جنگل‌خواری قانونی!

بررسی تبعات زیست‌محیطی طرح انتقال آب از دریای خزر به سمنان در گفت‌و‌گو با یك فعال محیط‌زیست

جنگل‌خواری قانونی!

مهرماه امسال وقتی بحث موافقت سازمان حفاظت محیط‌زیست با انتقال آب دریای خزر به فلات مركزی كشور مطرح شد، موجی از انتقادها از سوی طرفداران محیط‌زیست مطرح شد، مخالفانی كه هركدام چند دلیل برای تبعات منفی این انتقال آب داشتند. حنیف رضا گلزار، عضو هیات‌مدیره جمعیت دیده‌بان طبیعت شاهرود و متخصص حوزه آب و خاك، جزو همین منتقدان است؛ البته منتقدی اهل استان مقصد یعنی سمنان كه مدت‌هاست سرسختانه پای اشتباه بودن اجرای این طرح ایستاده است؛ متخصصی كه می‌گوید از پنج سال پیش كارهای مطالعاتی‌اش را با تشكیل كارگروه‌های مختلف تخصصی پیرامون همین طرح یعنی انتقال آب دریای خزر به سمنان شروع كرده و با وجود مستندات و شواهدی كه در این سال‌ها جمع‌آوری كرده، جز جمعیتی از مردم سمنان، هنوز هیچ مسؤولی را همراه ندیده و با این حال، كماكان به مسیری كه انتخاب كرده ادامه می‌دهد و معتقد است انتقال این آب به استان سمنان دردی از دردهای كم‌آبی این استان را درمان نخواهد كرد.

