اطلاعرسانی دیرهنگام درباره علت سقوط هواپیمای اوکراینی چه تبعات سیاسی و اجتماعی بهدنبال داشت
سوالات بیپاسخ
صبح دیروز بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح درباره دلیل سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ هواپیمایی اوکراین در چهارشنبه هفته گذشته، از حقیقتی پرده برداشت که مردم عزیز کشورمان را در بهتی تلخ فرو برد. ستاد کل نیروهای مسلح در اطلاعیهای رسما اعلام کرد هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ هواپیمایی اوکراین، نه بر اثر نقص فنی که با موشک پدافندی مورد اصابت قرار گرفته و سقوط کرده است.
این ماجرا اگرچه همانطور که رهبر انقلاب در بیانیه خود تاکید کردند باعث سنگینتر شدن داغ از دست دادن جمعی از هموطنانمان شد، اما ابعاد مهم دیگری نیز دارد که بررسی آنها ضروری است.
یکی از مهمترین این ابعاد که دیروز بازتاب گستردهای پیدا کرد چرایی عدم اطلاعرسانی درباره حقیقت ماجرا از همان ابتدا بود و دیگری، وجود برخی نواقص که منجر به چنین اشتباهی از سوی پدافند کشور شد.
سردار حاجیزاده در نشست خبری که دیروز داشت توضیحاتی در هر دو بخش داد اما به نظر میرسد همچنان افکار عمومی پرسشهای بیپاسخ فراوانی در این دو زمینه دارد که باید به آنها پاسخ داده شود.
ضرورت برخورد با قاصران در اطلاعرسانی
اما در کنار خبر شهادت جمعی از هموطنان بر اثر قصورها، سوء تدبیر عجیب در اعلام دیرهنگام این ماجرا تلخیها را دوچندان کرد.
بر این اساس ضمن لزوم برخورد با قاصران که در بیانیه رسمی ستاد کل نیروهای مسلح و بیانیه رئیس جمهور به آن تصریح شده است، برخورد با افرادی که در 72 ساعت پنهانکاری کردند نکته مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
اگرچه برخی افراد، رسانهها و مسؤولان کشوری و لشکری که در این زمینه اظهار نظر کردند از ماجرا بیاطلاع بودند، اما باید بررسی شود چنانچه افرادی از ماجرا خبر داشتند و خلاف واقع صحبت کردند یا به هر دلیل پنهانکاری کردند معرفی و در صورت نیاز محاکمه شوند.
گفتنی است رسانههای کشور با توجه به سابقه فعالیت ضدانقلاب علیه کشور و ملت ایران و با عدم اطلاع از اصل موضوع و در دست نبودن شواهد و مستندات، یکپارچه این اتهام را تکذیب کردند.
آنچه نظام رسانهای کشور باید مورد نقد قرار دهد فقدان رفتار حرفهای و مسوولیتپذیری در بین مسؤولان کشور است. پنهانکاری یک زنگ خطر و بحران جدی است که باید سریعا درمان شود؛ چرا که همین بحران به ارکان دیگر کشور تسری مییابد و در سلسله مراتب معیوب اداری به تداوم فاجعه منتهی شده است.
خطی که رسانههای داخلی دنبال کردند
در این میان، رسانههای مختلف داخلی از ابتدای این حادثه دردناک با حضور فعال در صحنه حادثه و سپس با پیگیری موضوع از طریق مقامات و مسؤولان مربوط و البته با اتکا و اعتماد به سخنان آنها اقدام به پوشش اخبار داخلی و بعضا خارجی مربوط به این حادثه کردند و در ساعات و روزهای بعد نیز با وجود فعالیت رسانهها و گفتههای مقامات غربی که بعضا در جهت خلاف گفته مقامات داخلی درباره این حادثه بود، همچنان به اعتماد و اتکای خود به گفته مسوولان کشور در حوزههای مرتبط ادامه دادند.
