مظاهر مصفا، شاعر و استاد ادبیات فارسی درحالی درگذشت که مهمترین حلقه واسط چند خاندان مهم ادبیات و هنر ایران محسوب میشد
مظاهر ؛ دودمان ادبیات و هنر
مظاهر مصفا را كمتر كسی بود كه از راه پسر و عروس معروفش در سینمای ایران بشناسد. یعنی هیچگاه اینطور نبود كه مخاطبان مظاهر مصفا در وهله نخست بگویند او پدر علی مصفا و پدرهمسر لیلا حاتمی است و اغلب او را به فعالیتهای آكادمیك و قصیدهها و حتی هجویههای معروفش میشناختند. برای مظاهر مصفا، شهرت فرزند و عروسش، برگ برندهای برای شناختهترشدنش نبود. همین موقعیت، باعث شده تا حالا بتوانیم بگوییم دستكم در رابطه با این نمونه نادر، ادبیات سینه سپر میكند و مقابل این گزاره میایستد كه سینما به عنوان گونهای عمومیتر و مردمیتر، همواره در وجه شهرتافزایی تاثیرگذارتر بوده است. اینجا از كارهایی كه مصفا به عنوان مصحح متون كلاسیك، مثل دو اثر درخشانی كه برای سنایی و سعدی منتشر كرد یا از قصیدههایش كه حتی برخی او را با اینها پس از ملكالشعرای بهار مهمترین قصیدهسرای معاصر میدانند، از هجویههای معروفش كه استاد بزرگی چون بدیعالزمان فروزانفر هم از آنها در امان نبودند یا حتی از سالها معلمیاش در دانشگاه تهران و دیگر دانشگاهها نخواهیم گفت چرا كه احتمالا همه را در این یكی دو روز بارها شنیدهاید. در این گزارش میخواهیم به شجرهنامه او سركی بكشیم؛ به شناسنامهای عجیب كه هر برگش به نسبتی با یك خاندان مرتبط با ادبیات و هنر میرسد؛ از خاندان تفرشیها و مصفاها گرفته تا امیری فیروزكوهیها و كریمیها و حجازیها و حاتمیها.
موسیقی
مظاهر مصفا از طرفی برادرزاده یكی از مهمترین موسیقیدانان و خوانندههای عصر قاجار و از سوی دیگر، دایی یكی از آهنگسازهای تاثیرگذار موسیقی پاپ ایران بهویژه در دهههای 70 و 80 بود.
عمویش حسینعلیخان نكیسا بود؛ هم موسیقیدان بود هم تعزیهخوان. عمده شهرتش اما به خوانندگیاش بود كه میگویند در عصر قاجار صاحب سبك بوده است. موسیقی را با تعزیه و در نقش بچهخوان در كنار پدر خویش در تكیه دولت شروع كرده و سپس موسیقی آوازی را زیر نظر پدر و استادان زمان خود ادامه دادهاست.
فواد حجازی، خواهرزاده مظاهر مصفا را به همكاریهای موفقش با علیرضا عصار و محمد اصفهانی میشناسیم.
او علاوه بر اینكه برای این دو خواننده و بسیاری دیگر از خوانندههای دهه 70 و 80 و اخیرا هم برای سالار عقیلی و دیگران آهنگ ساخته، تنظیمكننده بسیاری از آثار خوانندههای پاپ بوده است. نوازنده ساكسیفون است و رهبری چند اركستر را هم تجربه كرده است.
تعزیه
جز عمویش حسینعلیخان نكیسا كه گفتیم آهنگساز و خواننده بوده و كارش را با تعزیهخوانی آن هم در تكیه دولت شروع كرده، پدربزرگ مظاهر مصفا نیز تعزیهچی بوده است.
حاج ملارجبعلی تفرشی معروف به موذن، تعزیهخوان معروف دربار ناصری بود و امامخوانی تعزیه تكیه دولت همیشه با او بود. او بعدها موذن مخصوص محمدعلیشاه قاجار هم شد.
ادبیات
ادبیات، پررنگترین گونه مرتبط با مظاهر مصفا و آدمهای پیرامونش بوده است.
همسرش امیربانو كریمی كه یك سال هم از مظاهر بزرگتر بود، استاد زبان و ادبیات فارسی بود و مثل خود مظاهر دلباخته سبك هندی. كریمی حالا 88ســـــالگی را آغــــــاز كــــــرده و بــــــه عنـــــوان یكی از صائبشناسان معروف مطرح است.
