ناگفتههای دخترانه برای والدین
اگر تقویم کل کشورها را کنار هم قرار دهیم هر روز سال یک مناسبت است و یک دلیل برای بروز یک احساس و یادآوری یک ارزش خاص. انسان فراموشکار است و خودش هم به این خصیصه به طور کامل آشناست، کارکرد تقویمها و مناسبتهایشان هم همین یادآوری است. در تقویم ما یک روز را به نام روز دختر نامگذاری کردهاند، برای یادآوری چه چیزی؟ نامگذاری روز دختر برای یادآوری ارزش و کرامت دختران در خانواده و جامعه است. اعتماد به نفس ، استقلال ، وظیفه شناسی و عقل و تدبیر، استعدادهای ذاتی نیستند، بلکه باید پرورش داده شود و در هر فردی رشد یابد. روز دختر یادآور حیاتی بودن ارتباط بین والدین و فرزندان است، چراکه دختران روح زندگی هستند، سلامت بشر به سلامت روح و جسم دختران وابسته است، نه فقط به خاطر قدرت زاد و ولد بلکه به خاطر فطرت و اصالت روحی دختران. دختران یک جامعه عامل رشد روحی آن جامعه هستند، آرامش و امنیت روانی جامعه زمانی برقرار میشود که دختران آرامش و امنیت داشته باشند.
اگر دختران ما بیش از آنکه برای زندگیشان اهدافی انتخاب کنند و چرایی برای تصمیمات و رفتارهای خود داشته باشند به ظاهر بسنده میکنند، شاید ریشه در کم کاری ما دارد، آیا به قدر کفایت عزتنفس و احترام در جیبهای روحشان گذاشتهایم؟ اگر برچسبهایی که طی سالیان سال روی دختران زدهایم، کنار بزنیم شاهد فطرت اصیل آنها هستیم، اجبارها و تبعیضات حتی در بازیها و اسباب بازی هم همراه آنهاست، تفکر قالبی تمام انسانها را دستهبندی
میکند.
این دستهبندی استقلال و انتخاب را میکشد، اگر دختری بپذیرد در دسته بندی قرار بگیرد، یعنی قدرت انتخاب، سلیقه و استقلال رای خود را خاموش کرده و فقط از دستورات آن دسته پیروی میکند. اینجاست که والدین میتوانند با انتخاب سبک زندگی مناسب،فرزندان را از تفکر قالبی دورکنند. تشویق دختران به پیگیری کردن استعدادها و محدود نکردنشان به انتخابهایی خاص میتواند در آینده از آنها زنانی قوی و کارآمد بسازد.
ترسها
فکر میکنید دختران امنیت روانیشان آنقدر تامین است که اگر به کمک نیاز داشتند به امنترین پناهشان یعنی والدین مراجعه کنند یا مجبورند حتی برای پاسخ به سادهترین سوالات جنسی هم به گوگل و دوستان پناه ببرند؟ واقعیت این است که گاهی فراموش میشود دختران هم نیازهایی دارند یا شاید بهتر است بگوییم نیازهای دختران نادیده گرفته میشود،چراکه پذیرفتن اینکه دختران نیز نیازهایی جسمی و روحی دارند باعث میشود مسوولیتی در قبال آنها داشته باشیم و ما راه حلی برای آن نیازها نداریم.
