گفتوگو با احمدتیموری، استاد خوشنویسی
همه در قلمرو « قلم » هستیم
بای بسم ا... نام و آوازه استاد احمد تیموری طنینی ویژه داشت و دارد نه فقط به عنوان خوشنویسِ سرآمد بلكه به عنوان انسانی والا و بخشنده و این كه خودش را وقف هنر و پرورش هنرجویان ساخته و تنها به آموزشِ البته رایگان شان بسنده نكرده. زمانی میخواستم ارمغانی به یكی از استادان ادبیات بدهم (آن بزرگوار به این كمینه، مأخذشناسی و روشهای پژوهش ادبی را آموخت) و چه هدیهای بهتر از قطعهای خوشنویسی استاد تیموری. بر صفحهای تذهیب كاری شده (اثر دست یكی از سرشناسان تذهیبکار) شعر حافظ را سر فرصت قلمی كرد بیآنكه هیچ حقالزحمهای بگیرد همان زمان یكی از خوشنویسانِ همتراز ایشان برای نوشتن یك كلمه لوگوی روزنامه... مبلغی بزرگ گرفت و... بلندهمتی یكی از بسیار ویژگیهای استادی است كه میتوان دربارهاش بیاغراق به تحسین و آفرین مبادرت كرد و ملامت نشد چرا كه چربزبانی در خصوص برخی چهرهها نشانگر معرفت و بینادلی گوینده است نه پادرمیانی مجیز و غلو. و اما گفت و گوی ما كه از فرسنگها فاصله شكل گرفت و با همدلی پیش رفت و به این ثمر شیوا و خواندنی انجامید.
كاری نمیكنم.
وقتی فقط مشق میكنید و مشق میكنید؟
مشق با عشق، دقت و تمركز و تلاش برای بهتر شدن.
وقتی كه خوشنویسی خودش سراغتون میاد؟
در هر شرایط كه بتونم پذیراش هستم.
وقتی بخواهید نامهای را سریع بنویسید باز همان زیبایی را خطتون داره؟
نه، مگه اینكه نامه یا درخواست مهمی باشه.
اگر میشد دوست داشتین كدام قطعه یا تابلو خوشنویسی بودین؟
نمیشه فقط یه تابلو نیست زیادن، تجلی عشق و قلب در آنها متجلی است.
یا كدام قطعه یا شاهكار مال شما بود؟
من اكثر قطعاتم رو دوس دارم و به شاهكار هم فكر نمیكنم گرچه یك سطر باشه.
یا كدام كار سترگ را به شما اهدا میكردند؟
من دنبال هیچ اهدایی تا حالا نبودم این كار مجموعهدارهاست، ولی از بسیاری تركیبهای استادان لذت میبرم.
وصفی از سكوت لحظات مشق؟
آرامش توام با دقت و تمركز.
و آن آرامش؟
آرامشی كه در كاغذ و قلم و مركب خلاصه میشه...
صدای صریر یعنی؟
صدای قلم در وقت تمرین مشق كه مقدسه.
این صدا چه چیزی را فریاد میزند؟
این صدا در حقیقت زیبا و معنایی به وسعت تاریخ داره، برای من مقدس و محترمه.
این كه مشق خوشنویسی بسی توانفرسا سخت دیربازده و دیریاب است؟
حقیقت همینه.
پس از عمری تلاش معلوم نیست مشاقِ نستعلیق بهجایی برسد یا نرسد؟
بستگی به كمانی دارد كه فرد در مسیر هدفش میكشه.
این كه وضع اقتصادی اهالی نقاشی خط بسی بهتر از خوشنویسان سنتیگراست؟
شاید برای بعضی اینطوری باشه، ولی مهم نیست حتما هنرمندش شایستگی لازم را در ابعاد مختلف داره...
با خوشنویسی كدام قلمروهای درونیتان را كشف كردین؟
آدمی كه قلمروهای متعددی داره نمیتونه فقط به درون خودش فكر كنه، ولی قلب و روح آدم رو تسخیر میكنه.
و كدامشان را آباد ساختین؟
همه آدم حس تعالیطلبی دارند و نگاه افراد نسبت به آبادساختن متفاوته.
اخلاق خوشنویسان؟
من كه خوب نیستم، امیدوارم بقیه خوب و زیبا باشند.