همین ماجرا و مسائل دیگر بیانگر نگاه غیرعلمی مدیران به رسانهها است. مواضع دستگاههای مسؤول کشور نشان داده نگاه آنها به رسانه فقط نگاه ابزاری است. مثلا در ماجرای بنزین، به جای آن که از قبل به رسانهها اطلاع داده شود تا آنها در این باره افکار عمومی را آمادهسازی کنند، صرفا چند ساعت قبل از اجرا، رسانهها را به خط میکنند و هشدار میدهند که پس از گرانی بنزین، از این طرح انتقاد نکنید.
مشکلات ساختاری اصلاح شود
در اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح، علت این حادثه خطای انسانی عنوان شده است و رئیسجمهور نیز در بیانیه خود اعلام کرد خطای انسانی و شلیک اشتباه، منجر به این فاجعه بزرگ شده است.
اما علاوه بر این مساله، مشکلات دیگری در این ماجرا به چشم میخورد که باید در مورد آن پاسخ داده شود. از جمله اینکه چرا آسمان کشور در آن ساعات حساس، از پرواز خالی نشده بود. سردار حاجیزاده در سخنان دیروز خود توضیحاتی در این زمینه ارائه و اعلام کرد نهادی غیر از نیروی هوافضای سپاه باید این کار را انجام میداده که انجام نداده است.
به دنبال این اظهارات سردار حاجیزاده ضروری است نهادی که مسوولیت این اقدام را داشته پاسخگو باشد. نکته دیگر، پاسخ به چرایی این مساله است که فرد تصمیمگیر در این ماجرا چرا نتوانسته با مقامات بالاتر، هماهنگیهای لازم را داشته باشد.
سوالاتی که باید به آنها پاسخ داد
در اینباره پرسشهای بسیاری مطرح است:
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که در موضوعات مختلف مثل لایحه بودجه به رسانهها ابلاغیه میدهد وچارچوب مشخص میکند چرا در این مساله حیاتی سکوت کرد؟
چرا مسؤولان مطلع، به دستگاههای مسؤول در حوزه هواپیمایی مثل وزارت راه و سازمان هواپیمایی اطلاع ندادند تا در چند روز اخیر درباره موضوع با قاطعیت موضع نگیرند؟
چرا در سه روز گذشته هیچ نهاد و مسؤول مطلعی حرفی نزد تا هجمهها اینگونه علیه کشور بسیج نشود؟
چه کسی مسؤول اصلی این پنهانکاری و آسیبدیدن اعتماد افکار عمومی نسبت به مقامات و مسؤولان و رسانههای کشور است و این خطای فاحش چگونه جبران خواهد شد؟
دلیل اعلام زودهنگام و اصرار بر این موضع که دلیل سقوط نقص فنی هواپیما بوده از سوی برخی مسؤولان مربوط در ساعات اولیه چه بوده است؟
مرکز نظامی یاد شده در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح که اینقدر نزدیک به اصلیترین فرودگاه بینالمللی ایران قرار دارد، چطور از پروازهای فرودگاه اطلاعی نداشته است؟
چرا در شرایطی که یکی از مهمترین حملات موشکی سپاه درحال انجام بوده، هیچ قسمتی از آسمان ایران منطقه پرواز ممنوع اعلام نشده یا به ایرلاینها و مراکز پدافندی اخطاری داده نشده بود؟
این ماجرای تلخ نشان داد نظام اطلاعرسانی و رسانهای کشور نیازمند اصلاحات جدی است. این اصلاحات، نه در بخش عملیاتی رسانهها بلکه در سطح کلان کشور ضروری است. یعنی مسؤولان ارشد نظامی و کشوری باید نگاه خود به ابزار رسانه را تغییر دهند.
