چاردیواری از كارگاه خیاطی شیرخوارگان حسینی گزارش میدهد-
دوخت و دوز عشق
وارد كه میشوم، همین جوری سرانگشتی كه حساب میكنم بهنظرم 50 نفری بلكه بیشتر باشند، دورتادور اتاق نشستهاند، چند نفر پشت چرخ خیاطی، چند نفر قیچی به دست وسط پارچهها در حال برش دادن، گروهی نخ و سوزن آماده میكنند و عدهای هم پشت پنجره روی زمین بسته بندی لباسها را انجام میدهند، همان پنجرهای كه گنبد زیبای امامزاده حسین معروف مردم قزوین از پشتش دلبری میكند، هرازگاهی فضا به عطر صلوات و ذكر یا حسین و یا حسین و یاحسین... معطر میشود، دل آدم را اصلا برمیدارد و با خودش میبرد به كربلا... داستان گزارش امروز ما كه از شهر قزوین آمده است یك كارگاه خیاطی متفاوت است، دوخت و دوزی عاشقانه از آستان مقدس یك امامزاده كه خانمهای خانه دار و خادمان افتخاری دست به دست هم دادهاند برای دوختن چند هزار لباس به نیت حضرت علیاصغر كه نذر شیرخوارگان حسینی است.
به یاد دفاع مقدس و پشت جبههها
آنطور كه خانم محبوبه محمدی فخر، مسؤول خادمان افتخاری و مسؤول فرهنگی آستان امامزاده برای ما توضیح میدهد آغاز این كار خیر و خداپسندانه به حدود هشت سال پیش باز میگردد كه ابتدا 500 لباس نذر شد و در ادامه با گسترش آن و حمایت خیرین و حضور و مشاركت بیشتر بانوان تا به امروز به چند هزار لباس رسیده است.
محمدی فخر میگوید از یك ماه پیش كار را آغاز كردهاند و به طور میانگین روزانه نزدیك به صدنفر از خانمها كار دوختودوز را انجام میدهند، نیمی صبحها میآیند و نیمی دیگر عصرها، جالب است كه حتی برخی با خودشان چرخ خیاطی هم میآورند. خانمهای خیر و خادمان افتخاری نزدیك محرم كارشان حسابی اوج میگیرد و حدود 11 ساعت كار میكنند، از 8 صبح چرخها به صدا در میآیند تا نماز ظهر و بعد گروه دیگری میآیند و تا اذان مغرب و حتی پس از آن گاهی كار ادامه دارد. محمدی فخر میگوید اینجا همه با وضو كار میكنند، نیت میكنند و خیلیها هم حاجت روا شدهاند، در واقع این یك حركت بزرگ فرهنگی و اجتماعی است كه توسط بانوان و خیرین محترم شكل گرفته و هر سال از سال قبل گسترده تر میشود. وقتی از او میپرسم این لباسها سرانجام شان چیست، میگوید: این بستهها در مناطق و مكانهای مختلف توزیع میشود، مثلا شیرخوارگاهها و بیمارستانها و كودكان بیمار و زندانها كلا كسانی كه به نوعی گرفتاری دارند و حاجتی میخواهند از خداوند ما سعی میكنیم یك دست لباس به آنها برسانیم و اوج آن همایش شیرخوارگان حسینی است كه نخستین جمعه دهه اول ماهمحرم برگزار میشود.
او به وجه دیگری از این اتفاق هم اشاره میكند و توضیح میدهد: ما اینجا یك نهاد كاملا مردمی ایجاد كرده و توانستیم بین زائران و خادمان یك وحدت و انسجامی ایجاد كنیم كه فقط منحصر به ایام محرم نیست و در بقیه سال هم فعال هستند. محمدیفخر ادامه میدهد: در سالهای قبل ما تعداد زیادی دستكش و شلوار و كلاه برای رزمندگان و مدافعان حرم دوختیم و بافتیم و به دست شان رسید، در مناسبتهای مختلف و بهطور منظم در آستان امامزاده گرد هم میآییم و گره و گرفتاری را سعی میكنیم بگشاییم.
