معاون صدای رسانه ملی از تاثیر رسانه بر سواد حقوقی میگوید
رادیو؛ مجری آموزشهای همگانی حقوقی
علی بخشیزاده، معاون صدا در قالب یادداشت، نقش رسانه را بهعنوان مهمترین مرجعیت روشنگری و تبیین امور دانست و از تاثیرات رسانه بر سواد حقوقی گفت.
ازجمله «مهمترینها»ی جامعه ما، مسائل مرتبط با دعاوی قضایی و دادرسی است. بالطبع همانگونه که در سایر ساحات بشری، پیشگیری از ابتلائات بهتر و راحتتر و کمهزینهتر از درمان است، در بستر دادرسی و موارد مرتبط با عرصه حقوحقوق نیز اینگونه است. در نسبت با این بستر؛ نقش رسانهها بهعنوان مهمترین مرجعیت روشنگری و تبیین امور و استفاده حداکثری از این ظرفیت، مهم و غیرقابلاغماض است.
نیک میدانیم حجم دعاوی حقوقی در دادگاهها، کمبود نیرو و بودجه، بروکراسی اداری و قضایی، پارهای نقصانهای قانونی و مواردی از این قبیل، سرعت تحرک مطلوب را (باوجود تحولات نویدبخش و روبهجلو در چندساله اخیر) از قوه قضاییه گرفته است. در این مسیر، در کنار کوشش رسانهای با هدف تسریع در صدور رأی و حلوفصل دعاوی، باید به صورتی ریشهای، زمینههای شکلگیری دعاوی حقوقی و جرم را کاهش داد. از اینجهت، نقش رسانهها حیاتی و اساسی است و رسانهملی و بخشهای تابعه از جمله رادیو، تأثیر بیبدیلی در افزایش سوادحقوقی جامعه، پیشگیری و جلوگیری از افزایش بیرویه جرم و دعاوی خواهندداشت.
نظامحقوقی ما از مسائل مرتبط با حقوق خانواده گرفته تا حقوق کار و کارفرما، ارث، معاملات و تجارت، اساسی و اداری، جزا و جرمشناسی و سایر شاخههای منشعب حقوقی، از پیچیدگیهای گستردهای برخوردار است که در بسیاری موارد ناآگاهی افراد جامعه از سواد حقوقی کافی، به تولید دعاوی و گاه منتج به وقوع جرم منجر میشود. در این بستر رسانهملی میتواند بانی افزایش سوادحقوقی در جامعه شود تا هم افراد «حقوق» خود را بازشناسند و هم با علم بر حقوق دیگران و تکالیف حقوقی خود، از تعدی به حقوق به «غیر و دیگری» بازداشته شوند.
دراینبین رسانه گرم رادیو که از ویژگی «دربرگیری طیف وسیعی از مخاطبان و ایضا دامنه نفوذ مناسب وثاقت کلام نزد مخاطبان» بهره دارد، میتواند مجری آموزش همگانی در حوزه حقوق و تکالیف متقابل فرد و جامعه شود و در حوزه روشنگری حقوقی نسبت به امور دعاوی و داوری و نیز ترویج قانونگرایی؛ جریان ساز و کمککار دستگاه قضا و جامعه واقع شود.
باید اذعان کرد رادیو بهعنوان رسانهای گرم میتواند در حوزه قضایی، شش محور یا عرصه و فرصت عمده را پی گیرد:
اول: آشناسازی مخاطب با حقوق و تکالیف متقابل فرد و جامعه
دوم: تشریح و تبلیغ و قواعد مصرح در قانون اساسی و قوانین عادی
سوم: تأکید معناشناختی و دارای بسامد بر «عدالت و عدالتخواهی» و طرح «ضرورت مطالبه آن بهعنوان ضامن حیات و منافع فردی و عمومی»
چهارم: تأکید بر قانونگرایی و اصرار بر اینکه قانون نیز چون عدالت، لازمه بقا و استمرار حیات است و در جهت منافع و صیانت از فرد و جامعه وضع شده است.
