چرا خورشیدگرفتگی امروز مهم بود؟

چرا خورشیدگرفتگی امروز مهم بود؟

اگر امروز سحرخیز بودید، حتما طلوع آفتاب را در شرایطی تماشا کرده‌اید که تقریبا نیمی از رخ خورشید با قرص ماه پوشیده شده بود. همان‌طور که دیروز در یادداشت صفحه دانش اشاره کرده بودم، این خورشیدگرفتگی برای کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس و همین‌طور در سریلانکا و کشورهای جنوب شرقی آسیا به صورت حلقوی مشاهده شد، اما موقعیت ما در ایران این گونه بود که این خورشیدگرفتگی به شکل جزئی از بخش‌‌های مختلف کشور دیده شد و تمام قرص آن با ماه پوشیده نشد.
با این‌که ممکن است با شنیدن نام خورشیدگرفتگی تصور کنید قرار است تجربه‌ای از تاریکی شب در میانه روز داشته باشید، اما باید بدانید در کسوف‌های جزئی، آسمان خیلی تاریک نمی‌شود. به همین علت احتمالا بسیاری از خوانندگان این سطور حتی متوجه رخ دادن خورشیدگرفتگی هنگام طلوع آفتاب امروز نشده‌اند.
آنچه تماشای این کسوف را در روزگار ما در مقایسه با رصد خورشیدگرفتگی‌ها در طول صدها و هزاران سال گذشته متفاوت کرده، تغییر در نوع نگاهی است که به این پدیده داریم. اگر حدود 5000 سال پیش، شاهد کسوفی شبیه خورشیدگرفتگی صبح امروز بودید، به شما می‌گفتند اژدهایی در حال بلعیدن خورشید است! باید ورد می‌خواندید و بر طبل می‌کوبیدید و انواع رسوم آیینی منطقه خود را اجرا می‌کردید تا مگر اژدهای خورشیدخوار از کارهای ما بترسد و گریبان خورشید عالم‌تاب ما را رها کند. این وضعیت تقریبا تا 500 سال پیش در بسیاری از نقاط جهان به‌طور جدی وجود داشت و هنوز هم ادامه چنین رسومی  میان بومیان برخی نواحی بکر جهان نظیر آمازون و آسیای جنوب شرقی و ... دیده می‌شود.
اگر در چند قرن اخیر و به‌ویژه در فاصله 400 تا صد سال پیش شاهد کسوف بودید و کمی‌هم  اهل علم و نجوم ، این فرصت را بهترین زمان برای مطالعه جو خورشید در بخش‌های رنگین‌سپهر و تاج می‌دانستید و از طریق محاسبه زمان رخ‌دادن کسوف و استفاده از فنون فاصله‌سنجی سعی می‌کردید نادانسته‌های بیشتری از این پدیده کم‌نظیر را درک و مکتوب کنید. امروز اما میلیون‌ها نفر در حالی این پدیده را تماشا کردند که تقریبا زوایا و خفایای چگونگی رخ‌دادنش برای ما روشن است. نه در پی هراساندن اژدهایی هستیم و نه لزوما قرار است محاسبات عجیب و غریبی هنگام کسوف انجام دهیم. ما این پدیده را تماشا می‌کنیم، چون نادر و بی‌نهایت زیباست و از جلوه‌های بی‌نظیر و بکر طبیعت محسوب می‌شود. شاید بتوان گفت اکنون این صنعت گردشگری است که بیشترین سود را از رخداد کسوف می‌برد. همین الان که این سطور را می‌خوانید ده‌ها هزار گردشگر و از جمله صدها نفر از هموطنان به کشورهایی مثل عمان، قطر و سریلانکا سفر کرده‌اند و کسوف صبح امروز را از آن کشورها به صورت حلقوی دیدند؛ حلقه آفتابی که رخ ماه را در میان داشت. درست 15 سال دیگر در 30 اسفند 1412 کشور ما میزبان یک کسوف کلی کم‌نظیر است. آن زمان حتما ده‌ها هزار گردشگر از کشورهای دیگر و صدها هزار نفر در ایران خودمان عازم استان فارس برای تماشای آن کسوف تاریخی خواهند شد. خوب است از حالا در اندیشه ظرفیت‌سازی برای بهره‌برداری از مواهب این فرصت طبیعی در مسیر توسعه گردشگری علمی در کشور خودمان باشیم. فراموش نکنیم ورود هر گردشگر به کشور، فرصت شغلی برای ده نفر ایجاد می‌کند. راه بهتری برای اشتغال‌آفرینی سراغ دارید؟!