جنایت مبصر 17 ساله
مبصر یكی از دبیرستانهای تهران در جریان كری تلگرامی با دوستش او را با ضربه چاقو به قتل رساند. پسر 17 ساله میخواست روزی پلیس شود اما فكر نمیكرد رویایش رنگ ببازد و قاتل شود.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، ساعت 19 و 30 دقیقه سیام مهر امسال یكی از ماموران كلانتری افسریه با ساسان غلامی، بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از درگیری مرگباری میان دو پسر
17 ساله دبیرستانی در شهرك قصر فیروزه خبر داد. با حضور ماموران اداره دهم پلیس آگاهی، معلوم شد پسر 17 ساله از ناحیه گردن زخمی شده و در بیمارستان بعثت فوت كرده و طبق گفته دوست مقتول كه شاهد جنایت بود متهم به قتل دوست شان به نام شهروز بوده كه فرار كرده است. ماموران برای دستگیری پسر 17 ساله به خانهاش در حوالی محل جنایت رفتند كه آنجا نبود و پدرش را بازداشت كردند اما ساعت یك و 30 دقیقه بامداد چهارشنبه اول آبان امسال بعد از تسلیم شدن متهم در كلانتری افسریه، پدر او آزاد شد.
مبصر 17 ساله برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و با ابراز پشیمانی از جنایت گفت: سال آخر رشته علوم انسانی دبیرستان هستم. چند سال است ناراحتی اعصاب و تشنج دارم و دارو و قرص میخورم و تحتنظر پزشكم. با مقتول سال دهم دبیرستان دوست شدم. از همان سال من، اووپنج نفر دیگر از همكلاسیها یك گروه تلگرامی دوستی راه اندازی كردیم و در ارتباط بودیم. مقتول و چند نفر دیگر بعدا از مدرسه مان رفتند اما همدیگر را ملاقات میكردیم و در گروه تلگرامی با هم در ارتباط بودیم. وی افزود: درسخوان و همه سال مبصر كلاس بودم. مقتول اكثر مواقع به من متلك میانداخت چون از من جثهاش قوی هیكلتر بود. دعوا و فحاشی میكرد و در گروه تلگرامیمان كری میخواند. مدتی با هم قهر و آشتی داشتیم. او همیشه به من زور میگفت. دو هفته پیش دوباره فحاشی كرد و دعوایمان بالا گرفت. دیگر از این وضع خسته شده و از او كینه به دل گرفتم. دست از رفتارش برنمیداشت.
متهم به قتل ادامه داد: از این قهر و آشتیها، زورگویی، دعواها و فحاشیهایش و كریخوانی در گروه تلگرامیمان خسته شده بودم. عصر روز جنایت در خانه بودم كه متوجه تلگرام تهدیدش شدم كه خواسته بود به حوالی خانهمان بروم و آنجا منتظرم است، بعد زنگ زد كه با هم حرف زدیم و خواست حتما او را ببینم. برای اینكه او را بترسانم كارد آشپزخانه را برداشتم و به محل قرار رفتم. دعوایمان شد، فحاشی كردیم و یقهام را گرفت و هول داد. عصبانی شدم وقتی به مادرم فحش داد، یك مشت سمتم انداخت، من هم خواستم یك مشت به او بزنم كه بترسد و فرار كند كه مچ دستم باز شد و كارد آشپزخانه به گردنش خورد كه او زخمی شد. هردویمان شوكه شدیم. فرار كردم و در میانه راه چاقو را در خیابان انداختم.
وی افزود: تلفنم خاموش بود، بعدكه آن را روشن كردم خانواده و دوستانم زنگ زدند كه فهمیدم او فوت شده، دنیا برسرم آوار شد. رفتم بوستان سرخه حصار، پسرخالهام كه پلیس بازنشسته بود سراغم آمد و با هم رفتیم كلانتری و تسلیم شدم. میخواستم درس بخوانم و پلیس شوم اما یك اشتباه از من قاتل ساخت و باید چشم به انتظار حكم قصاص باشم.
