نومیدی.
 باور به شانس و كوشش چنددرصد؟
هر دو لازمند (به ترتیب) به نسبتِ 30 به 70 درصد.
 غیر از خانه‌تان، كدام مكان را برای ماندن و زیستن برمی‌گزینید؟
خانه دوست را.
 یك راه بی‌پایان كه رهروان اندكی دارد؟
عشق واقعی.
 از شعر بزرگان این كهن بوم و بر كه سریع یادآوری می‌كنید؟
دگرش چو باز بینی، غم دل مگوی سعدی/ كه شب وصال، كوتاه و سخن، دراز باشد
 و شعار زندگی شما؟
بزرگ‌منشی و بخشندگی، توجه به طبیعت و موجوداتی كه به آن نیاز دارند و خودشان از این موضوع بی‌خبرند.