مردم انتظار اطلاع رسانی دقیق مسوولان را داشتند
حادثه غمباری اتفاق افتاده است. از این اتفاقات در صحنههای بین المللی کم نبوده و کشورهایی مثل آمریکا و روسیه که صاحب صنعت هوانوردی قوی هستند چنین رویدادهای تلخی را تجربه کردهاند. به هر صورت در شرایط ویژهای بودیم و مورد تهدید واقع شدیم، اما در هر صورت نکته قابل اهمیت اینکه اطلاع رسانی در چنین وقایعی بسیار مهم است. طبعا باید نشر اطلاعات از سوی مقامات مسوول به شکل درستی باشد تا دشمن از آن استفاده نکند. در هر صورت بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح در پذیرش مسوولیت کار پسندیدهای بود اما افکار عمومی در این زمینه انتظار داشت که اطلاع رسانی زودتر اتفاق میافتاد. گذشت 72ساعت بعد از این همه شایعه سازی باعث شد اطلاع رسانیها در این حوزه دیرهنگام تلقی شود.
ما میتوانستیم بهتر از این عمل کنیم و در گام نخست، هنگام ارائه اطلاعات اولیه، احتمال نقش داشتن برخی مسائل در سقوط هواپیما را مطرح میکردیم و بعدا در این خصوص اطلاع رسانی کامل صورت میگرفت. البته ما هم در شرایط ویژه بودیم اما به هر صورت عدم اطلاعرسانی پیرامون این ماجرا از سوی مسوولان باعث دلخوریهایی در بین افکار عمومی شده است و انتظار این بود که دقیقتر عمل شود و بهینه تر اطلاع رسانی صورت گیرد.
اعتماد از دست رفته نسبت به رسانهها
مهمترین سرمایه جمهوری اسلامی اعتماد عمومی به اصل نظام و مسوولان است. این سرمایه بزرگ در جریان تشییع پیکر سردار سلیمانی خود را نشان داد. مهمترین ویژگی سردار، صداقت و یکرنگی بود و طبعا مردم هم انتظار صداقت و یکرنگی از مسوولان را دارند. متاسفانه آن چیزی که روزها و ماههای اخیر شاهدش بودیم این است که بخشی از مسوولان و بخشی از حاکمیت از این موضوع فاصله گرفته است. از طرفی در وقایعی مثل گران کردن بنزین با مردم با صراحت و صداقت برخورد نشد و تلاشی صورت گرفت که با پنهانکاری کار پیش برود. در حالی که وقایع آبان نشان داد اگر با مردم در مورد مسائلی که برای آنها حق و تکلیف ایجاد میکند
گفت و گو نشود و اگر نسبت به چیزی قانع نشوند حرف مسوولان را نمیپذیرند. در مورد اتفاق ساقط شدن هواپیمای اوکراینی مساله به همین شکل بود و اگر صادقانه با مردم مسائل در میان گذاشته میشد وضعیت به این اندازه پیچیده نمیشد. این روزها مردم اعتمادشان را به رسانهها از دست دادند و متاسفانه مرجعیت رسانهای در حال خروج از کشور است.
معلوم نیست چقدر زمان باید بگذرد تا تردیدهایی که ایجاد شده ترمیم شود. اما نکته مثبت قضیه حضور صادقانه سردار حاجی زاده در تلویزیون و پذیرش تقصیر و کوتاهی نیروهای تحت امرش بود. این نشاندهنده مسوولیت پذیری حرفهای است که باید از سوی دیگر مسوولان مورد توجه قرار گیرد.
