امیــــــد را قــــربانـــــی نکـنیم

امیــــــد را قــــربانـــــی نکـنیم

 این روزها زندگی همه ما به رسانه‌ها گره خورده است. اگر قدیم‌ترها علاقه‌مندان به خبرها و پیگیری و تحلیل آنها، صبح زود برای خرید روزنامه از خانه بیرون می‌زدند تا از اخبار و اتفاقات دنیا بی‌خبر نمانند، امروز با دسترسی بیشتر مردم به اینترنت و در ادامه به سایت‌های خبری و شبكه‌های اجتماعی، باخبر شدن از دنیا آسان‌تر شده. رادیو و تلویزیون هم هست. واقعیت این است دنیای پیرامون ما پر شده از رسانه‌ها كه در هر ساعت از شبانه‌روز، انبوهی از اخبار خوب و بد را به ما ارائه می‌كنند. در چنین شرایطی این ما هستیم كه باید « انتخاب» كنیم چه بخوانیم، چه ببینیم و به چه چیزهایی گوش كنیم. به این انتخاب كه به نوعی توانمندی شخصی هم هست، می‌گویند سواد رسانه‌ای؛توانمندی‌ای كه خیلی از ما از آن غفلت می‌كنیم. برخی كارشناسان رسانه بر این باورند كه رسانه‌ها خیلی سریع وارد زندگی ما شدند و این سرعت آنقدر زیاد بود كه ما فرصت نكردیم فرهنگ استفاده از این رسانه‌ها را یاد بگیریم و راستش را بخواهید مسؤولان هم دغدغه‌ای برای 
سواد رسانه‌ای و آموزش همگانی آن ندارند. در این میان برخی فعالان اجتماعی و كسانی كه می‌دانند اگر مدام در معرض اخبار بوده و قدرت انتخاب آنها را نداشته باشی به مرور چه بر سر زندگی و روابط خانوادگی و اجتماعی‌ات می‌آید، دست به كار شدند و از خود رسانه‌ها برای آموزش سواد رسانه‌ای استفاده كردند. این افراد، هم روی موضوع انتخاب رسانه تاكید دارند و هم روی این موضوع كه باید حواسمان باشد اگر قرار است زندگی خوب و موفقی داشته باشیم باید از اخبار منفی دوری كنیم. این موضوع چالش بزرگی است چون رسانه‌ها روی اخبار منفی متمركزند به این دلیل كه می‌دانند مغز و ذهن انسان‌ها طوری طراحی شده و كار می‌كند كه به اخبار منفی بیشتر تمایل دارد و این همچنین كه بتواند انسان‌ها را آماده
 روبه‌رو شدن با شرایط سخت و اضطراری كند، اما واقعیت این است كه هر روز و هر ساعت لازم نیست آماده رو‌به‌رو شدن با اخبار منفی بود و مدام باعث شد كه مغز، هورمون استرس را ترشح كند!

مدیریت رسانه، تصمیم‌گیر اصلی است
درباره مدیریت رسانه‌ها و رسانه پاك كه هدفش اطلاع‌رسانی دقیق و درست و محافظت از انسان‌هاست با علی‌اكبر عبدالرشیدی، روزنامه‌نگار، مجری تلویزیون، مترجم و فعال رسانه هم‌صحبت شدیم تا نظر او را درباره زندگی در عصر ارتباطات و رسانه جویا شویم. 
عبدالرشیدی بر این باور است كه برای كاركرد رسانه نمی‌توان تعریف مشخصی ارائه كرد. كاركرد رسانه معمولا مورد توافق گردانندگان و مخاطبان قرار می‌گیرد. در تعریف كلی رسانه آمده است: هدف رسانه ارائه یك پیام به تعداد زیادی از افراد جامعه است. در كنار این تعریف این سؤال به وجود می‌آید كه رسانه چرا باید پیام دهد؟ تعریف آكادمیك رسانه به این سؤال پاسخ می‌دهد: رسانه كارش همسویی مخاطبان رسانه است كه در نگاه كلان جامعه را هدف قرار می‌دهد. این همسویی از طریق آگاه كردن و روشنگری برای تفاهم و تعامل بیشتر به منظور حفظ منافع گروهی و ملی صورت می‌گیرد. این تعریف كلی است و در طراحی جزئیات، گردانندگان رسانه هستند كه تصمیم می‌گیرند روی چه موضوعی متمركز شوند؛ مثلا یك رسانه تصمیم می‌گیرد روی موضوع اقتصادی آگاهی بخشی مخاطبان خود متمركز شود. این كه چگونه و به چه اندازه از اخبار منتشر شود باز هم بستگی به صاحبان رسانه دارد. مثلا یك رسانه تصمیم می‌گیرد روی اخبار خوب متمركز شود. 
این مجری پیشكسوت می‌گوید: وقتی رویكرد رسانه مشخص می‌شود، مخاطبان هستند كه تصمیم می‌گیرند همراه این رویكرد حركت كنند یا نه. اگر همراهی خوب باشد، رسانه در رویكرد خود موفق می‌شود وگرنه شكست می‌خورد. موفقیت رسانه به نوع زبان و چگونگی ارائه خبر و مطالب بستگی دارد. هر چه این بسته‌بندی بهتر باشد، رسانه موفق‌تر می‌شود. 