اصلا شده جوش بزنین و داد و هوار راه بیندازین؟
بله. گاهی لازمه، ولی باید كنترل بشه.
روحتان با كدام آثار هماهنگتر میزند؟
باخلق آثار مقبول خودم و دیگران سعی میكنم با رفقا و دوستانی كه در گذشته و حال از صمیم قلب دوسشون دارم هماهنگ باشم. بهخصوص قدیمیا.
در قلمرو خوشنویسی كجا ایستادهاین؟
معتقدم جای واقعیم ربوده شده، در خوشنویسی شهرم همدان، زیاد تلاش كردم موثر باشم و خدارو شكر ثمرش رو دیدم و ایستادم بهرغم بعضی افراد كه جای بحث نداره.
كجاش خونه دارین؟
در سایهسارش و الان در زیرسایه هنرمندان جوان قرار دارم.
برای تفریح و تفرج كجای این قلمرو سركشی میكنین؟
یكی میگفت سیاهمشق. بله، چون فضاسازیهای زیبا و چشمنوازی داره و قالبی بینالمللی محسوب میشه و با این كار میشه به فرامرزها هم فكركرد، اما نباید تبدیل به آفت بشه و بهصورت افراطی در آن سیر كرد، چون هنرخوشنویسی در پاكنویس معنی واقعی و حرمت بیشتر داره.
یك ارزیابی از خودتان؟
ارزیابیم همان هنرمند خوشنویس هست. معمولی مثل بقیه آدما سعی میكنم مشوق باشم، ولی در موضع دفاع از این هنرم با استدلال گارد میگیرم و اجازه نمیدم بعضی افراد شناختهشده زیادهروی كنند و افتخار میكنم كه شاگرد استادان بزرگی بوده و هستم، ضمن آنكه مدافع خط درست از هر كسی باشه حتی كسانیكه به من آسیبزدن شایستگی آنها و خدماتشان را قدردانی میكنم.
نسبت راز و رمزهای كشف خویشتن خویش و مشق؟
این سؤال جواب طولانی داره و باز سعی میكنم در حد توان بیشتر خودم را بشناسم.
سعادت خوشنویس در چیست به چیست؟
گریز از رذایل و رسیدن به فضایل.
پاداش خوشنویس؟
رضایت از مبدا هستی خداوند بزرگ كه همیشه یارم بوده.
كیفر خوشنویس برای؟ چه وقت چوب میخورد؟
مغضوب حاسدان و مغلوب زمان به جهات مختلف.
و چه وقت خستگیاش در میرود؟
زمانی كه به حقش برسه و دیده بشه، ولی اگه نشه ارزش غم خوردن نداره.
و چه وقت حس میكند بینیاز است از دوجهان؟
وقتی عاشق باشه بهقول شاعر: دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم ــ سودا چنین خوشست كه یك یكجا كند كسی.
پرسشها سخت كه نیست؟
نه. هركس بهوسع خودش پاسخ میده.
یك خوشنویس كی به اوج خودش میرسه؟
اگه عاشق باشه هیچوقت.
چه چیزی مانع پیشرفتشه؟
موانع مدیریتی.
و چه چیزهایی الهامبخش یك راه و روش خاصه؟
بهرهگیری از فرهیختگان و مشورت با عاقلان.
حستان از چلیپا؟
چلیپا زیباترین و دشوارترین قالب خط نستعلیق است.
و سرمشق؟
آموزش و پرورش.
این كه جور استاد بِه ز مِهرِ پدر؟
یكی از زیباترین و مهمترین پندهای ایران.
اگر كلمهها و الفبا علیهتون شورش كنن؟
سعی میكنم مقاومت كنم.
وقتی كه دست و قلم، تن به كار نمیدن؟
اتفاق میفته، ولی باید باهاش كنار آمد.
وقتی كه آبها تازه به آسیاب افتاده و قراره اتفاقی توی مشقتون بیفته؟
یكی از بهترین لحظات همینه.
وقتی كه حس میكنین نویسه شما روح نداره؟
سفارشیه.
وقتی از معنایی كه باید مخاطب برداشت كنه (حس میكنین)چیزی سر در نیاورده؟
در وقتش سر درمیاره.
حس و دریافتتان از سیاهی مركب؟
بالاتر از سیاهی رنگی نیست.
قَطزدن؟
لحظه خوبیه.
تراش دادن نی؟
آغاز سبز شدن.
