تاخت و تاز ترجمه در ذهن بچه ها

گفت‌وگو با مصطفی رحماندوست و نادر قدیانی درباره رشد بی رویه كتاب‌های ترجمه برای كودكان و نوجوانان

تاخت و تاز ترجمه در ذهن بچه ها

كتاب‌های ترجمه، بازار كتاب كودك و نوجوان را تسخیر كرده‌ و عرصه بر نویسندگان ایرانی تنگ شده است. بر اساس آمارهای خانه كتاب، تا پایان سال گذشته تعداد كتاب‌های ترجمه برای گروه سنی كودك و نوجوان فقط كمی از تعداد كتاب‌های تالیفی بیشتر بود، اما در همین شش ماهه اول امسال، تعداد ترجمه‌ها 5/1 برابر تعداد تالیفی‌ها شده و این یعنی یك بازار ناعادلانه برای نویسنده‌های ایرانی كه می‌تواند پیامدهای اقتصادی و فرهنگی زیادی داشته باشد. جان كلام این‌كه اگر نویسنده‌های ایرانی را تولیدكنندگان فرهنگ تعریف كنیم، آنها هم مثل بسیاری از تولیدكنندگان دیگر، زیر بار واردات كالاهای خارجی، كمر خم كرده‌اند و باید فكری به حال‌شان بشود. تمام این ماجراها برمی‌گردد به این‌كه انتشار كتاب‌های خارجی با كیفیت و رنگ و لعاب بهتر و زیباتر، مادامی كه حق مؤلف یا كپی‌رایت پرداخت نشود، ارزان‌تر از كتاب‌های ایرانی تمام می‌شود. در ضمن، فروش كتاب‌های خارجی تقریبا تضمین‌ شده است و به همین دو علت اصلی ناشران بیشتر از قبل به انتشار كتاب‌های ترجمه مشتاق شده‌اند و در نتیجه مؤلف ایرانی به حاشیه رفته، چه بسا عطای نوشتن را به لقای آن ببخشد. اما خبرهایی از وزارت ارشاد رسیده كه از تغییر وضعیت حكایت دارد و گویا اداره صدور مجوز كتاب در این وزارتخانه تلاشی را آغاز كرده برای كنترل افزایش بی‌حساب ترجمه در حوزه كودك و نوجوان.

 چرا كتاب‌ ترجمه برای ناشر ارزان تمام می‌شود؟
روال نشر كتاب‌های تالیفی به این ترتیب است كه ناشر به نویسنده حق‌التالیف می‌دهد و براساس قراردادهای مشخصی اجازه انتشار كتاب را از نویسنده می‌خرد. پس از آن كتاب وارد مرحله ویرایش می‌شود. كتاب‌های كودك و نوجوان معمولا نیاز به تصویرگری دارند و در نتیجه ناشر باید هزینه‌ای بابت این كار هم پرداخت كند. بعد از همه اینها نوبت به طراحی جلد و صفحه آرایی می‌رسد كه این موارد نیز هزینه‌هایی به ناشر
تحمیل می‌كند.
روال نشر كتاب‌های ترجمه اما متفاوت است. در این باره خاطره‌ای بخوانید از یك گرافیست كه در دفتر انتشاراتی مشغول به كار است. او تعریف می‌كند: معمولا ناشر سالی یكی دو بار، همزمان با نمایشگاه‌ كتاب فرانكفورت یا سایر نمایشگاه‌های معتبر جهانی به خارج از كشور سفر  کرده و یك نسخه از كتاب‌های پرفروش حوزه كودك و نوجوان یا حتی بزرگسال را خریداری می‌كند. اگر ناشر امكان مسافرت نداشته باشد از دوست یا آشنایی در آن‌سوی مرزها می‌خواهد كتاب‌های پرفروش را برایش تهیه
و ارسال كند.
وقتی كتاب‌ها به دست ناشر می‌رسد، آن را در اختیار من یا یكی دیگر از همكارانم قرار می‌دهد. من تمام صفحات كتاب را اسكن می‌كنم. پرینت اسكن‌ها را برای مترجم می‌فرستیم و فایل اسكن شده تمام صفحاتی را كه تصویر دارند در نرم‌افزار فتوشاپ اصلاح می‌كنیم. متن انگلیسی را حذف و رنگ و لعاب تصاویر را درست می‌كنیم. وقتی فرم كلی كتاب مشخص شد و ترجمه‌ها به دستمان رسید، متن ترجمه شده را جایگزین متن خارجی می‌كنیم و بعد از اتمام صفحه‌آرایی، فایل نهایی به چاپخانه
ارسال می‌شود.
براساس اظهارات این گرافیست، گاهی ممكن است تصویرهای رنگی كتاب‌های خارجی به صورت سیاه و سفید یا حتی دورنگ درآید كه در هزینه‌های چاپ هم صرفه‌جویی می‌شود. به عبارت دقیق‌تر، ناشر در فرآیند ترجمه و بازنشر كتاب‌های خارجی این امكان را دارد كه هزینه‌ها را تا جای ممکن كاهش بدهد و درعین حال نگران فروش كتاب مورد نظر نباشد. ضمن این‌كه برخی ناشران حتی كتاب خارجی را ترجمه نمی‌كنند و فقط ترجمه‌های موجود در بازار را كمی تغییر می‌دهند و با اسم و گاهی ظاهر متفاوت به چاپ می‌رسانند!


