سومین قسمت از سری سقوط ژرار باتلر بالاخره اکران شد
حالا نوبت فرشتهها است
«فرشته سقوط كرده است» با افتتاحیهای 21 میلیون دلاری نمایش عمومی خود در آمریكای شمالی را آغاز كرد. این رقم افتتاحیه همان چیزی بود كه تهیهكنندگان فیلم در شركت فیلمسازی لاینزگیت انتظارش را داشتند. با اكران عمومی این اكشن دلهرهآور، فصل تابستان سینما در غرب به پایان رسید. اهل فن و تحلیلگران اقتصادی سینما از یك پایان خوش برای جدول گیشه نمایش سینماها در فصل داغ تابستان اسم میبرند. تحلیلگران سینمایی پیشبینی افتتاحیهای 15 میلیون دلاری برای فرشته سقوط كرده است، میكردند. به این ترتیب، میتوان گفت این فیلم و سازندگانش خوش شانس بودهاند كه تماشاگران سینما مبلغ بیشتر و بالاتری برای دیدنش پرداخت كردهاند. هزینه تولید فیلم 40 میلیون دلار و كمتر از رقم هزینههای تولید دو قسمت قبلی بوده است. با اكران عمومی فیلم جدید ژرار باتلر، سه گانه سیاسی و دلهرهآور او هم به پایان میرسد. اما آیا تهیهكنندگان فیلم باز هم باتلر را راهی ماجراجوییهای تازهتری خواهند كرد؟
مسابقه هیجان انگیز با زمان
باتلر در داستان این سه گانه در نقش مایك بنینگ یك مامور ضدجاسوسی ظاهر شده است. او در هر قسمت فیلم مسابقهای هیجانانگیز با زمان به راه میاندازد، تا با مبارزه با شخصیتهای شرور داستان مانع از نابودی جهان شود. در كنار مبارزه با شخصیتهای خبیث ماجرا، بنینگ باید به تصفیه روحی و روانی خودش هم بپردازد. در اولین قسمت فیلم، شخصیتهای شرور گروهی از تروریستهای كره شمالی هستند. بنینگ باید مانع نابودی كاخ سفید شود و جان رئیسجمهور را نجات دهد! فروش فیلم در سطح جهانی (آمریكا و دیگر كشورهای دنیا) 170 میلیون دلار بود.
قرار نبود!
ابتدا قرار نبود داستان فیلم دنبالهدار شده و ماجراجوییهای مایك بنینگ ادامه پیدا كند، اما سودی كه لاینزگیت از نمایش عمومی فیلم كرد، مدیرانش را به صرافت تولید قسمت بعدی آن انداخت. این شركت فیلمسازی برای تولید فیلم فقط 70 میلیون دلار هزینه كرده و سود خوبی برده بود. به باور لاینزگیت، مایك بنینگ میتوانست تبدیل به یك ماشین پولساز شود. دومین قسمت فیلم با عنوان لندن سقوط كرده است موفقتر از قسمت اول عمل و در سطح جهانی 205 میلیون دلار فروش كرد. هزینه تولید فیلم، حدود 60 میلیون دلار شد. این بار بنینگ حوزه عملیات خود را گسترش داده و راهی شهر لندن میشود. او باید با تروریستهایی كه به دنبال نابودی شهر لندن هستند، مقابله كند.
وارونگی ماجرا
سازندگان فیلم در سومین قسمت آن برای جذابتر كردن داستان، ماجراها را وارونه كردند تا تماشاچی بیشتری را جذب كارها و اقدامات بنینگ كنند. این دفعه، او در مظان اتهام قرار میگیرد. مورد اتهامی ترور رئیسجمهور آمریكا (با بازی مورگان فریمن) است. بنینگ حین فرار از دست همكاران سابق خود، باید بتواند بیگناهیاش را ثابت و عوامل پشت پرده این توطئه را شناسایی و معرفی كند. این در حالی است كه شخصیتهای منفی داستان قصد ربودن هواپیمای حامل رئیسجمهور را هم دارند. فیلم با شعار تبلیغاتی «صداقت زیر علامت سؤال است» به روی پرده سینماها رفت. اكشن كاری فیلم بسیار بیشتر از دو قسمت قبلی آن بود و تلاش داشت شمار بیشتری از تماشاگران را به سمت خود بكشاند.
ریك رومن ون كارگردان فیلم چنین میگوید: «هدف ما ساختن فیلمی با كیفیت بالای اكشن بود، اما میخواستیم به همان اندازه احساس و عواطف را هم در این داستان اكشن بگنجانیم. میخواستیم فیلمی تولید كنیم كه تماشاگران در روزهای گرم تابستان از دیدنش لذت ببرند.»
ارتقای مقام
نكته جالب در داستان این سهگانه، شخصیت مورگان فریمن است. او در قسمت اول سخنگوی كاخ سفید بود و در دومین قسمت، تا معاون رئیسجمهوری ارتقا پیدا كرد. معلوم نیست اگر قسمت چهارمی برای فیلم باشد، فریمن چه جایگاه بالاتری پیدا خواهد كرد! سازندگان فیلم كه در قسمت اول با صحنههای خشونتآمیز خود صدای منتقدان را درآورده بودند، در دو قسمت بعدی بهشدت آن را كاهش داده و تلاش كردند داستان را عاطفیتر كنند.