دوباره کلاه سرمان نرود

چرا موضوع مذاکره با آمریکا، این روزها دوباره برای دولتمردان جذاب شده است؟

دوباره کلاه سرمان نرود

با وجود گذشت بیش از 6 سال از آغاز ریاست‌جمهوری حسن روحانی، همچنان "مذاکره با آمریکا" یکی از تکیه‌کلام‌های اصلی رئیس‌جمهور است و هرچند وقت یکبار در نشست‌های مختلف که بعضی از آنها ارتباطی هم به مسائل سیاست خارجی ندارد، شاهد زنده کردن بحث مذاکره با آمریکا از سوی روحانی هستیم. موضوع مذاکره با آمریکا از اواخر دولت دهم با انجام گفت‌وگوهایی محرمانه در عمان آغاز شد اما با روی کار آمدن حسن روحانی، حالتی رسمی به خود گرفت و از وضعیت قبلی که یک تابو بود خارج شد. اما در این 6 سال اتفاقاتی افتاد که نه تنها مخالفان دولت (که از ابتدا نگاه منفی نسبت به مذاکرات داشتند) بلکه برخی اعضای دولت از جمله وزیر خارجه نیز اعلام می‌کنند مذاکره و تعامل با غرب و آمریکا، اعتبار خود در ایران را از دست داده است. با اینحال، خاطره‌بازی با برجام و بحث مذاکره با آمریکا، همچنان یکی از محور‌های سخنرانی‌های روحانی در جلسات مختلف است؛ سخنرانی‌هایی که این روزها با فشار حداکثری آمریکا علیه ملت ایران و شرایط بی‌ثبات اقتصادی در داخل همزمان شده است.