این بانوی قرآنی كشورمان میگوید این كارها او را به یاد دوران دفاع مقدس میاندازد وقتی مادران رزمندگان و خانواده شهدا دور هم جمع میشدند و برای سلامت و پیروزی رزمندگان دعا میكردند و نذر داشتند. به گفته محمدی فخر این حركت و امر خیر در میان شركتكنندگان یك نشاط معنوی هم ایجاد میكند.
به عشق علی اصغر (ع)
وقتی صحبتهایم با محمدیفخر تمام میشود سری به محوطه میزنم و خانمی را میبینم كه تكههایی از سربندهای علیاصغر را در دست دارد. از او میپرسم شغلش چیست که میگوید معلم بازنشسته است و صبحها به امامزاده میآید و گوشهای از كار را میگیرد. او در ادامه میگوید: هركسی اینجا میآید حاجتی داشته یا دارد، دلش میلرزد وقتی پشت چرخها مینشیند، ما با عشق آقا امام حسین(ع) و علیاصغرش اینجا دور هم مینشینیم و بركت كار هم با وجود مقدس خودشان است. این بانو میگوید خیلی از زائران وقتی متوجه میشوند چه حركت زیبایی اینجا در حال شكل گیری است میآیند و كمك میكنند. زائری داشتیم كه فقط آمده بود پنج دقیقهای استراحت و زیارتی كند و برود اما یك روز ظهر تا عصر كنار ما نشسته و كمك كرده و وقتی میرفته با اشك گفته: سبك شدم!
وارد كه میشوم، همین جوری سرانگشتی كه حساب میكنم بهنظرم 50 نفری بلكه بیشتر باشند، دورتادور اتاق نشستهاند، چند نفر پشت چرخ خیاطی، چند نفر قیچی به دست وسط پارچهها در حال برش دادن، گروهی نخ و سوزن آماده میكنند و عدهای هم پشت پنجره روی زمین بسته بندی لباسها را انجام میدهند، همان پنجرهای كه گنبد زیبای امامزاده حسین معروف مردم قزوین از پشتش دلبری میكند، هرازگاهی فضا به عطر صلوات و ذكر یا حسین و یا حسین و یاحسین... معطر میشود، دل آدم را اصلا برمیدارد و با خودش میبرد به كربلا... داستان گزارش امروز ما كه از شهر قزوین آمده است یك كارگاه خیاطی متفاوت است، دوخت و دوزی عاشقانه از آستان مقدس یك امامزاده كه خانمهای خانه دار و خادمان افتخاری دست به دست هم دادهاند برای دوختن چند هزار لباس به نیت حضرت علیاصغر كه نذر شیرخوارگان حسینی است.
به یاد دفاع مقدس و پشت جبههها
آنطور كه خانم محبوبه محمدی فخر، مسؤول خادمان افتخاری و مسؤول فرهنگی آستان امامزاده برای ما توضیح میدهد آغاز این كار خیر و خداپسندانه به حدود هشت سال پیش باز میگردد كه ابتدا 500 لباس نذر شد و در ادامه با گسترش آن و حمایت خیرین و حضور و مشاركت بیشتر بانوان تا به امروز به چند هزار لباس رسیده است.
محمدی فخر میگوید از یك ماه پیش كار را آغاز كردهاند و به طور میانگین روزانه نزدیك به صدنفر از خانمها كار دوختودوز را انجام میدهند، نیمی صبحها میآیند و نیمی دیگر عصرها، جالب است كه حتی برخی با خودشان چرخ خیاطی هم میآورند. خانمهای خیر و خادمان افتخاری نزدیك محرم كارشان حسابی اوج میگیرد و حدود 11 ساعت كار میكنند، از 8 صبح چرخها به صدا در میآیند تا نماز ظهر و بعد گروه دیگری میآیند و تا اذان مغرب و حتی پس از آن گاهی كار ادامه دارد. محمدی فخر میگوید اینجا همه با وضو كار میكنند، نیت میكنند و خیلیها هم حاجت روا شدهاند، در واقع این یك حركت بزرگ فرهنگی و اجتماعی است كه توسط بانوان و خیرین محترم شكل گرفته و هر سال از سال قبل گسترده تر میشود. وقتی از او میپرسم این لباسها سرانجام شان چیست، میگوید: این بستهها در مناطق و مكانهای مختلف توزیع میشود، مثلا شیرخوارگاهها و بیمارستانها و كودكان بیمار و زندانها كلا كسانی كه به نوعی گرفتاری دارند و حاجتی میخواهند از خداوند ما سعی میكنیم یك دست لباس به آنها برسانیم و اوج آن همایش شیرخوارگان حسینی است كه نخستین جمعه دهه اول ماهمحرم برگزار میشود.
