معماری ایران و سایبر دیپلماسی

معماری ایران و سایبر دیپلماسی


در سه یادداشت گذشته به مزیت‌های نسبی معماری ایران در منطقه، نقش ویژه معماری ایرانی در مدل گردشگری خاص ایران و ظرفیت‌های دیپلماسی عمومی آن پرداختیم. در رابطه با راهكارهای مردمی و مجازی فرصت‌های ایجاد ارزش افزوده معماری ایران برای سایبر دیپلماسی، دكتر محسن اكبرزاده پژوهشگر معماری و گردشگری معتقد است: در بازنمایی رسانه‌ای جلوه‌های دیپلماسی عمومی دو مساله را باید مد نظر قرار داد.
مساله اول؛ مرتبط با راهكارها، روش‌ها و شگردهای خلاقانه بازنمایی محتوا از طریق ایجاد هشتگ‌های معین و مشخصی است كه در آن كاربران شبكه‌های اجتماعی متوجه باشند با ارسال یك تصویر از یك برند مكانی در ایران، آن را حتما با هشتگ‌های مشخصی ارسال کنند كه آن محتوا به مخاطب منطقه‌ای و جهانی برسد. این باید به یك عادت فرهنگی بین كاربران تبدیل شود و همه اقشار جامعه یك وظیفه تبلیغی را در ازای بازنمایی فرهنگ و معماری ایرانی به زبان‌های انگلیسی و عربی برای خود احساس كند.
از سوی دیگر نهادهای مردمی یا كسب و كارهای خصوصی نیز باید در ویكی‌ها و شبكه‌های اجتماعی تخصصی مانند تریپ ادوایزر یا فم تریپ‌ها (كه در آن سازمان‌ها و كسب و كارهای گردشگری از متخصصان عرصه گردشگری از جمله عكاسان، بلاگرها، لیدرهای تور، روزنامه‌نگاران كمك می‌گیرند تا به معرفی شهر و جاذبه‌های گردشگری آن بپردازند) اطلاعات به‌صورت خوشه‌بندی، دسته‌بندی شده و رویه‌ای را برای گردشگران بالقوه‌ای كه قابلیت سفر به ایران را دارند، به دست مخاطب برسانند.
متاسفانه در حوزه برنامه‌ریزی فعالان بخش دولتی و خصوصی حوزه معماری و گردشگری برای توزیع محتوا نیز ضعف عمده داریم.
مساله دوم؛ در راستای تولید محتوا آن چیزی كه به بناهای معماری و تاریخی ما ضریب می‌دهد، برگزاری مستمر رویدادهای ملی، مذهبی و آیینی در آن بناها و بازنمایی مستمر آن به بهانه‌های گوناگون در شبكه‌ای اجتماعی است.
در سال‌های اخیر برگزاری رویدادهای مختلف از جمله تحویل سال در حرم امام رضا(ع)، شاهچراغ شیراز یا تخت جمشید توانسته است ضمن نشان دادن معماری ایرانی بازنمایی دهنده فرهنگ ملی و آیین‌های دینی مردم ایران باشد.
به عنوان مثال، معماری حرم امام رضا(ع) در كنار حضور اقشار و قومیت‌های مختلف ایرانی در رویدادهای مختلف؛ جامع‌ترین و كامل‌ترین بارزه نماد ایران فرهنگی است.
لذا پیشنهاد می‌شود با توجه به وجود مناسبت‌های متعدد در تقویم ملی ایران و همچنین علاقه‌مندی مردم ایران به تولید و انتشار محتوای تصویری در شبكه‌های اجتماعی به همراه گسترش روزافزون نفوذ اینترنت در ایران و رتبه 16 كشور در تعداد مشتركان در جهان با یك برنامه‌ریزی مشخص یك انقلاب محتوایی در بازنشر محتوای مثبت از ایران در فضای رسانه‌ای ایجاد شود.
این الگو چندان پیچیده نیست و دخیل كردن ارگان‌های دیپلماسی عمومی از قبیل آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، شخصیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی و مطالبه عمومی آن از نهادهای دست‌اندركار می‌تواند در یك بازه زمانی دو ساله باعث هژمونی فرهنگی ویژه‌ای در فضای رسانه‌های اجتماعی برای كشور شود.
ضمن این‌كه اجرای موفق این راهبرد به‌عنوان یك نقطه عطف تاریخی در كنار ابهام زدایی از تصویر شكل گرفته از ایران در ذهن مخاطبان جهانی متاثر از تبلیغات سیاسی رسانه‌ای و به دور از واقعیات ایران، باعث شناساندن بناهای معماری و تاریخی و میراث فرهنگی خواهد شد.
یك چشم‌انداز شفاف و راهبردی در كنار پیاده‌سازی كارآمد ایده‌ها و برنامه‌ها در قالب فعالیت‌های مشاركتی همه عناصر حوزه‌های سیاسی، فرهنگی اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و گردشگری می‌تواند به توسعه برند یك مكان منجر شود. در حقیقت یك برندسازی مكانی موفق به‌صورت خلاقانه تمامی اقشار، دست‌اندركاران و عناصر كلیدی یك منطقه را وارد صحنه اقدام می‌كند.این فرآیند در سطوح ملی، استانی، شهری، منطقه‌ای یا اماكن خاص و حتی روستایی قابل دسته‌بندی است.