صداقت تحسین برانگیز سردار حاجیزاده
حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی که حامل تعدادی از هموطنانمان بود بسیار تلخ بود و کسی منکر غمبار بودن آن نیست. دیروز سردار حاجی زاده، فرمانده هوافضای سپاه از طریق رسانه ملی با مردم صحبت کرد و در گزارشی که ارائه داد با بیانی پر از غم عنوان کرد بعد از اطلاع از این موضوع آرزوی مرگ کرده است. شنیدن این جمله از سوی ایشان بسیار تکان دهنده بود برای اینکه به گفته خودش سالها برای دفاع از مردم به میدان رفته و الان که این اتفاق افتاده برایش بسیار سنگین است. از سوی دیگر در گزارشی که از سوی سردار حاجی زاده ارائه شد به صراحت از خطای انسانی سخن به میان آمد. البته در این زمینه مسوولان اطلاع رسانی باید زودتر حقیقت ماجرا را به مردم میگفتند. براساس برخی اخبار، رهبری هم خواهان گفتن واقعیت براساس صراحت و صداقت به مردم شدند. در هر صورت نکته مهم اینجاست که سردار حاجی زاده، مسوولیت این ماجرا را پذیرفت و این اقدام بسیار ستودنی است. شاید این حرکت میان مسوولان کم سابقه باشد که با مردم سخن بگویند و مسوولیت حادثه را بپذیرند. به این نکته هم باید توجه داشت که ما در شرایط جنگی بودیم و نباید به گونهای رفتار کرد که اقتدار موشکی ایران زیر سوال برود.
اطلاع رسانی به موقع موجب افزایش اعتماد عمومی میشد
در کشوری مانند ایران سرمایه اجتماعی حاکمیت مهمترین پشتوانه آن است و نیروهای مسلح و حاکمیت با اتکا به مردم میتوانند در برابر تهاجم بیگانه بایستند، در همین راستا جلب اعتماد مردم شاید یکی از مهمترین وظایف کل حاکمیت باشد و باید تلاش شود این پشتوانه مهم خدشه دار نشود.
ممکن است در شرایط فوق العاده قرار بگیریم. طبیعتا اگر در این ارتباط آمادگی داشته یا تمرین صورت گیرد میتوان تلاش بیشتری برای حفظ مردم و اعتماد آنها داشت و طبیعتا همیشه میان مردم و حاکمیت رابطه اعتمادی وجود داشته باشد.
فرمانده نیروهای هوافضای سپاه اعلام میکند چهارشنبه صبح به مقامات ستاد کل اطلاع داده شده، این در حالی است که باید علت طولانی شدن فرآیند اطلاع رسانی به جامعه از سوی این نهاد توضیح داده شود که آیا به این حجم از زمان نیاز وجود داشته یا نه.
آیا امکان افزایش سرعت اطلاع رسانی به مردم و در جریان قرار گرفتن مقامات هواپیمایی کشوری وجود نداشته تا حداقل آنها اظهارنظرهای درستی در این ارتباط داشتند.
با توجه به کشته شدن تعدادی انسان بیگناه ناشی از خطای انسانی باید سوالهای مطرح شده پاسخ داده شود تا دیگر در آینده و در بحرانهای احتمالی آینده شاهد چنین مواردی نباشیم و با اطلاع رسانی دقیق و به موقع اعتماد جامعه خدشه دار نشود.
البته در عین حال باید شجاعت فرمانده هوافضای سپاه را در بیان صادقانه موضوع و بهعهده گرفتن مسوولیت این اشتباه تحسین کرد؛ چرا که وی فرافکنی نکرده و سازمان هواپیمایی و دولت را مقصر اعلام نکرد و خودش مسوولیت را بهعهده گرفت.
دلجویی از خانوادههای داغدار همبستگی ایجاد میکرد
متاسفانه اتفاق صورت گرفته و تاخیر در اطلاع رسانی به مردم اقدام نادرستی بود که شکل گرفت و باعث شد دستگاههای بی اطلاع مانند سازمان هواپیمایی و... آن را تکذیب کنند و به این ترتیب این بحران تبلیغاتی بهوجود آمده و زمینه سوءاستفاده دشمن فراهم شد.
این نکته در حالی است که اگر بلافاصله مسوولان مربوط موضوع را به اطلاع مردم رسانده و در این ارتباط از خانوادههای آسیب دیده دلجویی میکردند و مسوولیت اتفاق بهوجود آمده را بهعهده میگرفتند در حال حاضر شاهد چنین حجم از شانتاژ خبری نبودیم.