او به وجه دیگری از این اتفاق هم اشاره میكند و توضیح میدهد: ما اینجا یك نهاد كاملا مردمی ایجاد كرده و توانستیم بین زائران و خادمان یك وحدت و انسجامی ایجاد كنیم كه فقط منحصر به ایام محرم نیست و در بقیه سال هم فعال هستند. محمدیفخر ادامه میدهد: در سالهای قبل ما تعداد زیادی دستكش و شلوار و كلاه برای رزمندگان و مدافعان حرم دوختیم و بافتیم و به دست شان رسید، در مناسبتهای مختلف و بهطور منظم در آستان امامزاده گرد هم میآییم و گره و گرفتاری را سعی میكنیم بگشاییم.
این بانوی قرآنی كشورمان میگوید این كارها او را به یاد دوران دفاع مقدس میاندازد وقتی مادران رزمندگان و خانواده شهدا دور هم جمع میشدند و برای سلامت و پیروزی رزمندگان دعا میكردند و نذر داشتند. به گفته محمدی فخر این حركت و امر خیر در میان شركتكنندگان یك نشاط معنوی هم ایجاد میكند.
به عشق علی اصغر (ع)
وقتی صحبتهایم با محمدیفخر تمام میشود سری به محوطه میزنم و خانمی را میبینم كه تكههایی از سربندهای علیاصغر را در دست دارد. از او میپرسم شغلش چیست که میگوید معلم بازنشسته است و صبحها به امامزاده میآید و گوشهای از كار را میگیرد. او در ادامه میگوید: هركسی اینجا میآید حاجتی داشته یا دارد، دلش میلرزد وقتی پشت چرخها مینشیند، ما با عشق آقا امام حسین(ع) و علیاصغرش اینجا دور هم مینشینیم و بركت كار هم با وجود مقدس خودشان است. این بانو میگوید خیلی از زائران وقتی متوجه میشوند چه حركت زیبایی اینجا در حال شكل گیری است میآیند و كمك میكنند. زائری داشتیم كه فقط آمده بود پنج دقیقهای استراحت و زیارتی كند و برود اما یك روز ظهر تا عصر كنار ما نشسته و كمك كرده و وقتی میرفته با اشك گفته: سبك شدم!
مانور 100 هزار نفری مادران و شیرخوارگان حسینی
جمعه همین هفته قرار است صد هزار مادر همراه با شیرخوارگان حسینی خود یكی از بزرگترین اجتماعات عاشورایی تاریخ را در ورزشگاه آزادی تهران رقم بزنند؛ اتفاقی كه اجرای آن بهعهده مجمع جهانی حضرت علیاصغر(ع) است. داوود منافیپور، دبیر این مجمع جهانی درباره این كه چرا در فراخوان برگزاری مراسم شیرخوارگان، بانوان و مادران نقش اصلی را بازی میكنند و مورد خطاب قرار گرفتهاند، نكات جالبی را طرح كرده و گفته است: بانوان، مركز این حركت هستند. بانوان و زنانی كه محور تربیت بشر هستند. زن فقط مربی فرزند نیست، زن مربی همسر نیز هست. زن زندهكننده جامعه است به همین دلیل بخش قابل توجهی از هجمههای دشمن هم متوجه زنهای ایران است. در خلال این برنامهها فقط روضهخوانی و واقعهخوانی نداریم. ما در قالب این برنامه قدرت تربیت و مربی بودن زن را نشان میدهیم. این حركت رونمایی از قدرت تربیت زن است.
