گوهری كه از دست رفت
رسول نجفیان بازیگر
كل جامعه هنری ما شاید به صدهزار نفر هم نرسد كه نسبت به جمعیت 80 میلیونی كشورمان واقعا چیزی نیست ولی واقعا تسهیلاتی كه به هنرمندان میدهیم ناچیز است امابهمحض اینكه هنرمندی فوت میكند تازه یادمان میافتد كه چه گوهری را از دست دادهایم.
كریم اكبریمباركه از بازیگرانی بود كه خیلی متواضع و فروتن بود و برای همین خیلی اهل شكوه و شكایت و گله و گلهگذاری نبود و برای همین خیلی كم میدیدیم كه در برنامههای زنده دعوتش كنند ولی از نظر كلاس بازیگری، بسیار مرتبه بالایی داشت و حتی سكانسهای كوتاه حضورش در فیلمها و سریالها هم كلاس درس است.
خیلی مهم است كه بازیگری بدون ارتباط و مثلا تماس گرفتن با این و آن، وارد كاری شود و این ویژگی در كریم اکبریمباركه در حد اعلا بود چون اصلا از آن تیپ بازیگرانی نبود كه به این و آن رو بیندازد تا نقش بگیرد و یك دلیل كمكاریاش همین بود كه مناعت طبع بالایی داشت. خیلی خوب زبان بدن را میشناخت و بهویژه از چشمان و دستانش خیلی خوب بازی میگرفت و همین باعث میشد وقتی در یكی دو سكانس از كاری ظاهر شود باز با صلابت حضور خود را بر كار تحمیل كند.
زندگی این نسل كه خودم هم شاید عضو كوچكی از آنها باشم پر از تجربههای مختلف است. زمانی كه ما وارد كار در تلویزیون و سینما شدیم این همه بودجههای میلیاردی در كار نبود و همه فقط با عشق به صحنه بود كه سعی میكردیم كمبودها را تحمل كنیم و شرایطی را فراهم كنیم كه بینندگان لذت ببرند و امثال كریم اکبريمباركه با جان و دل ایفای نقش كردند و در این ایفای نقش ابایی نداشتند از اینكه همه زندگی خود را بر سر كار بگذارند. ایكاش با این نسل از بزرگان بازیگری مهربانتر باشیم و در زمان حیاتشان هوای آنها را داشته باشیم. خیلی مهم است كه هنرمند را تا وقتی در قید حیات است مورد تمجید قرار دهیم چون بعد از فوت دیگر هرچقدر هم كه تعریف و تمجید كنیم فایده تعریف در زمان حیات را ندارد.