پرهیز از انباشت خبر منفی 
به عبدالرشیدی می‌گویم، در جامعه ما كه مدتی است تقریبا هر روز با انواع اخبار غیرقابل پیش‌بینی اقتصادی و سیاسی روبه‌روست به جای این كه رسانه‌ها در جامعه موج ایجاد كرده و سمت و سوی افكار را تعیین كنند این مردم و نیاز آنهاست كه در رسانه موج ایجاد می‌كند. شاید به همین دلیل است كه رسانه‌های كشور ما با انباشت خبر منفی رو‌به‌رو شده است. 
این فعال رسانه‌ای می‌گوید: درستش این است كه رسانه‌ها در جامعه موج ایجاد كنند، آن‌هم برای تعامل، تفاهم و امید بیشتر بین مردم. در چنین نگرشی اگر رسانه‌ها روی اخبار منفی متمركز می‌شوند، برای اصلاح روش یا ارائه راهكارهای بهتر و موثرتر است. رسانه‌های بزرگ در تمام دنیا بر این باورند كه در همه جای جهان نارسایی‌ها و ضعف‌هایی وجود دارد و جلوی انتشار اخبار منفی را نمی‌توان گرفت، اما زمانی كه افرادی كه در رسانه‌ها مشغول به كارند، افرادی كاربلدند و به زبان بدن و فن بیان مسلط هستند و نگارش خبر و روش تحلیل را می‌دانند، می‌توانند نارسایی‌ها و كمبودهای جامعه را به‌درستی منعكس كنند كه جامعه از انباشت خبر منفی آسیب نبیند. صاحبان رسانه‌ها و اهالی رسانه باید به سلامت روان مردم جامعه توجه داشته باشند و بدانند انتشار بیش از حد اخبار منفی روان مردم جامعه را بر هم زده و آستانه تحمل آنها را پایین می‌آورد. زمانی كه رسانه‌ها روی انتشار اخبار منفی متمركز می‌شوند، مردم به مرور امید خود را برای بهبود از دست داده و برای نجات ذهن و روان خود از این آسیب كم‌كم حساسیت خود نسبت به آن اخبار را از دست می‌دهند و اینجاست كه رسانه كاركرد خود را از دست می‌دهد. رسانه‌ها تا زمانی باید روی یك خبر منفی یا بد متمركز شوند كه در حد هشدار باشد و بعد از آن روی ارائه راهكار متمركز شوند. 
​​​​​​​
شبكه‌های اجتماعی ترس ندارد 
به عبدالرشیدی می‌گویم: اكنون شبكه‌های اجتماعی فعالند و هر فردی با داشتن یك اكانت توییتر یا یك صفحه در اینستاگرام می‌تواند اخباری را منتشر كند كه هیچ ناظری بر درستی یا نادرستی آن نظارت ندارد و تفكر رسانه‌ای پشت آنها نیست و الزاما فعالان شبكه‌های اجتماعی آدم‌های رسانه‌ای نیستند. در چنین شرایطی چگونه باید به مردم آموزش داد كه اخبار و رسانه‌ها را انتخاب كنند و چگونه می‌توان اخبار شبكه‌های اجتماعی را مدیریت كرد؟
این مجری می‌گوید: مواجهه با شبكه‌های اجتماعی به عنوان یك پدیده نوظهور اتفاق جدیدی نیست. زمانی كه صنعت چاپ اختراع شد همین نگرانی به وجود آمد كه كسی را كه ما نمی‌شناسیم، می‌تواند كتابی را منتشر كرده و بر افكار عمومی تاثیر بگذارد، اما به مرور همان‌هایی كه نگران بودند از صنعت چاپ استفاده كرده و كتاب و روزنامه و... منتشر كردند و نگرانی از بین رفت. زمانی كه رادیو و تلویزیون هم اختراع شد باز هم عده‌ای نگران شدند، اما به مرور همه یاد گرفتند كه می‌توانند رادیو و تلویزیون مختص خود را داشته و افكار و عقاید خود را بیان كنند. هر پدیده جدید اول نگرانی‌ها و ترس‌های خاص خود را دارد، اما به مرور می‌توان بر آن فائق آمد. شبكه‌های اجتماعی هم به مرور راه و رسم خود را پیدا می‌كنند. به مرور آنهایی كه با این فضا آشنا هستند و در واقع رسانه را می‌شناسند از همین شبكه‌های اجتماعی استفاده كرده و سواد رسانه‌ای مردم را ارتقا داده و به آنها آموزش می‌دهند كه چه اخبار و چه رسانه و چه شبكه اجتماعی را برای خواندن و استفاده كردن انتخاب كنند. به مرور ساز و كار و قانون برای مدیریت شبكه‌های اجتماعی شكل می‌گیرد همان‌طور كه برای كتاب و نشریات و رادیو و تلویزیون شكل گرفت و اجرایی شد. بنابراین جای نگرانی نیست، فقط باید كمی صبور بود و به فكر ساز و كار برای این فضای جدید  ـ كه در دسترس‌تر و سریع‌تر هم هست ـ بود.