یک جغرافیای متفاوت
به گزارش جام‌جم، سریال وقت صبح فضای معنوی دارد و به مسائل اجتماعی هم می‌پردازد. جواد میرزاآقازاده، نویسنده، كارگردان و تهیه‌كننده مجموعه وقت صبح درباره تولید این اثر به جام‌جم می‌گوید: قصه در ارتباط با روحانی‌ای است كه در معرض انتخاب قرار می‌گیرد. همین مساله من را در موقعیت روایت یك داستان اخلاقی قرار می‌داد كه وجه دراماتیك و جذابی داشت. به‌ویژه این‌كه قصه روحانی هم بخش دراماتیك را مضاعف می‌كرد. در واقع تعریف قصه در پس زمینه فرهنگی، اجتماعی و بومی باعث می‌شود تا قصه جذاب‌تر شود.وی ادامه می‌دهد: البته ما قصه را در تهران به تصویر نكشیدیم، بلكه سراغ محله‌های شهر سمنان رفتیم. می‌خواستیم باورپذیری قصه را برای مخاطبان بیشتر كنیم. ضمن این‌كه كار در صدا و سیمای مركز سمنان و به سفارش سیمای مركز استان‌ها تولید می‌شد و ما برای قصه سراغ روستاهای اطراف سمنان هم رفتیم. هم مقاطع گذشته كه در دهه 60 می‌گذرد و هم مقاطع روز را در شهر سمنان و روستاهای اطراف آن ضبط كردیم. در مجموع سمنان به لحاظ فضای بومی و بستر جغرافیایی برای قصه مناسب بود.این كارگردان در پاسخ به این سؤال كه آیا رویكرد گردشگردی هم داشتید یا نه؟ توضیح می‌دهد: رویكرد ما گردشگری نبود، اما به شكل غیرمستقیم و در فواصل داستان به این موضوع هم پرداخت كردیم. اولویت، هویت فرهنگی استان بود.
میرزاآقازاده درباره انتخاب كاوه خداشناس به عنوان نقش محوری سریال می‌گوید: بازیگر بسیار توانایی است و بعد از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدیم كه او گزینه خوبی برای ایفای نقش روحانی قصه است. شناخت و تحلیل خوبی درباره شخصیت داشت كه همین به پرداخت قصه كمك می‌كرد.
وی درباره دیگر مفاهیم سریال وقت صبح عنوان می‌كند: محوریت مهم سریال وقت صبح نقش مسجد در بطن زندگی مردم است و به مفاهیم ازدواج آسان، تعاملات خانوادگی و ... هم  پرداخته‌ایم.
لابد قیافه‌ام به پولدارها می‌خورد!
كاظم هژیرآزاد، بازیگر سریال وقت صبح درباره نقشش در این سریال می‌گوید: سال گذشته بود كه به سمنان رفتیم و در سریال وقت صبح بازی كردیم. در این سریال نقش پیمانكاری را بازی كردم كه بساز و بفروش است. او مرتب به دنبال آبادانی و مدرن بودن هست، به همین دلیل می‌خواهد ساختمان‌های جدید در شهر بسازد تا شهر را از حالت روستایی بودن خارج كند.
وی درباره این‌كه چطور این نقش به شما پیشنهاد شد، با خنده عنوان می‌كند: لابد قیافه ام به آدم‌های پولدار و پیمانكار می‌خورد كه مرتب از این نقش‌ها به من پیشنهاد می‌شود! تا این‌كه یكی از كارگرهای ساختمان این پیمانكار در حالی كه بیمه نبوده برایش اتفاقی می‌افتد و او را با ماجراهایی رو‌به‌رو می‌كند و پای روحانی محل را به وسط می‌كشاند و او تلاش می‌كند تا این آقای پیمانكار را كه در قصه به نام سعدی می‌شناسیم، راضی كند تا فكری به حال این كارگر كند.
هژیرآزاد درباره نام  شخصیتی که نقش او را به عهده دارد،  اشاره می‌كند: نمی‌دانم چرا نامش سعدی است. باید از نویسنده و كارگردان این را پرسید، ولی حتما دلایل خودشان را داشتند.
وی كار با میرزاآقازاده در كسوت كارگردان را خوب ارزیابی می‌كند و می‌گوید: او جوانی است كه تلاشش را در كار می‌كند و ما هم به عنوان بازیگر مشكلی با او نداشتیم و تعامل در كار داشتیم.
این هنرمند در پایان آرزو می‌كند كه نقش‌های خوبی برای بازیگران میانسال نوشته شود، چون از این طریق امرار معاش می‌كنند.