چند اتفاق نسبتا مرتبط!
  سفر بن‌علوی و خبر روحانی از پیغام‌های خصوصی آمریکا
اظهارات دیروز روحانی در حالی بیان شد که روز قبل از آن یعنی سه‌شنبه، یوسف‌ بن علوی وزیر خارجه عمان دیدار و گفت‌وگویی با رئیس‌جمهور کشورمان در تهران داشت.
با توجه به نقش عمانی‌ها در مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا که به برجام منجر شد همواره از این کشور به عنوان واسطه‌ای در روابط تهران و واشنگتن یاد می‌شود و اگرچه بر اساس خبرهای رسمی منتشر شده از دیدارهای او، بحث روابط ایران و عربستان و ماجرای یمن در محور گفت‌وگوها بوده است اما با توجه به شرایط فعلی منطقه و جهان، بعید است که در دیدارهای او حرفی از مذاکرات ایران و آمریکا به میان نیامده باشد.
صحبت‌های روز سه‌شنبه روحانی در دیدار صمیمی با جمعی از افراد دارای معلولیت نیز حکایت از ادامه پیغام‌های مخفیانه از سوی آمریکا برای انجام مذاکره بود. روحانی در این باره تاکید کرد: آمریکایی‌ها به دنبال گفت‌وگو و مذاکره هستند و پیام‌های خصوصی می‌فرستند.
  بلاتکلیفی ترامپ در موضع‌گیری
مرور صحبت‌های ضد و نقیض ترامپ در همین روز هم تقویت‌کننده ذهنیت‌ها درباره برخی تلاش‌های پشت پرده برای ایجاد گفت‌وگو میان ایران و آمریکا است. ترامپ در اولین موضع‌گیری خود در روز سه‌شنبه در مورد ایران در نشست خبری با امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در پاسخ به سوالی درباره این‌که آیا قصد دارد از معترضان در ایران حمایت کند، گفته بود که «نمی‌خواهم در این زمینه حرف بزنم ولی پاسخ «نه» است. نمی‌خواهم در این مورد حرف بزنم».
این موضع‌گیری ترامپ با سایر موضع‌گیری‌های او درباره ایران تفاوت داشت تا جایی که برخی کارشناسان این‌گونه تحلیل کردند ترامپ نخواسته با موضع‌گیری در این زمینه، تلاش‌های پشت پرده برای ایجاد مذاکره با ایران را تخریب کند.
اما ترامپ دقایقی بعد در موضع‌گیری کاملا متفاوت نشان داد حاضر نیست از موضوعی چون اغتشاشات در ایران که قابلیت زیادی برای جوسازی علیه تهران دارد به راحتی بگذرد. به همین دلیل بلافاصله در توئیتی، موضع قبلی خود را تصحیح کرد و نوشت: «آمریکا از مردم شجاع ایران که برای آزادی‌شان اعتراض می‌کنند حمایت می‌کند. ما در دولت ترامپ همیشه حمایت کرده‌ایم و باز هم حمایت می‌کنیم!»
ترامپ همچنین در نشست مطبوعاتی مشترک با جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا، که پس از انتشار توئیتش برگزار شد، بار دیگر به این موضوع برگشت و گفت: «ما کاملا از آنها [معترضان ایرانی] حمایت می‌کنیم و از ابتدا هم حمایت کرده‌ایم». او گفت در نشست خبری مشترک با امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، تصور کرده بود که سوال درباره حمایت مالی از معترضان است.
  شایعه استعفای ظریف و توئیت آشنا
در چنین شرایطی، توئیت حسام‌الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور که پیش از سخنان دیروز روحانی منتشر شد بر ابهامات افزود. آشنا که به نوشتن مطالب مبهم و دوپهلو در فضای مجازی معروف است در این مطلب با اشاره به گرانی بنزین نوشت: این که مردم احساس کنند بنزین ناگهان سه برابر شده ‌است (خود سهمیه‌ای هم ۵۰ درصد که میزان کمی نیست ) و هیچ کاری هم نمی‌توانند بکنند، تاثیر بسیار ویرانگری دارد. ‏ذهن‌ها ملتهب است و باید قدمی بلند به سوی مردم برداشت تا از این احساس تلخ رها شوند.
با توجه به مسؤولیت آشنا در دولت و داشتن حکم مشاور از سوی رئیس‌جمهور، بعید به نظر می‌رسد که او از منتقدان گران شدن بنزین باشد بر همین اساس بخش دوم مطلب او از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ آن بخش که می‌گوید باید قدمی بلند به سوی مردم برداشت.
هنوز تحلیلگران در حال هضم این مطلب آشنا و منظورش از "قدم بلند به سوی مردم" بودند که روحانی دیروز، باز هم به دوران مذاکرات بازگشت و از داشتن شجاعت لازم برای گفت‌وگوی دوباره با آمریکا گفت و اعلام کرد با وجود آنچه او اصرار برخی جوانان در داخل برای مذاکره با آمریکا می‌خواند اما تا زمانی که تحریم‌ها لغو نشود حاضر به مذاکره نیست.
در همین حال انتشار شایعه استعفای محمدجواد ظریف در صبح دیروز بر پیچیدگی‌های فضای سیاسی کشور افزود؛ شایعه‌ای که علیرضا معزی، معاون ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور درباره ریشه‌ شکل‌گیری آن این‌گونه نوشت: تا رسانه‌ها از احتمال پیشرفت مذاکرات منطقه‌ای و ترافیک آمد و شدهای دیپلماتیک نوشتند، دیگرانی هم دست به کار شدند و از شایعه استعفا گفتند.