و این: بشنو این نی (برخی میگن بشنو از نی كه غلطِ رایجه)؟
نظرها متفاوته...
خودِ نی خوشنویسی كه سبز میشه و سیاه مینویسه؟
اون سیاه، سیاه نیست، بلكه سفیده.
نی شما چه وقت به
نور افشانی میفته؟
تا تفسیر جنابعالی از نور چی باشه.
چه وقت میسوزه و میگدازه؟
اینهم برای من مستور و ناپیداست.
و چه وقت حس میكنه مخاطبی نداره؟
نی از بدو تولد تا ابد مخاطب داره.
گوش شنوایی براش نیافتین؟چی بود؟
حالا كه دارم، مثل شما.
تابلوهای خوشنویسی زیر غبار و گرد و خاك؟
طبیعیه و یه روز رو میشه شاید.
گنجینهای از قطعات ارزنده گوشه گنجه... بیدیدار و تماشا؟
اگه گنج باشه روزی به صاحبش ثمر میده.
حتما به چند شعر مهمونمون كنین كه خیلی گویای احوال و روحیاتتون بوده؟
اشعار زیادی هست مثلا، حافظ: رسید مژده كه ایام غم نخواهد ماند/ چنین نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند. و باز حافظ: كی شعر تر انگیزد خاطر كه حزین باشد/ یك نكته از این معنی گفتیم و همین باشد. و باز: در كار گلاب و گل حكم ازلی این بود/ كاین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد و باز: باغبان گر چند روزی صحبت گل بایدش/ برجفای خارهجران صبر بلبل بایدش/ ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال/ مرغ زیرك چون بهدام افتد تحمل بایدش. و کلیم کاشانی فرموده: افسانه حیات دو روزی نبود بیش/ آنهم كلیم با تو چه گویم چهسان گذشت، یكروز صرف بستن دل شد به این و آن/ روز دگر به كندن دل زین و آن گذشت/ طبعی بهم رسان كه بسازی به عالمی/ یا همتی كه ازسرعالم توان گذشت ووووو
بفرمایین از وقتی الفبا به رقص در میان و واژهها مست و از خودبیخود میشن؟
این سؤال عارفانهست و من عارف نیستم.
از آمادگیهای پیش از مشق؟ از عادتهای هنگام مشق؟
اندیشه سالم خیرخواهانه و آگاهانه.
از ضرورتهایی كه باید یه خوشنویس رعایت كنه؟
سعی كنه تا حد مقدور از ابزارخوب استفاده كنه، قدر وقت را بدونه و با دقت و ملایمت كار كنه.
الانه به چه میاندیشین؟
به اینكه سعی كنم مفید باشم.
از انتظاراتی كه جامعه از خوشنویسها داره و شما خوشتون میاد ازش؟
مسلما همینطوره و من سعی میكنم.
و البته خوشتون نمیاد؟
درخواستهای آبكی.
اگه فرشتهها تقتق در بزنن كه استاد تیموری بفرما بریم سرای دیگر (جهان آخرت)؟
اتفاق مباركیه.
چه جور آدمی را نمیشه با صدمن عسل خورد؟
احتمالا خودم و این هم طبیعیه و وجود داره.
از رفتارهای مشهور همدانیها؟
در بیان كلمات بیشتر از كسره استفاده میكنند كه گویش خوبیه، ولی رفتار خاصی الان در ذهنم نیست.
یك ضربالمثل همدانی؟
همدان شهره منه یی تمنم یی تمنه. (یک تومن هم یک تومن است؛ به هر حال ارزشی دارد گرچه کمارزش است)
یك غذای همدانی؟
آبگوشت، آش رشته ووو
یك رسم همدانی؟
رسم خاص در ذهن ندارم، ولی همدانیها خارج از همدان بیشتر هوای هم را دارن.
یك دیدنی همدانی كه اصلا مشهور نیست البته؟
گنبد علویان.
از خوبیهای همدان؟
سابقه تاریخی چند هزارساله شهر باباطاهر و مدفن حكیم ابوعلی سینا، عین القضات وووو
چرا به همدان میگن شهر خوبان؟
این شاید تعصب باشه در همه جا خوب و بد هست. من امیدوارم اینطور كه شما میگید باشه.
یک نکته دلی؟
از شما و همكارانتان سپاسگزارم كه یادم كردید.
عشقست؟
بله. صد درصد.