پنجم: تصریح به این مهم که هیچ بار کجی به منزل مقصود نمیرسد و هیچ فلاح و راحتی جز از مسیر قانون و عدالت حاصل نمیشود.
ششم: تبدیل فسادستیزی بهعنوان یکی از ارکان فرهنگ مطالبهگری از «حاکمیت و بدنه عمومی جامعه.»
اما پرداختن صحیح به محورهای ششگانه برشمرده، بیگمان واجد سه نتیجه عمده و محتوم است:
نخست: برکشیدهشدن دستگاه قضا و اهمیت آن بیش از گذشته در نظرگاه عمومی بهعنوان رکن عدالتخواه و اقامهگر عدل و حافظ منافع فرد و جامعه
دو: ناامن شدن فضای عمومی جامعه برای مجرمان و مفسدان و نشر حس امنیت
سه: پیشگیری بهعنوان سازوکار یا ابزاری نهادینه و فعال، در بطن وجودی فرد و جامعه.
در میان سه دستاورد فوق اما شایسته است ، بر مورد سوم درنگی کرد:
بهواقع؛ چرا پیشگیری اهمیت درخور اعتنا دارد و رسانه و اساسا جامعه باید از برای حصول و نیل به این ثمره شیرین، متمرکز شوند؟
پیشگیری در نظام قضایی، به معنای زدودهشدن یا ضیق شدن زمینه وقوع جرم و سر برکردن مجرم و بهتبع آن، فراغت دستگاههای امنیتی و قضایی و عدم تبعات خانوادگی و اجتماعی مجازات و تأدیب است.
رادیو و اساسا رسانه باید درنهایت به نقطه حدوث و حفظ موقعیت پیشگیری برسد. این نقطهای غایی و غایتی روشن است.
لذا به منظور تلاش برای فرهنگسازی اجتماعی و افزایش سواد حقوقی در جامعه که به پیشگیری و کاهش جرم منجر شود، اقدامات رادیو میتواند مترتب بر این عملکردها باشد:
با افزایش سواد حقوق جامعه در محورهای مختلف خانواده، اقتصادی، سلامت، ارث و... میتواند ضمن آگاهی بخشی بیشتر اجتماعی، از نشر بیشتر اختلافات حقوقی در جامعه بکاهد.
با شفافسازی و خبررسانی، منجر به عدالتمندی بیشتر عملکرد دستگاه قضا شود.
با روانسازی رسانهای و اجتماعی، مبارزات ضد فساد دستگاه قضا و افزایش کارآمدی آن را تسهیلتر کند.
با توجه به زایش بخش زیادی از اختلافات از نحوه بروکراسی اداری و سازه دولت، اعم از بانک، گمرک، منابع ملی و... رادیو ضمن الزام به روشنگری رسانهای و شفافسازی حقوق مربوط، به کاهش تخلفات کمک کند.
کمک به اجرای طرح تحول قضایی از طریق پیوست رسانهای مناسب
شفافسازی و شناسایی سرچشمههای فساد و رانت و کمک به دستگاه قضا در برخورد قاطعانه
افزایش فرهنگسازی عمومی از طریق پیشگیری از وقوع جرم و تبع کاهش حجم پروندههای قضایی که به کاهش اطاله دادرس فعلی منجر میشود.
باید تأکید کرد؛ با افزایش سوادحقوقی جامعه در محورهای مختلف، ضمن آگاهیبخشی بیشتر اجتماعی، از سر برآوردن و نشر و گسترش بیشتر اختلافات حقوقی در جامعه کاسته خواهدشد. رسانه شنیداری رادیو میتواند با شفافسازی و شناسایی سرچشمههای فساد، از مبارزات و فساد ستیزی دستگاه قضا و مطالبهگری عمومی در خصوص فساد ستیزی، حمایت کند و به سهم خود جامعه را برای مفسد و مفسدان ناامن کند.