در صورتی که از خانوادههای داغدار دلجویی صورت میگرفت احساس همدردی بیشتری بین خانوادههای آنها و مسوولان مربوط وجود داشت. حادثه به قدری تلخ است که باید حتماً با عوامل قاصر و مقصر آن برخورد جدی و علنی صورت گیرد و زیان خانوادههای آسیبدیده به گونهای جبران شود.
این ماجرا اگرچه همانطور که رهبر انقلاب در بیانیه خود تاکید کردند باعث سنگینتر شدن داغ از دست دادن جمعی از هموطنانمان شد، اما ابعاد مهم دیگری نیز دارد که بررسی آنها ضروری است.
یکی از مهمترین این ابعاد که دیروز بازتاب گستردهای پیدا کرد چرایی عدم اطلاعرسانی درباره حقیقت ماجرا از همان ابتدا بود و دیگری، وجود برخی نواقص که منجر به چنین اشتباهی از سوی پدافند کشور شد.
سردار حاجیزاده در نشست خبری که دیروز داشت توضیحاتی در هر دو بخش داد اما به نظر میرسد همچنان افکار عمومی پرسشهای بیپاسخ فراوانی در این دو زمینه دارد که باید به آنها پاسخ داده شود.
ضرورت برخورد با قاصران در اطلاعرسانی
اما در کنار خبر شهادت جمعی از هموطنان بر اثر قصورها، سوء تدبیر عجیب در اعلام دیرهنگام این ماجرا تلخیها را دوچندان کرد.
بر این اساس ضمن لزوم برخورد با قاصران که در بیانیه رسمی ستاد کل نیروهای مسلح و بیانیه رئیس جمهور به آن تصریح شده است، برخورد با افرادی که در 72 ساعت پنهانکاری کردند نکته مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
اگرچه برخی افراد، رسانهها و مسؤولان کشوری و لشکری که در این زمینه اظهار نظر کردند از ماجرا بیاطلاع بودند، اما باید بررسی شود چنانچه افرادی از ماجرا خبر داشتند و خلاف واقع صحبت کردند یا به هر دلیل پنهانکاری کردند معرفی و در صورت نیاز محاکمه شوند.
گفتنی است رسانههای کشور با توجه به سابقه فعالیت ضدانقلاب علیه کشور و ملت ایران و با عدم اطلاع از اصل موضوع و در دست نبودن شواهد و مستندات، یکپارچه این اتهام را تکذیب کردند.
آنچه نظام رسانهای کشور باید مورد نقد قرار دهد فقدان رفتار حرفهای و مسوولیتپذیری در بین مسؤولان کشور است. پنهانکاری یک زنگ خطر و بحران جدی است که باید سریعا درمان شود؛ چرا که همین بحران به ارکان دیگر کشور تسری مییابد و در سلسله مراتب معیوب اداری به تداوم فاجعه منتهی شده است.
خطی که رسانههای داخلی دنبال کردند
در این میان، رسانههای مختلف داخلی از ابتدای این حادثه دردناک با حضور فعال در صحنه حادثه و سپس با پیگیری موضوع از طریق مقامات و مسؤولان مربوط و البته با اتکا و اعتماد به سخنان آنها اقدام به پوشش اخبار داخلی و بعضا خارجی مربوط به این حادثه کردند و در ساعات و روزهای بعد نیز با وجود فعالیت رسانهها و گفتههای مقامات غربی که بعضا در جهت خلاف گفته مقامات داخلی درباره این حادثه بود، همچنان به اعتماد و اتکای خود به گفته مسوولان کشور در حوزههای مرتبط ادامه دادند.
همین ماجرا و مسائل دیگر بیانگر نگاه غیرعلمی مدیران به رسانهها است. مواضع دستگاههای مسؤول کشور نشان داده نگاه آنها به رسانه فقط نگاه ابزاری است. مثلا در ماجرای بنزین، به جای آن که از قبل به رسانهها اطلاع داده شود تا آنها در این باره افکار عمومی را آمادهسازی کنند، صرفا چند ساعت قبل از اجرا، رسانهها را به خط میکنند و هشدار میدهند که پس از گرانی بنزین، از این طرح انتقاد نکنید.