پرونده پسر 17 ساله به دلیل نبود صلاحیت رسیدگی به اتهام مباشرت در قتل عمدی به دادسرای رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان تهران ارسال شد.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، ساعت 19 و 30 دقیقه سیام مهر امسال یكی از ماموران كلانتری افسریه با ساسان غلامی، بازپرس كشیك قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از درگیری مرگباری میان دو پسر
17 ساله دبیرستانی در شهرك قصر فیروزه خبر داد. با حضور ماموران اداره دهم پلیس آگاهی، معلوم شد پسر 17 ساله از ناحیه گردن زخمی شده و در بیمارستان بعثت فوت كرده و طبق گفته دوست مقتول كه شاهد جنایت بود متهم به قتل دوست شان به نام شهروز بوده كه فرار كرده است. ماموران برای دستگیری پسر 17 ساله به خانهاش در حوالی محل جنایت رفتند كه آنجا نبود و پدرش را بازداشت كردند اما ساعت یك و 30 دقیقه بامداد چهارشنبه اول آبان امسال بعد از تسلیم شدن متهم در كلانتری افسریه، پدر او آزاد شد.
مبصر 17 ساله برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و با ابراز پشیمانی از جنایت گفت: سال آخر رشته علوم انسانی دبیرستان هستم. چند سال است ناراحتی اعصاب و تشنج دارم و دارو و قرص میخورم و تحتنظر پزشكم. با مقتول سال دهم دبیرستان دوست شدم. از همان سال من، اووپنج نفر دیگر از همكلاسیها یك گروه تلگرامی دوستی راه اندازی كردیم و در ارتباط بودیم. مقتول و چند نفر دیگر بعدا از مدرسه مان رفتند اما همدیگر را ملاقات میكردیم و در گروه تلگرامی با هم در ارتباط بودیم. وی افزود: درسخوان و همه سال مبصر كلاس بودم. مقتول اكثر مواقع به من متلك میانداخت چون از من جثهاش قوی هیكلتر بود. دعوا و فحاشی میكرد و در گروه تلگرامیمان كری میخواند. مدتی با هم قهر و آشتی داشتیم. او همیشه به من زور میگفت. دو هفته پیش دوباره فحاشی كرد و دعوایمان بالا گرفت. دیگر از این وضع خسته شده و از او كینه به دل گرفتم. دست از رفتارش برنمیداشت.
متهم به قتل ادامه داد: از این قهر و آشتیها، زورگویی، دعواها و فحاشیهایش و كریخوانی در گروه تلگرامیمان خسته شده بودم. عصر روز جنایت در خانه بودم كه متوجه تلگرام تهدیدش شدم كه خواسته بود به حوالی خانهمان بروم و آنجا منتظرم است، بعد زنگ زد كه با هم حرف زدیم و خواست حتما او را ببینم. برای اینكه او را بترسانم كارد آشپزخانه را برداشتم و به محل قرار رفتم. دعوایمان شد، فحاشی كردیم و یقهام را گرفت و هول داد. عصبانی شدم وقتی به مادرم فحش داد، یك مشت سمتم انداخت، من هم خواستم یك مشت به او بزنم كه بترسد و فرار كند كه مچ دستم باز شد و كارد آشپزخانه به گردنش خورد كه او زخمی شد. هردویمان شوكه شدیم. فرار كردم و در میانه راه چاقو را در خیابان انداختم.
وی افزود: تلفنم خاموش بود، بعدكه آن را روشن كردم خانواده و دوستانم زنگ زدند كه فهمیدم او فوت شده، دنیا برسرم آوار شد. رفتم بوستان سرخه حصار، پسرخالهام كه پلیس بازنشسته بود سراغم آمد و با هم رفتیم كلانتری و تسلیم شدم. میخواستم درس بخوانم و پلیس شوم اما یك اشتباه از من قاتل ساخت و باید چشم به انتظار حكم قصاص باشم.
پرونده پسر 17 ساله به دلیل نبود صلاحیت رسیدگی به اتهام مباشرت در قتل عمدی به دادسرای رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان تهران ارسال شد.
تیتر خبرها