گفتوگو با محسن علیاکبری، تهیهکننده سریال مریم مقدس و اصغر هاشمی، کارگردان سریال یک مشت پر عقاب درباره پرویز پورحسینی
همیشه استاد
پرویز پورحسینی این روزها با کرونا دست و پنجه نرم میکند. از واژه دست و پنجه استفاده کردم، چون کرونا دیو چند سری است و با هر کسی آنطور که دوست دارد رفتار میکند، بدون هیچ قاعده و قانونی. با برخی مهربان است و از آنها میگذرد، با برخی خشن است و... اما ما دعا میکنیم با آقای پورحسینی خوب تا کند و این هنرمند، زود خوب شود و سلامت خود را بازیابد. پورحسینی یکی از بهترین انسانها و بازیگران ایرانی است. بدون حاشیه سالهاست بهترین نقشها را بازی میکند. صاحب سبک است و فنون بازیگری را میشناسند. بار اولی که پورحسینی را دیدم در جشنواره فیلمهای دینی یزد بود. عجیب آرام بود و ساکت. آرامش را حتی در قدم زدنش میتوانستی ببینی. همیشه لبخندی به لب داشت و نگاهش آنقدر مهربان بود که تو را یاد پدرت میانداخت. بار دوم که دیدمش در آموزشگاه گریم آقای معیریان بود. آمده بود آنجا که برای فیلم - مجموعه مریم مقدس بازیگر پیدا کند، آن روزها دنبال چهره ناشناختهای میگشتند که نقش مریم را به او بسپارند. همانی بود که در یزد دیده بودم. همه آن مختصات را حفظ کرده بود. در زمان پخش سریال مریم مقدس مثل همیشه راضی به گفتوگو نشد، اما یادداشتی داد برای نقش حضرت زکریا با این تیتر: «نقشی که از آسمان آمد» با محسن علیاکبری تهیهکننده فیلم مجموعه مریم مقدس و اصغر هاشمی، کارگردان سریال یک مشت پر عقاب درباره توانمندیها و اخلاق پورحسینی همصحبت شدم.
آقای پورحسینی را میتوان الگوی کاملی برای بازیگری دانست، بهخصوص در دوره کنونی که متاسفانه اخلاق در حوزه بازیگری و میان جوانان بازیگر رو به افول رفته و در این حوزه اتفاقات و رفتارهایی را شاهد هستیم که در نسل آقای پورحسینی اصلا
یافت نمیشد.
او را میتوان مظهر اخلاق، ادب، فروتنی، انضباط، صبوری و... دانست. بسیار محترم بود و این احترام چنان در ذات او ریشه داشت که همه آدمهای پیرامونش را متاثر میکرد. در فیلم-مجموعه مریم مقدس علاوه بر بازی در نقش حضرت زکریا، در انتخاب بازیگران هم به آقای بحرانی کمک میکرد و حضورش در کنار کارگردان به همه عوامل دلگرمی میداد. برخی از نقشهای این اثر را بازیگران حرفهای بازی میکردند که انتخابشان زیاد دشوار نبود، اما نقشهای فرعی و مهمی هم بودند که آقای پورحسینی با حساسیت ویژهای برای آنها بازیگر انتخاب میکرد. بسیار مردمدار بود.
زمانی که به مناسبت اکران فیلم به شهرستانها میرفتیم با صبر و حوصله با مردم صحبت میکرد و جواب سوالات آنها را میداد. حتی بچهها هم برای او مهم بودند و امکان نداشت درخواست آنها برای گرفتن عکس را رد کند یا سوالی حتی ساده آنها را بیجواب بگذارد.
حضورش در پشت صحنه و این که چگونه با نقش ارتباط برقرار کند و برای آن وقت بگذارد، بینظیر بود.
از وقتی قرار شد نقش حضرت زکریا را بازی کند، علاوه بر مطالعه فیلمنامه همه آیات قرآن که مربوط به حضرت زکریا بود را خواند و همه کتابهایی که درباره ایشان بود را مطالعه کرد تا نقش را باورپذیر بازی کند. یادم هست آن زمان یادداشتهای خوبی از این نقش به مطبوعات میداد که نشان میداد چقدر نسبت به نقش اطلاعات دارد و به آن نزدیک شده است.
دعا میکنیم ایشان هر چه زودتر تخت بیمارستان را ترک کند و سلامت به خانه و دنیای بازیگری برگردد. به باور من آقای پورحسینی یکی از بهترین و اخلاق مدارترین بازیگرانی است که سینما، تئاتر و تلویزیون به او احتیاج دارد.
هاشمی درباره پذیرفتن ادامه نقش از سوی پورحسینی میگوید: هر دوی این بازیگران متعلق به یک نسل بودند.کار بلد و کاملا حرفهای. وقتی آقای آقالو فوت کرد ما به لحاظ اقتصادی نمیتوانستیم سکانسهای او را با حضور آقای پورحسینی دوباره تصویربرداری کنیم. وقتی به این بازیگر توضیح دادیم، معذوریات ما را پذیرفت و قبول کرد ادامه نقش را بازی کند. در زمان پخش هم به مخاطبان توضیح دادیم و خوشبختانه آنها هم پذیرفتند و کار با موفقیت پخش شد.
به نظرم آقای پورحسینی متعلق به نسلی از بازیگران است که حضورشان در یک اثر باعث امنیت خاطر کارگردان و آرامش گروه میشود؛ نسلی که دیگر تکرار نخواهند شد. دانش بازیگری آقای پورحسینی کامل است، به همین دلیل در هر نقشی که بازی کند آن نقش میدرخشد.
او میتواند نقش را برای خودش مصادره کرده و مال خودش کند، برای همین در هر نقشی که ظاهر میشود مخاطب آن را باور کرده و او را دوست دارد.کارنامه آقای پورحسینی پر است از نقشهای کم نظیر و به نظرم این نسل دیگر تکرار نخواهد شد. نسلی که شامل زندهیادان داوود رشیدی، عزتا... انتظامی، جمشید مشایخی و محمدعلی کشاورز است.
افسوسم از این است که حیف این بازیگران است که برخی از آنها را از دست دادهایم و فقط برخی برایمان ماندهاند، امثال آقای نصیریان و آقای پورحسینی چنان دیسیپلین و مرام و اخلاقی دارند که سر صحنه هر کاری باشند آن اثر به کاری فاخر تبدیل میشود. خیال کارگردان راحت است که نقش را به بهترین شکل ممکن بازی میکنند و دیگر کارگردان حداقل لازم نیست برای چگونگی اجرای آن نقش نگران باشد. باید کارگردان باشی تا متوجه شوی این امنیت خاطر چقدر ارزشمند است. از صمیم قلب برای آقای پورحسینی آرزوی سلامت میکنم و از خدا میخواهم این نسل را برای دنیای بازیگری حفظ کند، چون اگر نباشند، بازیگری ایران حتما کاستی زیادی خواهد داشت و دیگر نباید توقع داشت نقشهای تحلیلی و عالی بروز کنند. این بازیگران مثل سینمای کلاسیک نایاب هستند و باید قدرشان را دانست و آنها را در صدر نشاند.