مشکلات ساختاری اصلاح شود
در اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح، علت این حادثه خطای انسانی عنوان شده است و رئیسجمهور نیز در بیانیه خود اعلام کرد خطای انسانی و شلیک اشتباه، منجر به این فاجعه بزرگ شده است.
اما علاوه بر این مساله، مشکلات دیگری در این ماجرا به چشم میخورد که باید در مورد آن پاسخ داده شود. از جمله اینکه چرا آسمان کشور در آن ساعات حساس، از پرواز خالی نشده بود. سردار حاجیزاده در سخنان دیروز خود توضیحاتی در این زمینه ارائه و اعلام کرد نهادی غیر از نیروی هوافضای سپاه باید این کار را انجام میداده که انجام نداده است.
به دنبال این اظهارات سردار حاجیزاده ضروری است نهادی که مسوولیت این اقدام را داشته پاسخگو باشد. نکته دیگر، پاسخ به چرایی این مساله است که فرد تصمیمگیر در این ماجرا چرا نتوانسته با مقامات بالاتر، هماهنگیهای لازم را داشته باشد.
سوالاتی که باید به آنها پاسخ داد
در اینباره پرسشهای بسیاری مطرح است:
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که در موضوعات مختلف مثل لایحه بودجه به رسانهها ابلاغیه میدهد وچارچوب مشخص میکند چرا در این مساله حیاتی سکوت کرد؟
چرا مسؤولان مطلع، به دستگاههای مسؤول در حوزه هواپیمایی مثل وزارت راه و سازمان هواپیمایی اطلاع ندادند تا در چند روز اخیر درباره موضوع با قاطعیت موضع نگیرند؟
چرا در سه روز گذشته هیچ نهاد و مسؤول مطلعی حرفی نزد تا هجمهها اینگونه علیه کشور بسیج نشود؟
چه کسی مسؤول اصلی این پنهانکاری و آسیبدیدن اعتماد افکار عمومی نسبت به مقامات و مسؤولان و رسانههای کشور است و این خطای فاحش چگونه جبران خواهد شد؟
دلیل اعلام زودهنگام و اصرار بر این موضع که دلیل سقوط نقص فنی هواپیما بوده از سوی برخی مسؤولان مربوط در ساعات اولیه چه بوده است؟
مرکز نظامی یاد شده در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح که اینقدر نزدیک به اصلیترین فرودگاه بینالمللی ایران قرار دارد، چطور از پروازهای فرودگاه اطلاعی نداشته است؟
چرا در شرایطی که یکی از مهمترین حملات موشکی سپاه درحال انجام بوده، هیچ قسمتی از آسمان ایران منطقه پرواز ممنوع اعلام نشده یا به ایرلاینها و مراکز پدافندی اخطاری داده نشده بود؟
این ماجرای تلخ نشان داد نظام اطلاعرسانی و رسانهای کشور نیازمند اصلاحات جدی است. این اصلاحات، نه در بخش عملیاتی رسانهها بلکه در سطح کلان کشور ضروری است. یعنی مسؤولان ارشد نظامی و کشوری باید نگاه خود به ابزار رسانه را تغییر دهند.
مردم انتظار اطلاع رسانی دقیق مسوولان را داشتند
حادثه غمباری اتفاق افتاده است. از این اتفاقات در صحنههای بین المللی کم نبوده و کشورهایی مثل آمریکا و روسیه که صاحب صنعت هوانوردی قوی هستند چنین رویدادهای تلخی را تجربه کردهاند. به هر صورت در شرایط ویژهای بودیم و مورد تهدید واقع شدیم، اما در هر صورت نکته قابل اهمیت اینکه اطلاع رسانی در چنین وقایعی بسیار مهم است. طبعا باید نشر اطلاعات از سوی مقامات مسوول به شکل درستی باشد تا دشمن از آن استفاده نکند. در هر صورت بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح در پذیرش مسوولیت کار پسندیدهای بود اما افکار عمومی در این زمینه انتظار داشت که اطلاع رسانی زودتر اتفاق میافتاد. گذشت 72ساعت بعد از این همه شایعه سازی باعث شد اطلاع رسانیها در این حوزه دیرهنگام تلقی شود.