برای یک خانواده آسان است که بپذیرد پسر نوجوانش به بلوغ رسیده و جسمش تغییر کرده و نیازهای جنسی در او فعال شده، اما پذیرش این مساله زمانی که نوجوان یک دختر باشد به دور از کلیشههای ذهنی است، اما اگر نپذیریم شرایط عوض میشود؟
ما نمیتوانیم در مقابل مسیر رشد بایستیم، اما اگر بپذیریم و شفاف به ماجرا نگاه کنیم، میبینیم دختری در شرایط فعلی با نیازهای روحی و جسمی و دنیایی عظیم و ناشناخته است و اگر شما نباشید کاملا بیپناه و تنهاست. پس باید پناهش باشید، سوالهایش را بشنوید و برای پاسخ دادن به آنها جستوجویی فعالانه و مداوم داشته باشید، تغییراتش را بپذیرید، مهرتان را دریغ نکنید و همدلانه با دردهای کوچک و بزرگش همراه شوید، عاشق شدنها و فارغشدنهایش را تاب بیاورید و در پس تمام شرارتهای نوجوانی و لجاجتهای جوانیاش دخترک مظلوم و ساده و تنهایتان را ببینید. البته در عمل این کار برای خیلیها آسان نیست؛ بنابراین اگر در این مسیر با دخترتان دچار چالش شدید، قبل از اینکه رفتاری را نشان دهید که از درستیاش مطمئن نیستید، از مشاوره کمک بگیرید. مهر، پلی است برای ایجاد رابطه بین دنیای درونی انسانها. مهر برای ارتباط با دختران بیشتر از پل ارزش دارد، رگ حیات است و چیزی است که میتواند رابطه والد و فرزندی را نجات دهد. بنابراین از محبت کردن به دخترتان در چنین شرایطی غافل نشوید.
بابهانه و بیبهانه به او محبت کنید. همیشه به یاد داشته باشید که نخستین مشخصه دوران جاهلیت،
زنده به گورکردن دختران و بیمهری با آنهاست، آیات قرآن و روایات مربوط به فرزندان دختر و پسر و توصیههای مربوط به رفتار با آنها و مدل رفتاری اهل بیت با دخترانشان یک قطبنما برای جامعه مسلمان میسازد، باید دقیق نگاه کنیم و میزان مهر و عطوفت نسبت به دخترانمان را بسنجیم و کرامت و ارزش و انرژی که برای تربیت و آموزش آنها صرف میکنیم را بررسی کنیم تا بفهمیم در کجای مسیر رشد ایستادهایم، شاید لازم است کمی بیشتر نگران عقبگرد به روزگاری باشیم که خشم و غضب و نیاز والدین بر اراده خدا پیشی میگرفت، باید ببینیم نزدیک مسیر اهلبیت هستیم یا دور از آن.
بلوغ
بلوغ یکی از سختترین گذرگاههای هر انسانی است؛ شدت تغییرات جسمی و روحی به حدی است که نوجوان در درک آنها میماند، هر روز در آینه شخص جدیدی را میبیند و در درون خود احساسات تازهای را کشف میکند. در دختران تغییرات جسمی و روحی زودتر آغاز میشود و قله آن شروع دوران قاعدگی است.
یک چرخه انسانی و طبیعی که از ابتدای خلقت به همراه زنان و دختران بوده و منشأ رشد و زندگی و زادوولد است اما تا قرنها باعث خجالت و سرافکندگی زنان و دختران بوده است. شاید مسیر درست ابتدا از تعریف واژگان آغاز شود، مثل تفاوت حیا و شرم، حیا از حریم میآید اما شرم از سرافکندگی. آیا دختران باید از آنچه در آن دستی ندارند و بودنش جزئی از طبیعت انسانیشان است شرم کنند؟
آغاز این مسیر از پذیرش طبیعت وجودی انسان شروع میشود، جهان هستی، دنیا، ماه و آفتاب، زمین، طبیعت و حیوانات، همگی در یک نظم یکپارچه در حرکت هستند، انسان نیز در این چرخه حضور دارد، زنان و دختران بیش از همنوعان خود با نظم طبیعت عجین هستند، روزهای یک ماه برای دختران هر کدام عطر و رنگ متفاوتی دارد، هورمونها در هر روز در سطح متفاوتی قرار دارد.
توضیح علمی و شفاف و دقیق از شرایط بلوغ جسمی و روحی در یک فضای امن و بدون تشنج یک شروع سالم و با آرامش را به ارمغان میآورد. آجرهای نخستین بنای عزت نفس دختران در روزهای بلوغ چیده میشود. دخترانی که از جسم خود و شرایط خاص آن شرم دارند، نمیتوانند خود را آنطور که هستند، بپذیرند. بسیاری از مشکلات اعتماد به نفس و افسردگیها در بزرگسالی از همین روزهای نخست بلوغ آغاز میشود. بلوغ دختران اگر از یک تابو و حرفها و زمزمههای درگوشی به سطح یک گفتوگوی طبیعی مربوط به سلامت جسم و روح برسد، میتواند تا حد زیادی ضامن سلامت جسمی و روحی دختران در آینده باشد. گفتوگو درباره شرایط روحی و جسمی خاص، وسایل بهداشتی مورد نیاز این دوره باعث میشود که نخستین ماهها و سالهای بعد از بلوغ به آسانی بگذرد.