وقتی بحث اجرای این طرح مطرح می‌شود، قاعدتا احساس می‌شود بین مردم سمنان باید نگاه مثبتی نسبت به اجرای این طرح وجود داشته باشد؟
بله در نگاه اول وقتی می‌آیید و در مناطق خشك برای مردم بحث انتقال آب را مطرح می‌كنید انتظار می‌رود كه مردم هم استقبال كنند، به خاطر این‌كه نقش و جایگاه آب را به عنوان زیربنای تولید و توسعه و زندگی پذیرفته‌اند، اما وقتی پیامدهای منفی و تبعات ناگوار این اتفاق را از نگاه تخصصی و فنی برای مردم بازگو می‌كنیم، آن دسته‌ای كه آگاهی‌های زیست‌محیطی دارند یا دغدغه‌ای در این زمینه دارند، چه در مبدأ و چه در مقصد، مجاب می‌شوند كه اجرای این طرح چه ایراداتی دارد و سعی می‌كنند در داخل حوزه خودشان آب مورد نیاز را تامین كنند.
به‌عنوان یك تشكل فعال در استان مقصد یعنی سمنان و با وجود معضلاب آبی زیادی كه استان شما با آن درگیر است، چرا مخالف اجرای این طرح هستید؟
مخالفت ما جنبه‌های مختلفی دارد، چراكه انتقال آب بین‌حوزه‌ای هم پیامدهای اقتصادی دارد، هم پیامدهای سیاسی و امنیتی و هم پیامدهای فنی و تخصصی.
بیشتر توضیح می‌دهید؟
در بحث پیامدهای فنی و تخصصی باید به این نكته اشاره كنیم كه به لحاظ تبعات و پیامدهای زیست‌محیطی ما باید این مساله را در دو مختصات جغرافیایی مورد بررسی قرار بدهیم؛ یكی در حوزه مبدأ یكی در حوزه مقصد.
عموما تصور می‌شود كه مخالفت‌ها در حوزه مبدأ بیشتر باشد؟
بله. در حوزه مبدأ ما با دو مشكل زیست‌محیطی مواجهیم، یكی تبعات زیست محیطی كه دریاچه خزر را تحت تاثیر قرار می‌دهد و دیگری تبعات و پیامدهای زیست‌محیطی ای كه بر مسیر انتقال لوله اشاره دارد؛ مسیری كه بخش عمده‌ای از آن در مسیر جنگل‌های هیركانی قرار گرفته است. در بحث تبعات زیست‌محیطی دریاچه خزر، محوریت مخالفت روی همین بحث شیرین‌سازی آب دریاست. آن چیزی هم كه در خود طرح تدوین شده و مشاور طرح مطرح كرده روش اسمز معكوس است كه در آن برای شیرین‌سازی 200 میلیون متر مكعب آب سالانه چیزی حدود هفت میلیون تن نمك باید وارد دریا شود و راهی هم برای فرار از آن وجود ندارد.
این افزایش شوری آب دریا چه تبعاتی دارد؟
در مرحله اول پلانكتون‌ها و زئوپلانكتون‌ها را كه در ابتدای زنجیره غذایی قرار گرفته‌اند به كل نابود می‌كند و بعد از نابودی آنها بالطبع روی ماهیانی كه از آنها تغذیه می‌كنند هم اثر می‌گذارد و این چرخه تا نابودی ماهیان خاویاری ادامه دارد، چراكه این منطقه یكی از زیستگاه‌های اصلی ماهیان خاویاری است.
گفتید كه در مبدأ با دو مشكل زیست‌محیطی روبه‌رو هستیم، مشكل بعدی همین بحث آسیب به جنگل‌های هیركانی است كه بارها مطرح شده است؟
بله. اگر این آب شیرین شود برای انتقالش باید عملیات لوله‌گذاری انجام شود و براساس مطالعاتی كه خود مشاور انجام داده 780 هكتار از عرصه‌های منابع طبیعی در منطقه از مبدأ تا مقصد انتقال آب تحت تاثیر اجرای پروژه قرار می‌گیرند و بخش عظیمی از این 780 هكتار از اراضی كشاورزی باغات زمین‌های كشاورزی و به‌خصوص جنگل‌های هیركانی عبور می‌كند. البته یك بخش دیگری از آن در محدوده استان سمنان از داخل جنگل‌های ایرانی تورانی و مراتع عبور می‌كند و همه اینها مستلزم تخریب است. برای این كه حجم این تخریب را متصور شوید باید به این فكر كنید كه قرار دادن دوتا خط لوله به طول 180 كیلومتر در داخل جنگل‌های هیركانی و جنگل‌های ایرانی-تورانی كه قطر هركدام از این لوله‌ها حدود دو متر است، مستلزم عملیات خاكبرداری وسیعی است. بعد از آن عملیات بوته‌كنی باید انجام شود كه همه اینها پیامدهای زیست‌محیطی عظیمی در منطقه دارد و در خوشبینانه‌ترین شرایط دست‌كم صد هكتار جنگل هیركانی شامل بیش از 55 هزار اصله درخت پهن‌برگ باید قطع و پاك‌تراشی بشود.
یعنی مسیر انتقال آب مشخص شده است؟
اتفاقا یكی از نقص‌هایی كه در رابطه با اجرای این طرح وجود دارد همین نامشخص بودن مسیر است.
پس چطور شما تخمین زدید كه این حجم از جنگل نابود می‌شود؟
ببینید مجریان طرح یك بار می‌گویند لوله‌گذاری قرار است از مسیر خط لوله نفت صورت بگیرد و فردا می‌گویند از مسیر خط لوله گاز انجام می‌شود؛ این دوتا گزینه كاملا متفاوت است. خط لوله نفت از نكا شروع می‌شود و بعد از رسیدن به ساری و در نهایت به سمت تهران می‌رود. خط لوله گاز از ساری شروع می‌شود و به كیاسر می‌رود و بعد به سمت دامغان حركت می‌كند، یعنی دو مسیر كاملا متفاوت است. حالا لوله‌های انتقال آب از هر مسیری كه عبور كنند مشكل‌زا هستند، چرا كه خطوط لوله نفت و گاز به دلیل این‌كه خطوط انتقال منابع انرژی محسوب می‌شوند دارای پروتكل‌های امنیتی شدید و حساسی هستند و وزارت نفت هم اخیرا به شكل غیر‌رسمی اعلام كرده كه هرگز اجازه لوله‌گذاری در حاشیه لوله نفت یا گاز را نخواهد داد. پس این مسیر قاعدتا قابلیت اجرایی شدن ندارد و در نهایت مجریان طرح مجبورند برای لوله‌گذاری، یك مسیر جدیدی باز كنند. البته نكته اینجاست كه هم مركز پژوهش‌های مجلس، هم مركز بررسی‌های استراتژیك ریاست‌جمهوری و سازمان بازرسی كل كشور و البته بسیاری از استادان و كارشناسان و متخصصان این حوزه سال‌هاست در رابطه با نه‌تنها غیرضروری، بلكه مضر بودن این طرح مطلب می‌نویسند و گزارش منتشر می‌كنند اما كسی به اینها توجه نمی‌كند.
با وجود این مخالفت‌هایی كه نام بردید پس چرا دولت اصرار دارد این طرح انجام شود؟
متاسفانه به نظر می‌رسد در روند انتقال آب بین حوزه‌ای در كشور، روند غلطی در كشور ما جا افتاده و آن این‌كه در هر دوره كه رئیس‌جمهور از یك شهر یا منطقه‌ای انتخاب می‌شود، در پایان دوره ظاهرا به عنوان هدیه برای همشهریان خودش یك طرح انتقال آب بین حوزه‌ای انجام می‌دهد كه این موضوع هم جدید نیست و قبلا مطرح شده و مصادیقش هم هست؛ برای مثال در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی طرح‌های انتقال آب كارون به رفسنجان و در زمان آقای خاتمی طرح انتقال آب از زاینده‌رود به یزد انجام شد.