به یاد دفاع مقدس و پشت جبههها
آنطور كه خانم محبوبه محمدی فخر، مسؤول خادمان افتخاری و مسؤول فرهنگی آستان امامزاده برای ما توضیح میدهد آغاز این كار خیر و خداپسندانه به حدود هشت سال پیش باز میگردد كه ابتدا 500 لباس نذر شد و در ادامه با گسترش آن و حمایت خیرین و حضور و مشاركت بیشتر بانوان تا به امروز به چند هزار لباس رسیده است.
محمدی فخر میگوید از یك ماه پیش كار را آغاز كردهاند و به طور میانگین روزانه نزدیك به صدنفر از خانمها كار دوختودوز را انجام میدهند، نیمی صبحها میآیند و نیمی دیگر عصرها، جالب است كه حتی برخی با خودشان چرخ خیاطی هم میآورند. خانمهای خیر و خادمان افتخاری نزدیك محرم كارشان حسابی اوج میگیرد و حدود 11 ساعت كار میكنند، از 8 صبح چرخها به صدا در میآیند تا نماز ظهر و بعد گروه دیگری میآیند و تا اذان مغرب و حتی پس از آن گاهی كار ادامه دارد. محمدی فخر میگوید اینجا همه با وضو كار میكنند، نیت میكنند و خیلیها هم حاجت روا شدهاند، در واقع این یك حركت بزرگ فرهنگی و اجتماعی است كه توسط بانوان و خیرین محترم شكل گرفته و هر سال از سال قبل گسترده تر میشود. وقتی از او میپرسم این لباسها سرانجام شان چیست، میگوید: این بستهها در مناطق و مكانهای مختلف توزیع میشود، مثلا شیرخوارگاهها و بیمارستانها و كودكان بیمار و زندانها كلا كسانی كه به نوعی گرفتاری دارند و حاجتی میخواهند از خداوند ما سعی میكنیم یك دست لباس به آنها برسانیم و اوج آن همایش شیرخوارگان حسینی است كه نخستین جمعه دهه اول ماهمحرم برگزار میشود.
او به وجه دیگری از این اتفاق هم اشاره میكند و توضیح میدهد: ما اینجا یك نهاد كاملا مردمی ایجاد كرده و توانستیم بین زائران و خادمان یك وحدت و انسجامی ایجاد كنیم كه فقط منحصر به ایام محرم نیست و در بقیه سال هم فعال هستند. محمدیفخر ادامه میدهد: در سالهای قبل ما تعداد زیادی دستكش و شلوار و كلاه برای رزمندگان و مدافعان حرم دوختیم و بافتیم و به دست شان رسید، در مناسبتهای مختلف و بهطور منظم در آستان امامزاده گرد هم میآییم و گره و گرفتاری را سعی میكنیم بگشاییم.
این بانوی قرآنی كشورمان میگوید این كارها او را به یاد دوران دفاع مقدس میاندازد وقتی مادران رزمندگان و خانواده شهدا دور هم جمع میشدند و برای سلامت و پیروزی رزمندگان دعا میكردند و نذر داشتند. به گفته محمدی فخر این حركت و امر خیر در میان شركتكنندگان یك نشاط معنوی هم ایجاد میكند.
به عشق علی اصغر (ع)
وقتی صحبتهایم با محمدیفخر تمام میشود سری به محوطه میزنم و خانمی را میبینم كه تكههایی از سربندهای علیاصغر را در دست دارد. از او میپرسم شغلش چیست که میگوید معلم بازنشسته است و صبحها به امامزاده میآید و گوشهای از كار را میگیرد. او در ادامه میگوید: هركسی اینجا میآید حاجتی داشته یا دارد، دلش میلرزد وقتی پشت چرخها مینشیند، ما با عشق آقا امام حسین(ع) و علیاصغرش اینجا دور هم مینشینیم و بركت كار هم با وجود مقدس خودشان است. این بانو میگوید خیلی از زائران وقتی متوجه میشوند چه حركت زیبایی اینجا در حال شكل گیری است میآیند و كمك میكنند. زائری داشتیم كه فقط آمده بود پنج دقیقهای استراحت و زیارتی كند و برود اما یك روز ظهر تا عصر كنار ما نشسته و كمك كرده و وقتی میرفته با اشك گفته: سبك شدم!