تنها در مسیر
مسؤولیت آگاهیبخشی به دختران نوجوان درباره مسیر بلوغ و تغییرات جسمیشان به عهده خانواده و مدرسه گذاشته شده است. تنها اگر یکی از این دو در کارشان سهلانگاری یا کوتاهی کنند نسل یا گروهی از دختران در فهم و درک و پذیرش بلوغشان دچار نقص میشوند. واقعیت این است که خانواده و مدرسه در این مسیر تنها هستند و در کمتر رسانهای درباره این ماجرا صحبت شده است.
پزشک دهکده در اولین پخش آن از شبکه دوم طرفداران بسیاری پیدا کرد، موقعیت جذاب و تنوع داستانی باعث میشد هر کدام از اعضای خانواده با یکی از شخصیتها همراه شود. در همان دوران پخش اولیه سریال، بیشتر دختران نوجوان را با خود همراه کرد.
فردای پخش سریال در مدارس دخترانه زمزمه و در گوشی صحبتکردنها به اوج خود رسید و هر گروهی نظر خاص خودش را داشت. ماجرا این بود که شخصیت دختر نوجوان سریال به سن بلوغ رسیده و برای نخستین بار با مساله قاعدگی مواجه شده و سیر مطلع شدن دختر نوجوان و مواجهه مادرش با این تغییر در سریال نمایش داده شده بود، اما چیزی که بیشتر از همه باعث توجه و تعجب دختران نوجوان شده بود، پرداختن به این مساله در یک رسانه ملی و گفتوگو درباره آن به صورت عمومی بود. اگرچه در پخش سریال بخشهایی سانسور شده و در مسیر دوبله تغییراتی در آن داده شده بود اما ماجرای اصلی پابرجا بود و میشد حدس زد که داستان از چه قرار است.
سالها از آن شب و پخش سریال گذشته، بازیگر دخترنوجوان سریال، 39 ساله شده و دختران نوجوان ایرانی که فردای آن شب را به زمزمه و خنده و خجالت گذراندند شاید امروز خود صاحب فرزند و خانواده باشند، اما آیا سریال دیگری هم بود که آموزش مستقیمی درباره سلامت نیمی از جمعیت ایران داشته باشد؟
سینما و تلویزیون محصولی مناسب این گروه تهیه نکردند، سینمای کودک و نوجوان در بهترین حالت ممکن و با آخرین نفسهایش ترجیح میدهد فیلمی برای پسران با موضوعات قهرمانی بسازد تا فیلمی آموزشی و آگاهیدهنده برای دختران، البته برای نمایش سیاهی و انحرافات اخلاقی و جنسی و نقد شرایط همواره فیلمی تازهنفس موجود است.
تبعیض و نادیده گرفتن دقیقا همینجاست، هیچ تصویر و الگوی مشخصی وجود نداشته و در هیچ سریال و فیلمی خط داستانی درباره شرایط جسمی و روحی دختران وجود ندارد.
روند آگاهیسازی برای جامعه در نظر گرفته نشده و دختر در فیلم و سریالها یا درگیر ماجراهای عشقی عجیب و غریب است یا پسری به صورت عجیب و غریبی عاشق اوست، تمام عناصر دخترانه شخصیت از او گرفته شده و تنها وجه زیبایی، خوشزبانی و در آخر معشوقی طناز باقیمانده که حتی برای انتخابهایش هم دلیل واضحی وجود ندارد.
در دختران جذاب و تحصیلکرده و شاغل فیلمها تعادلی وجود ندارد، ترسیم کاریکاتوری شخصیت دختران به گونهایست که حتی با ختمشدن به ازدواج نیز اتفاق خاصی در زندگیشان نمیافتد، در پس این ازدواج و عشق، کامل شدنی نیست چرا که دختران این فیلم و سریالها در مسیر رشد نیستند و یک قدم پیش از این هویتی مشخص ندارند.
