کجایی جوانی که یادت بخیر!

چالش ‌ها و مخاطرات فصل سوم روزگار جوانی

کجایی جوانی که یادت بخیر!

«مثل یک رنگین کمون هفت رنگ...» اگر بعد از خواندن این مصرع، بلافاصله در ذهن‌تان این مصرع نقش بسته شود که «سرگذشت زندگی مون رنگ رنگ» مشخص می‌شود شما هم از آن گروهید که با سریال «روزگار جوانی» خاطره دارید. سریالی که تیتراژ آن با صدای محمدرضا عیوضی شناخته می‌شد و آن زمان عیوضی را با این آهنگ می‌شناختند. روزگار جوانی، یکی از برندهای شاخص شبکه تهران یا پنج بود که سال 1377 روی آنتن رفت. آن زمان شبکه تهران، شبکه‌ای نوپا بود که سه سال از تاسیس آن می‌گذشت اما در همان سه سال توانسته بود برندسازی خوبی انجام دهد و برنامه‌ها و سریال هایش را چنان جا بیندازد که همچنان آن اسامی، حواس مخاطبان را جلب ‌کند.

به این نام‌ها دقت کنید؛ تهران بیست، درشهر، هشدار برای کبری11، به خانه برمی‌گردیم، مسابقه بزرگ، جشن رمضان، رنگین کمان و...تمام این نامها،  برای مخاطبان آشناست که همگی روی آنتن شبکه تهران رفته‌اند. روزگار جوانی هم با چنین نگاهی ساخته شد. استقبال چشمگیر از فصل اول آن، فصل دوم را
در پی داشت که سال بعدش یعنی 1378 ساخته شد و روی آنتن رفت. چند مساله در موفقیت این سریال مؤثر بود. یکی از آنها فضای عمومی جامعه بعد از انتخابات دوم خرداد 1376 بود. تاکید بر حضور جوانان در مناسبات مختلف، کلیدواژه جریانات سیاسی شده بود و ظرفیت بزرگ جوانانی که دبیرستانی و دانشگاهی بودند، مراکز دانشگاهی را به میدان بزرگ اجتماعی تبدیل کرده بود چنانچه رویدادهای تیر 1378 نیز در محیط‌های دانشگاهی رخ داد. نکته بعد پوست اندازی جامعه بود که در حوزه‌های مختلف فرهنگی و ورزشی نمود پیدا می‌کرد.
از ساخت فیلم‌هایی مثل «آژانس شیشه‌ای» تا صعود خاطره انگیز تیم ملی فوتبال به جام جهانی در 8 آذر 1376 و پیروزی بر آمریکا در جام جهانی 1998 فرانسه در 30 خرداد 1377 را می‌توان گوشه‌هایی از تحولات جوانانه آن سال‌ها دانست. علاوه بر اینها تهران به عنوان پایتخت کشوری که در مسیر توسعه بود، پوست اندازی گسترده‌ای داشت. شهر رو به گسترش بود. بزرگراه‌ها ، پل‌ها ، پارک‌ها و فضاهای تازه‌ای در تهران ساخته می‌شد که وضعیت این شهر را تغییر می‌داد. واژگانی مانند «فرهنگ‌آپارتمان نشینی»، «شهر ما خانه ما»، «حقوق شهروندی» و... بر سر زبان‌ها افتاده بود و با رونق فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفاه و شهروند و تاسیس نشریات رنگی همشهری و فرهنگسراها، مساله فرهنگ در پایتخت مورد توجه قرار می‌گرفت. این پوست‌اندازی یکی از علل تاسیس شبکه تهران یا پنج بود تا با نگاهی تخصصی به پایتخت‌نشینی نگاه کند. نکته مهم بعد، حال و هوای خاص آن روزهای این شبکه  بود که با انواع نوآوری‌ها و برنامه‌های جذاب می‌کوشید ضمن تثبیت جایگاه خود به‌عنوان شبکه اختصاصی پایتخت، مخاطبان فراشهری و استانی را هم جذب کند و در رقابت با شبکه سه، دیگر شبکه نوپا از تک و تا نیفتد. تعداد زیادی از مجریان چهره این روزها در آن زمان از شبکه پنج شروع کردند و کارگردان نامداری مانند اصغر فرهادی هم در گمنامی «داستان‌یک شهر» را برای همین شبکه می‌ساخت که از قضا نویسنده فصل اول روزگار جوانی هم بود. در چنین اوضاعی، این سریال با نامی مناسب و ریتمی جالب و از همه مهم‌تر سوژه خانه دانشجویی که خاص و دغدغه جوانان بود، ساخته شد. ترکیب بازیگرانی از قومیت‌های مختلف، پازلی را ساخت که این خانه را به نمونه کوچک ایران تبدیل کرد. پنج بازیگر جوان سریال به خوبی با هم هماهنگ شدند و جالب این‌که هرکدام هم بعدها در دنیای واقعی قصه‌ای پیدا کردند. امین حیایی، ستاره سینما شد و درخشید. نصرا... رادش به فضای طنز برگشت و بهزاد خداویسی، آنچنان که باید دیده نشد.
کیهان ملکی بعد از چند سال درخشش، خودخواسته کنار کشید و مهدی صبایی به بازی در سریال‌های مختلف ادامه داد و مسیرش را همچنان می‌پیماید. روزگار جوانی در آن زمان، سریالی پیشرو و مهم بود که در همان اتمسفر دیدنی و جالب به نظر می‌آمد. حالا بعد از 22سال، فصل سوم این سریال بدون حضور آن پنج بازیگر قبلی و فقط با حضور اصغر توسلی، کارگردان و چند بازیگر فرعی آن سریال مانند بیوک میرزایی ساخته شده است. شاید در گام اول این کار شبیه بازسازی سریال «فرندز» باشد اما نبود پنج بازیگر اصلی نشان می‌دهد مسیر سریال چیز دیگری  است. در واقع توسلی و سازندگان فصل سوم روزگارجوانی با استفاده از خاطره خوش مخاطبان از آن سریال، نام سریال را عاریت گرفته‌اند و سریال جدیدی را ظاهرا در قالب حضور چند جوان در محیط یک خانه ساخته‌اند. کار خطرناکی که هم می‌تواند آن خاطره خوش را تهدید کند و هم موفقیت این سریال را که ذاتا با آن سریال تفاوت زیادی دارد، تحت‌الشعاع نام خاطره انگیز قرار دهد. به زبان ساده اگر این سریال با نام دیگری ساخته می‌شد در صورت موفقیت روی پای خود می‌ایستاد و احتیاج به وام‌گیری از گذشته نبود. فصل سوم روزگارجوانی که طبیعتا ربطی به دو فصل دیگر ندارد، طبعا مانند دو فصل اول نخواهد بود، چون شرایط و زمانه آن دو فصل با آنچه امروز در آن هستیم، تفاوت دارد.