وارد كه میشوم، همین جوری سرانگشتی كه حساب میكنم بهنظرم 50 نفری بلكه بیشتر باشند، دورتادور اتاق نشستهاند، چند نفر پشت چرخ خیاطی، چند نفر قیچی به دست وسط پارچهها در حال برش دادن، گروهی نخ و سوزن آماده میكنند و عدهای هم پشت پنجره روی زمین بسته بندی لباسها را انجام میدهند، همان پنجرهای كه گنبد زیبای امامزاده حسین معروف مردم قزوین از پشتش دلبری میكند، هرازگاهی فضا به عطر صلوات و ذكر یا حسین و یا حسین و یاحسین... معطر میشود، دل آدم را اصلا برمیدارد و با خودش میبرد به كربلا... داستان گزارش امروز ما كه از شهر قزوین آمده است یك كارگاه خیاطی متفاوت است، دوخت و دوزی عاشقانه از آستان مقدس یك امامزاده كه خانمهای خانه دار و خادمان افتخاری دست به دست هم دادهاند برای دوختن چند هزار لباس به نیت حضرت علیاصغر كه نذر شیرخوارگان حسینی است.
به یاد دفاع مقدس و پشت جبههها
آنطور كه خانم محبوبه محمدی فخر، مسؤول خادمان افتخاری و مسؤول فرهنگی آستان امامزاده برای ما توضیح میدهد آغاز این كار خیر و خداپسندانه به حدود هشت سال پیش باز میگردد كه ابتدا 500 لباس نذر شد و در ادامه با گسترش آن و حمایت خیرین و حضور و مشاركت بیشتر بانوان تا به امروز به چند هزار لباس رسیده است.
محمدی فخر میگوید از یك ماه پیش كار را آغاز كردهاند و به طور میانگین روزانه نزدیك به صدنفر از خانمها كار دوختودوز را انجام میدهند، نیمی صبحها میآیند و نیمی دیگر عصرها، جالب است كه حتی برخی با خودشان چرخ خیاطی هم میآورند. خانمهای خیر و خادمان افتخاری نزدیك محرم كارشان حسابی اوج میگیرد و حدود 11 ساعت كار میكنند، از 8 صبح چرخها به صدا در میآیند تا نماز ظهر و بعد گروه دیگری میآیند و تا اذان مغرب و حتی پس از آن گاهی كار ادامه دارد. محمدی فخر میگوید اینجا همه با وضو كار میكنند، نیت میكنند و خیلیها هم حاجت روا شدهاند، در واقع این یك حركت بزرگ فرهنگی و اجتماعی است كه توسط بانوان و خیرین محترم شكل گرفته و هر سال از سال قبل گسترده تر میشود. وقتی از او میپرسم این لباسها سرانجام شان چیست، میگوید: این بستهها در مناطق و مكانهای مختلف توزیع میشود، مثلا شیرخوارگاهها و بیمارستانها و كودكان بیمار و زندانها كلا كسانی كه به نوعی گرفتاری دارند و حاجتی میخواهند از خداوند ما سعی میكنیم یك دست لباس به آنها برسانیم و اوج آن همایش شیرخوارگان حسینی است كه نخستین جمعه دهه اول ماهمحرم برگزار میشود.