پدر امیربانو كریمی، یعنی پدر همسر مظاهر مصفا را كیست كه نشناسد؛ سیدكریم امیری فیروزكوهی، از شاعران پیرو سبك قدما در دوران معاصر بود. غزل و قصیده میسرود و جالب اینكه مثل دختر و دامادش شیفته صائب، به عنوان یكی از مهمترین شاعران سبك هندی بود. البته بهتر بود میگفتیم كه مظاهر و امیربانو چون امیری فیروزكوهی شیفته صائب بودند، نه؟!
گلزار مصفا یكی از فرزندان مظاهر است كه راه پدربزرگ، پدر و مادر را ادامه داده و ادبیات فارسی را از راه آكادمی دنبال كرده و حالا دكتر زبان و ادبیات فارسی است.
سینما
خب، یك شاخه منشعب از مظاهر مصفا هم پی سینما را گرفته است؛ پسر و عروسش.
علی مصفا پسر مظاهر البته نیازی به معرفی ندارد؛ دورهای از زندگیاش را به خاطر ازدواجش كه مطلوب پدر و مادر نبود، دچار رابطهای كمرنگ با پدر بود اما همواره به پدرش افتخار كرده است. مصفا را به بازی در فیلمهای تجربهگرا و اخیرا كارگردانی چند فیلم میشناسیم. این روزها فیلم «مسخرهباز» با تهیهكنندگی او روی پرده است.
لیلا حاتمی، همسر علی مصفا و عروس مظاهر مصفا هم نیازی به معرفی آن هم به این كوتاهی كه اینجا مد نظر داریم، ندارد. رابطه گرمی بین او و پدر همسرش برقرار نبوده اما طبعا علاقهمندی حاتمی به ادبیات، كه از پدرش علی حاتمی به ارث برده، میتوانست رابطه او با خانواده مصفا را با لحظههایی مرتبط با ادبیات همراه كند.
قرعه مرگ دقیقا 12 سال پس از قیصر
این روزها عكسی در شبكههای اجتماعی منتشر شده كه مظاهر مصفا پژوهشگر بیادعای ادبیات فارسی را كنار قیصر امینپور نشان میدهد؛ تصویر ظاهرا مربوط است به جلسه دفاع از پایاننامه دكتری قیصر در سال 1376 كه مصفا نیز به عنوان یكی از استادان دانشگاه تهران در آن حضور داشته است.
نكتهای كه حالا با انتشار این تصویر رخ نموده، تاریخ درگذشت هر دو است؛ استاد و شاگرد هر دو 8 آبانماه درگذشتهاند، قیصر سال 86 و حالا مصفا 12 سال بعد در سال 98.
وقت درگذشت قیصر، مصفا متنی در سوگِ شاعر نوشت. این متن را از كتاب «همزاد عاشقان جهان» نقل كردهایم:
«قیصر، نور چشم من بود. قیصر امینپور، شاعر جوانمرد، گوینده اهل درد، مرد غمهای سنگین، جوانمرد روزگار غم و شادی، ستایشگر حریت و آزادی. او را چنان كه بود من نشناختم. دیگران آن گوهر گرانسنگ، آن گوینده مروّت آهنگ را چگونه شناختهاند؟ ستایشگر نبود. اگر ستایشگر بود، ستایشگر دردهای مردسوز و جوانمردساز خود بود قیصر، قیصر بود و شعرش فریاد دردناك از دردهای جوانمردسوز و آزادیكش. قدرتستا نبود و صاحبقدرتی بود كه بر وسوسه قدرتستایی هماره پیروز بود. سرافراز، سربلند، پرافتخار و دردمند، گلیم مروت، قناعت و مناعت خود را از گرداب زهرآلود مردمكشان و مدیحتپسندان دور داشت. شعر در او میجوشید و او میان غلیان ذوق و طبع و فطرت میخروشید.
امینپور آن بود كه بود. مرد بود. همت والا و طبع توانا داشت و شخصیت جوانمردی و آزادگی عزیز و گرانبهای خود را پاك و منزه نگه داشت و دامن پاك، نیالوده به كمر زد، روی برتافت و به دیار باقی شتافت.
گر فرخی بمرد، چرا عنصری نمرد؟
پیری بماند دیر و جوانی برفت زود»
-
پرواز تاكسیها بر فراز شهرها
-
آسمان آبی لیگ
-
دام میلیاردی آدمربایان سریالــی
-
مظاهر ؛ دودمان ادبیات و هنر
-
با «گام تمامکننده» چقدرفاصله داریم؟
-
نمایش افزوده
-
اجاره دیوار ، روزی یك میلیون!
-
هر که بامش بیش، برقش بیشتر؟
-
برسد به دست آقای رئیس!
-
آسیبهای اجتماعی زیبنده نظام نیست
-
برگزیدگان سومین دوره جایزه مصطفی(ص) از ایران و ترکیه هستند
-
تسلیم واژهها در برابر ستارهها