ما میتوانستیم بهتر از این عمل کنیم و در گام نخست، هنگام ارائه اطلاعات اولیه، احتمال نقش داشتن برخی مسائل در سقوط هواپیما را مطرح میکردیم و بعدا در این خصوص اطلاع رسانی کامل صورت میگرفت. البته ما هم در شرایط ویژه بودیم اما به هر صورت عدم اطلاعرسانی پیرامون این ماجرا از سوی مسوولان باعث دلخوریهایی در بین افکار عمومی شده است و انتظار این بود که دقیقتر عمل شود و بهینه تر اطلاع رسانی صورت گیرد.
اعتماد از دست رفته نسبت به رسانهها
مهمترین سرمایه جمهوری اسلامی اعتماد عمومی به اصل نظام و مسوولان است. این سرمایه بزرگ در جریان تشییع پیکر سردار سلیمانی خود را نشان داد. مهمترین ویژگی سردار، صداقت و یکرنگی بود و طبعا مردم هم انتظار صداقت و یکرنگی از مسوولان را دارند. متاسفانه آن چیزی که روزها و ماههای اخیر شاهدش بودیم این است که بخشی از مسوولان و بخشی از حاکمیت از این موضوع فاصله گرفته است. از طرفی در وقایعی مثل گران کردن بنزین با مردم با صراحت و صداقت برخورد نشد و تلاشی صورت گرفت که با پنهانکاری کار پیش برود. در حالی که وقایع آبان نشان داد اگر با مردم در مورد مسائلی که برای آنها حق و تکلیف ایجاد میکند
گفت و گو نشود و اگر نسبت به چیزی قانع نشوند حرف مسوولان را نمیپذیرند. در مورد اتفاق ساقط شدن هواپیمای اوکراینی مساله به همین شکل بود و اگر صادقانه با مردم مسائل در میان گذاشته میشد وضعیت به این اندازه پیچیده نمیشد. این روزها مردم اعتمادشان را به رسانهها از دست دادند و متاسفانه مرجعیت رسانهای در حال خروج از کشور است.
معلوم نیست چقدر زمان باید بگذرد تا تردیدهایی که ایجاد شده ترمیم شود. اما نکته مثبت قضیه حضور صادقانه سردار حاجی زاده در تلویزیون و پذیرش تقصیر و کوتاهی نیروهای تحت امرش بود. این نشاندهنده مسوولیت پذیری حرفهای است که باید از سوی دیگر مسوولان مورد توجه قرار گیرد.
صداقت تحسین برانگیز سردار حاجیزاده
حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی که حامل تعدادی از هموطنانمان بود بسیار تلخ بود و کسی منکر غمبار بودن آن نیست. دیروز سردار حاجی زاده، فرمانده هوافضای سپاه از طریق رسانه ملی با مردم صحبت کرد و در گزارشی که ارائه داد با بیانی پر از غم عنوان کرد بعد از اطلاع از این موضوع آرزوی مرگ کرده است. شنیدن این جمله از سوی ایشان بسیار تکان دهنده بود برای اینکه به گفته خودش سالها برای دفاع از مردم به میدان رفته و الان که این اتفاق افتاده برایش بسیار سنگین است. از سوی دیگر در گزارشی که از سوی سردار حاجی زاده ارائه شد به صراحت از خطای انسانی سخن به میان آمد. البته در این زمینه مسوولان اطلاع رسانی باید زودتر حقیقت ماجرا را به مردم میگفتند. براساس برخی اخبار، رهبری هم خواهان گفتن واقعیت براساس صراحت و صداقت به مردم شدند. در هر صورت نکته مهم اینجاست که سردار حاجی زاده، مسوولیت این ماجرا را پذیرفت و این اقدام بسیار ستودنی است. شاید این حرکت میان مسوولان کم سابقه باشد که با مردم سخن بگویند و مسوولیت حادثه را بپذیرند. به این نکته هم باید توجه داشت که ما در شرایط جنگی بودیم و نباید به گونهای رفتار کرد که اقتدار موشکی ایران زیر سوال برود.