او به وجه دیگری از این اتفاق هم اشاره میكند و توضیح میدهد: ما اینجا یك نهاد كاملا مردمی ایجاد كرده و توانستیم بین زائران و خادمان یك وحدت و انسجامی ایجاد كنیم كه فقط منحصر به ایام محرم نیست و در بقیه سال هم فعال هستند. محمدیفخر ادامه میدهد: در سالهای قبل ما تعداد زیادی دستكش و شلوار و كلاه برای رزمندگان و مدافعان حرم دوختیم و بافتیم و به دست شان رسید، در مناسبتهای مختلف و بهطور منظم در آستان امامزاده گرد هم میآییم و گره و گرفتاری را سعی میكنیم بگشاییم.
این بانوی قرآنی كشورمان میگوید این كارها او را به یاد دوران دفاع مقدس میاندازد وقتی مادران رزمندگان و خانواده شهدا دور هم جمع میشدند و برای سلامت و پیروزی رزمندگان دعا میكردند و نذر داشتند. به گفته محمدی فخر این حركت و امر خیر در میان شركتكنندگان یك نشاط معنوی هم ایجاد میكند.
به عشق علی اصغر (ع)
وقتی صحبتهایم با محمدیفخر تمام میشود سری به محوطه میزنم و خانمی را میبینم كه تكههایی از سربندهای علیاصغر را در دست دارد. از او میپرسم شغلش چیست که میگوید معلم بازنشسته است و صبحها به امامزاده میآید و گوشهای از كار را میگیرد. او در ادامه میگوید: هركسی اینجا میآید حاجتی داشته یا دارد، دلش میلرزد وقتی پشت چرخها مینشیند، ما با عشق آقا امام حسین(ع) و علیاصغرش اینجا دور هم مینشینیم و بركت كار هم با وجود مقدس خودشان است. این بانو میگوید خیلی از زائران وقتی متوجه میشوند چه حركت زیبایی اینجا در حال شكل گیری است میآیند و كمك میكنند. زائری داشتیم كه فقط آمده بود پنج دقیقهای استراحت و زیارتی كند و برود اما یك روز ظهر تا عصر كنار ما نشسته و كمك كرده و وقتی میرفته با اشك گفته: سبك شدم!
مانور 100 هزار نفری مادران و شیرخوارگان حسینی
جمعه همین هفته قرار است صد هزار مادر همراه با شیرخوارگان حسینی خود یكی از بزرگترین اجتماعات عاشورایی تاریخ را در ورزشگاه آزادی تهران رقم بزنند؛ اتفاقی كه اجرای آن بهعهده مجمع جهانی حضرت علیاصغر(ع) است. داوود منافیپور، دبیر این مجمع جهانی درباره این كه چرا در فراخوان برگزاری مراسم شیرخوارگان، بانوان و مادران نقش اصلی را بازی میكنند و مورد خطاب قرار گرفتهاند، نكات جالبی را طرح كرده و گفته است: بانوان، مركز این حركت هستند. بانوان و زنانی كه محور تربیت بشر هستند. زن فقط مربی فرزند نیست، زن مربی همسر نیز هست. زن زندهكننده جامعه است به همین دلیل بخش قابل توجهی از هجمههای دشمن هم متوجه زنهای ایران است. در خلال این برنامهها فقط روضهخوانی و واقعهخوانی نداریم. ما در قالب این برنامه قدرت تربیت و مربی بودن زن را نشان میدهیم. این حركت رونمایی از قدرت تربیت زن است.
تیتر خبرها
-
شرمندگی سینما در برابر یک واقعه
-
دوخت و دوز عشق
-
شمارش معکوس برای گام سوم
-
لرزه بر لانه عنکبوت
-
سواحل روی موج آزادسازی
-
پیشگامان درمان ناباروری
-
کشتی امام حسین؟ع؟ برای همه سلیقهها جا دارد
-
رونمایی از «كیان» ایرانی
-
سقفم آرزوست ...
-
چرا شکاف طبقاتی بیشتر شد؟
-
داستان یک دوراهی
-
آسیب رشد اقتصادی بدون عدالت
-
وعده نصرا... عملی شد
-
واکنش شمخانی به عملیات حزب ا... علیه رژیم صهیونیستی
-
رهبر انصارا...: جنایت ائتلاف در حمله به اسرای جنگی یمن را محکوم میکنیم