در اکثر موارد شخصیت مستقلی برای دختر در نظر گرفته نشده و علت درست انتخابها و اولویتبندی ارزشهای دختر را نمیبینیم، یکی از مهمترین غایبین رسانه دختری است که طی یک روال منطقی تصمیمی بگیرد و با تبعات تصمیمش روبهرو شود.
کتاب «من زندهام» یکی از معدود تصاویر زنده و واقعی از حضور دختران و زنان در میدان حقیقی زندگی بود، با تمام پستی و بلندیها، تصمیمات و اتفاقات، ناگواریها و فشارها و شرایط جسمی و روحی. صراحت و صداقت نویسنده در بیان مشکلات جسمی و شرایط قاعدگی دوران اسارت عمق بیشتری به شخصیت میداد و خواننده بیش از همیشه با او همذاتپنداری میکرد.
برخلاف خاطرهنگارههای دیگر که همواره به نظر پازلی ناکامل میآمد، این روایت زنده و سرپا نشان میدهد که قهرمان داستان علاوهبر موانع بیرونی با چه تعداد از موانع درونی و شرایط خاص مواجه بوده و همین باعثشده قدرت بیشتری داشتهباشد.
پیشنهادهایی برای بهیادماندنی کردن روز دختر
رسول اکرم(ص) میفرمایند: «میان اولاد خود در دادن هدیه به مساوات عمل کنید و اگر خواستی کسی را بیشتر هدیه دهی به دختران بیشتر بده». همین حدیث میتواند مبنای خیلی از رفتارها باشد. مثلا وقتی برای همه خانه خرید میکنید حتما یادتان باشد که اول از همه آن خرید و هدیهای که مربوط به دختر است را به او بدهید. واقعا فرقی نمیکند که چه چیزی را با چه قیمتی به دخترتان میدهید. مهم این است که یادتان باشد به دخترتان به اندازه کافی توجه کنید و همانطور که در روایت آمده، دختران را مقدم بدارید. جدای از روزهای معمولی برای این روز خاص شاید تهیه کیک و هدیه سادهترین کار باشد، اما میتوانید برنامههای جدیتر و عمیقتری برای این روز تدارک ببینید.
یک روز پدر- دختری یا مادر- دختری خاص:
مسیر را بگذارید دخترتان بچیند، فقط میتوانید چند قانون ساده وضع کنید. اول اینکه خوش بگذرد و دوم هم اینکه بهیادماندنی باشد. با توجه به سن دخترتان میتوانید یک گفتوگو هم در نظر بگیرید. مثلا درباره خاطره تولدش و مهری که از حضورش در زندگی شما جاری شده یا نقشهای که برای آیندهاش دارد و حتی آرزوهای دور و درازش.
شروع یک کار خوب
با دخترتان یک پروژه جدید کلید بزنید. مثلا یادگرفتن یک ورزش یا یک مهارت. دخترتان را با کلیشههای جنسیتی محدود نکنید، شاید دوست داشته باشد نجاری بیاموزد. شروع یک کتاب، حفظ قرآن، نوشتن یک داستان بلند حتی قرار هفتگی رفتن به کوه میتواند پیشنهادهای خوبی باشد. جدولی تهیه کنید و جلوی چشمتان بگذارید و مسیر پیشرفت پروژه را روی آن علامت بزنید. اگر هم کم کاری کردید و یا فراموش کردید نگران نباشید، مناسبتهای دیگری از راه میرسد و میتوانید دوباره شروع کنید.
کلونی بسازید
یک مسیر گنج طراحی کنید و با توجه به سن دختر خودتان و دوستانش و دختران فامیل برنامهریزی کنید. میتوانید کشف گنج را تنها یک بازی مفرح و هیجانانگیز بدانید. یا یک هدف در نظر بگیرید و با توجه به هدف، گنج را مشخص کنید. اما مهمترین نتیجه رسیدن به جمعی از دوستان است که میتوانند یک گروه ورزشی یا هنری تشکیل دهند یا حتی پایهگذار یک هیات دخترانه باشند.