اطلاع رسانی به موقع موجب افزایش اعتماد عمومی میشد
در کشوری مانند ایران سرمایه اجتماعی حاکمیت مهمترین پشتوانه آن است و نیروهای مسلح و حاکمیت با اتکا به مردم میتوانند در برابر تهاجم بیگانه بایستند، در همین راستا جلب اعتماد مردم شاید یکی از مهمترین وظایف کل حاکمیت باشد و باید تلاش شود این پشتوانه مهم خدشه دار نشود.
ممکن است در شرایط فوق العاده قرار بگیریم. طبیعتا اگر در این ارتباط آمادگی داشته یا تمرین صورت گیرد میتوان تلاش بیشتری برای حفظ مردم و اعتماد آنها داشت و طبیعتا همیشه میان مردم و حاکمیت رابطه اعتمادی وجود داشته باشد.
فرمانده نیروهای هوافضای سپاه اعلام میکند چهارشنبه صبح به مقامات ستاد کل اطلاع داده شده، این در حالی است که باید علت طولانی شدن فرآیند اطلاع رسانی به جامعه از سوی این نهاد توضیح داده شود که آیا به این حجم از زمان نیاز وجود داشته یا نه.
آیا امکان افزایش سرعت اطلاع رسانی به مردم و در جریان قرار گرفتن مقامات هواپیمایی کشوری وجود نداشته تا حداقل آنها اظهارنظرهای درستی در این ارتباط داشتند.
با توجه به کشته شدن تعدادی انسان بیگناه ناشی از خطای انسانی باید سوالهای مطرح شده پاسخ داده شود تا دیگر در آینده و در بحرانهای احتمالی آینده شاهد چنین مواردی نباشیم و با اطلاع رسانی دقیق و به موقع اعتماد جامعه خدشه دار نشود.
البته در عین حال باید شجاعت فرمانده هوافضای سپاه را در بیان صادقانه موضوع و بهعهده گرفتن مسوولیت این اشتباه تحسین کرد؛ چرا که وی فرافکنی نکرده و سازمان هواپیمایی و دولت را مقصر اعلام نکرد و خودش مسوولیت را بهعهده گرفت.
دلجویی از خانوادههای داغدار همبستگی ایجاد میکرد
متاسفانه اتفاق صورت گرفته و تاخیر در اطلاع رسانی به مردم اقدام نادرستی بود که شکل گرفت و باعث شد دستگاههای بی اطلاع مانند سازمان هواپیمایی و... آن را تکذیب کنند و به این ترتیب این بحران تبلیغاتی بهوجود آمده و زمینه سوءاستفاده دشمن فراهم شد.
این نکته در حالی است که اگر بلافاصله مسوولان مربوط موضوع را به اطلاع مردم رسانده و در این ارتباط از خانوادههای آسیب دیده دلجویی میکردند و مسوولیت اتفاق بهوجود آمده را بهعهده میگرفتند در حال حاضر شاهد چنین حجم از شانتاژ خبری نبودیم.
در صورتی که از خانوادههای داغدار دلجویی صورت میگرفت احساس همدردی بیشتری بین خانوادههای آنها و مسوولان مربوط وجود داشت. حادثه به قدری تلخ است که باید حتماً با عوامل قاصر و مقصر آن برخورد جدی و علنی صورت گیرد و زیان خانوادههای آسیبدیده به گونهای جبران شود.