شرایط ایران و آمریکا
دولتی‌ها در شرایطی همچنان بر طبل مذاکره با آمریکا می‌کوبند که رفتار آمریکا و غرب در ماجرای برجام باعث شده تا شاهد چرخش 180 درجه‌ای نگاه‌ها در داخل ایران نسبت به مذاکره با غرب باشیم. در اوایل دهه 90، این ذهنیت که از طریق مذاکره با غرب و آمریکا می‌توان مشکلات داخل کشور را حل کرد طرفداران زیادی داشت و پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 و شعارهای انتخاباتی او در خصوص مذاکره، موید این مطلب بود.
اما روند تحولات 6 سال اخیر به‌ویژه پس از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، ناکارآمدی این تئوری را که از طریق کنار آمدن با آمریکا می‌توان مشکلات را حل کرد اثبات کرد تا جایی که حتی دولتی‌ها و رئیس‌جمهور تاکید دارند تحریم‌هایی که در حال حاضر علیه ایران وضع شده، بی‌سابقه است و حتی قبل از برجام نیز شاهد چنین فشارهایی نبوده‌ایم.
از سوی دیگر این یک اصل سیاسی است که در مذاکره باید از جایگاه برابر، گفت‌وگو کرد. بر همین اساس در شرایطی که آمریکایی‌ها همچنان به سیاست فشار حداکثری خود ادامه می‌دهند و ایران نیز از شرایط اقتصادی باثباتی برخوردار نیست، مذاکره در چنین شرایطی به انفعال تعبیر می‌شود.
فواد ایزدی، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در همین زمینه به جام‌جم می‌گوید: صحبت کردن از مذاکره در شرایط کنونی موضوعیت ندارد زیرا زمانی مذاکره معنا می یابد که از طرف مقابل امتیاز گرفته و وضعیت بهتر شود، این در حالی است که نشانه‌ای مبنی بر امتیازدهی از سوی آمریکا وجود ندارد.
ایزدی، تنها برنده مذاکره در چنین شرایطی را ترامپ می‌داند و می‌افزاید: با توجه به این‌که شاهد شکست سیاست ترامپ در مورد ایران هستیم، سخن گفتن از مذاکره نوعی تنفس مصنوعی به سیاست شکست خورده ترامپ است و ادامه این‌گونه سخنان موجب ادامه سیاست فشار حداکثری به ایران خواهد بود.
وی با بیان این‌که سخنان روحانی درباره مذاکرات موجب خوشحالی تندروها در آمریکا می‌شود می‌‌گوید: تندروهای آمریکایی، چنین سخنانی را از منظر ضعف ایران و اثرگذاری فشارها برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره تفسیر می‌کنند.



چرایی طرح دوباره مذاکره
با وجود چنین تحلیل‌هایی همچنان شاهد طرح بحث مذاکره از سوی مقامات دولتی به‌ویژه رئیس‌جمهور هستیم.
نوذر شفیعی، استاد دانشگاه در این زمینه معتقد است:‌ طرح دوباره بحث مذاکره با آمریکا به فاصله کمی از سهمیه‌بندی بنزین و نارضایتی‌های ایجاد شده در این زمینه، این ذهنیت را ایجاد می‌کند که برخی می‌خواهند بار دیگر این دوقطبی را ایجاد کنند که یا باید فشارهای اقتصادی را تحمل کرد یا پای میز مذاکره با آمریکا نشست چرا که مشکلات فعلی به‌دلیل مشکلات ناشی از تحریم‌هاست و دولت راهی به جز گران کردن بنزین نداشته است.
این استاد دانشگاه در تشریح بیشتر این سناریو می‌گوید: به نظر می‌رسد فاز جدیدی در کشور در حال راه افتادن است به این معنی که تحریم‌ها موجب ایجاد چنین مشکلاتی شده و برای جبران زیا‌ن‌ها می‌بایست تحریم‌ها رفع شود و این کار نیازمند انجام مذاکره است.
چنین تحلیلی در حالی است که به نظر می‌رسد جامعه دیگر چنین دوگانه‌هایی را نخواهد پذیرفت و همان‌طور که محمدجواد ظریف گفته است: از آنجایی که آمریکا به تعهداتش عمل نکرد و اروپایی‌ها نیز به حرف‌شان عمل نکردند، تعامل اعتبارش را در ایران از دست
داده است.
صحبت‌های چند روز قبل عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه نیز قابل تامل بود که گفت: یکی از درس‌های ما از برجام این است که ظاهراً نتیجه توافق و پایبندی به آن، تحریم‌های جدید بود و درس دیگری که گرفتیم این بود که مقاومت بیش از همکاری جواب می‌دهد.
بر همین اساس به نظر می‌رسد دولت به جای تمرکز دوباره بر موضوع مذاکره باید به فکر ایده‌های جدید و راهگشا برای حل مشکلات کشور باشد؛ ایده‌هایی که اتکای آن به توانمندی‌های داخلی باشد.