بنابراین، رسانهملی و رادیو، از ظرفیت قابلتوجهی برای واکسینه کردن جامعه در برابر بزهها و مفاسد برخوردار است و در کنار یاری همه نهادهای سازمانی و خاصه مشارکت مردمی، میتواند محقق کننده همه اهداف قوه قضاییه در دوره جدید تحول و تعالی دستگاه قضا واقع شود.
ازجمله «مهمترینها»ی جامعه ما، مسائل مرتبط با دعاوی قضایی و دادرسی است. بالطبع همانگونه که در سایر ساحات بشری، پیشگیری از ابتلائات بهتر و راحتتر و کمهزینهتر از درمان است، در بستر دادرسی و موارد مرتبط با عرصه حقوحقوق نیز اینگونه است. در نسبت با این بستر؛ نقش رسانهها بهعنوان مهمترین مرجعیت روشنگری و تبیین امور و استفاده حداکثری از این ظرفیت، مهم و غیرقابلاغماض است.
نیک میدانیم حجم دعاوی حقوقی در دادگاهها، کمبود نیرو و بودجه، بروکراسی اداری و قضایی، پارهای نقصانهای قانونی و مواردی از این قبیل، سرعت تحرک مطلوب را (باوجود تحولات نویدبخش و روبهجلو در چندساله اخیر) از قوه قضاییه گرفته است. در این مسیر، در کنار کوشش رسانهای با هدف تسریع در صدور رأی و حلوفصل دعاوی، باید به صورتی ریشهای، زمینههای شکلگیری دعاوی حقوقی و جرم را کاهش داد. از اینجهت، نقش رسانهها حیاتی و اساسی است و رسانهملی و بخشهای تابعه از جمله رادیو، تأثیر بیبدیلی در افزایش سوادحقوقی جامعه، پیشگیری و جلوگیری از افزایش بیرویه جرم و دعاوی خواهندداشت.
نظامحقوقی ما از مسائل مرتبط با حقوق خانواده گرفته تا حقوق کار و کارفرما، ارث، معاملات و تجارت، اساسی و اداری، جزا و جرمشناسی و سایر شاخههای منشعب حقوقی، از پیچیدگیهای گستردهای برخوردار است که در بسیاری موارد ناآگاهی افراد جامعه از سواد حقوقی کافی، به تولید دعاوی و گاه منتج به وقوع جرم منجر میشود. در این بستر رسانهملی میتواند بانی افزایش سوادحقوقی در جامعه شود تا هم افراد «حقوق» خود را بازشناسند و هم با علم بر حقوق دیگران و تکالیف حقوقی خود، از تعدی به حقوق به «غیر و دیگری» بازداشته شوند.
دراینبین رسانه گرم رادیو که از ویژگی «دربرگیری طیف وسیعی از مخاطبان و ایضا دامنه نفوذ مناسب وثاقت کلام نزد مخاطبان» بهره دارد، میتواند مجری آموزش همگانی در حوزه حقوق و تکالیف متقابل فرد و جامعه شود و در حوزه روشنگری حقوقی نسبت به امور دعاوی و داوری و نیز ترویج قانونگرایی؛ جریان ساز و کمککار دستگاه قضا و جامعه واقع شود.
باید اذعان کرد رادیو بهعنوان رسانهای گرم میتواند در حوزه قضایی، شش محور یا عرصه و فرصت عمده را پی گیرد:
اول: آشناسازی مخاطب با حقوق و تکالیف متقابل فرد و جامعه
دوم: تشریح و تبلیغ و قواعد مصرح در قانون اساسی و قوانین عادی
سوم: تأکید معناشناختی و دارای بسامد بر «عدالت و عدالتخواهی» و طرح «ضرورت مطالبه آن بهعنوان ضامن حیات و منافع فردی و عمومی»
چهارم: تأکید بر قانونگرایی و اصرار بر اینکه قانون نیز چون عدالت، لازمه بقا و استمرار حیات است و در جهت منافع و صیانت از فرد و جامعه وضع شده است.
پنجم: تصریح به این مهم که هیچ بار کجی به منزل مقصود نمیرسد و هیچ فلاح و راحتی جز از مسیر قانون و عدالت حاصل نمیشود.