هدر رفت آب در سمنان زیاد است
مشكل سمنان با انتقال آب حل نمی‌شود! این فعال محیط‌زیست و متخصص حوزه آب و خاك در توضیح بیشتر درباره دلایل حل نشدن این مشكل می‌گوید: كافی است بیلان آبی استان را بررسی كنیم. جمعیت كل استان سمنان 650 هزار نفر است یعنی كمتر از یك درصد كل جمعیت كشور.
 حالا اگر منابع آبی‌ای را كه در استان وجود دارد بررسی كنیم، می‌بینیم كه سالانه 3/1 دهم میلیارد مترمكعب آب در استان سمنان از طریق آب‌های سطحی، رودخانه‌ها یا آب‌های زیرزمینی تولید می‌شود. از این مقدار، تقریبا 85 درصد یا 2/1 دهم میلیارد متر مكعب در حوزه كشاورزی، 55 میلیون مترمكعب در بخش صنعت و 45 میلیون مترمكعب هم در بخش شرب استفاده می‌شود. اما نكته اینجاست كه براساس آمارها این آب درست مصرف نمی‌شود و هدررفت زیادی دارد. به عنوان مثال در بخش شرب استان سمنان یكی از بالاترین میانگین‌های سرانه كشوری را به خودش اختصاص داده و سرانه مصرف هر شهروند در كل این استان در شبانه روز 218 لیتر آب است كه از نظر پرآبی رتبه پنجم كشوری را به خودش اختصاص داده است. از طرف دیگر چیزی حدود 30 درصد خطوط انتقال لوله آب درون شهری در استان سمنان فرسوده است و باز براساس آماری كه شركت آب منطقه‌ای استان ارائه كرده، این فرسودگی باعث می‌شود سالانه بیش از 24 درصد آب شرب و تصفیه شده استان از دست برود.
 كل هزینه‌ای كه نیاز است این سیستم نوسازی شود، باز براساس آمارهای خودشان چیزی حدود 70 تا صد میلیارد تومان است كه اگر این را قرار دهیم در مقابل هزینه سه میلیارد دلاری شیرین سازی آب خزر طبیعتا به این نتیجه می‌رسیم كه این كار نه توجیه اقتصادی دارد، نه عقلی و نه اجتماعی و در راستای منافع ملی هم نیست.
 در بحث آب كشاورزی هم اگر بخواهیم به موضوع ورود كنیم، می‌بینیم بیش از 60 درصد كانال‌های انتقال آب كشاورزی در استان سمنان هنوز سنتی است و ساختار مدیریت منابع آب در استان باعث می‌شود سالانه 65 درصد منابع آبی‌ای كه به بخش كشاورزی اختصاص پیدا می‌كند از بین برود و این سوء معضل حتی در بحث تولیدات كشاورزی هم وجود دارد به عنوان مثال در سمنان سالانه 5000 هكتار زمین كشاورزی به كشت خربزه و هندوانه اختصاص پیدا می‌كند كه در خوشبینانه‌ترین حالت به 120 تا 150 میلیون متر‌مكعب آب نیاز دارد.