ناشران حساب‌شده رفتار نمی‌کنند
مصطفی رحماندوست، از اقدام تازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بی‌خبر است و نمی‌داند اداره كتاب برای صدور مجوز كتاب‌های ترجمه چه برنامه‌هایی دارد اما درباره بی‌سامانی وضعیت كتاب‌های ترجمه در كشورمان می‌گوید: تردیدی نیست كه ما به كتاب‌های ترجمه هم نیاز داریم و لازم است كه با فرهنگ‌های دیگر آشنا شویم. معلوم است كه بچه‌های ما باید كتاب‌های خارجی را بخوانند و در جریان ادبیات روز جهان باشند اما در كشور ما قانون حق مؤلف رعایت نمی‌شود و این وحشتناك است.
این نویسنده تصریح می‌كند: ما در جهان به این معروف هستیم كه آثار دیگران را می‌دزدیم و این اصلا زیبا نیست.
این شاعر و نویسنده نام‌آشنای كودكان ادامه می‌دهد كه اگر انتشار آثار ترجمه تابع قوانین جهانی باشد، ناشران حساب‌شده‌تر رفتار می‌كنند و نمی‌توانند مطرح‌ترین كتاب‌های جهان را ارزان‌تر از آثار نویسندگان ایرانی به چاپ برسانند.
رحماندوست كه در ترجمه هم دستی دارد، اعتراف می‌كند كه سال‌ها پیش، شاید دو دهه قبل او نیز كتاب‌های خارجی را بدون اجازه مؤلف به فارسی ترجمه می‌كرده اما حالا حتما حق مؤلف را در نظر می‌گیرد، چرا كه می‌داند بدون پرداخت حق مؤلف چه لطمه بزرگی به صنعت نشر كشور وارد می‌شود.
برای این شاعر، بخش تاسف‌بار ماجرا این است كه قانون حق مؤلف یا كپی‌رایت، سال‌هاست كه در مجلس مانده و همین باعث شده كه بهترین آثار خارجی با آثار معمولی نویسندگان ایرانی در یك سطح و میزان قرار بگیرند.
به اعتقاد رحماندوست، اگر وزارت ارشاد محدودیت‌هایی برای انتشار آثار ترجمه در نظر بگیرد و مثلا بدون اجازه مؤلف، انتشار كتابش به زبان فارسی ممكن نباشد، آن‌وقت دیگر ترجمه ارزان تمام نمی‌شود و فروش كتاب‌های ترجمه، نویسندگان را به سمت نوشتن كتاب‌های بازاری سوق نمی‌دهد و نیز قراردادهای بین ناشران و نویسنده‌ها منصفانه و اصولی خواهد شد نه چیزی كه
امروز هست. رحماندوست گر چه نگران دور زدن ضوابط مربوط به انتشار كتاب‌های ترجمه است اما همچنان امید دارد كه قانون كپی‌رایت به تصویب برسد یا ضوابط انتشار كتاب‌های خارجی به سمت و سویی سوق پیدا كند كه بازار نشر ایران برای نویسنده ایرانی منصفانه و عادلانه باشد.