ششم: تبدیل فسادستیزی بهعنوان یکی از ارکان فرهنگ مطالبهگری از «حاکمیت و بدنه عمومی جامعه.»
اما پرداختن صحیح به محورهای ششگانه برشمرده، بیگمان واجد سه نتیجه عمده و محتوم است:
نخست: برکشیدهشدن دستگاه قضا و اهمیت آن بیش از گذشته در نظرگاه عمومی بهعنوان رکن عدالتخواه و اقامهگر عدل و حافظ منافع فرد و جامعه
دو: ناامن شدن فضای عمومی جامعه برای مجرمان و مفسدان و نشر حس امنیت
سه: پیشگیری بهعنوان سازوکار یا ابزاری نهادینه و فعال، در بطن وجودی فرد و جامعه.
در میان سه دستاورد فوق اما شایسته است ، بر مورد سوم درنگی کرد:
بهواقع؛ چرا پیشگیری اهمیت درخور اعتنا دارد و رسانه و اساسا جامعه باید از برای حصول و نیل به این ثمره شیرین، متمرکز شوند؟
پیشگیری در نظام قضایی، به معنای زدودهشدن یا ضیق شدن زمینه وقوع جرم و سر برکردن مجرم و بهتبع آن، فراغت دستگاههای امنیتی و قضایی و عدم تبعات خانوادگی و اجتماعی مجازات و تأدیب است.
رادیو و اساسا رسانه باید درنهایت به نقطه حدوث و حفظ موقعیت پیشگیری برسد. این نقطهای غایی و غایتی روشن است.
لذا به منظور تلاش برای فرهنگسازی اجتماعی و افزایش سواد حقوقی در جامعه که به پیشگیری و کاهش جرم منجر شود، اقدامات رادیو میتواند مترتب بر این عملکردها باشد:
با افزایش سواد حقوق جامعه در محورهای مختلف خانواده، اقتصادی، سلامت، ارث و... میتواند ضمن آگاهی بخشی بیشتر اجتماعی، از نشر بیشتر اختلافات حقوقی در جامعه بکاهد.
با شفافسازی و خبررسانی، منجر به عدالتمندی بیشتر عملکرد دستگاه قضا شود.
با روانسازی رسانهای و اجتماعی، مبارزات ضد فساد دستگاه قضا و افزایش کارآمدی آن را تسهیلتر کند.
با توجه به زایش بخش زیادی از اختلافات از نحوه بروکراسی اداری و سازه دولت، اعم از بانک، گمرک، منابع ملی و... رادیو ضمن الزام به روشنگری رسانهای و شفافسازی حقوق مربوط، به کاهش تخلفات کمک کند.
کمک به اجرای طرح تحول قضایی از طریق پیوست رسانهای مناسب
شفافسازی و شناسایی سرچشمههای فساد و رانت و کمک به دستگاه قضا در برخورد قاطعانه
افزایش فرهنگسازی عمومی از طریق پیشگیری از وقوع جرم و تبع کاهش حجم پروندههای قضایی که به کاهش اطاله دادرس فعلی منجر میشود.
باید تأکید کرد؛ با افزایش سوادحقوقی جامعه در محورهای مختلف، ضمن آگاهیبخشی بیشتر اجتماعی، از سر برآوردن و نشر و گسترش بیشتر اختلافات حقوقی در جامعه کاسته خواهدشد. رسانه شنیداری رادیو میتواند با شفافسازی و شناسایی سرچشمههای فساد، از مبارزات و فساد ستیزی دستگاه قضا و مطالبهگری عمومی در خصوص فساد ستیزی، حمایت کند و به سهم خود جامعه را برای مفسد و مفسدان ناامن کند.
بنابراین، رسانهملی و رادیو، از ظرفیت قابلتوجهی برای واکسینه کردن جامعه در برابر بزهها و مفاسد برخوردار است و در کنار یاری همه نهادهای سازمانی و خاصه مشارکت مردمی، میتواند محقق کننده همه اهداف قوه قضاییه در دوره جدید تحول و تعالی دستگاه قضا واقع شود.