اداره کتاب چه اقدامی کرده است؟
خواننده جدی صفحات فرهنگی روزنامه كه باشید، می‌دانید این روزها سخت پیگیر تصویب لایحه حق مؤلف بوده‌ایم و گزارش‌هایی داشتیم به قلم محمدصادق علیزاده. در ادامه همین پیگیری‌ها، خبرهایی به دستمان رسیده از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی كه گویا برای صدور مجوز كتاب‌‌های خارجی در حوزه كودك و نوجوان سختگیری‌هایی در این وزارتخانه آغاز شده است.
به گزارش جام‌جم، طبق ضوابط جدید وزارت ارشاد، ناشر برای دریافت مجوز چاپ كتاب‌های خارجی باید از نویسنده یا ناشر اصلی كتاب‌‌های خارجی مجوز داشته باشد یا به نوعی حق مؤلف را مد نظر قرار داده باشد تا به این ترتیب افزایش بی‌حساب كتاب‌های ترجمه در حوزه كودك و نوجوان
كنترل شود.


همه‌اش شایع است!
نادر قدیانی، مدیر انتشارات باسابقه قدیانی درباره تازه‌ترین اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار بی‌اطلاعی می‌كند و می‌گوید، تا به حال به چنین موردی برنخورده است.
این ناشر ضمن این‌كه تاكید می‌كند، با قانون حق مؤلف موافق است، از آن استقبال می‌كند و امیدوار است قانونش هرچه زودتر تصویب شود، توضیح می‌دهد: اقدام تازه‌ای كه شما می‌گویید در وزارت ارشاد آغاز شده و از ناشران می‌خواهند كه اجازه انتشار كتاب‌ها را از مؤلف یا ناشر اصلی بگیرند، در واقع نوعی بی‌قانونی است كه بعید می‌دانم وزارت ارشاد مرتكب آن بشود.
قدیانی شنیده‌های ما را شایعه می‌داند و می‌گوید: فكر می‌كنم این شایعات از اینجا آمده كه افراد انگشت‌شماری از حوزه‌های دیگر سرمایه‌ای كسب كرده‌اند و بعد وارد دنیای نشر شده‌اند و شایعاتی درباره حق مؤلف به راه انداخته‌اند، درحالی كه خرید حق مؤلف استانداردهایی دارد.
موسس انتشارات قدیانی درباره این استانداردها توضیح می‌دهد: اول از هر چیز مجلس شورای اسلامی این قانون را تصویب نكرده است و هنوز هم قانونی وجود ندارد. دوم این‌كه اگر قرار باشد ناشری حق مؤلف را رعایت كند، باید پول بردارد و به كشور دیگری برود و مثلا در یك نمایشگاه بین‌المللی یك نویسنده یا ناشر خارجی را ملاقات كند، پول رد و بدل كند و از او مجوز بگیرد كه اصلا در شأن ما نیست.
نادر قدیانی به تحریم‌های بانكی و مالی اشاره و تصریح می‌كند كه چگونه می‌توان با اروپایی‌ها و آمریكایی‌ها معامله كرد، وقتی هنوز مجلس مصوبه‌ای در این زمینه ندارد و قانونی تصویب نشده است. او همچنان تاكید دارد كه موضوعات مرتبط با حق مؤلف و شایعاتی كه این طرف و آن طرف شنیده می‌شود، صرفا توسط برخی از ناشران با همكاری برخی اهالی رسانه و عواملشان در وزارتخانه‌های مختلف از جمله ارشاد و صمت یا دانشگاه‌ها ایجاد می‌شود و هیاهویی است كه به هیچ نتیجه مشخصی نمی‌رسد.
 او بار دیگر توضیح می‌دهد اگر وزارت ارشاد براساس شنیده‌های ما از ناشران می‌خواهد كه مجوز ناشر و مؤلف كتاب‌های خارجی را برای دریافت مجوز ترجمه ارائه دهند، در حال انجام یك كار غیرقانونی است و تاكید می‌كند كه چنین چیزی ممكن نیست.
قدیانی می‌گوید: زمانی كه مجلس شورای اسلامی قانون حق مؤلف را مصوب و شورای نگهبان آن را تائید و ابلاغ كرد، همه می‌توانند و باید كه به آن عمل كنند. آن وقت انتشارات قدیانی هم مثل تمام ناشران دیگر از این قانون استقبال خواهد كرد. چون ما موافق پرداخت حق مؤلف هستیم و معتقدم زمانی كه ابلاغ بشود نه‌تنها می‌توانیم رایت بخریم، حتی می‌توانیم رایت كتاب‌هایمان را بفروشیم و صنعت نشر رو به جلو حركت خواهد كرد.
این ناشر اضافه می‌كند كه این فقط ما نیستیم كه كتاب‌های خارجی را بدون پرداخت حق مؤلف می‌فروشیم، بلكه آنها هم برخی از كتاب‌های ایرانی را بدون پرداخت حق مؤلف
منتشر می‌كنند.